4_6034885438399843510.mp3
936.3K
❣﷽❣
▪️ #هفتم_امام_حسین_ع
▪️ #سبک ناظم حسین سرباز ره دین بود
#سنتی
#آقای_سلطانی
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
در هفتمین روز عزا و ماتم
در خون نشسته دیده ی مُحرم
شد رشته ی فتح و ظفر منظم
خون دل عالم است
سینه غرق غم است
در چشم زینب اشک و خون است
انا الیه راجعون است
▪️ واویلتا آه و واویلا ....
جان جهان خسته و بر لب بُوَد
قلب صبور عشق در تب بُوَد
هفت آسمان همدرد زینب بُوَد
هفتمین روز غم
می رسد دَم به دَم
وقت عزای عالمین است
بر نیزه ها رأس حسین است
▪️ واویلتا آه و واویلا .....
در هفتمین روز عزای زینب
شد نقش هر دیده برای زینب
تصویری از کرب و بلای زینب
آه او روی لب
جان او در تَعَب
این بانوی پیوسته در غم
شد قافله سالار ماتم
▪️ واویلتا آه و واویلا ....
امام چارمین که جان فدایش
زنجیر کین دارد به دست و پایش
شد شهر کوفه همچو کربلایش
این شه مُلک دین
گشته حق را طنین
در هفتمین روز شهادت
از خود نشان داده رشادت
▪️ واویلتا آه و واویلا ....
**
(محمود تاری «یاسر»)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1.64M
منزل آخر امام حسین ع
رسیدن سر بریده به شام
یا مصطفی وا جَدّاه
یا علی وا اَبَتاه
یا فاطمه وا اُماه
حسین حسین واویلا
از سفر آمد و رسید
منزل آخر حسین
رفته به مجلس یزید
غرق به خون سر حسین
موی پریشان شده و
خاکیه حنجر حسین
یزید چوب خیزران
زد به لب تر حسین
خدا صبوری بدهد
به قلب دختر حسین
یا مصطفی وا جَدّاه
یا علی وا اَبتاه
یا فاطمه وا اُماه
حسین حسین واویلا
حسین حسین واویلا
حسین حسین واویلا
لحظه به لحظه اضطراب
شد جگر و دلم کباب
قاری قرآن خدا
رفته به مجلس شراب
هلهله شد دور و برِ
محاسن به خون خضاب
کاش که شستشو شود
لب حسین من به آب
رقیه ناله می زند
کسی نمی دهد جواب
یا مصطفی وا جَدّاه
یا علی وا اَبتاه
یا فاطمه وا اُماه
حسین حسین واویلا
حسین حسین واویلا
حسین حسین واویلا
حسین تشنه لب سلام
رسیده ام به شهر شام
مسافر غریب من
زخمیِ کُلّ دست و پام
جان به لبم رسیده از
مَردم شامِ بی مَرام
قافله ات بریده و
صبر همه شده تمام
رقیه قهر است و دگر
هیچ نمی کند کلام
میوه ی قلب مادرم
گُل بُریده حنجرم
شاه شهید بی سرم
حسین حسین برادرم
حسین حسین برادرم
حسین حسین برادرم
یا مصطفی وا جَدّاه
یا علی وا اَبتاه
یا فاطمه وا اُماه
حسین حسین واویلا
حسین حسین واویلا
حسین حسین واویلا
#هادی_همتی
#شام #اسارت #منزل_آخر #زمینه
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#محرم
#نوحه_زمزمه
#هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم
هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم
این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم
نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم
ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟
اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟
اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام
زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام
داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش
باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش
این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت
از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت
به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو
کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو
یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت
چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت
یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها
چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها
بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن
این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن
با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم
حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم
زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه
جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه
اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد
با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد
اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم
با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم
اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی
زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی
خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید
اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید
دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون
به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون
سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید
برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یه عمریه نفس تو سینه دم میگیره
میاد تا اسم کربلات دلم میگیره
شبا همش میگم ایشالا که یه روزی
برا حرم دعای مادرم میگیره
دلم میگیره
دیگه مسافرای اربعین توراهن
دلم میگیره
آقا یه عده منتظر به نیم نگاهن
دلم میگیره
یه عده مثل من که خیلی رو سیاهن
تو دعوتم کن
دیگه اونی میشم که تو میخوای آقاجون
تو دعوتم کن
خودم میشم روی لبات یه قطره بارون
تو دعوتم کن
بذار که اربعین بشم دوباره مهمون
غریــــــب مــــــادر
به جا مُچَم همیشه دستمو گرفتی
تویی دلیل زندگیم که من نباختم
چایی مجلس عزات منو عوض کرد
خدا رو از تو روضه های تو شناختم
جَوونم آقا
دعایی کن مثل علیِ اکبرت شم
جَوونم آقا
دلم میخواد فدای اشک مادرت شم
جَوونم آقا
بگم تو یک کلام میخام که نوکرت شم
بمیرم آقا
چه حالی داشتی اکبرت شد ارباً اربا
بمیرم آقا
تو قتلگاه سرت بوده روپای زهرا
بمیرم آقا
چه حالی داشته دخترت دیدت رو نِی ها
غریــــــب مــــــادر
〰〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️✨الــــهـــی
🤍✨هرچی از دلتون میگذره
❤️✨بــه لــطـف خــــدا
🤍✨هـمـیـن امشـ🌙ـب
❤️✨بـــرآورده بــشــه
🤍✨و مشکلات هـمـه حـل بـشـه
❤️✨بحق خانم زینب کبری سلام الله
🤍✨الــــهــــی آمــــیـــــن🤲
❤️✨شبتون زینبی
#شب_بخیر
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
🔹 برای محرم درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d
📣📣📣📣📣
#صبحتبخیرمولایمن
چشمِتووخورشیدِجهانتابکجا
یـادِرُخِدلـدارودلِخـوابڪجـا..
بااینتنِخاڪےملڪوتینشوے
ایدوست،تُرابورَبُّالاَربابکجا
"امامخمینےره"
🏴وقتی قلبم در حرارت روضهها
گُر میگیرد
وقتی سیلاب اشک،
بی امان،
پهنای صورتم را میپوشاند
با ذره ذرهی وجودم
زیر لب زمزمه میکنم :
این الطالب بدم المقتول بکربلا🏴
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
صبحتون مهدوی
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد
در غمِ تشنگیات اشک چکیدن دارد
تو بخوان باز بخوان باز که از لبهایت
صوت قرآن به روی نیزه شنیدن دارد
چقدر بوی دل و موی پریشان آورد
از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد
خیزران بر لب تو میزند آتش بر دل
میکشم آه که این آه کشیدن دارد
گاه گاه از دل آشفته ی خود میپرسم
غنچهای خشک که پرپر شده، چیدن دارد؟
عید قربان شده و نوبت تو شد اما
خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟
کاروان تو کجا و من خسته اما
دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
دردم زیاد هست و شفایم زیارت است
من طالب شفای توأم ای #حسین_جان
#صلي_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_عارفی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
گوشهی صحن اباعبدالله
با یک سلام از هر طرف پَر باز کردیم
تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم
سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم
مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم
راه رسیدن تا خدا تنها حسین است
زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است
شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جا صدها چنگ دارد
مادر شکایت ها زروز جنگ دارد
گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت
باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت
خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت
آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت
بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت
بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت
بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از تشت و افتاد وسرت بالب زمین
قاسم نعمتی
شعر شب زيارتى حضرت #سيدالشهداء
برپا بشود محشر کبری شب جمعه
آید ز جنان ناله ی زهرا شب جمعه
یک هفته نگه داشته غم های دلش را
تا لحظه ی دیدارِ پسر در شب جمعه
زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته
با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه
با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی
تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه
پیراهن خونی شده بر دست بگیرد
آشفته شود عرش معلّا شب جمعه
مادر گره ی معجر خود باز نموده
در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه
آن موی بهم ریخته که در پَسِ در سوخت
گردد ته گودال هویدا شب جمعه
این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و
یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه
#قاسم_نعمتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
قبور را زیارت کنید و به وسیله آن آخرت را به یاد بیاورید.
«تنبيه الخواطر، ج۱، ص۲۸۸»
پنج شنبه است با فاتحه و صلوات، یادی از اموات کنیم.
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین_ع
#روضه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#محمدرضاطاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زهر از راه رسیدست به دادم برسد
میرود زخم جگر سوز به مرحم برسد
مرگ آبی است که بر آتش قلبم برسد
چشک بارانی از گریه روی هم برسد
سینه من دم آخر چقدر سنگین است
زیر پا نیست ولی مثل پدر سنگین است
به خدا زندگی ام سخت تر از مردن بود
کار هر روز و شب خون جگر خوردن بود
مشکی از اشک سر دوش مژه بردن بود
از دل خاطره ها روضه درآوردن بود
روز و شب کرب و بلا در نظرم بود فقط
سختی شام بلا در نظرم بود فقط
نیمه شب دیدن مهتاب عذاب میداد
گریه ی بچه بی خواب عذابم میداد
دیدن ظرف پر از آب عذابم میداد
گریه کن ها
ضبح قربانی و قصاب عذابم میداد
گذر از کوچه و بازار مرا آتش زد
رفتن و دیدن گلزار مرا آتش زد
دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا
حضرت برای خودش انقدر سخت نبود. اینو اهل روضه و گریه میدونن
آخه نیمه شب از جا بلند شد اومد رو دامن عمه
گفت جانم عمه قربونت برم چرا نخوابیدی؟
گفت عمه جان گرسنگی امونمو برده
بوی غذای اینا توی خرابه پیچیده
دیدن سفره نان بوی غذا کشت مرا
مجلس فاتحه و ختم و عزا کشت مرا
دیدن پیرهن اما عمامه عبا کشت مرا
غیرتی ها
غارت معجر ناموس خدا کشت مرا
صید افتاده ی دربند کمند آبم کرد
دیدن دختر با موی بلند آبم کرد
چه چهل سال غریبی که در افسوس گذشت
در شرار محن و غربت محسوس گذشت
هرشب خاطره آشفته به کابوس گذشت
روز من با عرق شرم ز ناموس گذشت
آه
مارا که در انظار گذر میدادند
از سر بام همه هلهله سر میدادند
بذار برات روضه ای که امام زمان خون گریه میکنه عرض کنم
مونس بی کسی و غربت ما سلسله بود
سر آزردن ما شام چه بی حوصله بود
آتش از چهار طرف منتظر قافله بود
نمک زخم دلم قهقه ی حرمله بود
تا رسید عمه مظلومه من بزم یزید
سر مِی شد موی عباس به یکباره سفید
من بمیرم از روی تخت نگاهی به تکر میکرد
شعر میخواند و ز می هی قدحی پر میکرد
مست از شمر سر آورده تشکر میکرد
به سر زخم از این فتح تفاخر میکرد
با سر چوب سر قاری قرآن افتاد
هم لَبَش ریخت بهم هم دو سه دندان افتاد
حسین.... آه....
ــــــــــــــــــــ
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت
#مصائب_رأس_مطهر
◼️ هر گاه یکی از ما گریه میکرد، سر پدرم را با کعب نی میزدند...
در روایتی که از امام سجاد علیه السلام نقل شده است حضرت فرمودند:
کُلّما دَمعَت عینٌ لِاَحدِنا قُرِعَ رأسُ أبي بِکَعبِ الرُّمح.
▪️(در زمان اسارت) هر زمان یکی از ما گریه می کرد،سر پدرم را با کعب نیزه می زدند.
📚العبرة الساکتة ج٣ص۵٧
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_سجاد_علیه_السلام
◼️ هر گاه که به یاد قتلگاه میافتم، گریه راه گلویم را سدّ میکند...
در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند :
الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام
▪️«افرادی که بسیار گریستند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلی اللَّه علیه و آله و علی بن الحسین علیهم السّلام.
در ادامه روایت حضرت فرمودند :
وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَبَکَی عَلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام أَرْبَعِینَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَی
▪️حضرت علی بن الحسین علیهم السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت امام حسین علیه السلام گریست. هر غذایی که مقابل آن حضرت میگذاشتند، او به گریه میافتاد.
کار آن حضرت به جایی رسید که یکی از غلامانش به وی گفت:
«یاابن رسول اللَّه! فدای تو شوم، من میترسم که خود را (به وسیله کثرت گریه) هلاک گردانی! »
حضرت فرمودند:
إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَةٌ.
▪️فرمود: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون» -. یوسف / ۸۶ -، {چاره ای نیست، جز اینکه غم و اندوه خود را به خدا شکایت کنم من از خدا چیزهایی میدانم که شما نمی دانید. } هر گاه که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام میافتم، گریه راه گلویم را سد میکند.
📚 بحارالانوار ج ۴٣ص١۵۵ به نقل از امالی و خصال شیخ صدوق
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#اسارت
◼️ برای اسارت ناموس خود گریه می کنم...
در نقلی از حضرت سلمان آمده است که گوید:
سید الشهدا علیه السلام چهار سال داشتند.
روزی مشاهده کردم که آن حضرت گریه می کند.
نزدیک شدم و عرضه داشتم:
چرا گریان هستید؛ فدایتان شوم؟
حضرت فرمود :
جبرئیل خبر شهادت مرا به جدّم صلی اللّه علیه وآله رساند.
عرضه داشتم: فدایت شوم برای شهادت گریه می کنید؟
فرمود :خیر سلمان! برای (اسارت) عیال و ناموس خود گریه می کنم.
📚مقتل خطی آقا قلعه ای ص ٢٣٠
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
Shab03Moharram1395[02].mp3
13.84M
#مقتل
📝کیفیت ورود اسرای کربلا به شام و مجلس یزید
🎤حاج میثم #مطیعی
#ناحیه_مقدسه
#اربعین
#امام_حسین علیه السلام
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
4_5791932942490012633.mp3
1.76M
#زمینه #زمزمه
#مصائب_شام
یابن الحسن بیا به دروازه ساعات
اسیر شامیان شده عمه سادات
راس حسین بر نی ؛ گشته تماشایی
با سنگ کین شد از ؛ زینب پذیرایی
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
شد دور زینب ازدحام کجایی عباس
کف میزنند زنان شام کجایی عباس
هم هلهله کردند ؛ هم ناسزا گفتند
یک یک همه سرها ؛ از نیزه می افتند
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
خون شد دل فاطمه و حیدر کرار
عقیله العرب کجا و سرِ بازار
دستانِ زینب را ؛ با ریسمان بستند
زنها همه خوشحال ؛ مردان همه مستند
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
محله یهودیان ای دادِ بیداد
افتاده آتش بر سرِ امامِ سجاد
آنکه غل و زنجیر ؛ بر دست و پایش زد
در پیش او سیلی ؛ بر عمّه هایش زد
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین