eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه ورودیه کاروان آل الله، رسیده از راه زیر لب مولا گوید، أعوذ بالله هُنا، مُناخُ رِکابِنا مَحَطُّ رِحالِنا مَقْتَلُ رِجالِنا رکاب ناقه می‌گیرد، علم به دستِ آب آور مؤذن حرم باشد، علی اکبر حسین، عزیز زهرا حسین، عزیز زهرا حسین، عزیز زهرا حسین می‌شود خوابم تعبیر، بیا برگردیم می‌شوم از غصه پیر، بیا برگردیم حسین، به جان مادر قسم من اینجا دلواپسم بدون تو بی کسم حسین، دلم غرق اضطرار ببینم بر جسم یار جراحات بی شمار قرار قلب من حالا، سرت به شانه‌ی خواهر خدا نیارَد آن دم که شوی بی سر حسین، عزیز زهرا حسین، عزیز زهرا حسین، عزیز زهرا حسین موضوع: سبک: شاعر:
نوحه حضرت رقیه غنچه بودم پژمردم، نبودی بابا از همه سيلی خوردم، نبودی بابا آه، بيا حالم را ببين شدم ويرانه نشين تو را می خواهم همين زخم زبان شنيدم من، سر بريده ديدم من بيا كنار من ديگر، بريدم من يا رقيه بنت الحسين، رقيه بنت الحسين، رقيه بنت الحسين من هميشه سربارم، برای عمه دردسر در بازارم، برای عمه آه، ببين با سنّ كمم شكسته بال و پرم خميده چون مادرم خون گلِ سر به گیسویم، خورده لگد به پهلويم نشسته سلسله جای النگويم يا رقيه بنت الحسين، رقيه بنت الحسين، رقيه بنت الحسين موضوع: سبک: شاعر:
نوحه حضرت عبدالله غربتت را تا ديدم، ز بالای تل آمدم در آغوشت، ميان مقتل عمو، رسيدم ديدم كه آه فتادی در قتلگاه می‌آيد قاتل ز راه شده غروب عاشورا، دور و بر سرت غوغا برای كشتنت ای وای، شده دعوا عمو، عموی خوبم عمو، عموی خوبم عمو، عموی خوبم عمو خوانده ای هل من ناصر، عمو جان لبيك آمده يار آخِر، عمو جان لبيك ببين، كه دستم در راه دوست شبيه دست عموست شده آويزان ز پوست دستم اگر به كار آيد، شود سپر برای تو سرم جدا میشد ای کاش، به جای تو عمو، عموی خوبم عمو، عموی خوبم عمو، عموی خوبم عمو موضوع: سبک: شاعر:
نوحه حضرت علی اصغر با گلوي تو اين تير، عزيز بابا مي كند كار شمشير، عزيز بابا آه، سرت آويزان شده پدر سرگردان شده لبانت خندان شده حرمله می‌كند خنده، به حال و روز زار من گشا دو چشم و بنگر اضطرار من يا علیّ اصغر مدد، علیّ اصغر مدد، علیّ اصغر مدد خيمه ها قحط آب است، كجايی سقا باز رقيه بی تاب است، كجايی سقا آه، پريشان حال رباب بخواند با اضطراب علی جان لالا بخواب سرباز كوچكم لالا، شدی چه خوش قد و بالا رفته به علقمه با مشك خود سقا يا علیّ اصغر مدد، علیّ اصغر مدد، علیّ اصغر مدد يا وجيهاً عندالله، علیّ اصغر دست ما و دامانت، به روز محشر ای، عموی صاحب زمان كه شد چشم آسمان ز داغ تو خونفشان ذبح عظيم قرآنی، مانده به جان ما داغت دخيل عالمي باشد، به قنداقت يا علیّ اصغر مدد، علیّ اصغر مدد، علیّ اصغر مدد موضوع: سبک: شاعر:
نوحه حضرت علی اکبر گِرد اكبر می گردد، تمام خيمه حسرت چشمانش شد، نصيب عمه آه، مؤذن كربلا دلاور خيمه ها علی بعدك العفا تويی كه اشبه الناسی، به خلق و خوي پيغمبر برو ولی كمی آرام، علی اكبر یا علیّ اکبر مدد، علیّ اکبر مدد، علیّ اکبر مدد می رود سوي ميدان، علیّ اكبر گشته ذكر لبهايش، أنا بنُ الحيدر آه، می آيد يكّه سوار چو حيدر با ذوالفقار همه لشگر در فرار ببين چگونه می لرزد، زمين به زير پای او رسد صدای تكبير از، قفای او یا علیّ اکبر مدد، علیّ اکبر مدد، علیّ اکبر مدد روضه هايت پردردند، شبيه مادر إربا إربايت كردند، علیّ اكبر آه، نمانده از جوشنت شده صد پاره تنت به من خندد دشمنت رسيده ام سر زانو، ببين وخامت حالم رسيده عمه زينب بين نامحرم یا علیّ اکبر مدد، علیّ اکبر مدد، علیّ اکبر مدد موضوع: سبک: شاعر:
نوحه حضرت عباس كاشف الكرب مولا، دخيلك عباس باب حاجات دل ها، دخيلك عباس ای، اميد ام البنين شدی مقطوع اليمين بخر ما را اربعين روز جزا شهيدان در، حسرت آن مقام تو گفته به تو بنفسی أنت، امام تو مدد عزیز أم البنین، عزیز أم البنین، عزیز أم البنین آبرويم خورده تير، كجا برگردم!؟ دست خالی از ميدان، چرا برگردم!؟ آه، خدايا بي طاقتم پر از شرم و خجلتم شده زخمی غيرتم به هلهله شدم آگه، ز بی حيايی لشگر بزن گره دگر بر معجرت خواهر مدد عزیز أم البنین، عزیز أم البنین، عزیز أم البنین پاره پاره شد مشكت، فدای اشكت می كشم تير از چشمت، فدای اشكت آه، قد من را كرده خم دو تا بازوی قلم تن پاشيده ز هم شده قيامتی برپا، سرت به دامن زهرا دوباره تازه شد داغِ سر مولا مدد عزیز أم البنین، عزیز أم البنین، عزیز أم البنین موضوع: سبک: شاعر:
نوحه شب عاشورا امشبی را مهمانم، کنارت اما زیر سمّ اسبانم، غروب فردا آه، صبوری کن خواهرم اگر دیدی از حرم به روی نیزه سرم رسَد خدا به داد تو، شود قیامتی بر پا هجده عزیز تو بی سر شوند یکجا ای پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین موضوع: سبک: شاعر: نوحه روز عاشورا بار دیگر می پیچد، میان میدان نغمه ی هل من ناصر، ز کامی عطشان این، عزیز پیغمبر است که بی یار و یاور است نفس های آخر است یکی یکی ز یارانش، به دشت خون نشان پرسید زهیر و هانی و مسلم، کجا رفتید؟ حسین، غریب و تنها حسین، غریب و تنها حسین، غریب و تنها حسین ظهر سوزان صحرا، غریبی تنها غرق در خون یارانش، به خاک صحرا آه، نمانده دور و برش ز مردان لشگرش کسی غیر از اصغرش تویی تو یکه و تنها، میان این همه دشمن به قتلگه چه خواهد شد؟ خدای من حسین، غریب و تنها حسین، غریب و تنها حسین، غریب و تنها حسین موضوع: سبک: شاعر:
نوحه روز یازدهم بوی سیبی پیچیده، میان صحرا یا بُنیَّ میخواند، برایت زهرا آه، شکسته سینه چرا شدی مسلوب الردا میان مقتل رها تن تو نیزه پوشیده، بجای کهنه پیراهن رگ بریده ات مانده، برای من حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین داغم آمد روی داغ، کجایی عباس خورده ام بی تو شلاق، کجایی عباس آه، می آید مرکب سوار کُنَد معجر را شکار علیکُنَّ بالفرار چه آمده سر زینب، رسیده جان من بر لب ببین نشسته می خوانم نماز شب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین مشکل افتاده کارم، کجایی عباس همسفر با اغیارم، کجایی عباس آه، کجا هستی ای دلیر رکاب من را بگیر شده ناموست اسیر سلسله بند جانم شد، حرمله ساربانم شد طعنه دلیل این قد کمانم شد حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین موضوع: سبک: شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فریاد یا محمدا، زینب رسید به کربلا این‌همه راه دویدم ز پِیِ دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن کنارِ بدنت جان بدهم فکر همراهیِ با شمر دهد آزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم؟ خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهیِ بازار شدن بیزارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1M
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ زمین کرب و بلا این روزا آروم نداره داره از اسمونا بارون ماتم میباره میزبان شد و نمی دونه چکاری بکنه پسر فاطمه رو چی جوری یاری بکنه ....... قافله ی خون خدا رسیده به دشت بلا روضه آسمون شده زینب رسید به کربلا واویلتا واویلتا ....... بند2⃣ میکشه از سینه آه غریب و شاه عالمین میگه زینب زیره لب فدات بشم داداش حسین میدونه کوفیا از باباش علی کینه دارن میدونه میخوان سر حسین بلایی بیارن ....... میگه داداش تو رو خدا ببر ما رو از کربلا میترسم از اون روزیکه بشی تو از خواهر جدا واویلتا واویلتا ......... بند3⃣ زینبم ای کوه صبر  دنیا مثالش همینه وعدگاه من و حق توی همین سرزمینه میرسه اون روزیکه منو تو گودال میبینی میرسه لحظه ایی که تنم رو پامال میبینی ....... اشاره میکنم نیا برگرد برو تو رو خدا ساعتی بعد میبینی تو سرم رو روی نیزه ها واویلتا واویلتا 💠💠💠💠💠💠 به قلم :
430.3K
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ رسیده کارون به منزل دختر حیدر توی محمل ابی عبدالله روی مرکب میکشه آهی از ته دل .... میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا رسیدیم ما به مقصد ،همینجاست منزل ما پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا ..... کوچه ی،محارم ها تا خیمه ،شده بپا برا تو ،ناموس حیدر رسیدیم ،ما به مقصد نگاهت ،آتیشم زد تو هستی ،عشق برادر امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ اینجا کجاست دیگه برادر دل نگرونه دل خواهر میاد از هر گوشه ی این خاک ناله های غریب مادر .... عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین .... تو هستی، تکیه گاهم نباشی ، بی پناهم ای همه ،صبر و قرارم برگردیم ،به مدینه خواهرت ،شد حزینه حسین جان ،دلشوره دارم امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ چرا این قد تو بی قراری زینب نکن گریه و زاری اینجا تازه اول راهه مصیبتها پیشه رو داری ..... اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون .... خواب تو ،میشه تعبیر بین ما ،اینه تقدیر خواهرم ،میری اسارت دور تو ،خیل اغیار میری به ،کوچه بازار میبینی ،همش جسارت امون از این غریبی 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
356K
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ این همه شهر کجا آوردی ما رو باباجون بوی غم و جدایی میاد از این بیابون ..... اینا کی ان با نیزه ها اومدن استقبال چرا نیومدن بپرسن از شما احوال اعوذ بالله من الکربلا که گفتی دیدم که عمه زینبم رفته دیگه از حال ..... بیا بریم از اینجا که هواش دلگیره اگه نریم از غصه عمه جون میمیره بابا حسین بیا بریم مدینه اینا دارن از آل حیدر کینه 🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸 بند2⃣ دلشوره افتاد به دلم برگردیم بابایی ازین میترسم بی افته بین ما جدایی ..... انگاری که نقشه هایی رو توی سر دارن با خودشون نیزه و شمشیر و تبر دارن میترسم از اینکه کنن به ماها جسارت وقت غروب لحظه ایی که بیان برا غارت ..... تا دیر نشد برگردیم که دلم بیتابه غصم برا علیه اصغر ربابه بابا حسین بیا بریم مدینه اینجا میبرن سرتو ازکینه 💠💠💠💠💠💠 به قلم:
طور سینا بوده گویا سینه ی این سرزمین ساکن این خاک بوده مدتی عرش برین هفت پرده خَرق شد از سجده بر این آستان بارگاه قدس بر این خاک می‌ساید جبین کعبه مشغول طواف خیمه گاه اقدسش با نوای "ادخلوها بسلام آمنین" فخر بفروشد زمین کربلا بر آسمان چون که با خون حسین بن علی گشته عجین نام هایش غاضِریه، عَقر یا کرببلا هر کدام از نام‌ها با مقتلی گشته قرین آیه ‌های قدر می‌آیند با هم کربلا کاروان آیه‌های نور قرآن مبین یک به یک حوریه‌ها مستوره و بین حجاب پرده‌دار محمل آنها یل ام البنین شد مطاف نُه فلک قنداقه شش ماهه‌اش حاجی گهواره‌ ی او آسمان هفتمین آمده زهرای مرضیه به استقبالشان پیشواز کاروان آمد امیرالمومنین پای بگذارد به روی خاک چون ناموس دهر بال بگشاید به زیر پای او روح الامین خیمه زد غم در دل زینب به هنگام نزول آسمان‌ها نیز از اندوه او اندوهگین گفت بانو این زمین بوی جدایی می‌دهد میرسد بر گوش جان از این زمین آهی حزین مریم و آسیه و هاجر عزادارت شدند نوحه خوانی می‌کند زهرا برایت این چنین گیسوانت را به دست باد دادی عاقبت حنجرت را داده‌ای بر خنجر شمر لعین خاک بر رخساره "خدّ التریب" من نشست آه ای "شَیبُ الخَضیبم" آه "مقطوع الوَتین" آه از وقتی که دست سفلگان افتاده بود خیمه و عمامه و انگشتری شاه دین "یا غیاث المستغیثینِ" لب تو چکمه خورد نیزه ها خوردی به وقت گفتن "هل من معین" خاک بر سر ریخته کرببلا وقتی شنید رو بگیرد زینب پرده‌نشین با آستین
عباس آمده است و علی اکبر آمده است وقتی رباب هست علی اصغر آمده است جمعند خانواده زهرا کنار هم اینجا برادری است که با خواهر آمده است یک سو رسیده لشکری از کوفه سی هزار یک سو عزیز فاطمه بی لشکر آمده است صفین دیده اند که با دیدن حسین آه از نهاد این همه لشکر برآمده است اکبر رسید و دشمنش از روی بهت گفت ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است حرف از فدک که نه سخن از غصب مهریه است! با بچه های فاطمه آب آور آمده است گیرم فرات بخل کند چشم ما که هست رودی کشیده ایم که از کوثر آمده است زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است شاید به شام می رسد این ره که هر زنی در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است
نوحه ورود به کربلا سبک ساقی ساقی ای ساقی ای غریب بی یاور یار نازنین برگرد ای حسین بی لشکر یار و شاه دین برگرد این زمین دلگیر و این زمین اندوه است میوه ی دل مادر زود از زمین برگرد یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد تا که کربلا گفتی پنجه تا سَر من سوخت یاد مادرم کردم کل پیکر من سوخت وه چه غربتی دارد اضطراب و دلشوره گریه ام گرفت اینجا دیده ی ترِ من سوخت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد لاله های باغ تو جمله می شود پرپر قاسمت به خون غلطان کشته می شود اکبر پهلوان تو عباس میخورد زمین با سر پاره می شود اینجا حنجر علی اصغر یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد دشمن تو می آید قصد جان شیرینت خون سرخ تو ریزد پای دین و آئینت این زمین پر ماتم گود قتلگاه دارد شمر بی حیا آنجا می رسد به بالینت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد (دلسوخته)
شد_خیمه_ها_برپا__هادی_همتی.mp3
5.69M
نوحه ورود به کربلا آمد شه خوبان با جمله ی یاران در کربلا مهمان شد با نوای دل با قاسم و اکبر با عون و با جعفر عباس و با اصغر در آخرین منزل ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا این سرزمین غم این وادی ماتم عالم زند بر هم این کربلا باشد حسی غریب دارد حال عجیب دارد این بوی سیب دارد این نینوا باشد ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا فرزند پیغمبر تنها و بی لشکر با خواهر و دختر با یک دل تنگ است آن سوی این میدان کفار بی ایمان با خنجر برّان آماده ی جنگ است ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا نزدیکی دریا شد خیمه ی سقا اما در این صحرا گلها شود پرپر شش ماهه بیتابه لب تشنه ی آبه وقتی که میخوابه در دامن مادر ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا زهرا پریشونه بی تاب و گریونه پیوسته میخونه نور دل مادر در روز عاشورا با خشکی لبها گردد حسین تنها مظلوم و بی یاور ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا ای وای از آن گودال وای از تن پامال از تشنه ی بی حال پیراهنی کندن ای وای از آن خنجر وقتی بُرد حنجر تن را کُنَد بی سر در حال جان دادن ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا
کاروان_رسید__هادی_همتی.mp3
4.84M
ورود کاروان به کربلا کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا مهمان رسید بر تو بادا پذیرایی جانان جانانه آنی نباید که این کاروان بیند حسی غریبانه آغوش خود وا کن بر عاشقانی که بوی خدا دارند یاران ثارُالله هر یک در این منزل بس ماجرا دارند کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا یک طفل ششماهه در دامن مادر با خنده می آید یک دختر زیبا رفته سه سال عمرش تابنده می آید اصل وفا آمد اوج حیا آمد صاحب علم آمد عباس نام آور با ذکر یا حیدر اندر حرم آمد کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا اکبر گل لیلا با قاسم رعنا با عزم مردانه دور و بر زینب هستند بلا گردان مانند پروانه سالار دین آمد با عابدین آمد بی لشکر و تنها آمد حسین گردید عرش و زمین لرزان شد کربلا غوغا کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا