.
#سینه_زنی ویژه شب جمعه و ایام محرم به نفسِ آقا سید مهدی حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
صل الله علی ساکنِ کربُبَلا
تشنه ی جام بلا
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
همه روز و ماه و سالم
میدونی که تو چه حالم
میدونی که آرزومه
که تو بدی پر و بالم ..
ای عشقِ آتشین
اشکایِ منو ببین
که شده با دل عجین
یاحسین یاحسین یاحسین ..
صل الله علی ، ساکنِ کربُبَلا
تشنه ی جام بلا
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
سینه میزنم از عشقت
دل نمیکنم از عشقت
پیراهنِ عزایِ تو
میشه کفنم از عشقت ..
ای کشتیِ نجات
فدایِ فدایی ات
قربونِ سینه زن هات
یاحسین یاحسین یاحسین ..
صل الله علی ساکنِ کربُبَلا
تشنه ی جام بلا
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
نوکریِ تو سعادت
غلامیِ تو عبادت
خدا کنه برایِ من
بشه ختمِ به شهادت ..
خدا کنه رو سفید شم
پایِ غم تو شهید شم
مثلِ غلام سیاهی
که نگاهِتُ خرید شم
صل الله علی ساکنِ کربُبَلا
تشنه ی جام بلا
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
همه روز و ماه و سالم
میدونی که تو چه حالم
میدونی که آرزومه
که تو بدی پر و بالم ..
مثلِ کبوترم
وا شده بالُ و پرم
تو آسمونِ حرم
یاحسین یاحسین یاحسین ..
صل الله علی ساکنِ کربُبَلا
تشنه ی جام بلا
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
#سید_مهدی_حسینی
#ویژه_ایام_محرم
#سینه_زنی
#اربعین
#دهه_محرم
👇
4_6014577239591485851.mp3
342.3K
🏴زمینه هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#زمینه_هفتم_صفر
#زمینه_امام_مجتبی_ع
#یه_امامه_که_صحن
🏴بند اول
یه امامه
که صحن و سرایی نداره
رواق و بنایی نداره
یه گنبد طلایی نداره
یه امامه
گرفتار مکر و فریبه
اسیر زن نانجیبه
غریبه غریبه غریبه
امامه خوبی،امامه آسمون
امامی که رحمتشه بی کرون
حسن آقای،کریم و مهربون
میوه ی قلب و گل پیمبره
عزیز زهرا و سبط اکبره
وصی حیدر،خدایی محشره
(ابا محمد آقام آقام آقام)حسن
🏴بند دوم
زد شرر به
دل ما غریب مدینه
که شد کشته از زهر کینه
نشسته غمش کنج سینه
قاتلش شد
همون کوچه و خصم نامرد
چنان زد که از پا در آورد
از این واقعه گریه ها کرد
یه بغض سنگین توی گلوش نشست
از اون روزی که عدو راهشو بست
کنار مادر بود و قلبش شکست
با خاطراته مادر تو کوچه ها
یه عمره میسوخت و میگرفت عزا
ولی صبور بود نمیگفت ماجرا
(ابا محمد آقام آقام آقام)حسن
🏴بند سوم
خونه دل از
میان دهانش سرازیر
که زهر جفا کرده تاثیر
و رنگِ رخش کرده تغییر
کنج هجره
میان نگاهه برادر
میاره بالا پاره جگر
الهی نبینه یه خواهر
همون خواهر که یه روزی میبینه
شمر میاد و روی سینه میشینه
صحنه ی اینجا براش یه تمرینه
سخته ببینه یه طشت خونی و
به روی نیزه یه یار جونی و
شام بلا و قدِّ کمونی و
(ابا محمد آقام آقام آقام)حسن
(یا ثارالله آقام آقام آقام)حسین
🙏التماس دعای خیر
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6005991836189985067.mp3
6.5M
🏴واحد تند امام حسن مجتبی علیه السلام
#واحد_هفتم_صفر
#واحد_امام_مجتبی_ع
#سبط_اکبر_یا_امام_حسن
🏴بند اول
سبط اکبر یا،امام حسن مولا،ای دلبر زهرا،یا مجتبی
از تو میخونم،من بر تو مهمونم،فدای تو جونم،یا مجتبی
ای طبیب من،عشق و حبیب من،شاه غریب من،یا مجتبی
من یه بیمارم،گریه برات کارم،عشق بقیع دارم،یا مجتبی
صحن خاکیه تو قبله ی دلهای ما
غربتت کشته منو یا حسن مجتبی
یه روزی برا تو آخر حرم میسازیم
مثه اربعین میایم با پرچم یا زهرا
(یا ابا محمد مولا ابا محمد)
🏴بند دوم
زینت داور،شجاعه نام آور،حسن گل حیدر،یا مجتبی
صاحب فضلی،نمونه در بذلی،عشق ابالفضلی،یا مجتبی
کرمی بنما،به این گدا مولا،به خاطر زهرا،یا مجتبی
سائلت هستم،از می تو مستم،عمریه وابستم،یا مجتبی
آقای با مرام عاشقتم والسلام
حک روی قلب منه حسن علیه السلام
خداروشاکرم شدم غلامت آقا
گداییت برام آورده عزت و احترام
(یا ابا محمد مولا ابا محمد)
🎤با نوای زیبای کربلایی حسین نیک بین
🏴هیئت صاحب الزمان (عج) زنجان
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5976708646086640743.mp3
565.4K
🏴سبک زمینه یا شور هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#زمینه_امام_مجتبی_ع
#شور_امام_مجتبی_ع
#غریبم_من_غریب
🏴بند اول
غریبم من،غریب مادرم
غریبم از،حسین غریب ترم
میسوزم توو،آتیش همسرم
غریبم من،حرم ندارم و
ندارم من،زائر کنارم و
یه شمع حتی،روی مزارم و
غریبم من،مزارم و ببینید
کریمم من،به کرمم بنازید
غریبم من،در میام از غریبی
زمانی که،برام حرم بسازید
یه روز میشی صاحب،یه حرم زیبا آقا
حرمی که گلدسته و،گنبدشه از طلا
《غریب آقام،غریب آقام حسن》
🏴بند دوم
غریبم من،غریب خونه ام
یه عمره که،سیر از زمونه ام
غم کوچه،شده بهونه ام
غریبم من،غریب کوچه هام
هنوز داره،میلرزه دست و پام
نمیدید کاش،اون صحنه رو چشام
نشد باشم،سپر برای مادر
که میسوزم،یه عمر به پای مادر
توام باشی،به جای من میسوزی
میسوزی تا،بشی فدای مادر
حالا به زهر کینه،حاجت روا شدم
خداروشکر برای،مادر فدا شدم
《غریب آقام،غریب آقام حسن》
🏴بند سوم
غریبم من،با غربت آشِنام
غریبم من،مثل علی بابام
فقط زهره،حالا دیگه دوام
غریبم من،غریب تر از غریب
ندارم من،دیگه صبر و شکیب
خوشه حالم،میرسم به حبیب
بیا مادر،آتیش گرفته جونم
داره تو طشت،میریزه لخته خونم
نبین زینب،سخته برات ببینی
یه روز میشه،سر جدا میبینی
میشه نبینی خواهر،من نگران توام
میبینی شمر و خنجر،من نگران توام
《غریب آقام،غریب آقام حسن》
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
متن روضه ي امام حسن مجتبي عليه السلام-حاج سعيد حداديان:فرمود :كنيزها تشت بياريد،يه ملحفه اي رو سر انداخت، همين جور خون دل داره مي ريزه، ناله دارها،خبر به زينب دادن،همچين كه صداي پاي زينب رو شنيد، فرمود:اين تشت رو ببريد، تشت رو دارن مي برن،لب ها رو پاك مي كرد،چشم زينب افتاد ديد گوشه ي لب ها خونيه. خدايا اين ماه صفر دو تا تشت نشون زينب دادند،.
اندر اينجا قلب زينب خسته بود
اندر آنجا هر دو دستش بسته بود
از لب لعل حسن خون مي چكيد
خورد لب هاي حسين چوب يزيد
اينجا باز اباالفضل،حسين بودند زير بغل زينب رو بگيرند، اما بميرم دست بسته زينب رو آوردنش مجلس يزيد،ديد چوب بالا مي ره...
متن روضه ي امام حسن مجتبي عليه السلام و روضه ي حضرت زهرا سلام الله عليها-حاج سعيد حداديان:اومدند بيرون از مسجد،امام حسن دستش تو دست مادر ِ،هي ميگه جانم مادر،راهشون رو گرفتند،بي بي دست امام حسن رو فشار داد،يعني حسنم،امروز كربلاي توست،عالم تو دست توست، اما امروز روز صبر ِ.
ميگن:اين كه يه دست زد،يه سيلي زد غلط ِ،يه نگاه كرد اين طرف از علي خبري نيست،يه نگاه كرد اون طرف از علي خبري نيست،با دو دست از دو طرف آنچنان زد تو صورت بي بي ِ دوعالم، ديگه چشم ها خوب نمي ديد،ديگه گوش ها آسيب ديده،وقتي افتاد رو زمين، امام حسن زير بغلش رو گرفت،واي مادرم،مادرم.يه روز فضه اثاثش رو جمع كرد،اميرالمؤمنين فرمود:تو هم مي خواي مارو تنها بذاري،بقچه اش رو زمين گذاشت شروع كرد گريه كردن،بابا منم كنيزش بودم،مي خوام گريه كنم،جلو شما كه هيچكي نميتونه گريه كنه، تا شما نيستيد،حسين گريه ميكنه،زينب گريه ميكنه،دو سه كلمه حرف مي زنم آروم مي گيرند، اما من دارم از گريه ي حسنت دق مي كنم،هرچي ميگم:خواهرت دق مرگ ميشه،حسين داره مي ميره،بابات اذيت ميشه،هي ميگه:فضه تو كه نبودي،نبودي،حسين هم نديد،زينب هم نديد،اوني كه من ديدم حالا حالاها بايد گريه كنم...
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#مدح
از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است
که دمادم نَفَسِ حضرتِ زهرا حسن است
"ما همه بنده و این قوم خداوندانند"
ما همه خاک ولی عرشِ مُعلا حسن است
عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدم که
سومین رکعتِ پیغمبرِ عُظمی حسن است
او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم
چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است
نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند
نسبت هشت امامم همگی تا حسن است
من از این بندگی و زندگی اش فهمیدم
به خداوند خداوندِ دو دنیا حسن است
دَمِ ما هست حسن بازدمِ ماست حسین
دردِ ما تا که حسین است مداوا حسن است
هر حُسینیه از اول حَسنیه بوده
به حسن کار محرم همهاش با حسن است
گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها
تا حسن هست دمِ زینبِ کبری حسن است
بر عقیق یمنِ سرخِ علی ، جان حسن است
نقشِ حکاکیِ فیروزهی زهرا حسن است
پسرانش همه در کرببلا میگفتند
آی فرزندِ حسن نیز سرا پا حسن است
"حافظ
(حسن لطفی ۹۷)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#مدح
جذبه و جاذبه و جلوهی اعظم حسن است
علی و عالی و علامه و اعلم حسن است
به خداوند بهشتش حسن آباد خداست
شرفالشمس خداوندِ دو عالم حسن است
بنویس از نفَسش فاطمه را میفهمند
بسکه آئینهیِ پیغمبر اکرم حسن است
از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم
دومین حیدرِ این قوم مُسَلم حسن است
چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند
دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است
بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش
بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است
او حسین است و حسین است حسن پس خوب است
بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است
بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست
بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است
کیست او قبلهی اصحابِ اباعبدالله
نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است
شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش
گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است
شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند
صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است
کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش
اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است
ابن طاووس بخوان آه مُقَرَم بنویس
روضهی غربتِ شبهای محرم حسن است
(حسن لطفی ۹۷)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید امشب بلند گریه کنیم
مثلِ زینب بلند گریه کنیم
که مرتب بلند گریه کنیم
سوخت از تب... بلند گریه کنیم
گریه کن گریه گرچه تسکین است
غمِ غربت عجیب سنگین است
بر غریبی کریم ، گریه کنید
پایِ دردی عظیم گریه کنید
یادِ حالی وخیم گریه کنید
بشنوید از قدیم گریه کنید
چشمها را پُر آبتر بکنید
حالِ ما را خرابتر بکنید
زهر نوشید فاطمه نالید
سبز پوشید فاطمه نالید
هرچه کوشید فاطمه نالید
خون که جوشید فاطمه نالید
روی دامان مادرش اُفتاد
روی دست برادرش اُفتاد
بی وفایی نوایِ او را بُرد
چنگی آمد عبایِ او را بُرد
نیزهای رانِ پای او را بُرد
هق هقِ بی صدایِ او را بُرد
دست بر قلبِ مضطرش نزنید
پیشِ ما حرف همسرش نزنید
ظرف یکسو آب هم یکسو
طشت و قلبی کباب هم یکسو
زینب و اضطراب هم یکسو
جعده یکسو رباب هم یکسو
پیشِ قاسم مقابل پسرش
میچکد از محاسنش جگرش
بعد مادر مغیره را میدید
هِی مُکرر مغیره را میدید
رویِ منبر مغیره را میدید
پیش آن در مغیره را میدید
او که این روزها کنارش بود
زدنِ خانم افتخارش بود
* * *
یادش اُفتاد رویِ پا برخواست
از دهانش که ناسزا برخواست
دستِ نامرد بی هوا برخواست
آنچنان خورد که صدا برخواست
روضهام گیرِ سنگِ دیوار است
همه تقصیرِ سنگ دیوار است
پسر ارشدش زمین اُفتاد
با تمامِ قَدَش زمین اُفتاد
بعدِ ضربِ بدش زمین اُفتاد
چقدر بد زدش زمین اُفتاد
خواست تا پا شود دوباره ، نشد
بعد از آن حرف گوشواره نشد
تاب دیگر قلم ندارد حیف
وای آقا حرم ندارد حیف
نه حرم سنگ هم ندارد حیف
خادمی محترم ندارد حریف
همگی زیرِ دِینِ آقاییم
روضه خوانِ حسین آقاییم
از خودش کاست از حسینش گفت
او خودش خواست از حسینش گفت
تا که برخواست از حسینش گفت
یاد لبهاست از حسین گفت
گفت رویِ لبت ترک بخورد
بعد تو خواهرم کتک بخورد
(حسن لطفی)
بسماللهالرحمنالرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یادِ آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سَرَم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
(حسن لطفی)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی اربعین و روضه یِ حضرت رقیه سلام الله علیها
امان از آتش و تب در خرابه
سر آمد نیمه یِ شب در خرابه
گلی گم کرده زینب بینِ گودال
گلی گم کرده زینب در خرابه
۹۸/۷/۲۳📃
#اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
#امان_از_دل_زینب
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#کربلا
#سوریه
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل کربلا و امام حسین علیه السلام
راه نفسم گـرفته وا میکنی یا نه؟!
افتاده به جان درد...دوا میکنی یا نه؟!
عمریست که در خانهیِ لطف شهدایم
آخــر تو مرا از شهدا میکنی یا نه؟!
هر هفته شب جمعه به خود گفته ام آیا...
روزیِ گـدا کرب و بلا میکنی یا نه؟!
من جـیره خور دائمی خـوان تو هستم
هرگز نتـوان گفت عطا میکنی یا نه
حالا که نگاه تو شده قسمت نـوکر
با حالِ پر از گریه صفا میکنی یا نه
بر شانهیِ خود پرچم عشق تو گرفتم
شاگــرد علمدار دعا میکنی یا نه؟!
دستـم به ضریحت نرسیده دل تنگم....
مـرغ حرم آه و نــوا میکنی یا نه؟!
با مــُهر رضا پیش خـــدا معتبرم کن
لطفی به غلامان سرا میکنی یا نه
دردم شده دوری حــرم ...درد جدایی
در ندبهیِ غمْ درد دوا میکنی یا نه؟!
#غزل #کربلا #شهدا
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#اربعین #حرم #دلتنگی #عشق
#نوکری_خانهی_تو_میدهد_عزت_حسین
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
@majmaozakerine
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت - اربعین امام حسین علیه السلام
از سفر آمدم اِی همسفرِ بی سرِ من
سرِ تو دیده برادر که چه آمد سرِ من
بیشتر از همه این روضه مرا سوزانده
چنگهایی که می آمد طرفِ معجرِ من
دو پسر دادم و یک آهِ مرا نَشْنیدی
کاش آهی نَکِشی که چه شده دخترِ من
زائرِ قبرِ تو خواهر شده یا مادرِ تو
نَه فقط چهره کبود است همه پیکرِ من
کارِ زندانیِ کوفه به کجاها نکشید
در خرابه شده دیوارِ کَجی سنگرِ من
خیزرانی که به لبهایِ تو می خورد حسین
پیشِ چشمِ همه آزرده برادر پرِ من
جایِ اطفالِ تو شلّاق فراوان خوردم
وسطِ هلهله ها ناله زدم حیدرِ من
قمرِ نیزه نشینِ حرم الله ببین
طعنه و قهقهه یِ حرمله دور و برِ من
اربعین زائرِ بی سر شده ام یااَلله
آمدم ندبه کنان سویِ حرم دلبرِ من
۹۸/۷/۲۱📃
#اربعین
#غزل
#روضه
#امام_حسین_علیه_السلام
#امان_از_دل_زینب
#کربلا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
هوا زِجور مخالف چو ..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
به این چشمات یاد بده هر چیزیُ نبینه تا بتونه گریه کنه .. امشب بگو آی کریمه اهل بیت امشب اومدم دره دلم روخودت قفلش کنی .. آقا میخوام فقط جای شما باشه ..
همچین که این دو تا داداش باهم شوخی میکردن زور آزمایی میکردن بی بی فاطمه (س) نگاه کرد هی میگفت جانم حسینم .. امیرالمومنین نگاه کرد هی میگفت جانم حسینم .. یه وقت دیدن پیغمبر آروم آروم گریه میکنه هی میگه جانم حسن ..
_بابا شما فرمودی بچه کوچکترُ تشویق کنن چطور شما حسنُ تشویق میکنی؟!.. صدا زد دخترم دیدم تو میگی حسین ، علی میگه حسین ، نگاه کردم دیدم همه ملائکه دارن سرکشی میکنن همه میگن جانم حسین .. دیدم اینجا حسنم غریبه ...
امشب یه عهدی ببند با آقا بگو اگه اربعین رفتم کربلا برا امام حسن روضه میخونم و گریه میکنم .. آخه انقدر داداششُ دوست داره .. وقتی همه رفتن اومد وداع کنه ، صدا زد خواهرم حواست به این بچه ها باشه .. اما خواهرم من یه امانتی دارم دسته عبدالله رو گذاشت تو دست زینب .. گفت حالا که من دارم میرم این تنها یادگارِ داداشمه ..
صدا زد علی اکبرم رفت .. قاسمم رفت .. زینب خیلی مراقب این بچه باش این بچه یه غرور عجیبی داره .. دستش تو دست عمه بود جلو خیمه داره نگاه میکنه ..
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا برجدال طاقت داشت
هوا زِجور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
یه وقت زینب نگاه کرد دید یه گوشه شلوغ شده .. حسین از ذوالجناح افتاد .. این تیرها تو بدنه شکسته .. یه وقت دیدن عبدالله دست عمه رها کرد ، عمه بزار برم .. عمه مگه نمیبینی عموم رو غریب گیر آوردن .. مگه من مردم بزارم عموم رو شهید کنید .. من پسرِ حسنم ، من نوۀ پهلو شکستۀ مدینه ام ..
یه مرتبه رسید دید عمو بیحال اُفتاده .. خون جاریِ .. هر نفسی که میکشه از این شبکه ها داره خون بیرون میزنه .. پرید بغل عمو ..
حرمله گفت من سه تا تیر بردم کربلا .. این سه تا تیرُ کجا خرج کردی؟.. گفت اون وقتی که حسین یه بچه شیرخواره رو ، رو دست گرفت ..
یکی از تیرای دیگرُ وقتی حسین خطبه میخوند زدم تو سینه ش .. هرچه کرد از جلو تیر در نیومد .. عاقبت تیرُ از پشت درآورد ..
اما سومین تیر" رسیدم تو گودال دیدم یه بچه ای خودشُ رو بدنِ عموش انداخته ، داره از عموش دفاع میکنه .. شمشیرُ بالا آوردن دستشو آورد جلو به عمو نخوره دیدم دست به پوست آویزان شد .. گفتم این بچه کیه که نمیزاره حسینُ بکشید! آخرین تیرُ نشونه گرفت میگه زدم به این بچه .. عبدالله به سینه حسین دوخته شد
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊
#روضه_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیایید حسنم داره جون میده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥الهی که عالم برا حسین گریه کنه ولی حسین گریه نکنه... کسی اشک حسین رو نبینه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
.
@roze_daftari
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe 7 safar 1398 - salahshour.mp3
4.41M
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
هر کجا مُلک خدا هست، حسینیه ی توست
هر که را مینگرم، شور محرّم دارد
نه محرّم، نه صفر، بلکه همه دورهی سال
کعبه به یاد غمت، جامهی ماتم دارد
روضهخوانِ تو خدا، گریهکنِ تو آدم
اشک، ارثی است که ذریّهی آدم دارد
نازم آن کشته! که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت هم چو خدا، در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بس که عزیز است، حسین!
جای در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخمِ بدنش
هر دم از زخمِ دگر، دارو و مرهم دارد
میکند که آتش دریای غضب را خاموش
هرکه در دیدهی خود، یک نم از این یم دارد
روز محشر نفروشد، به دو صد باغ بهشت
هر که یک میوه ز نخلِ تر «میثم» دارد
شاعر: غلامرضا سازگار (میثم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_110324717.mp3
2.02M
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی (ع)
▪️غربت #امام_حسن_مجتبی (ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #دارستانی
مداحی آنلاین - وصیت امام حسن مجتبی - آیت الله مجتهدی تهرانی.mp3
5.95M
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی (ع)
▪️وصیت #امام_حسن_مجتبی(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
@majmaozakerine
(به سبك سبک منم آواره بین کوفه)
سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم
تو شاه و من عبد حریمم ، حسن جان
بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی
چرا پس بی صحن و سرایی ، حسن جان
حسن جان ، برای تو صحن و سرا میسازیم
ضریحی چنان کربلا میسازیم ، بنامت بنازیم
کریم شهر پیغمبری حسن
میان خانه بی یاوری حسن
تو شهریار بی لشگری حسن
یابن الزهرا لبیک یاحسن
**
بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی
به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان
صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی
عصای بانوی جوانی ، حسن جان
واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد
دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بیهوا زد
ز بعد کوچه خون شد نگاه تو
مسیر مادر شد قتله گاه تو
چه خندهای کرد بر سوز آه تو
یابن الزهرا لبیک یاحسن
**
به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد
شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان
به طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضهخوانی
کجا بین نامحرمانی ، حسن جان
واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا
نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها
امان ز شام و آن مجلس شراب
عمه ی سادات با دیده اضطراب
نموده تک تک ضربهها را حساب
یابن الزهرا لبیک یاحسن
#قاسم_نعمتی
Taheri shab 29 Safar 98-03.mp3
3.23M
|⇦•نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
.
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
ذستِ داییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
○👇
🌹نوحه واحد امام حسن علیه السلام🌹
به سبک بنی فاطمه:
شبای فاطمیه وشبای پر درد و غمه
گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام
من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام
کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه
اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه
دل بیقراره ٬ ز سوز داغت
دل و سوزونده ٬ آتیش آهت
حسن غریبه (۴)
فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو
مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو
غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری
برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری
این دل زارم ٬ داره بهونه
ازغربت تو ٬ داره می خونه
حسن غریبه
دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت
وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت
مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست
میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست
آتیش خونه ٬ شد قاتل تو
چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو
حسن غریبه
مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود
اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود
کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده
توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده
ازاین زمونه ٬ دیگه بریده
موسم رفتن ٬ دیگه رسیده
حسن غریبه
# کربلایی مرتضی_شاهمندی
مداحی آنلاین - مدیون حسنم اگه سینه زنم - نریمانی.mp3
11.64M
#نواهنگ
#سیدرضانریمانی
ایستادم به روی پنجه ی پا اما هی
دستش از روی سرم زد شد و بر مادر خورد...
🌱