#جانسوز
#جدید
دیگه تمومه
داره میشکنه بغضی که تو گلومه
واسه (برای) تو مردن علی ارزومه
دیگه تمومه
دیگه تمومه
چشمام نمیبینه کی روبرومه؟
فضه بگو حیدرِ من کدومه؟
دیگه تمومه
چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست
به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟
کنارم بشین ، دمِ اخری
باید بعدِ من ، کنی مادری
بتو میسپارم ، من اَیتامَمو
علی رو غریب ، نزاری بری
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
بند دوم
تنگه نفسهام
چقد جابجا داره میبینه چشمام
افتاده لکنت دیگه توی حرفام
تنگه نفسهام
تنگه نفسهام
پشت دره حیدر از دردِ پاهام
حتی نمیشه بلند شم من از جام
تنگه نفسهام
گفتم به زینب همه چیزو اما
چشمت به زینب باشه حتما اسماء
دلش نازکه ، اخه دختره
نزار حوصلش ، یه وقت سر بره
حواست باشه ، یه وقت داد نزن
سرِ دختری که بی مادره
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
بند سوم
بارون میباره
داره کربلا رو به یادم میاره
یکی سنگ اورده یکی نیزه داره
بارون میباره
بارون میباره
میبینم حسینم سپاهی نداره
کسی نیست برا اصغرش اب بیاره
بارون میباره
زینب داره بینِ خارا میگرده
دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده
یدفعه پیِ ، تنِ بی سره
یدفعه پیِ ، یه انگشتره
یکی نیست کمک ، کنه زینبو
نزاره گلم ، اسیری بره
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#فاطمیه
#زمینه_روضه_ای_فاطمیه
مثِ شمعِ تویِ طوفان
داری خاموش میشی دیگه
رخِ زرد و چشم سرخت
داره از مرگِ تو میگه
میگردی پهلو به پهلو و
نمیتونی پا بشی از جات
میخوای چیزی بگی اما بسختی وا میشه لبهات
نبند چشماتُ به این زودی
تو امیدِ زندگیم بودی
نرو بی حیدر نرو زهرا
منُ بیشتر از این نزار تنها
بند دوم
چه رویاها داشتی واسه
حسنِین و زینبینِت
همه رو اروم کنم باز
نمیشه اروم حسینت
اخه عادت داره که هرشب
بزاری بالاسرش ابی
میبینی چند ، شبِ زهرا ،حسینِ تو داره بی خوابی
نداره صفا خونه ی حیدر
پیچیده نوای نرو مادر
نرو بی حیدر نرو زهرا
منُ بیشتر از این نزار تنها
بند سوم
توی کوچه ها بوی نونِ
تنورِ ما سردِ امشب
علی و سفره ی خالی
علی و اشکایِ زینب
حسن چند روزِ که یه گوشه
نشسته ساکت تک و تنها
میریزه تو ، دلش هرچی ، رو که تو اون کوچه دید زهرا
دلش میسوزه مثِ اون در
رو لبهاشِ ذکر وای مادر
نرو بی حیدر نرو زهرا
منُ بیشتر از این نزار تنها
#خادم_زینب
#فاطمیه
#واحدسنگین
زبان حال امام علی علیه السلام در فراق فاطمه سلام الله علیها💔
#علیعلیهالسلاموفراقفاطمهعلیهاسلام
#عکسنوشته