اینم یه چای تازه دم وخوش عطر ورنگ شومالی....
آجیهای گلم...حواسمون به همسرامون باشه...احترام وکادو دادن فقط به صرف این ایام نباشه...
بهترین کادو به همسرامون که تکیه گاهمون هستن...حفظ احترام واقتدار مرد هست...اول به خودم میگم که قطعاً یه جاهایی رو تو زندگی زناشویی اشتباه میرم...ولی خوشبختانه ...معذرت خواهی اگه چاشنی اشتباهاتمون بشه...قطعاً زندگی قشنگتره ودلخوریها کم رنگ تر ...
مرد باید با دیدن عملی احترام همسر وفرزندانش بدونه وبه این باور برسه که تکیه گاه خانواده هست..
🍃زندگی حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س) را سیره و #الگوی عملی زندگیهامون قرار بدیم قطعاً موفقیم....انشاا...
روزهای دوشنبه وپنج شنبه....خاطرات شهدا...#الگوی عملی ما در زندگی....
🔺بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا(س) را میگفت. هنگام ذکر هم انگشتهایش را فشار میداد و در جواب چرایی این کار میگفت بندهای انگشتهایم را فشار میدهم تا یادشان بماند در قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفتهام.
●از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت میشد سعی میکرد مجلس را ترک کند. همیشه به من میگفت: «دلم میخواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی..
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج
🔶 روزهای دوشنبه و پنج شنبه...#خاطرات شهدا...#الگوی عملی ما در زندگی.....
دلنوشته فرزند شهید زاهدی برای پدر
🔹️بسم رب الشهداء والصدیقین
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیلالله اموات بل احیا عند ربهم یرزقون...
🔹️اللهم تقبل منا هذا القربان
خدایا این قربانی را از ما بپذیر...
خدایا کسی را فدایت کردیم که تمام عمر خواست که دیده نشود...
خواست که اگر کاری کرده فقط برای رضای تو باشد، خواست که قلب امام زمانت را شاد کند...
🔹️همیشه از دوربین و جلوی دوربین بودن تا حد امکان فراری بود...
و تو دیدی و تو میشناختی اش...
خدایا تو میدانی که چه سرمایه معنوی ای از دست ما رفت...
🔹️روزهایی را دیدیم که از ۶ صبح تا یک نیمه شب سر کار بود و با آن خستگی نماز شبش ترک نمیشد، نماز هایی که تعداد زیادی از مردم شامل دعاهایش بودند...
سال ها بود که ساعت های خوابش به ندرت به پنج ساعت میرسید...
🔹️خدایا تو دیدی و شنیدی که روزی حداقل سه جزء قرآن تلاوت میکرد و در ایام ماه مبارک رمضان، هر سه تا چهار روز یک ختم قرآن داشت...
🔹️میگفت من چشم را برای دو چیز میخواهم، قرآن خواندن و شاید دیدار مهدی فاطمه...
🔹️خدایا تو شاهد بودی «علی» ما هیچوقت نخواست دیده شود، هیچ وقت نخواست مطرح باشد هیچوقت نخواست اسمش برده شود...
🔹️از زمان جنگ هر روز زیارت عاشورا اش ترک نمیشد و بیست سالی بود که زیارت را با صد لعن و صد سلام میخواند...
🔹️خدایا ما ندیدیم نمازش از اول وقت فاصله بگیرد...
🔹️خدا را شکر که اجر قریب ۴۵ سال مجاهدت عزیز دلمان و نور چشممان سردار محمد رضا زاهدی اینگونه رقم خورد...
و چه عاقبتی بهتر از شهادت...
🔹️هیچوقت فکر نمیکردم در روز شهادت امام علی (ع) دو بابا علی از دست بدهم
«هنیاً لک»
گوارای وجودت...
به آرزویت رسیدی
🔹️استرس ها، بی خوابی ها، خستگی ها، درد های مجروحیت کمر و بازو و سینه و دست ها، تیر کشیدن های جای جراحت پا که همان اندک خواب را هم ازت گرفته بود، چشم درد ها و قطره ریختن های داخل چشم، همه و همه...بالاخره تموم شد...
🔹️خداحافظ یار و سرباز رهبرم...
خداحافظ یار سید حسن نصرالله...
خداحافظ بابا علی ما...
🔹️دیدار ما باشد در آن دنیا و امیدواریم در آن روز پیشتان روسفید باشیم...
🔹️انشاءالله خدا ما را هم به خیر عاقبت و شهادت در راهش از این دنیا ببرد.
۲۳ رمضان ۱۴۴۵
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
محمد مهدی زاهدی
روزهای دوشنبه وپنج شنبه....#خاطرات شهدا...#الگوی عملی ما در زندگی...
🌷یکبار قرار بود با بچه ها برویم موج های آبیِ نجف آباد. سانس استخر از هشت شب شروع می شد تا دوازده.
توی تلگرام به بچه های گروه پیام داد که: #نماز رو چکار کنیم؟ ساعت هشت و نیم اذونه. جواب دادم: تو بیا، بالاخره یه کاریش می کنیم.
🌷گفت: شرمنده من #نمازم رو می خونم بعدش میام.گفتم: همه باید سر ساعت هفت و نیم جلوی استخر باشن. اگه دیر اومدی؛ باید همه رو بستنی بدی.
قبول کرد.#نمازش را خواند و بعد هم به عنوان جریمه همه را بستنی داد.
#شهید_محسن_حججی🍃
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🌷 # روزهای دوشنبه وپنج شنبه خاطرات شهدا_#الگوی عملی ما در زندگی
#حق_واکس!!
🌷همیشه دنبال پوتین بچهها بود. آنقدر واکس میزد که برق میافتاد. بعد پوتین را نشان طرف میداد و میگفت: خوب من پوتین شما را واکس زدم، حقی به گردن شما دارم، یا نه؟ طرف از همهجا بیخبر میگفت: بله.
🌷....تسبیحی از جیبش درمیآورد و میگفت: پس باید به نیت ۱۲۴هزار پیامبر ۱۲۴هزار صلوات بفرستی! طرف برق از سرش میپرید و میگذاشت دنبالش...!
🌷خاطره ای به یاد شهید معزز حسن اصغری...چند شاخه🌸صلوات
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج...
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🌸🍀روزهای دوشنبه وپنج شنبه....#خاطرات شهدا...#الگوی عملی ما در زندگی...🌸🍀
💠خودت بخور تا در آن دنیا #جوابگو باشی!
خاطرهای از سردار شهید "مهدی باکری"
یک روز گرم تابستان، شهید باکری (فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا) از محور به قرارگاه بازگشت. یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد، که ناگهان چهره اش تغییر کرد و پرسید: امروز به بچه ها هم کمپوت داده اید؟
جواب دادند: نه، جزء جیره امروز نبوده. مهدی با ناراحتی پرسید: پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید؟ گفتند: دیدیم شما خیلی خسته و تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما!
مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: از من بهتر، بقیه بچه ها هستند که بی هیچ چشم داشتی می جنگند و جان می دهند. به او گفتند: حالا باز کرده ایم، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. مهدی با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد: خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی!
شهید باکری فرمانده عملیات بدر که پیکرش در اروند رود جاودانه
شهید#مهدی_باکری🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
روزهای دوشنبه وپنج شنبه خاطرات شهدا..#الگوی عملی ما در زندگی.🍀🌸
چیزهای نو را میداد
به آنهایی که وسایلشان گُم
یا درب و داغان شده بود..!
آرزو به دل بچههای تدارکات ماند
که یک بار او لباس نو تنش کند
یا پتوی نو بیندازد رویِ خودش؛
فقط در یک عملیات لباس نو پوشید
عملیات بدر ؛ همان عملیاتی که
در آن شهید شد ...💔
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#فرمانده_تیپ۱۸جوادالائمه
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا...#الگوی عملی ما...🌸
🔹دقت سردار شهید محمدهادی حاج رحیمی به بیت المال
▫️سردار حاج رحیمی به بیت المال خیلی حساس بود، با اینکه مقام بالایی داشت اما هیچ وقت از ماشین سازمانی استفاده نمیکرد. خودش هم یک تیکه کلامی داشت میگفت اگر دستت رسید و استفاده نکردی آن مهم است. به هیچ عنوان اهل ویژهخواری نبود.
🔸یکبار در صف غذا ایستاده بود، فردی که غذا میریخت تا آقای حاجرحیمی را دید مقداری بیشتر برای ایشان غذا ریخت. ایشان بسیار ناراحت شد و غذا را پس داد و از صف خارج شد. فردی که این کار را کرده بود دنبال سردار راه افتاد تا از ایشان معذرتخواهی کند حاجی به او گفت چند مرتبه به تو گفتم از این کارها نکن. 🌸🍃