eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
613 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیارزیبا پیشنهاد دالنود 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🥹🥹😭😭😭😭😭😭😭😭 التماس دعا متن روضه 2👇 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 💔کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین 😭قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین شب اول محرم... بریم در خانه ی غریب کوفه... آقامون.. مسلم بن عقیل... (ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...) 💔کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم 🖤عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین غریب و تنها... توی کوچه های شهر کوفه... داره با اربابش ابی عبدالله... درد دل میکنه... حسین جان ...آقا 😭نگران گلوی طفل توام چون اینجا آقای من... 💔نگران گلوی طفل توام چون اینجا 😭مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم... من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد... عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید •-----🖤═✾😭✾═🖤-----• حضرت فرمودند... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه... صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام... ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند... هر طوری بود... نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد... خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد... اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند... بردن بالای دار الإماره... حالا میخواهی گریه کنی بسم الله... مردم کوفه دارن نگاه میکنند... هر کسی یه حرفی میزنه... یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند... یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت میرسونند... همه دارن نگاه میکنند... یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای... غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان... •-----🖤═✾😭✾═🖤-----• میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند... اما... دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه... بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب... جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند... تمام استخوان ها شکست... ❤️دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد ☀️آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بسیارزیبا پیشنهاد دالنود😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 التماس دعا مناجات 2 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 🙏آقا سلام ماه محرم شروع شد 🕋باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد یا بن الحسن... ممنونتم آقا... محرم امسال... بازم منو دعوتم کردید... بازم بهم آبرو دادید... الحمدلله بعد یک سال... بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید... الحمدلله... نمردم و... دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم... 😭آقا سلام تحفه اشکی به من دهید امام زمان... آقا... 😭آقا سلام تحفه اشکی به من دهید 🤲ماه گدایی من و چشمم شروع شد آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید... میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید... 😭🤲ماه گدایی من و چشمم شروع شد پیغمبر فرمودند: كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریانند... إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين... (بحار الانوار، ج 44، ص .293) غیر از اون چشمی که... در عزای حسین تو گریه کنه... امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم... 🙏آقا سلام نیت گریه نموده ام 😭شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد (شاعر: رحمان نوازنی) دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن... با امام زمان هم ناله بشیم... ❤️یا بن الحسن کجایی ... 😭ای وای از این جدایی... •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾••
بسم الله الرحمن الرحیم |⇦• مسلم ابن عقیل •✾•اشعارکردی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مسلمت جوره،علی بی کس و بی یار بیه تک و تنیا وسط شهر گرفتار بیه گیان زهرا ،ای کوره،فاطمه ،له کوفه،تو ناو تکیه گاهم، جو مدینه در و دیوار بیه گل ای کوفه ی،بی عهدو وفا، خار بیه سره هرکوی وگذر، نیزه تلمبار بیه بی وفایی له مرام ،اهل کوفه ،پیداس بانه این نقشه‌ی کوفه ،وخدا کار بیه اهلیان،نیره وفا ،ویره وفا نیه حسین مسجد جامعه ویره،مال اشرار بیه سره عمامه‌ی م، پر بیه،له خاک و،له سنگ حاصلم دود بیه چاوه ترم، تار بیه لب م، پاره بیه، تا که نوی پاره لبت آوت ،ای گیانا ،وه،ای مهلکه دشوار بیه کاش شیش ماه ترک،باز عقب بایدن حسین وه خدا تازه ربابِ تو منال دار بیه .. ـــــــــــــــــ ..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بسم الله الرحمن الرحیم |⇦• مسلم ابن عقیل •✾•اشعارکردی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مسلمت جوره،علی بی کس و بی یار بیه تک و تنیا وسط شهر گرفتار بیه گیان زهرا ،ای کوره،فاطمه ،له کوفه،تو ناو تکیه گاهم، جو مدینه در و دیوار بیه گل ای کوفه ی،بی عهدو وفا، خار بیه سره هرکوی وگذر، نیزه تلمبار بیه بی وفایی له مرام ،اهل کوفه ،پیداس بانه این نقشه‌ی کوفه ،وخدا کار بیه اهلیان،نیره وفا ،ویره وفا نیه حسین مسجد جامعه ویره،مال اشرار بیه سره عمامه‌ی م، پر بیه،له خاک و،له سنگ حاصلم دود بیه چاوه ترم، تار بیه لب م، پاره بیه، تا که نوی پاره لبت آوت ،ای گیانا ،وه،ای مهلکه دشوار بیه کاش شیش ماه ترک،باز عقب بایدن حسین وه خدا تازه ربابِ تو منال دار بیه .. ـــــــــــــــــ ..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بسم الله الرحمن الرحیم |⇦• مسلم ابن عقیل •✾•اشعارکردی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مسلمت جوره،علی بی کس و بی یار بیه تک و تنیا وسط شهر گرفتار بیه گیان زهرا ،ای کوره،فاطمه ،له کوفه،تو ناو تکیه گاهم، جو مدینه در و دیوار بیه گل ای کوفه ی،بی عهدو وفا، خار بیه سره هرکوی وگذر، نیزه تلمبار بیه بی وفایی له مرام ،اهل کوفه ،پیداس بانه این نقشه‌ی کوفه ،وخدا کار بیه اهلیان،نیره وفا ،ویره وفا نیه حسین مسجد جامعه ویره،مال اشرار بیه سره عمامه‌ی م، پر بیه،له خاک و،له سنگ حاصلم دود بیه چاوه ترم، تار بیه لب م، پاره بیه، تا که نوی پاره لبت آوت ،ای گیانا ،وه،ای مهلکه دشوار بیه کاش شیش ماه ترک،باز عقب بایدن حسین وه خدا تازه ربابِ تو منال دار بیه .. ـــــــــــــــــ ..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ حضرت_رسول_اکرم روضه_امام_حسن_علیه_السلام شهادت_امام_حسن روضه_امام_حسن_ع روضه_امام_سجاد_علیه_السلام شهادت_امام_سجاد روضه_امام_رضا_علیه_السلام روضه_امام_رضا شهادت_امام_رضا . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
بسم الله الرحمن الرحیم |⇦• مسلم ابن عقیل •✾•اشعارکردی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مسلمت جوره،علی بی کس و بی یار بیه تک و تنیا وسط شهر گرفتار بیه گیان زهرا ،ای کوره،فاطمه ،له کوفه،تو ناو تکیه گاهم، جو مدینه در و دیوار بیه گل ای کوفه ی،بی عهدو وفا، خار بیه سره هرکوی وگذر، نیزه تلمبار بیه بی وفایی له مرام ،اهل کوفه ،پیداس بانه این نقشه‌ی کوفه ،وخدا کار بیه اهلیان،نیره وفا ،ویره وفا نیه حسین مسجد جامعه ویره،مال اشرار بیه سره عمامه‌ی م، پر بیه،له خاک و،له سنگ حاصلم دود بیه چاوه ترم، تار بیه لب م، پاره بیه، تا که نوی پاره لبت آوت ،ای گیانا ،وه،ای مهلکه دشوار بیه کاش شیش ماه ترک،باز عقب بایدن حسین وه خدا تازه ربابِ تو منال دار بیه .. ـــــــــــــــــ ..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🤞🤞 متن روضه ..حاج آرمین غلامی 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) صوت مسلم ابن عقیل شام چهار شنبه۱۳تیر۱۴۰۳ دکترصفری آرمین غلامی👇👇 -
مدح امام عصر.ع.mp3
3.71M
شب اول محرم آرمین غلامی آی عاشقا بیاید فصل تبرکه شال عزای ما بال ملائکه نمیدونم دقیقا چند سالم‌بوده که محرمها برای آقام‌گریه کردم محاله از این راه یه لحظه بر گردم من از کودکی عاشقت بوده ام قبولم نما گرچه آلوده ام می‌خونم با اشک چشم و سوز آه سلام‌ُ الله علیکَ یا ثارالله دل می‌تپه برات، ای جونِ من فدات روشن میشه چشام، با پرچم سیات تا دنیا دنیا باشه هستی دنیای من ببینید اهل دنیا اینه آقای من یه عُمره این شعره، روی لب‌های من تموم زندگیم مال حسینه دلم همواره دنبال حسینه می‌خونم با اشک چشم و سوز آه سلام‌ُ الله علیکَ یا ثارالله هفتگی شنبه۱۴تیر۱۴۰۳ شاملو آرمین غلامی👇👇
.✌️✌️ و و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم به نفس ..حاج آرمین غلامی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نمُردمُ و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگِ محرمت بود میدونی این یه ساله چی کشیدم *هی میگفتم محرم میاد مجلس ها برگذار میشه من هستم یا نه .. تو عمرم انقدر دلشوره نداشتم .. فکر میکردم هر وقت اراده کنم روضه هست .. هر وقت اراده کنم میتونم برم .. باورم نمیشد دلشوره بگیرم به محرمت میرسم یا نه ..* شبایِ اولُ دارم میبینم تو آسمونا یا که رو زمینم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینه م .. حسین ... شبایِ‌عاشقیم،میلرزه شونه‌ها چه‌هق هقی یک دهه با غمت،میگذره‌زود عجب‌دقایقی یه کاری کن بشم نوکرِ لایقی این اولین روضۀ تو لهوفِ که اشکِ شرمندگی رو حروفِ تموم عالم یه صدا با مسلم دارن میگن حسین نیا به کوفه همۀ سال یه عرفه روضۀ مسلم خوانده میشه، الان شبِ اول حقِ این شهیدُ ادا کن : نیا که اینجا ردّی از حیا نیست توی مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان اینجا که جایِ زن و بچه ها نیست چه کردی‌روزگار، ای آسمون با‌اشکِ من ببار کوفیا میکشن، شیرخواره‌تُ با افتخار اگه میای حسین، رقیه‌تُ نیار .. خیلی روضۀ مسلم روضۀ خاصیه چون پیغمبر براش گریه کرده، ابی عبدالله براش گریه کرده .. جوری ابی عبدالله برا مسلم گریه کرد عبارت مقتل میگه حَتی جَرت دُموع عَلی صَدرِه .. وقتی بینِ راه خبر دادن مسلمت رو کشتن یه جوری برا مسلم گریه کرد اشک هاش ریخت رو سینه‌ی مبارکش .. فدات بشم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ اَشْهَدُ اَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ، وَاَنَّكَ قَدْ مَضَيْتَ عَلى‏ بَصيرَةٍ مِنْ‏ اَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالْصَّالِحينَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ، فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ فى‏ مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ .. ان شالله با هم بریم حرم مسلم .. با هم بریم گوشۀ مسجدِ کوفه .. با هم بریم دورِ قبرش بگردیمُ با هم گریه کنیم .. غریب گیر آوردنت .. آقاشم غریب گیر آوردن .. زبانِ حال بگم : خورشیدِ عمرم دیگه بی فروغِ نامۀ کوفیا همه‌ش دورغِ خلوتِ دورِ مسلمِ تو اما بازارِ تیر و نیزه‌ها شلوغِ سفیرتُ با لبِ تشنه کشتن اینا از اولم حیا نداشتن نیا نیا پسر عمو شنیدم برا سرِ تو جایزه گذاشتن نزار که دیر بشه، تنت‌پر از نیزه و تیر بشه نزار که دیر بشه،نزار که‌خواهرت اسیر بشه نزار که دخترت به روزِ پیر بشه مسلم همۀ خاندانشُ برا حسین داد یکی از اون شهدایی که وقتی خبرِ شهادتُ دادن ابی عبدالله به برادرایِ مسلم فرمود شماها شهیدتون رو تقدیم کردید دیگه برگردید .. برادراش گفتن یا اباعبدالله به دو دلیل بر نمی گردیدم؛ تا الان خونی طلب کار نبودیم مونیم، حالا که برادرمونُ کشتن .. بعد یکیشون یه جمله ای گفت عجیب ابی‌عبدالله گریه کرد .. گفت آقاجان اگه برگردیم جوابِ مادرتُ چی بدیم .. اگه پرسید بچه‌مُ وسطِ بیابان رها کردید چی بگیم؟!.. حالا هرکی دلش آماده‌س بسم الله .. وقتی بدنُ از بالا دارالاماره انداختن همه جمع شدن دورِ بدن کسی باور نمیکرد این بدنِ بی سر بدنِ سفیرِ حسین باشه .. هر کی یه حرفی زد نتونستن بدنُ بشناسن .. یه مرتبه دیدن یه زنی میگه برید کنار، نگاه کردن دیدن طوعه‌س .. گفت من میشناسم این آقا مهمانِ خانۀ من بوده .. طوعه اومد بدنُ نگاه کرد گفت این مسلم ابن عقیلِ .. (زود حرفُ گرفتیا..) از کجا شناخت مسلمُ؟! سر که نداشت .. از پیراهن مسلم رو شناخت .. کسی که سر نداره از لباساش میشناسن .. آخ بمیرم برات حسین .. اگر حسینِ من تویی، سرت کو .. یا سر داره یه بدن، یا پیراهن داره یه بدن اگه سر نداشته باشه، پیراهن نداشته باشه یه علامت و مشخصه دنبالش میگردن .. میگن یا انگشتری یا ویژگی خاصی اگه هیچ کدوم نباشه از حجم بدن میشناسن .. یه کاری با این بدن کردن خواهرش هی با تعجب به این بدن نگاه میکرد ، آیا تو حسینِ منی ؟!! ای حسین ... ــــــــــــــــــ ..حاج آرمین غلامی .
متن روضه 1👇🤞🤞 متن روضه 1 ◾️ ..حاج آرمین غلامی من، دو ماهی به دلم حسين، فرمانفرماست در مُصَلّای دلم مجلس ِ روضه، برپاست هست در مجلس ِ دل، بلندگو از اخلاص پاکیِ باطن مجلس، ز همین رو پیداست کفشداریّ ِ دلم هست به دستِ اخلاق چای‌ْریزِ جلسه، اَدَب، سِرِشک و تقواست خادم ِ مجلس دل، بر درِ دل هست ايمان که حُسینیّه حسابش ز يزيديّه جداست پیشْ‌منبر بُوَد آوای " بِنَفْسي اَنتَ... " منبرِ مجلس ِ دل‌، کارِ خیال و نجواست روضه‌خوان، عاطفه و زمزمه و احساس است سینه‌ زنهای دلم نم نم ِ اندوه و بُکاست شبِ اوّل، دلم آواره ی مُسلم باشد همدم ِ او به لبم: "حسین‌جان! کوفه میا" ست قافله می‌رسد از راه، " اَعوذُ بِاللّه... " شب دوّم به دلم حُزن و غم ِ کرب‌وبلاست شب سوّم دلِ من، کُنج خرابه باشد پیش چشمانِ دلم یک‌سر و یک‌طشتِ‌طلاست شبِ بعد است دلم مجلس ِ حُرّ و توبه... به لبِ مجلسم " اَستَغْفِرُ اللّه "، نواست شب پنجم به دلم درد و غم ِ گودال است ششمین شب به لبم روضه‌ی قاسم، اَحلاست‌ شب هفتم به دلم روضه‌ی ششماهه بُوَد با تلظّیّ ِ علی، نَمْ نَم ِ اشکم دریاست هشتمین شب، دلِ من، مثلِ علیّ اكبر... قِطعه قِطعه شود از غُصّه و اِرباً ارباست نهمین شب بُوَد آوای دلم " یا عبّاس! " روضه‌ی دستِ قَلَمْ گشته و مَشکِ سقّاست در حسینیّه‌ی دل در شب آخر، غوغاست از شب اوّل روضه، دلِ من، عاشوراست دل بسوزد ز غم حضرت زینب به وداعـ... شب آخر به دلم ناله‌ی " مَهلاً مَهلا... "ست می‌رسد کار به آنجا که سرِ هجده تن... از عزيزانِ عزيزانِ خدا بر نی‌هاست آخرِ مجلس دل، سفره‌ی اطعام بپاست بعدِ روضه، به فَرَج، نوبت اِکثار دعاست بهترینْ جای فَرَج‌خواهی و مهدی‌خواهی... بعدِ گرییدنِ چشم از عطش ِ خون خداست یک خروجیست خروجیّ ِ دو ماه از روضه: " دل به دنبال وليّ ِ عصر گردد رو راست " داشت هفتاد و دوتن، حسین، جان برکف‌ویار مهدیِ فاطمه امّا به خدا که تنهاست... " عَجَّلَ اللّهُ تَعالیَ فَرَجَ مَهدینا " گوش‌کُن گوش‌کُن این حاجتِ قلبِ زهراست! 🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین 🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین شب اول محرم... بریم در خانه ی غریب کوفه... آقامون.. مسلم بن عقیل... (ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...) 🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم 🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین غریب و تنها... توی کوچه های شهر کوفه... داره با اربابش ابی عبدالله... درد دل میکنه... حسین جان ...آقا 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا آقای من... 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا 🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم... من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد... عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید حضرت فرمودند... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه... صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام... ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند... هر طوری بود... نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد،اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند.بردن بالای دار الإماره... حالا میخواهی گریه کنی بسم الله... مردم کوفه دارن نگاه میکنند... هر کسی یه حرفی میزنه... یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند... یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت میرسونند... همه دارن نگاه میکنند... یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای... غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
شب اول محرم.mp3
7.78M
.حاج آرمین غلامی 🏴🏴🏴🏴 هلال غم دمیده و هنگام ماتم است بانگی بلند در جهان ماه محرّم است فتاده شور و وِلوِله در کل کائنات کای خلق عالم باز هم هنگامه‌ی غم است فرموده ثامن الحجج درهرمصیبتی یابن الشبیب گریه بر حسین مقدّم است این روزها در ماتم فرزند فاطمه هرجابساط روضه و هیئت فراهم است از هربلاوهرعذابی در امان بوَد آنکس میان روضه ها و زیر پرچم است فریاد العطش رسدبرآسمان هنوز خجلت زده زین غم فرات و آب زمزم است هرجاکه شدبرپاعزایت شاه سرفراز آنجا برایم کربلای تو مجسّم است مصباحی و هُدایی و سفینه النجاه این دُرّ لبهای رسول الله خاتم است روز قیامت سر بلند در پیشگاه حق هرکس که پای مکتبت آقامصمّم است ما اَعظَمَ مُصیبتُک یا اَیُها الغریب گرخون بگریَم بر مصیبت های تو کم است جن و ملک در ماتم تو نوحه میکنند چشمان آسمان هم از داغ تو پر نم است با غصه های آل عبا گریه می کنی در اوج روضه های عزا گریه می کنی ما با گناه اشکِ تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی 🏴🏴🏴🏴 ا شب اول محرم۱۴۰۳ #/مسجدمعتضدی