کانال نوحه مجمع الذاکرین۱.mp3
16.82M
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_بیست_و_یکم
🏴#روضه
🎤مداح :آقای شیخ زاده
@maajmazakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_بیست_و_یکم
🏴#روضه
🎤مداح :آقای شیخ زاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
⬅️امشب شب امیرالمومنینه گریه مون باید با همه شب های دیگه فرق کنه،،ناله زدنمون برا مولامون باید فرق کنه..
⏪ازسادات منبری قم میگفت یه بزرگواری از اهالی قم چهل شب حضرت زهرارو قسم میداد به خون گلوی حسینش،، میگفت بیبی گره از کارم باز کن..
چهل شبش تموم شد هر چی توسل کرد دید حضرت زهرا بهش نگاه نمی کنه ،،خیلی دلش شکست..
گفت مادر من که غیر از تو کسی رو ندارم مادر تو هم جواب منو نمیدی؟
خیلی دلش سوخت شروع کرد روضه خوندن و اشک ریختن و دست به دامن شدن..
در عالم رؤیا دید مادر پهلو شکسته اش اومده..
فرمود چهل شب منو به خون گلوی حسینم قسم دادی اگه یک بار منو به مظلومیت علیم قسم میدادی جوابتو میگرفتی..
خیلی غریبه آقا گریه کنا امشب غریب نوازی کنید
🍁کیسه های نان وخرما خواب راحت میکنند
🍁دست های پینه دارش استراحت میکنند
🍁نخل ها ازغربت بغض گلوراحت شدند
🍁مردم ازدست عدالت های اوراحت شدند
(دیگه راحت بخوابید..آی کوفیا دیگه راحت بخوابید فردادیگه علی ندارید)
🍁نیمه شبها کوچه ها را عطرآگین میکند
🍁درعوض درحق او هرخانه نفرین میکنند
🍁حرص اهل مکر ازبنده نوازی علیست
🍁داستان بچه هاشان بی نمازی علیست
⬅️خبرشهادت که تومحراب مسجد بلند شد گفتند مگه علی نماز می خونده؟علی تومحراب چه میکرده؟
قربون غربتت بشم آقا
(آی گریه کنا امشب نخل ها چشم انتظارش بودند امانیومد..هرچی منتظر شدند امشب روضه سیلی بشنوند..هرچی چشم براه شدند امشب روضه کتک خوردن بشنوند نیومد
🔆یازهرا یازهرا..
💥یادم نمیره ورم بازوی تورو
یازهرا
💥یادم نمیره شکسته پهلوی تورو
آی غیرتیا
💥یادم نمیره چهل تا بی حیازدند
💥یادم نمیره میون کوچه هازدند
💥یادم نمیره باتازیانه بدزدند
💥یادم نمیره زهرا به تو لگدزدند
(هااا..صدای ناله تو آزاد کن..ای مادر
آی جوان ننه..یارالی ننه
⏪دیگه امشب هرچی چشم براه بودن صداناله علی روبشنوند نیومد..
نوشتن این ضربه چی بوده فقط خدا می دونه..
فرق تا ابروشکافته ،،شمشیر زهرآلود بوده امیرالمومنین هی ازحال میره به هوش میاد..
یه وقت چشماشوباز کرد،،دیدزینبش کناربسترش نشسته..
یه نگاه کرد به چشمهای زینبش دید انقدرگریه کرده چشمهاکاسه خونه..
صدا زد زینبم گریه نکن بابا..
◀️ ان شاالله هیچ دختری بال بال زدن بابارو نبینه..
ان شاالله هیچ دختری صدای ناله باباشو نشنوه..
صدازد گریه نکن بابا..
باباطاقت دیدن گریه هاتو نداره..
@maajmazakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#مدح
🏴#رجز_مولا
✍شاعر:مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
همین است و همین است و همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
کلام حی سبحان اینچنین است
تمام زینت عرش برین است
نوای قدسیِ روح الامین است
پیام کل قرآن مبین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
ندای آسمان ها و زمین است
به هر انگشتری نقش نگین است
نوایی که به جان و دل عجین است
چه زیبا نغمه است و بی قرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
غدیر و نغمه ی احمد چنین است
به زهرا نور قلب و دیده این است
حسن را گفت و گویش این طنین است
خروشِ کربلایِ آتشین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
خطابِ زینبِ ویران نشین است
همه تسبیح زین العابدین است
رجز های یل ام البنین است
نوای اصغر این طفل حزین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
همان که سرپست مسلمین است
همان که وصف او یعسوب دین است
همان که قاتل آن کافرین است
همان که دشمن آن مارقین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
همان که دست حق در آستین است
همان که اول است و آخرین است
همان که شال او حبل المتین است
همان که با خدایش همنشین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
علی تصویر رب العالمین است
علی استاد جبریل امین است
به حشر و جنّت او بالانشین است
به شأن او هزاران آفرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
بگو ای ملتمس که عشق این است
بگو ذکری که شیوا و وزین است
که زینت بخشِ شعر شاعرین است
همان که خارِ چشمِ منکرین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@maajmazakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#مدح
🏴#مرثیه
✍شاعر:مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عاشقی را با علی معنا کنم، چی می شود
قطره را با اِذن او دریا کنم، چی می شود
می شود با یاد او تا روز محشر مست بود
می شود تنها زِ رنگ و موج گیسویش سرود
می شود"نادِ علی"خواند و گره ها باز کرد
می شود این عاشقی را با علی آغاز کرد
می شود، باید دلت را دست او بسپاری اش
تا بسویت هر دم آید دست لطف و یاری اش
او که در هر کوی و بَرزَن رفع حاجت می کند
در رکوع اش هم که آنگونه قیامت می کند
او که دستش رحمةٌ للعالمین دوم است
بعد پیغمبر فقط او سرپرست مردم است
او که بوده بیت منان زادگاهش مرتضی ست
او فقط تنها وصی و جانشین مصطفی ست
شهر علم مصطفی را کی جز او در بوده است؟
جز علی کی درخورِ زهرای اطهر بوده است؟
محشری کرده میان معرکه با ذوالفقار
لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار...
...گفته وُ ، کَنده درِ قلعه به عشق فاطمه
رزم او تکرار شد، در کربلا در علقمه
از علی باید بگویم او که فردی خاص بود
خاکی و اُفتاده و مولای با اخلاص بود
او نمازش را تماماً محوِ در الله بود
از صفاتش بس همین او را، ولی الله بود
او غرورش را به زیر پای خود لِه کرده بود
آسمانی، لیک خود را در زمین آورده بود
در مرام مرتضی اصلاً منیّت جا نداشت
در مرام و معرفت تک بود و یک همتا نداشت
هرچه گویم از کمالات علی کم گفته ام
از مقام آن امام اولی کم گفته ام..
..آری ای مردم علی اول، علی آخَر بُوَد
اعتقاد شیعه از هر فرقه ای برتر بُوَد
نه..، نکن باور علی چارم، علی در صدر بود
او که سردار حنین و نهروان و بدر بود
بدر شب های پیمبر را کسی نشناخت اش
عاقبت این جهل مردم از نفس انداخت اش
مسجد کوفه، سر سجده، سر او را شکست
او که با مولا سر یک سفره شاید می نشست
ضربتی زد خون مولا بر زمین پاشیده شد
هم حسین و هم حسن از این عزا رنجیده شد
زینبش چون تاب دیدار سر مولا نداشت
پس علی دست خودش را بر سر زانو گذاشت
با سر خونین به روی پای خود اِستاده بود
مرد خیبر آخرِ عمری زِ پای اُفتاده بود
در میان بسترش ذهنش اَسیرِ روضه هاست
یا میان کوچه ها، یا قتلگاه کربلاست
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@maajmazakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لذا وقتی ابن الملجم دستگیر کردن .امام حسن صدا زد گفت حسن جان نکنه یه وقتی جای بدی زندانیش کنی .یه جای خوب گرم ونرم زندانیش کن
هرچی خودت میخوری به اینم بده
فلذا لحظه آخر ظرف شیری امام حسن آورد،میگه حضرت نصف از این شیر خوردن دیگه برگردون
حسنم برو بده به ابن ملجم بخوره
آقا قاتل شماست؟کمر مارو شکونده
آقا فرمود اسیره با اسیر مداراکن
ای قربون آدم چیز فهم روضه فهم کجارفتیا؟
مردم این شهردیدن این صحنه هارو که چه جوری امیرالمومنین با اسیر مدارامیکنه
سالها گذشت ، یه عده آوردن تو شهر یکی داد میزد خارجی آوردن 😭،یه عده نون وخرما پرت میکردن جلوی اینا، بچه ها همه گرسنه وتشنه ان، همچین که لقمه نونا میدیدن برمیداشتند، روایت میگه:
بچس گرسنشه بی بی زینب از لابه لای بچه ها میرفت لقمه هامیگرفت صدقه برماحرامه
امیرالمومنین راه افتاد ازدرخونه دخترش به سمت مسجد همچین که ازدرخونه اومد بیرون بره عبای مبارک به دستگیره در گیرکرد انگاردستگیره درم میخواد مانع رفتن مولا بشه
حجت خداست همه مامورن، مرغابی ها پرنده ها، همه اومدن جلوی حضرت گرفتن میشه نری آقا جان، ولی مولا منتظره سی ساله لحظه شماری میکنه این لحظه برسه میگه اومد تو مسجد دید این نانجیب خوابه ازخواب بیدارش کرد گفت بلندشو موقع اذان حضرت خودش رفت قاتلش و ازخواب بیدارکرد
بیدارش کرد میگن تو نافله بوده حضرت وقتی شروع کرد به نماز خوندن، بزار قبلش بگم رفت از پله های مناره بالا شروع کرد به اذان گفتن : الله اکبر
همچین که دخترش از توخونه صدای بابارو شنید بدنش شروع کرد به لرزیدن
الله اکبر" هی بیبی زیر لب میگفت بابا چرا صدات میلرزه؟هیچ وقت اینجوری با این لحن اذان نمیگفتی چرا اینجوری اذان میگی بابا
رفت به محراب نماز بست الله اکبر
همچین که رفت به سجده اون نانجیب بلند شد میگه همچین که امیرالمومنین سر ازسجده بلندکرد اونم ضربه زد صدای آه علی بلند شد
آه فاطمه جان، فزت ورب الکعبه *دیگه راحت شدم دیگه علی صحنه ها روجلوی چشماش نمیبینه. آخه وقتی میدید یه زنی زمین میخوره گریه میکرد،دیگه علی صحنه هارو جلوی چشماش تصور نمیکنه راحت شد
*فرق سرم وا شد ولی دردم دوا شد
حیدر از این دنیای بیزهرا رها شد
فُزتُ و ربّ الکعبه رو گفتم بدونن
زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد
زخم بدن راحتتر از زخمای نیشه
زخم زبون میزد به من دنیا همیشه
گفتن که ماهش توی کوچه خورده سیلی
حق داره خب تو کوچه آفتابی نمیشه
یادم میاد گفتی که تا آخر باهاتم
ای یاس من از تو چی مونده غیر ماتم
روی در و دیوار، ثبته خاطراتت
پَرپَر شدی تو بین دفترخاطراتم
گفتم چرا به رفتنت اصرار داری
گفتی باید ثابت کنم تو یار داری
یادم نمیره با سراپای وجودم
گفتم نرو زهرای من تو بارداری
تو قبر خوابیدی و بیدار تو هستم
مشتاق مرگ و صبح دیدار تو هستم
با خنده و عطر و حنا بعد از تو قهرم
من بیست و نه ساله عزادار تو هستم
این غصههای کهنه جا کرده تو سینه
آره دیگه دنیای بیزهرا همینه
این زینبم غصه زیاد داره، بذارید
حداقل دیگه منو اینجور نبینه
آخه امام حسن یه طرف امام حسین یه طرف زیر بقل های علی گرفتن ازمسجد
وقتی امام حسن صدای ناله مولا شنید اومد سر مولا بقل گرفت دید بابا دیگه جونی تو رمق نداره روایت میگه اشک از گوشه چشمای حسن روصورت مولا چکيده شد علی چشماش وباز کرد*
دوباره حسن سر یه نفر بقل کرد تو کوچه ها وقتی مادرش افتاد سریع بقل کرد،مادرهی دست به صورت مادر میکشید ایشالله تو صورت من زده بود همچنین که درخونه رسیدن امیرالمومنین صدازد حسنم صبرکن، جون دلم بابا
فرمودحسنم اجازه بده میخوای با پاهای خودم وارد خونه بشم ، چرا بابا؟نمیشه
زخم سر عمیقه.صدازد زينب که میشناسی زینب حساسه زینب تا حالا خون ندیده زینب من واینجوری ببینه سرخونی ببینه جون میده
آخ اینجا این دختر علی نزاشت سرخونی باباش ببینه کاش یه نفرم بود خرابه نمیزاشت سر باباش ورقیه ببینه
آی حسین ....😭
✍خادمه اهل بیت
التماس دعا
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مثل حق یکتا علی
علی علی علی علی علی
ای جهانآرا علی
علی علی علی علی علی
عالی و اَعلا علی
علی علی علی علی علی
لافَتی اِلّا علی
علی علی علی علی علی
من که پیش، غیر تو سر خم نکردم
تو دوای هرچی درد، من کوه دردم
تو مقام و منزلت دادی به کعبه
در حقیقت دور تو باید بگردم
مرد یتیمنوازی تو، تویی که چارهسازی تو
پیش تو خاکم که از من، هرچی میخوای بسازی تو
یا علی یا علی یا علی...
مرحبا مَرهب فکن
علی علی علی علی علی
ای یَلِ خیبرشکن
علی علی علی علی علی
الگوی رزم حسن
علی علی علی علی علی
صاحب و مولای من
علی علی علی علی علی
مثل کوهی استوار در بین لشکر
بازوی پروردگار شمشیر حیدر
معرکه در دست تو ای شیر کَرّار
گردش چشمان تو غوغای محشر
تویی که برترینی تو همیشه اولینی تو
فقط تو برگشتِ از جنگ تویی که آخرینی تو
یا علی یا علی یا علی...
چشم تو عینُ الیقین
علی علی علی علی علی
دست تو حَبلُ المتین
علی علی علی علی علی
وَجهِ ربَّ العالمین
علی علی علی علی علی
یا امیرالمومنین
علی علی علی علی علی
من کجا و مَدح تو در این دقایق
گشته عین و لام و یا اوصاف خالق
تو مَعَ الحقی و حق با تو همیشه
بابِ عِلم مصطفاست قرآن ناطق
دعای مستجابی تو حقِاً ابوترابی تو
رمز نجات شیعه تو روز حساب کتابی تو
یا علی یا علی یا علی...
***
در جنگ ز دستان عَدو سپر افتاد
در جان و دل لشکریان این خبر افتاد
تا بوده علی بوده و تا هست علی هست
با آلِ علی هرکه درافتاد وَر افتاد
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین