eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
برای غم تو می‌میرم مادر پرِ چادرتو می‌گیرم مادر هرچی می‌خوام و از تو می‌خوام حاجت می‌گیرم با این اشکام إنسیةُ‌الحَورایی، صدیقۀ کبرایی یا نورُ یا فوقَ‌النّور، فاطمةُ‌الزّهرایی فاطمةُ‌الزّهرایی مادر خوب مایی .......................................... جلوه‌ی کَرَمه محرابِ دستات مدیونه همه‌ی دنیا به دستات مردم خوابند و تو بیداری محوِ "الجارُ ثُمَّ الدار"ی می‌باره آیه آیه، از قنوتِ دستای تو و مولا همواره، رحمت واسه همسایه فاطمةُ‌الزّهرایی مادر خوب مایی .......................................... وقتی لطف تو رو ما باور داریم شفاعت‌نامه‌ای تُو محشر داریم عشاقِ زهرا رو می‌بخشن دونه‌دونه ما رو می‌بخشن دنیا گریونه اما، شیعه‌ی تو خندونه وقتی تُو محشر بانگِ، اینَ‌الفاطمیونه فاطمةُ‌الزّهرایی مادر خوب مایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به فاطمی چِقَدْر از دل خاک آسمان درآوردیم چقدر از تنِ این مُرده جان درآوردیم چقدر سورۀ ایمان و آیۀ امید چقدر معجزۀ جاودان درآوردیم اگرچه در پی نام و نشانه‌ها رفتیم هزارها بدن بی‌نشان درآوردیم هزار پیر محاسن‌سفیدِ دریادل هزار سرو رشیدِ جوان درآوردیم چقدر لالۀ گلگون، چقدر چشمۀ خون چقدر زمزم رود روان درآوردیم چقدر قلۀ خوابیده در دل صحرا برای عزت ایرانمان درآوردیم گذشت جنگ و ز خیلِ بسیجیان از خاک هزار مشعله، صد کاروان درآوردیم ✍
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... ✍
بسم ‌الله الرحمن الرحیم غلامی_مجنون کرمانشاهی برای مادر خود، صاحب الزمان گرید دراین عزای غم آلود،چه بی امان گرید عزانموده برایش، کسی که منتظر است... به فاطمیه دلم، سوی آسمان گرید هم آبرو و هم ایمان و هم ولازهراست که اشگ دیده براین بیت و آستان گرید نبسته دل به کسی غیر تو دلم بانو که دل سپردنِ در این جهان عیان گرید ببین که نوکری خانه ی تو سلطانی است دراین عزا ی، توخیرالنسا جهان گرید تمام صحبت دیروز من، بنام توست حکایتی شده ای بر تو، داستان گرید برای مادرپهلوشکسته ، می نالم دلم برای توبانو زعمق جان گرید از آتشی که فراگیر شدبرآن دیوار اگرکسی که شنید بی امان گرید میان آن درو دیوار مادری سوزد دودیده ی علی برقامتی کمان گرید علی ببین که چرا چهره اش کبود و شده؟! ز دود و شعله به چادر، دراین میان گرید میان کوچه زند قنفذومغیره به او رسیده و همه ی روضه زان میان گرید نگفته ام مگر ازآن حسین و دندانش برلبان حسین چوب خیزران گرید -شاعر: آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم متن شعر مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🥀🍁🥀🍁🥀🍁 کجاست مهدی زهرا، عزای مادر شد صفای فاطمیه درهوای مادر شد بیاکه سائل و نوکر، رسیده بر در تو صفای ناله ز لطف و عطای مادر شد اگرکه عزت شیعه همیشگی باشد تمام زندگی ما، فدای مادر شد بخوان تو روضه ی مادر، ازآن در ودیوار توان گریه ی ما با دعای مادر شد بگوچرا وسط در، میان آتش بود که هستی ام همگی، خاک پای مادر شد بیا که مادره زارت، هنوز منتظراست که انتقام تو تنها دوای مادر شد بگومغیره وقنفذ زدند مادر را تمام دلخوشی من وفای مادر شد شاعر: آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🍃🌾🥀🍃🌾🥀
بسم الله الرحمن الر حیم مغیره وه، چه خیال بدی به سر دارد هوای کشتن زهرامیان در دارد بگوکه قنفذ ملعون رود ازآن کوچه مگر بمیرد از این فکر دست بردارد چنان میان دره خانه بر زمین افتاد تمام شهر ازاین حال ما خبر دارد به کوچه یک تنه بالشکر عمر سخت است میان کوچه عزیزه تو دردسر دارد بگومغیره وقنفذ ، نزن که زهرا مرد مزن که فاطمه درسر غمی دگر دارد چه غصه ای ؟ به خدا غصه علی باشد مزن که روح پیمبر به ما نظر دارد به گردن تو علی ریسمان خبر دارد ؟ که همسره تو علی، دست بر کمر دارد ... 🔸شاعر: _غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________
بسم الله الرحمن الرحیم گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👉
بسم الله الرحمن الرحیم شانه بزن دوباره توبا دست لاغرت داردهوای شانه سر موی دخترت مادربه گوشه ای بنشستم به اشگ واه دیدم که شدخزان همه ی آن برگ وبرت آب وغذا نخورده ای، ای مادرچرا دارد حسین آه ونوا دربرابرت شکرخدا، گمان كنم امروز بهتری حرفی بزن بگوسخنی ،جان دخترت مادر برای دلخوشی خانه ات بمان نالیده هم حسین وحسن در برابرت شبها نفس که می كشی ، آهت به خس خس است خونابه می چكد همه شب ،بین بسرت دارد سه ماه میرسدازدرده ناله ها پنهان شکسته چهره ی تو زیر معجرت مادر مروبمان، شب دیگرکنار ما درپیچ وتاب گشته ای مادربه بسترت شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ . ای یوسف گمگشته داد از این جدایی مادر بُوَد دیده به راهت کی میایی امیر بی قرینه عجل علی ظهورک دوای زخم سینه عجل علی ظهورک 🍃یابن الحسن کجایی 🔳داد از غم جدایی بعد از پیمبر روز خوش زهرا ندیده فَقْدِ النَّبی ، ظُلمِ الوصی ، چه ها کشیده اهل سقیفه ای وای دست علی رو بستن بازوی همسرش رو تو کوچه ها شکستن 🍃یابن الحسن کجایی 🔳داد از غم جدایی در بین آن دیوار و در نقش زمين شد تا ریسمان بر گردن حبل المتین شد از مرتضی حیا کرد زد ناله‌ی حزینی به جای یاعلی گفت یافضة خذینی 🍃یابن الحسن کجایی 🔳داد از غم جدایی در کوچه ها دنبال حیدر می دویده با هر قدم از سینه اش خون میچکیده یامنتقم کمک کن جد مطهرت را در زیر تازیانه دریاب مادرت را 🍃یابن الحسن کجایی 🔳داد از غم جدایی روزی میان کوچه ها مادر زمین خورد روزی کنار قتلگه دختر زمین خورد از خیمه تا به گودال به سر زنان دویده راس حسین به نیزه جسمش به خاک دیده 🍃یابن الحسن کجایی 🔳داد از غم جدایی ✍️ شاعر: ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. سلسلۀ کائنات عبد قدیم حسین روی دل عاشقان سوی حریم حسین میکند ارض و سما بر حرم او سلام کعبۀ شش گوشه اش قبلۀ بیت الحرام ای جان و جانانم یا حسین حافظ ایمانم یا حسین با یاد تو مرثیۀ غم می خوانیم تا به ابد سینه زن تو میمانیم جانم حسین جانم حسین جانم حسین... ای پسر فاطمه کن نظری سوی ما که چو شهیدان شویم زائر کرببلا مِهر و مَهِ ما که بس روشن و نورانی است مِهر جمارانی و ماه خراسانی است دعای قنوت اشکمان العَجَل یا صاحبَ الزّمان ای دلها از هجر تو خون ، یابن الحسن گل پسر نرجس خاتون ، یابن الحسن یابن الحسن... ✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه شب جمعه زبان حال حضرت زهراص مظلوم حسین جان ۲بار .......................... شبهای جمعه مادری پهلو شکسته اید سر قبر پسر با قلب خسته بر تربت خونبار او محزون نشیته گوید که ای لب تشنه در خون نشیته......مظلوم حسین جان۲ .............................. امشب به دشت کربلا زهرا رسیده با سینه ای سوزان با قد خمیده اشک مصیبت میکند جاری زدیده گوید که ای لب تشنه در خون تپیده مظلوم حسین جان۲ .................................. نزدیک دریا بودی و ابت ندادند ابی به ان طفلان بی تابت ندادند یک قطره بر ان طفل بی خوابت ندادند بر ساقی و بر خیل اصحابت ندادند مظلوم حسین جان۲ ..................................... برخیز و مادر تا کنم یک دم نگاهت شویم به اشک و خاک و خوناز روی ماهت خاموش سازم.شعله های خیامت گردم پناه کودکان بی پناهت مظلوم حسین جان۲ ....................................... مادر بگو در روز عاشورا چه کردی با کام تشنه بر لب دریا چه کردی در خاک و خون تنها در این صحرا چه کردی با فاطمه با زینب کبری چه کردی مظلوم حسین جان۲ .................‌................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای_دلخوشی_مرتضی_141223152140.mp3
2.87M
🖤 🏴بند اول: ای جان من یا فاطمه جانان من یا فاطمه ای دلخوشی مرتضی، نور دل ویرانه ام گر تو نباشی فاطمه، گردد خزان گلخانه ام جانم به قربانت چرا، اینطور اسیر بستری شرمنده از روی توام، ای هستی کاشانه ام              مرغ شکسته بال من             زهرای خسته حال من 🏴بند دوم: خورشید من در پشت ابر، با روی پنهان میروی از پیش من که گشته ام، شاه غریبان میروی با زخم خونباری که بر، پهلو نهاده میخ در اما هنوز فکر منی، با چشم گریان میروی            هستی هنوز خیلی جوان              زهرا مرو، پیشم بمان 🏴بند سوم: با پیکری آزُرده وُ، در خون نشسته میروی دیگر بریدی از همه، بی تاب و خسته میروی من مانده ام چه پاسخی، بَهرِ تو بر احمد دهم حالا که سوی بابِ خود، پهلو شکسته میروی               بار سفر بستی چه زود              پیشم بمان، یاس کبود 🏴بند چهارم: بعد از تو میگردد حسین، هر روز و شب غرق مِحَن زینب شود در کودکی، بعد از تو خانه دار من در خانه، کلثومت شود، با خاطراتت خون جگر در کوچه گردد محتضر، با یاد روی تو حسن             بعد از تو ای خیر النساء             خانه شود ماتم سرا ✍️به قلم: (یاحسین)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
های_حسینی 🏴🏴🏴🏴🏴 ای مادر ممنونم منو آوردی... تو خونه دست حسین علیه السلام سپردی...
بیت بیت این شعر نذر ظهور حضرت بسیار جانسوز التماس دعای فرج 🌺 کاش چشم مرا می‌بست بعد کتک می‌زد پس چشمم زهرای مرا بد کتک می‌زد کاش در این شهر یکی رحم کند کاش یکی مغیره را سرگرم کند کاش آتش به لاله نرسد کاش آتش به خانه نرسد کاش در نداشت خانه من کاش آتش در زبانه نکشد کاش خانه علی دیوار نداشت کاش درب خانه مسمار نداشت یک سپاه برای کشتن زهرا آمد یکی جلو آمدد و رحم انگار نداشت کاش به دست علی طناب نبود کاش سلام علی بی جواب نبود کاش به یک سیلی اکتفا میکرد کاش به دست مغیره غلاف نبود چشم خود را که بست زد سیلی مردک بی حیای پست زد سیلی زهرای مرا به هربهانه میزد با لگد و غلاف و تازیانه میزد ارسال‌شده از ذاکر محترم احسانی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نامحرم آوردم دل و مَحرم گذشتم بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ "عشق" است از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم گمراه بودم، گریه کردم در عزایت از نسلِ آدم بودم و "آدم" گذشتم از کودکی‌ام بین هیئت‌ها نشستم من پای عشقت از همه عالم گذشتم فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم از خیرِ طب و بهره‌ی مَرهم گذشتم یک روز زیر پرچمت من را رساندند عمری‌ست از زیرِ همین پرچم گذشتم امشب شبیه تو که درهم می‌خریمان از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم شب‌های جمعه در فراقِ کربلایت از "شهر ری" با سینه‌ای پُر غم گذشتم ** کم کم مرا سوزانْد داغِ روضه‌هایت از شعرها... از روضه‌ها... کم کم گذشتم مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم هی بُغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم بوسه به زیر حنجرت دردسری شد از روضه‌ی جان کندنت مُبهم گذشتم جانم به لب آمد زمانی که به مقتل از غارت پیراهن و خاتم گذشتم شکر خدا این بار هم از روضه‌هایت با قلب خون، با چشم پُر شَبنم گذشتم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴# سبک_زمینه_شور ✍شاعر:هادی همتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با تَن خسته می رفت... جانب قتلگاهش... میزد آتش به دنیا... شعله و سوز آهش.. یا حسین... یا حسین... با لب تشنه می رفت... از بَر خواهرانش... ناله ها می کشیدند... پُشت سَر دخترانش... یا حسین... یا حسین... کربلا مکه بود و عاشورا عید قربان قتلگاه کعبه بود و قربانی روح قرآن صید لب تشنه اُفتاد از پا واویلا... واویلا خواهری ناله زد یا زهرا واویلا... واویلا عید قربان است واویلا کُشته عطشان است واویلا @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا