هدیه به امیر المومنین صلوات
زمینه ی امیر المومنین
دلم خونه
چشام برای تو گریونه
کنار بسترت می خونه
زینب با قلبی که محزونه
بمیرم من غرقه خون بین بستری بابا
چقد امشب دلتنگه روی مادری بابا
هنوزم هست
بامن کابوس دیوار و در
صدای گریه های مادر
غریبیه و غم تو حیدر
دلم خونه
چشام برای تو گریونه
کنار بسترت می خونه
زینب با قلبی که محزونه
دم اخر میگی از لحظه های اخره من
دم اخر میگی از روضه ی برادره من
تو می ری و
سهم دل منم اه می شه
کتاب عمرم کوتاه می شه
غصه پس از تو جانکاه می شه
دلم خونه
چشام برای تو گریونه
کنار بسترت می خونه
زینب با قلبی که محزونه
دم اخر میگی از روضه ی دست بریده
دم اخر میگی از فرق تا ابرو دریده
بابا حیدر
بمیرم من چقد تبداری
بی اختیار داری میباری
نگاه به دست عباس داری
دلم خونه
چشام برای تو گریونه
کنار بسترت می خونه
زینب با قلبی که محزونه
دم اخر میگی از پیکره افتاده بر خاک
دم اخر میگی از یک تنه پاره و صد چاک
رضا نصابی
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
به احترام مناجاتِ نیمهشبهایش
خدا گذشت ز ما شیعیانِ رسوایش
چگونه حاکم کوفه "نمک" غذایش بود؟!
چگونه پی بِبَرد عقل بر معمایش؟!
برای نوکر خود کفشِ نو خرید ولی
همیشه کفش پُر از وصله داشت بر پایش
علی که قامت یَلهای شام را خم کرد
شکست گریهی اطفال، قد طوبایش
طلاق داد خوشیهای پوچ دنیارا
خوشی آخرتش بود حزن دنیایش...
کسی که باعلی امروزِ خویش را گذراند
خوشا به روز قیامت، خوشا به فردایش!
خدا گواه به نامرد و مرد، رو نزند
هرآنکسی که فقط حیدرست آقایش
کریمیِ پسران از کریمی پدرست
چه خوب ارث گرفته حسن ز بابایش
نشاند قاتل خودرا به سفرهی کرمش
چه رحمتیست دراین سفرهی مُصفایش
::
سرش شکسته ولی عاشقانه میخندد
نمانده فاصلهای تا وصال زهرایش
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#امیرالمومنین_ع_شهادت
تیر محبّت تو را، منم نشانه یا علی
گرفته بر زیارتت، دلم بهانه یا علی
بار ولایت تو را، به دوشِ دل گذاشتم
کوه معاصیام فتاد، از سر شانه یا علی
ای ز دو دیدهام روان، خونِ سرِ شکستهات
ای ز دلم گل غمت، زده جوانه یا علی
تو کز عطوفت دلت، شیر دهی به قاتلت
دست تهی کجا مرا، کنی روانه یا علی
::
تو قهرمان خیبری، چرا کنار بستری؟!
هما چگونه سر کند، در آشیانه یا علی
ای پدر یتیم ها! دو چشم خود ز هم گشا
طفل یتیمت آمده، بر در خانه یا علی
داغ تو کرده آتشم، هر نفسی که میکشم
شعلهی آهت از دلم، کشد زبانه یا علی
فدای دیدهی تَرَت، چه شد که مثل همسرت
شد بدن مطّهرت، دفن شبانه یا علی
قسم به خونِ پاک تو، به قلب چاکچاک تو
که کشته بارها تو را، تیغ زمانه یا علی
مرگ تو بود آن زمان، که بین خانه دشمنان
زدند همسر تو را، به تازیانه یا علی
عُمر تو یافت خاتمه، در شب دفن فاطمه
بر جگرت ز داغ او، مانده نشانه یا علی
طوطی طبع «میثمت»، یاد کند چو از غمت
ناله دمد ز سینهاش، جای ترانه یا علی
✍ #غلامرضا_سازگار
📋 آن چنان زخمِ گناه، به پرم افتاده
#سبک_مناجات * بخش اول صوت*
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آن چنان زخمِ گناه، به پرم افتاده
که به صد شهر دگر هم، خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم، سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا، ثمرم افتاده
من همان شاخهی سرسبز، تَه باغ توام
که دگر پیر شدم، برگ و برم افتاده
بشکند پای من ای وای! چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای علی بود خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
آشتی کن که دوباره به خودم برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بِعَلِيٍ، بِعَلِيٍ، بِعَلِيٍ، الْعَفْوِ
که هوای نجف او به سرم افتاده
تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشت بهشت در نظرم افتاده
برسانید سلام منِ بد را به حسین
فطرس امشب تو ببر، من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرب و بلا
خبر خیر عالم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم
داغ خشکی لبش بر جگرم افتاده
نیزهها عاقبت از اسب زمینش زدند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_بیست_و_یکم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
📋 سلام آقا که الان روبروتونم
#سبک_زمزمه /*بخش دوم صوت*
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام آقا ، که الان روبروتونم
من ایستادم، زیارتنامه میخونم
حسین جانم...
تو که باشی، دلم دیگه نمیلرزه
همین گریه، به لبخند تو میارزه
حسین جانم...
پناهم باش، به جز روضهت پناهی نیست
به جز خونهت، برا من تکیهگاهی نیست
حسین جانم
غلط گفتم، که چیزی توی کاسهم نیست
تو رو دارم، تو رو دارم حواسم نیست
حسین جانم...
بزار سایهت، همیشه روسرم باشه
قرار ما، شب جمعه حرم باشه
حسین جانم...
"حسین جانم...
حسین جانم ، حسین جانم"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_بیست_و_یکم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
📋 آه ای هلال زینب
#سبک_روضه * بخش سوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه ای (هلال زینب)۳
ماه (شبای تارم)۳
خیلی (دلم گرفته)۳
دیگه (آروم ندارم)۳
بیقرار نگاتم این شب آخر
من شنیدم میگفتی از تن بیسر
از تنی که توو گودال میزنه پر پر
بیسر (غریب مادر)۳
مهموم (حسین مظلوم)۳
وای از (گلوی زخمی)۳
ظالم (یه ذره آروم)۳
بیحیا پیش چشم مادرت میزد
نیزهش و بعد حلقوم توو سرت میزد
انگاری توی قلب خواهرت میزد
بیحیا زیر گوش دخترت میزد
وای قدم روی نعش اکبرت میزد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین