مادرم #زهرا (س)
مادرم ای که مثل ذات نبی (ص)
حجتی بر همه امامانش
بی تو بیت ولا شود خاموش
که تویی روشنا و سامانش
خانه تاریک شد چو آشفتی
داد از حال نابسامانش
من فدای شکسته بازویت
کرده ای از علی اش کتمانش
زخم دل مثل زخم پهلوی توست
نیست دارو و نیست درمانش
درد مادر دوا ندارد حیف
جز لقای خدای رحمانش
بهر بابا نمانده یارانی
نفراتی مثال سلمانش
پدرم که تمام ارض و سما
همه هستند تحت فرمانش
وای از غربتش که از غم تو
غرق باران شده است چشمانش
از سکوتش که تا یهودی دید
منقلب گشت و شد مسلمانش
ننگ بر ناسیان روز غدیر
که شکستند عهد و پیمانش
مثل آن دزدهای کوچه ی ما
غم تو می کِشد به رسمانش
مادر آبها زمین خورد و
به عطش مانده تشنه کامانش
وای از رفتن زن خانه
وای بر غربت یتیمانش
مادری نیست تا که بگذارند
سر خود را به روی دامانش
از غمش کامشان نشد شیرین
خانه شد بیت تلخکامانش
فاطمه (س) رفت و پیش از او مردند
جانشان بود پیش گامانش
#جواد_محمودآبادی
#محرم_الزهراء
1402/09/01
#شهادت #فاطمیه #فاطمه #زهرا
#من_منتظرم_چادر_خود_را_بتکانی
این بنده که بر درگه انسیه نشسته
عمری است که در روضه ی مرضیه نشسته
من منتظرم چادر خود را بتکانی
سائل ز پیِ روزی یومیه نشسته
اشکم به هوای تو به چشمم شده جاری
شعرم به عزای تو به مرثیه نشسته
سرمایه ندارم به جز این قطره ی اشکم
این اشک به کشکول، به سرمایه نشسته
می گریم و با هر لغت از سوگ تو گویم
بنگر که بر این قافیه ها گریه نشسته
در مجلس ذکرت همه جا فوج ملائک
هر ساعت و هر لحظه و ثانیه نشسته
جبریل مقرب شد و تا عرش خدا رفت
تا بر در این خانه ی قدسیه نشسته
شبهای دل از نور تو مهتاب گرفته
ای ماه که بر چهره ی تو سایه نشسته
گویی که عزاداری بر مادر سادات
هر نسل به جان و دل ذریه نشسته
ذریه ی خاتم همه یا فاطمه (س) گویند
این داغ به ذرّیه به ارثیه نشسته
ای کوثر قرآن که حروفت شده مخدوش
مُردیم ز زخمی که به هر آیه نشسته
من عاقبتش در وسط روضه بمیرم
زین لطمه که بر چهره ی حوریه نشسته
در فاطمیه هیئتمان گشته پر از آه
زین غصه که بر جان حسینیه نشسته
شاید سبب حزن که در مجلس بی بی است
مهدی (عج) است که در هیئت و در تکیه نشسته
فهمیده ام آتش به در خانه گرفته
زان دوده که بر خانه ی همسایه نشسته
ده قرن گذشته است ولی باور من نیست
آتش به در بیت گرانمایه نشسته
مادر به هوای تو شکسته است ردیفم
جانم به فدای تو و پهلوی شکسته
شعرم به کناری به سرم خاک بریزند
تا جان بدهم در غم بازوی شکسته
در بیت نبوت همه جا زلزله آمد
آن لحظه که آیینه ی دلدار ترک خورد
این خانه ی عشق است که ویران شده از خصم
از ماتم یارش صد و ده بار علی (ع) مُرد
این زن نه فقط همسر و مادر که زکیّه است
قرآن مجید است که گردیده لگدمال
این دختر پیغمبر (س) و ام الحسنین (ع) است
الگوی زنان است که این سان شده پامال
ای فضه کمک کن که گل افتاده در آتش
از ضربت در حالت صدیقه چه بد شد
این خانه عزادار رسول (ع) است ، چه رسمی است
ای حرملهها محسن شش ماهه لگد شد
#جواد_محمودآبادی
#محرم_الزهراء
1403/08/28
#شهادت حضرت _زهرای_مرضیه، #فاطمه_کبری تسلیت
#ناحلة_الجسم
ناحلة الجسم من، یک دمی آرام باش
شهد به کامم در این، تلخی ایام باش
آینه ی پاک من، گرچه ترک خورده ای
بهر علی (ع) باز هم، آینه و جام باش
گرچه در این کوچه ها ، نیست کسی یار من
خیز و پناه علی (ع) ، در ملأ عام باش
من اسداللهم و، بند به دستم زدند
فاطمه (س) همدرد این، شیر، در این دام باش
سوخت علی (ع) از غمت، جان به فدای قدت
چند قدم با علی (ع) ، همره و همگام باش
حجتِ بر اهل بیت (ع) ، قبله نمای ولی
پای به پای علی (ع) ، حُجة الاسلام باش
ای غم تو قاتلم، داغ نزن بر دلم
حل بنما مشکلم، مرهم آلام باش
دانه ی درّ نبی (ص) ، کم نشود قدر تو
گر شده رویت کبود، درّ سیه فام باش
ای گل نیلوفری، ای گل یاس #علی (ع)
جای کفن فکر یک، جامه ی احرام باش
خاستگه هل اتی، لحظه ی افطار شد
باز مهیای یک، سفره ی اطعام باش
داغ تو مرگم دهد ، هجر شکستم دهد
پشت و پناه علی (ع) ، حیدر صمصام باش
فکر علی (ع) نیستی، در پی یک چاره بر
گریه ی اطفال خود، وقت شب هنگام باش
عزم نکن بر سفر، خورده به جانم شرر
چند صباح دگر، مادر ایتام باش
راحت جانم نرو یار جوانم نرو
نیست توانم نرو، فکر سرانجام باش
گشته وجودت خیال ، گشت شفایت محال
رفتی اگر ساکنِ، مرقد گمنام باش
شام غریبان تو، روز سیاه علی است
همدم من، چاره ی، غربت آن شام باش
#جواد_محمودآبادی
#محرم_الزهراء
1403/09/11
ایام #شهادت #حضرت #فاطمه #زهرا (س) تسلیت
#فاطمیه
#شهادت_مادرم_افسانه_نیست