eitaa logo
پاسخ به شبهات
361 دنبال‌کننده
3هزار عکس
209 ویدیو
2 فایل
🔸پاسخ به شبهات معارفی و اعتقادی 🔸بخش پژوهشهای معارفی و اعتقادی 🔸پایگاه اینترنتی آیت الله مکارم شیرازی
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 تحلیلی بر شورش مردم در زمانه عثمان بن عفان(4) - گفتیم که بعضی از رفتار حکومتی عثمان زمینه ساز خشم عمومی مردم نسبت به دستگاه حکومت او شد. مثل اینکه او پستهاى حسّاس خلافت اسلامى را در ميان اطرافيان و خويشاوندان خود كه بسيارى از آنان افرادی نالايق، فاسد و دور از تعاليم اسلام بودند تقسيم نمود. نمونه هایی از این سیاست را در پست قبلی آوردیم. - عثمان در کنار جلب منافقان و افراد فاسد در حکومت، صحابه دلسوز و معترض را نیز طرد و شخصيت هاى بسيار بزرگوار و برجسته اى همچون «ابوذر»، «عمار یاسر»، «عبدالله بن مسعود» و... را تبعید و یا مجازات كرد. در این پست نیز مثالهایی از سیاست طرد و سرکوب صحابه دلسوز و منتقد مطرح می کنیم. 💠 برخورد عثمان با ابوذر و تبعید او به شام و ربذه - ابوذر، اسراف و تبذیر و بخشش هاى ناهنجار خلیفه سوم را برنتابید و علیه آن خروشید و تحریف هایى را که مى خواستند براى پشتوانه سازى این حاتم بخشى ها درست کنند، تحمل ننمود و بر خلیفه و توجیه گرى کعب الأحبار، طعن زد و لذا خلیفه، این فریادِ رساى عدالتخواهى را به شام که دیارى تازه مسلمان و نا آشنا به فرهنگ اسلام بود تبعید کرد. - در شام نیز معاویه از فریادهاى ابوذر در امان نماند و با سخت ترین و رنج آمیزترین شکلی ابوذر را به مدینه بازگرداند. - هنگامی که ابوذر از تبعید شام بازگشت عثمان سعی کرد او را به سخنان خلافی متهم نماید. اما ابوذر گفت از پیامبر(ص) شنیدم؛ هنگامى كه فرزندان ابى العاص به سى نفر برسند اموال بيت المال را در بین خود تقسيم مى كنند. - سرانجام عثمان از انتقادهاى بى حساب ابوذر به تنگ آمد و او را به نقطه بد آب و هوايى به نام ربذه تبعيد كرد و در همان سرزمين جان سپرد. 💠 تحریف تاریخى علّت تبعید ابوذر! - طبرى و ابن اثیر، در مورد تبعید ابوذر از این که از حقایق پرده بر گیرند و واقعیّت را صادقانه گزارش کنند ابا دارند. - اما از آن سو گزارش هایى دروغین درباره ابوذر مى آورند و بدین سان در شکستن قداست آن «راستگوترین مرد روى زمین» مى کوشند. - شگفتا که همه این گزارش ها را از سیف بن عمر آورده اند که قهرمان جعل و تندیسى از دروغ و تبلور عینى اشاعه کذب است! 💠 اعتراض عمّار به عثمان - مقداد، عمّار، طلحه و... نامه اى به عثمان نوشتند و بدعت هاى عثمان را در آن برشمردند و او را از خدا بیم دادند و به او اعلام کردند که اگر از آنها دست نکشد، بر سرش مى ریزند. عمّار، نامه را نزد عثمان آورد و خواند. - عثمان در پی اعتراض عمّار بن یاسر، به او فحاشی کرد و دستور داد آنقدر کتکش زدند؛ پس عثمان دستور داد که دست ها و پاهاى عمّار را از هم باز کنند. سپس با پاهایش که در چکمه بود چنان بر بیضه هاى عمّار کوفت که بیهوش شد. - حتی عثمان خواست او را نیز مانند ابوذر تبعید کند ولی از شورش قبیله او (بنى مخزوم) ترسید و از وى دست کشید. 💠 برخورد شدید عثمان با عبدالله بن مسعود - ولید به عثمان نوشت: عبدالله بن مسعود بر تو عیب مى گیرد و از تو بدگویى مى کند. عثمان نیز به ولید نوشت او را به مدینه روانه کند. - ابن مسعود به مدینه آمد، در حالى که عثمان بر منبر پیامبر خدا(ص) خطبه مى خواند. چون ابن مسعود را دید، به او فحاشی کرد و سپس فرمان داد او را با زور و درشتى از مسجد بیرون کردند و غلام عثمان، او را بر دوش خود بلند کرد و در حالى که پا در هوا بود، او را بر زمین زد، چنان که دنده اش شکست. - او نیز وصیّت کرد که عثمان بر او نماز نگزارَد. 💠 تبعید کمیل و مالک اشتر توسط عثمان - سعيد بن عاص، والی كوفه به عثمان نوشت: «كُميل بن زياد و مالك اَشتر و...(که از دوستداران علی(ع) بودند) فتنه انگيزى مى كنند و بر عيب جويى از من و تو و طعنه زدن به دين ما گرد آمده اند و من مى ترسم كه اگر كارشان استوار گردد، فراوان شوند!». - عثمان هم دستور تبعید آنان به شام را صادر کرد. در شام هم بین معاویه و اشتر سخنان تندی رد و بدل شد و معاویه به دستور عثمان او را به حمص از شهر های شام تبعید کرد. 💠 تبعید عامر بن عبد قیس توسط عثمان - مسلمانان که از کارهاى عثمان ناراضی بودند تصمیم گرفتند کسى را به سوى او بفرستند تا با او سخن بگوید و او را از بدعت هایش آگاه کند. - پس، عامر بن عبد الله تمیمى عنبرى را به سوى او فرستادند. عامر بر عثمان وارد شد و او را نصیحت کرد. - عثمان، از گفته او ناراحت شد و عامر بن عبد قیس را از بصره به شام تبعید کرد. 📖 مطالعه تفصیلی: https://makarem.ir/maaref/fa/category/articles/30097 __
📚 تحلیلی بر شورش مردم در زمانه عثمان بن عفان(5) - گفتیم رفتار حکومتی عثمان باعث شد مردم و صحابه زمانه اش بر علیه او بشورند و گفتیم که او در واکنش به نصایح صحابه دلسوز آنها را سرکوب و تبعید می کرد. - اما کسانی از صحابه نیز بودند که در قدرت و یا ثروت حکومت طمع داشتند و از سوی خلافت مورد بی توجهی قرار گرفته بودند. اینان در پشت پرده و در محافل خصوصی فتنه به پا کرده و مردم را شواندند تا اینکه عثمان کشته شد. - دقت در رفتار عثمان با صحابه ای چون ابن مسعود و ابوذر و دقت در رفتار تحریک کنندگان و سران شورش و قتل عثمان مثل طلحه و عایشه اعتبار عقیده عدالت همه صحابه را نیز روشن می کند. - اعمال عثمان باعث شد اصحاب پیامبر(ص) به آن دسته که در مرزها پراکنده شده بودند نوشتند: دین محمّد(ص) پشت سر شما تباه شد. پس بشتابید و دین محمّد(ص) را به پا دارید. اصحاب از هر سو روى آوردند، تا آن که عثمان را کشتند. - جبلة بن عمرو ساعدى، نخستین کسى بود که به عثمانْ جسارت و برخورد کرد و با وى با تندی سخن گفت. وی به عثمان گفت: یا خواص و نزدیکانت را رها کن یا تو را به جهنم می فرستم. - علی(ع) در خطبه 30 نهج البلاغه مى فرمایند: «عثمان استبداد و خودکامگى پیشه کرد، و شما بى تابى کردید و از حدّ گذراندید، و خدا در خودکامگى، و در بى تابى و تندروى، حکمى دارد که تحقّق خواهد یافت». 💠 عایشه و نقش او در شورش و قتل عثمان - عایشه که بعد از کشته شدن عثمان، مدام روضه مظلومیت او را می خواند و داعیه خون خواهی از او را داشت، اولین کسى بود که عثمان را سرزنش مى‏ کرد و مردم را در کشتن او به طمع انداخت. - میان عثمان و عایشه کشمکش و دشمنى بود و این از آن جهت بود که عثمان، سهمى را که عمر به عایشه مى داد، کم کرد و سهمش را مانند دیگر زنان پیامبر قرار داد. - عایشه با تمام توان، اصرار بر کشتن عثمان داشت و مى گفت: «اى مردم! این پیراهن پیامبر خداست که کهنه نشده؛ ولى سنّتش کهنه شده است. پیر خِرِفت را بکشید، خدا او را بکشد». - عثمان در محاصره بود که مروان نزد عایشه آمد و گفت: ام المومنین! امیر المؤمنین عثمان به تو سلام و رحمت خداوند را مى رساند و مى گوید: مردم را از من دور کن که هر چه بگویى، انجام مى دهم. - عایشه در حالى که دستمالى در دستش بود و آن را اصلاح مى کرد، گفت: به خدا سوگند، دوست داشتم رفیقت عثمان، در این دستمال بود و درِ آن را مى بستم و در دریا مى انداختم. - هنگامى که عثمان در محاصره و نزدیکِ کشته شدن بود، عایشه به قصد مکّه بیرون رفت و ابن عبّاس را دید و به او گفت: «اى ابن عبّاس! به تو عقل و زبان داده شده است. پس مبادا مردم را از کشتن این طغیانگر (عثمان)، باز دارى. من مى دانم که او بلاى خاندانش مى شود آن گونه که ابو سفیان در ماجراى بدر، گروهش را دچار بلا ساخت». - عایشه در راه بازگشت از مکه، وقتی از عبد بن ام کلاب شنید که مردم عثمان را کشتند و بر على بن ابى طالب اتّفاق کردند. - عایشه گفت: اگر کار براى سَرورت(علی) به انجام رسد، خدا کند که این آسمان بر این زمین فرود آید! مرا باز گردانید!، مرا باز گردانید. - آن گاه به سوى مکّه باز گشت و گفت: به خدا سوگند، عثمان مظلومانه کشته شد! به خدا سوگند، به خونخواهى اش برمى خیزم! - ابن ام کلاب گفت: براى چه؟ به خدا سوگند، تو نخستین کسى هستى که سخن خود را تغییر مى دهى و تو بودى که مى گفتى: «پیر خرفت را بکشید که کافر شده است»! - عایشه امید داشت که خلافت بعد از عثمان به پسر خاله اش طلحه برسد. 📖 مطالعه تفصیلی: https://makarem.ir/maaref/fa/category/articles/30097 __
❓ مهمترین عامل پیدایش نهضت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: گرچه اجابت دعوت مردم کوفه در قیام امام حسین(ع) مؤثر بود، اما مهمترین عامل پیدایش قیام حسینی، امر به معروف و نهی از منکر بود که امام(ع) با عبارات مختلفی در وصیت نامه و خطبه های خود به آن اشاره نموده است، در حالی که اگر دعوت مردم کوفه عامل اساسى بود، وقتى خبر رسید که زمینه رفتن به کوفه منتفى شده است، طبعاً امام از ادامه سفر به سوى عراق صرف نظر مى کرد ولی می بینیم داغ ترین خطبه هاى امام حسین(ع) و شورانگیزترین و پرهیجانترین سخنان او، بعد از ماجراى شهادت حضرت مسلم است. ✍️ پاسخ تفصیلی: https://makarem.ir/maaref/l/0323064 ❓ نقش معاویه در زمینه سازی برای حادثه عاشورا؟ ✍️ پاسخ اجمالی: در دوران بیست ساله خلافت معاویه حوادثى اتّفاق افتاد که مقدّمات پدید آمدن ماجراى کربلا را فراهم ساخت. ستم ها، بدعت ها، نقض صلح نامه امام حسن(ع)، نصب منافقان در پست های حساس، تحریم ذکر فضائل حضرت علی(ع) و سب و دشنام به ایشان، به شهادت رساندن امام مجتبی(ع)، کشتن شیعیان به بهانه های مختلف و زمینه سازى براى خلافت فرزند فاسدش یزید و اصرار یزید براى بیعت گرفتن از همه مسلمین به عاشوراى سال 61 منتهى گردید. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0323259 (ع) (ع) (ع)
📚 ارزيابی سفر امام حسين(ع) به عراق از لحاظ سياسی ⁉️ با توچه به سوابق سیاسی و تاریخی اهل کوفه چرا امام حسین به عراق رفتند؟! آیا امام فریب کوفیان امام را خورد؟! ✍ پاسخ اجمالی: اولا: کمتر زمانی بوده که کار سیاسی توسط یک فرد انقلابی، با احتمال به موفقیت قطعی انجام شده باشد. از این رو صحیح نیست که فکر کنیم امام باید صد در صد در مورد پیروزی این سفر، اطمینان داشته باشد. امام اهدافی را در چند سطح در نظر داشت؛ دستیابی به هر یک از این اهداف عمل به وظیفه دینی و پیروزی بود و حجّت ظاهری را تمام می کرد. سیل نامه‌های اهل عراق نشان می‌داد عده زیادی نه تنها او را حفاظت خواهند کرد، بلکه با دشمنش خواهند جنگید، در مقابل از هیچ نقطه دیگری از او دعوت به عمل نیامد. اگر امام بعد از دریافت نامه ها به عراق نمی‌رفت، همه کتب تاریخی می‌نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می‌شد! چرا ایشان به نامه‌های مردم پاسخ مثبت نداد؟! چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟! ثانیا: واقعیّت های تاریخی نشان می دهد که یزید اجازه نمی‌داد کسی چون امام حسین(ع) بدون بیعت با او، راحت زندگی کند و امام حسین(ع) نیز کسی نبود که به آرامی زندگی کند؛ در این صورت تنها انتخاب یزید در صورت عدم بیعت، کشتن امام بود. وقتی قرار باشد امام یبعت نکند، چه کار باید می کرد؟ اگر امام بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می‌گزید؟ سرزمینهایی مثل مدینه و مکّه در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. تنها عراق که کانون شیعیان امام بود می‌توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. ثالثا: امام بدون تحقیق و اتمام حجّت تسلیم نامه ها نشد. امام برای این که میزان حمایت مردم را بهتر بشناسد، نماینده مستقیم خود، یعنی مسلم بن عقیل را که فردی کاملاً مطمئن بود به کوفه فرستاد. زمانی كه مسلم به کوفه رفت و مردم گروه گروه با او بیعت کردند، نامه‌ای به امام حسین(ع) نوشت که: «بیش از بیست هزار نفر با تو بیعت کرده‌اند، وقتی نامه به دست تو رسید، بشتاب». ✍ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412472 (ع)
❓ عوامل پیدایش نهضت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ: براى روشن شدن پاسخ این سؤال لازم است مقدمتاً یادآور شویم که برخلاف پدیده هاى طبیعى که معمولا تک ماهیتى هستند، پدیده هاى اجتماعى ممکن است چند ماهیتى باشند مثلا یک فلز نمى تواند در یک زمان، هم ماهیت طلا داشته باشد و هم ماهیت مس، ولى پدیده هاى اجتماعى مى توانند در آن واحد چند بعد داشته باشند و عوامل مختلفى در پیدایش آن ها موثر باشد. مثلا یک نهضت مى تواند داراى ماهیت عکس العملى باشد؛ یعنى صرفاً یک عکس العمل باشد، و در عین حال ماهیت تهاجمى نیز داشته باشد و در صورت داشتن ماهیت عکس العملى، ممکن است در برابر یک جریان، عکس العمل منفى و در برابر جریان دیگر عکس العمل مثبت به شمار برود. قیام امام حسین(ع) از این گونه پدیده ها بود و همه اینها در نهضت آن حضرت وجود داشت؛ زیرا عوامل مختلف در آن اثر داشت که ذیلا توضیح مى دهیم: سه عامل یاد شده در زیر، در پیدایش این قیام و نهضت اثر داشت: ۱- درخواست بیعت از امام حسین(ع) براى یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور؛ ۲- دعوت مردم کوفه از امام حسین(ع) به عراق؛ ۳- عامل امر به معروف و نهى از منکر که امام حسین(ع) از روز نخست از مدینه با این شعار حرکت کرد. این هر سه عامل در قیام و نهضت عظیم امام حسین(ع) نقش داشتند و هر کدام یک نوع تکلیف و وظیفه براى امام ایجاب مى کردند و موضع حضرت در برابر هر کدام، فرق مى کرد: از نظر عامل اول، امام حسین حالت دفاعى داشت؛ زیرا از او به زور بیعت مى خواستند و او خوددارى مى ورزید. از نظر عامل دوم، حضرت موضع تعاون و همکارى داشت؛ زیرا او را به همکارى دعوت کردند و او نیز پاسخ مثبت داد. اما از نظر عامل سوم، او مهاجم و معترض بود؛ زیرا اگر هم از او بیعت نمى خواستند باز به حکومت هجوم برده، آن را غیر اسلامى مى خواند. ____ 📚 پی نوشت: makarem.ir/maaref/l/0321357 (ع)
❓ گزارشات تاريخی در مورد چگونگی و جزئيات برخورد سپاه كوفه با قافله امام حسين(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: اولين برخورد امام حسين(ع) با سپاه عراق، برخورد با سپاه حرّ بود كه وظيفه داشت امام(ع) را به كوفه ببرد كه با مخالفت امام(ع) به ناچار در صحراي خشك و سوزان فرود آمدند. فردای روز ورود امام(ع) به کربلا، سيل ورود سپاهیان ابن زیاد به كربلا فزوني يافت و فرماندهي به عمر سعد رسيد. ابن سعد از پیشنهاد امام(ع) براي بازگشت خوشحال شد؛ اما با مخالفت شمر و دستور جنگ از طرف ابن زياد روبرو شد و چون تلاش امام(ع) براي كنار كشيدن ابن سعد نتيجه‌اي نداد، جنگ آغاز شد و با شهادت امام حسين(ع) و يارانش به پايان رسيد. ✍️ پاسخ تفصیلی: نخستین برخورد امام حسين(ع) با سپاه عراق، برخورد با سپاه یک هزار نفری حرّ بن یزید ریاحی بود. در آن موقع، حرّ در حد یک فرمانده جزء، خود را کارگزار ابن زیاد می‌دانست و چندان در مسائل سیاسیِ قضیه دخالت نمی‌کرد. لذا وقتی امام حسین(علیه السّلام) به نماز ایستاد، حرّ همراه با سپاهیانش، با اعتقادی که به امام(ع) داشتند، بدو اقتدا کردند. وظیفه حرّ این بود تا امام(ع) را به کوفه ببرد و بخصوص اجازه بازگشت به او ندهد. امام حسين(ع) در خطابه‌ای که برای جمع نمازگزار ایراد کرد، فرمود: «من قصد آمدن بدین نقطه را نداشتم تا این که نامه‌های شما و پیام‌آوران شما به سوی من آمدند؛ اکنون اگر تعهد می‌دهید که به من تعرضی نشود، داخل شهر شما بشوم؛ در غیر این صورت به همان نقطه‌ای که آمده‌ام باز می‌گردم». مي‌دانيم كه امام(ع) پس از دریافت نامه مسلم بسرعت از مکّه خارج شد و به طرف کوفه به راه افتاد. این حرکت تا قبل از رسیدن خبر شهادت مسلم همچنان ادامه داشت؛ امّا هنگامی که خبر شهادت مسلم رسید، حرکت کاروان سست شد و صحبت‌هایی بین امام(ع) و اهل بیت و یاران حضرت مطرح گردید. گفته‌اند که امام(عليه السلام) قصد بازگشت داشت؛ اما برادران مسلم حاضر نشدند و گفتند که برای گرفتن انتقام خون برادر باید مسیر را ادامه دهند. بر فرض که چنین گفته باشند، قطعا امید «پیروزی» داشته‌اند و شاید این دلیلی بوده تا امام(ع) هم به حسب ظاهر قانع شده و به مسیر ادامه دهد. عاقلانه نیست که بپذیریم آنها با یقین به شکست، باز در فکر انتقام خون برادر بوده‌اند. اضافه بر پیروزی سیاسی، امر دیگری نیز بود و آن این که بالاخره می‌باید امام حسین(ع) موضعی در برابر یزید اتخاذ می‌کرد و لو آن موضع شهادت باشد؛ شهادتی که از نظر او محکومیّت یزید را نشان دهد. شاید دیگران نیز گفتارهایی در تأیید احتمال پیروزی مطرح کرده‌اند. نقل شده که عدّه‌ای گفتند: شما همچون مسلم بن عقیل نیستند، اگر مردم کوفه شما را ببینند، همه به سوی شما خواهند آمد. منظورشان این بود که شاید مسلم به هر دلیل نتوانسته مردم را جذب کند، امّا شخصیّت شما جذبه دیگری دارد. این کلام در موقعیّتی که امام(ع) قرار داشت، با توجّه به نامه‌ها و درخواست‌های ده ساله مردم کوفه، بعید نمی‌نمود. از این رو امام(ع) پذیرفت که به راه ادامه دهد. از روایت فتوح نیز چنین برمی‌آید كه نامه‌ای که امام(ع) توسط قیس بن مسهّر، مبنی بر دعوت مردم کوفه به رعایت تعهداتشان فرستاد. احتمالاً بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل بوده است. با این که زمینه شک به صورت قابل توجّهی در مورد کوفه میان سپاه امام(ع) به وجود آمده بود، امّا اثر آن در بازگشت تنها زمانی هویدا گردید که امام(ع) با سپاه حرّ برخورد کرد. 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412541 (ع)
🔰 شهادت حسین(ع) رمز تداوم اسلام امام حسین(ع) با قیام بی نظیر خود و دادن هفتاد و دو قربانی از بهترین فرزندان اسلام، و فداکردن جان پاکش در این راه سکوت مرگباری را که به جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که پشت ماسک‌های اسلامی نهفته بود آشکار ساخت. او با حماسه‌ای که در کربلا آفرید افکار خواب آلوده را بیدار کرد، و با طوفانی که از امواج خروشان خونش در تمام جهان اسلام به وجود آورد ثابت کرد که «بنی‌امیه» نه تنها جانشینان پیامبر اسلام نیستند بلکه عوامل نفوذی خطرناکی بر ضد اسلام‌اند که برای نابودی این انقلاب ریشه دار که ثمره خون‌های شهیدان است کمر بسته اند. مگر جانشین پیامبر - ویا حتی یک مسلمان ساده - ممکن است فرزند پاک و با تقوا و مجاهد و مبارز پیامبر را به خاک و خون بکشد؟ مگر ممکن است مسلمانی به خود اجازه دهد که فرزند شیرخوار نسل پیامبر را شهید کند و خیمه‌های دختران فاطمه(س) را به آتش کشد؟ حماسه‌هائی که امام سجاد و زینب کبری، ادامه دهندگان راه حسین، در کوفه و کربلا و سپس در مدینه آفریدند این برنامه را تکمیل کرد و پرده‌ها کنار رفت و چهره‌های اصلی روشن شد، توطئه‌ها آشکارگشت و به دنبال آن قیام‌ها یکی پس از دیگری آغاز شد. و عجب نیست که در تمام انقلاب‌هائی که بعد از حادثه کربلا بر ضد بنی‌امیه خونخوار و حتی بر ضد «بنی عباس» خون آشام صورت گرفت شعار اصلی «خونخواهی شهیدان کربلا» و «الرضا لآل محمد(ص)» بود. و به این ترتیب حسین و یارانش رسالت بزرگ و تاریخی خود را انجام دادند و توانستند اسلام را از این مرحله حساس و خطرناک به سلامت بگذرانند و به این آئین پاک حیات بخش تداوم ببخشند. اینجاست که تحلیل مفهوم حدیث معروف پیامبر(ص) درباره حسین عزیز(ع) روشن می‌شود که فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»؛ (حسین از من است و من از او). و نیز شعر معروفی که زبان حال آن سالار شهیدان است: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی»؛ (اگر آئین محمد(ص) جز به شهادت من برپا نمی شود، ‌ای شمشیر‌ها مرا بگیرید). 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0419931 (ع)
❓ علت بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید؟ ✍️ پاسخ: امام حسین(ع) طی خطبه ای پس از آن که نامه نگاری کوفیان و خیانتشان در این وعده ها، و بدی تکیه بر فریبهای معاویه را به آن ها گوشزد کرد دلائل خود برای بیعت نکردن با یزید را چنین تشریح فرمود: «أَلا إِنَّ الدَّعِىَّ ابْنَ الدَّعيّ قَدْ رَكَزَنی بَيْنَ اثْنَتَيْنِ، بَيْنَ الْقَتْلَةِ وَ الذِّلَّةِ، وَ هَيْهاتَ ما آخِذُ الدَّنِيَّةَ أَبَى اللّهُ ذلِكَ وَ رَسُولُهُ، وَ جُدُودٌ طابَتْ، وَ حُجُورٌ طَهُرَتْ، وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ، وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ، لا تُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْكِرامِ، أَلا قَدْ أَعْذَرْتُ وَ أَنْذَرْتُ، أَلا إِنِّي زاحِفٌ بِهذِهِ الْاُسْرَةِ عَلى قِلَّةِ الْعِتادِ، وَ خَذَلَةِ الْاَصْحابِ». (هان بهوش باشيد! كه اين [يزيد] ناپاك زاده، فرزند ناپاك زاده مرا در ميان دو انتخاب قرار داده است: كشته شدن يا قبول ذلّت و چقدر دور است كه ما تن به ذلّت دهيم، خداوند و پيامبر او هرگز براى ما ذلّت و زبونى نمى پسندند و نياكان پاك سرشت و دامن هاى پاكى كه ما را پرورانده اند و بزرگ مردان غيرتمند و انسان هاى با شرافت اين را از ما نمى پذيرند. هرگز! ما هيچگاه فرمانبردارى فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح نخواهيم داد. بدانيد من با شما اتمام حجّت كردم و شما را از عاقبت كارتان بيم دادم. به هوش باشيد! من با همين خاندانم و آمادگى كم و ياران اندك، با شما پيكار مى كنم وآماده شهادتم!). آنگاه اين اشعار را خواند: «فَاِنْ نَهْزِمْ فَهَزّامُونَ قِدْماً وَ إِنْ نُهْزَمْ فَغَيْرُ مُهَزَّمينا وَ ما إِنْ طِبُّنا جُبْنٌ وَ لكِنْ مَنايانا وَ دَوْلَةُ آخِرينا»؛ (اگر ما در جنگ، دشمن را درهم بشكنيم، اين شيوه ديرين ما است و اگر [به ظاهر] شكست بخوريم باز هم شكست از ما نيست [و در حقيقت دشمنان ما شكست خورده اند]. ترس زيبنده ما نيست ولى اينك دولت و حكومت ديگران با كشتن ما هموار گشته است). ____ 📚 پی نوشت: makarem.ir/maaref/l/0321475 (ع)
❓ ورود ابن زياد به كوفه و نقش آن در تصميم گيری كوفيان درباره قيام امام حسين(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: کمتر مردمی را می‌توان یافت که بتوانند با وجود دیکتاتوری مسلط و جسور، دست به مخالفت زده و در برابر قدرت حاکم، اظهار سرکشی بکنند. هنگامی که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، مردم با سهل‌گیری او، به راحتی اظهار تشیّع کردند و زمانی که مسلم به کوفه آمد، بشدّت از او حمایت کردند. عوض شدن حاکم و جایگزینی ابن زیاد به جای ابن بشیر، اوضاع را به کلّی عوض کرد. خشونت ابن زیاد، بسیاری از مردم را به هراس انداخت و کسانی که زودرنج بوده و عجولانه تصمیم‌گیری می‌کردند، نه تنها از ناحیه ابن زیاد خود را در معرض تهدید دیدند، بلکه در اثر تبلیغات ابن زیاد دایر بر آمدن قریب الوقوع سپاه شام، به کلی خود را باختند. هنوز چند روزی نگذشته بود که عقب‌نشینی هواداران مسلم شدّت یافت. اشراف شهر که اکنون اطمینان به حکومت کوفه داشته و تثبیت امویان را آشکار می‌دیدند به روشنی به حمایت از امویان پرداختند. به طور طبیعی بسیاری از مردم نیز مخالفت با رؤسای قبایل را چندان به مصلحت خود نمی‌دانستند. وقتی که مسلم به قصر ابن زیاد حمله کرد، همین اشراف با تهدید و تطمیع، یاران او را به حداقل رساندند و قدرت خود را بر مهار مردم خویش نشان دادند. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412521 (ع)
❓ نقش انحرافات فکری و عقیدتی در به وجود آمدن حادثه كربلا؟ ✍️ پاسخ اجمالی: سیر پیدایش انحراف به همان سال‌های اولیّه بعد از رحلت پیامبر(ص) مي‌رسد. انحرافات مزبور در زمینه‌هایی بود که اهل سیاست می‌توانستند به راحتی از آنها بهره‌گیری کرده و در تحمیق مردم و نیز توجیه استبداد و زورگویی خود از آنها استفاده کنند. بنی امیّه در پیدایش و گسترش این انحرافات، نقشی عظیم داشتند. سه مفهوم «اطاعت از ائمه»، «لزوم جماعت»، «حرمت نقض بیعت» از رایج‌ترین اصطلاحاتی سیاسی بود که خلفا به کار می‌بردند. شاید بتوان گفت سه مفهوم مزبور، پایه خلافت و نیز دوام آن را تضمین می‌کرد. خلفای بنی امیّه و بعدها بنی عبّاس با به ‌کارگیری این مفاهیم در شکل تحریف ‌شده آن، که هیچ قید و شرطی نداشت، مردم را وادار به پذیرش حکومت خود می‌کردند. نتیجه این انحرافات برای آینده نیز این بود که هیچ‌گاه حرکت امام حسین(ع) برای اهل سنّت، یک قیام علیه فساد قلمداد نشده و تنها آن را یک «شورش» غیر قانونی شناختند. یکی دیگر از انحرافات دینی در جامعه اسلامی «اعتقاد به جبر» بود. معاویه با ترویج این عقیده از آن به نفع سیاست های خویش استفاده کرد و هنگام گرفتن بیعت برای یزید می‌گفت: «مسأله یزید، قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد». وقتی عمر بن سعد مورد اعتراض قرار گرفت که چرا به سبب حکومت ری، امام حسین(ع) را کشت؟ گفت: «این کار از جانب خدا مقدّر شده بود». کعب الاحبار نیز تا زنده بود، غیبگویی می‌کرد که حکومت به بنی هاشم نخواهد رسید! ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412484 (ع)
❓ حضرت علی اصغر(ع) چگونه به شهادت رسید؟ ✍️ پاسخ اجمالی: هنگامى كه امام(ع) شهادت خاندان وفرزندانش را ديد در هنگام وداع با خیام فرمود: «فرزند خردسالم (على) را به من بدهيد تا با او وداع كنم». هنوز طفل در آغوش امام آرام نگرفته بود كه حرملة بن كاهل اسدى او را هدف قرار داد و گلوى او را دريد. در نقل دیگری آمده: چون این طفل تشنه لب بود امام(ع) طفلش را گرفت و به سوى دشمن روانه شد و از آن ها برای طفلش طلب آب کرد، كه بناگاه تيرى از سوى حرملة بن كامل اسدى حلقوم طفل را پاره كرد و از گوش تا گوش را دريد. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0320649 (ع) (ع)
❓ نقش عُمر بن خطاب در شهادت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: خلیفه دوم با وجود همه سخت گیرى ها و حساب رسی هایى که نسبت به فرمانداران خود داشت، از فاحش ترین اشتباهات معاویه چشم پوشى مى کرد. کارهاى ضدّ دینى پیدا و پنهان معاویه هیچگاه از دیدگاه عمر پنهان نبود، اما خلیفه، معاویه را آزاد و مطلق العنان گذاشته بود. این جریان در زمان عثمان که خود نیز از بنى امیّه بوده است، شتاب بیشترى یافت و این معنای این جمله عمیق و پربار است که امام حسین(ع) درسقیفه کشته شد. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0323219 (ع) (ع)
❓ شهدائی که سرشان به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد؟ ✍️ پاسخ اجمالی: سه نفر از شهدای کربلا پس از شهادت سرشان به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد: 1- عبدالله بن عمير كلبى 2- عمرو بن جُناده 3- عابس بن ابی شبیب شاکری. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0323073 (ع)
❗️ مشروعیّت قتل حسین بن علی(ع) بنابر شریعت جدّش! ❓ پرسش: آیا همانطور که قاضى ابوبكر بن عربى اندلسى مالكى گفته، قتل امام حسين(ع) به خاطر مضمون حدیث نبوی مبنی بر «قتل برهم زننده وحدت امت اسلامی»، مشروع و موافق شريعت جدش بوده است!؟ ✍️ پاسخ اجمالی: قاضى ابوبكر بن عربى اندلسى در حقیقت نخواسته تشخيص دهد كه عامل اصلى اين این فاجعه، خود يزيد بوده است؛ این عاملان يزيد بودند که در هر فرصتى می خواستند امام حسین(ع) را به قتل برسانند! لذا امام مجبور شدند از مدینه و سپس از مکه خارج شوند. در حقیقت زمینه قیام نظامی را یزید به وجود آورد. علاوه بر این حکومت یزید هم در مساله بیعت و هم در شیوه حکومت مشروع نبود و امام حسین(ع) به خاطر عمل به وظیفه دینی امر به معروف و نهی از منکر، قیام کرد. امّا قاضی فساد و جنایات یزید و احادیث امر به معروف را نخواسته ببیند! ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0407544 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ چگونگی برخورد امام سجاد(ع) با امويان؟ ✍️ متن اجمالی: اولين برخورد امام سجاد(ع) و امويان با ابن زياد بود. به درخواست ابن زياد امام(ع) خود را معرفي كرد. ابن زياد با عصبانيت گفت: «مگر خدا علی بن حسین را نکشت؟» امام(ع) فرمود: «برادری داشتم که مردم او را کشتند». ابن زیاد خواست او را بکشد که با اقدام شجاعانه حضرت زینب(س) از این کار منصرف گردید. برخورد دوم با يزيد در شام است؛ امام(ع) با ايراد خطبه در شام، هم مردم را با حسب و نسب خود آشنا ساخت و هم يزيد را رسوا كرد. يزيد هم جنايت كربلا را به گردن ابن زياد انداخت و كاروان اسرا را با احترام به مدينه فرستاد. مدتی بعد از واقعه کربلا، مردم مدینه شورش حَرّه را سامان دادند. از نظر امام(ع) حرکت مزبور ماهیت شیعی نداشت، لذا در این حادثه شرکت نکرد. هنگامی که مردم مدینه امویان را از شهر بیرون راندند و مسلم بن عُقبه، حرکت مردم مدینه را سرکوب کرد، با علی بن حسين(ع) به ملایمت برخورد کرد و این به دلیل آن بود که امام در این حرکت شرکت نداشت. از آنجا که نمی‌توان در شرایط مختلف شیوه عمل واحدی را به کار گرفت، وظیفه هر امام در هر موقعیتی متفاوت است؛ بنابراین با توجه به سوابق مناسبات علویان با امویان، امام مورد سوء ظن شدید امویان بود و کوچکترین حرکتی از ناحیه امام، عواقب وخیمی داشت که طبعاً در نظر امام ارزش دست زدن به این اقدامات را نداشته است. مهمترین اصل دینی- سیاسی که امام سجاد(ع) با استفاده از آن، روزگار سیاسی خود را می‌گذراند، «تقیّه» بود. سپری که شیعیان در طول تاریخ، با استفاده از آن، حیات خویش را تضمین کرده و ائمه شیعه بارها و بارها توجه بدان را گوشزد شیعه کرده‌اند. ملایمت امام در برخورد با امویان، سبب شد تا امام زندگی آزادی در مدینه داشته و کمتر توجه مخالفان را به خود جلب کند و بُعد علمی امام در جهت حفظ دین تجلی بیشتری بیابد. ✍️ متن تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412575 _______________
❓ نخستین قیام پس از شهادت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: قیام توابین نخستين عكس العمل همگانی بود که بعد از حادثه كربلا، شكل گرفت. شيعيان كوفه خود را بيش از ديگران مستحق ملامت مى دانستند و از عدم نصرت فرزند رسول خدا(ص) احساس گناه مى كردند، براى جبران اين خطاى بزرگ، در پى قيام برآمدند و نزد بزرگان شيعه در كوفه رفته و قیام توابین را پایه ریزی کردند. آنها نه طالب پيروزى بودند و نه حكومت و نه غنايم؛ در واقع آنان مى خواستند با كشتن و كشته شدن، از عذابى كه به جانشان افتاده، رهايى يابند و گناهان خويش را شستشو دهند. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0323091 (ع)
❓ دلایل انصراف «مسلم ابن عقیل» از ترور ابن زیاد؟ ✍️ پاسخ اجمالی: بر اساس شواهد تاریخی، «مسلم بن عقیل» در لحظه آخر از «ترور» و قتل «ابن زیاد» خودداری کرد و دلیلش این بود که پیامبر(ص) از حیله و مکر نهی کرده بود و اینکه «ترور» با سیره مسلم سازگاری نداشت؛ از سویی مسلم وظیفه داشت از مردم «کوفه» برای حضرت بیعت بگیرد و ... ، در این حال «ترور» ابن زیاد سبب خروج مسلم از حیطه وظایفش می شد. از سوی دیگر مسلم وظیفه اش بیداری مردم بود و این هدف با قتل و «ترور» حاصل نمی شد. و در نهایت اینکه ابن زیاد در پناه «هانی بن عروه» بود؛ و اسلام در این شرایط از «ترور» و قتل نهی می کند، گرچه شخصی فاجر و فاسق باشد. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0409265 (ع)
پاسخ به شبهات
#یادداشت_روز #جنگ_جمل 📝به مناسبت 14 جمادی الثانی؛ سالروز جنگ جمل: ریشه های جنگ جمل از منظر آیت الله
🔰 ریشه های جنگ جمل از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه ✍️ اشاره: از قضاياى عجيب تاريخ صدر اسلام اين است كه گروهى در زمان عثمان‏ به مخالفت شديد با او برخاستند و حتى در قتل او مستقيم يا غير مستقيم نقش داشتند؛ ولى بعد از قتل عثمان ناگهان تغيير مسير داده و به خون‏خواهى‏ او برخاستند و بر كشته شدن مظلومانه او اشک تمساح ريختند. در صف مقدّم طلحه و زبير بودند، همان ها كه اصرار داشتند امام حكومت را بپذيرد. آن ها از نخستين بيعت كنندگان با امام بودند؛ ولى اين‏گونه افراد همانند همه كسانى كه سياسى فكر مى كنند نه الهى و رحمانى، همواره انتظار دارند سهم مهمّى در حكومت داشته باشند؛ گاه آن را صريحا بر زبان مى آورند و گاه متوسّل به بهانه هاى واهى مى شوند تا هدف خود را به طور كنايى بيان كرده باشند. طلحه و زبير نيز چنين انتظارى را از امام داشتند؛ طلحه مى خواست حكومت‏ بصره به او واگذار شود و به زبير حكومت كوفه و بعضى گفته اند: طلحه انتظار حكومت يمن را داشت و زبير انتظار حكومت عراق را؛ ولى از آنجا كه اين‏گونه رشوه هاى سياسى علاوه بر اينكه مخالف روح عدالتخواهى اسلامى است، گاه منجّر به تجزيه حكومت مى شود و از همه اين ها گذشته مخالف چيزى است كه مردم به سبب آن بر عثمان‏ شوريدند، امام به اين پيشنهادها تن در نداد. هنگامى كه طلحه و زبير از رسيدن به مقصود خود مأيوس شدند نخست زبان به انتقاد و خرده گيرى بر امام گشودند. سپس آتش جنگ جمل را برافروختند. آتشى كه هردو در كام آن سوختند. ✍️ عناوین یادداشت: ماجرای جنگ جمل / اشرافی گری عثمان / سهم خواهی طلحه و زبير / معاویه و جنگ جمل / خواصی که عاقبت به خیر نشدند‌ 📖 مطالعه یادداشت: makarem.ir/news/fa/News/Details/420894
پاسخ به شبهات
#معارف_اسلامی 🔸 انگيزه «عايشه» از به راه انداختن جنگ «جمل» 🔸 حكم شورشیان «جمل» از نظر شيعه و سنی 🔸 ت
❓ نحوه شكل گيری جنگ «جمل» چگونه بود؟ ✍️ پاسخ اجمالی: با قتل عثمان و رسيدن امام علي(ع) به حكومت و ناكامي طلحه و زبير در تصاحب بخشي از قدرت، آنان به مكّه رفتند و با تحريك عايشه براي خونخواهي عثمان، توانستند لشكري را مهيا كنند تا به سمت بصره حركت كند. هنگامى كه اصحاب جمل به بصره رسيدند، عثمان بن حنيف فرماندار امام علي(ع) در بصره نامه اى براى حضرت نوشت و ايشان را در جريان امور گذاشت. حضرت دستور داد تا به اتفاق گروه وفاداران به امام(ع) از اهالى بصره در مقابل مخالفان بايستند ... ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0414863 https://chat.whatsapp.com/HU4JRS1FVL4KWNqaXo6GBv (ع)
گزارشات تاريخی درباره اعزام حضرت مسلم(ع) به كوفه؟ ✍️ متن اجمالی: اولین اقدام امام حسين(ع) در پاسخ به نامه های کوفیان، فرستادن مسلم به کوفه بود. امام او را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «اگر مشاهده کردی که مردم یکپارچه متمایل به بیعت من هستند، بسرعت خبر آن را به من برسان تا من بر حسب آن عمل کنم». مسلم که در حدود چهل سال داشته، از میان خود اهل بیت برای چنین امر مهمّی به کوفه فرستاده شد. مسلم پس از ورود به کوفه به منزل مختار رفت و شروع به گرفتن بیعت کرد. در مدّت سی و پنج روز حدود هجده هزار نفر با او بیعت کردند. جاسوسان بنی امیّه در نامه‌ای به یزید نوشتند: اگر نیاز به کوفه دارد، درباره آن هر چه زودتر تصمیم مناسبی بگیرد. مسلم مشغول جمع‌آوری نیرو و سلاح بود كه یزید، ابن زیاد را برای کوفه برگزید و او با تهدید، كوفيان را سرکوب و با گماشتن جاسوس، به محلّ اختفای مسلم دست يافت و او را دستگير و به شهادت رساند. (ع) (ع) ✍️ متن تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412520
نقش انحرافات فکری و عقیدتی در به وجود آمدن حادثه كربلا؟ ✍️ پاسخ اجمالی: سیر پیدایش انحراف به همان سال‌های اولیّه بعد از رحلت پیامبر(ص) مي‌رسد. انحرافات مزبور در زمینه‌هایی بود که اهل سیاست می‌توانستند به راحتی از آنها بهره‌گیری کرده و در تحمیق مردم و نیز توجیه استبداد و زورگویی خود از آنها استفاده کنند. بنی امیّه در پیدایش و گسترش این انحرافات، نقشی عظیم داشتند. سه مفهوم «اطاعت از ائمه»، «لزوم جماعت»، «حرمت نقض بیعت» از رایج‌ترین اصطلاحاتی سیاسی بود که خلفا به کار می‌بردند. شاید بتوان گفت سه مفهوم مزبور، پایه خلافت و نیز دوام آن را تضمین می‌کرد. خلفای بنی امیّه و بعدها بنی عبّاس با به ‌کارگیری این مفاهیم در شکل تحریف ‌شده آن، که هیچ قید و شرطی نداشت، مردم را وادار به پذیرش حکومت خود می‌کردند. نتیجه این انحرافات برای آینده نیز این بود که هیچ‌گاه حرکت امام حسین(ع) برای اهل سنّت، یک قیام علیه فساد قلمداد نشده و تنها آن را یک «شورش» غیر قانونی شناختند. یکی دیگر از انحرافات دینی در جامعه اسلامی «اعتقاد به جبر» بود. معاویه با ترویج این عقیده از آن به نفع سیاست های خویش استفاده کرد و هنگام گرفتن بیعت برای یزید می‌گفت: «مسأله یزید، قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد». وقتی عمر بن سعد مورد اعتراض قرار گرفت که چرا به سبب حکومت ری، امام حسین(ع) را کشت؟ گفت: «این کار از جانب خدا مقدّر شده بود». کعب الاحبار نیز تا زنده بود، غیبگویی می‌کرد که حکومت به بنی هاشم نخواهد رسید! (ع) ✍️ پاسخ تفصیلی makarem.ir/maaref/l/0412484
امام حسین(ع) و خبر شهادت مسلم بن عقیل ✍️ متن اجمالی: امام حسین(ع) پس از شهادت مسلم، اشک از دیدگان شان جارى شد و فرمودند: «خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است». سپس اشعاری را قرائت کردند که مضمون شان درباره برتری بهشت در مقایسه با دنیا و برتری شهادت بر مرگ بود. طبق نقل دیگری امام(ع) به دختر مسلم فرمودند: «دخترم! من به جاى پدرت و دخترانم به جاى خواهران تو هستند!» و بعد از آن بیعت خود را از همراهان شان برداشتند و به آنها اجازه دادند که بروند. (ع) ✍️ متن تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0323233
دعوت از کوفیان، حتی پس از شهادت مسلم ✍️ متن اجمالی: امام حسین(ع) بعد از منع شدنش از حرکت به سوی کوفه، نامه ای را خطاب به بزرگان و مردم کوفه نوشت و از سرنوشت شوم مردمان ساکت در برابر ستم و بدعت گزاری حاکمان گفت و با یادآوری ظلم و فساد بنی امیه، نامه ها و دعوت های کوفیان درباره خود را متذکر شد و اعلام کرد اگر آنها همچنان در عهدی که برای همراهی بسته اند، پایبند باشد، ایشان نیز حاضر است رهبری آنها را به عهده بگیرد اما اگر عهدشکنی کنند، این کار از آن هاعجیب نیست. آن ها با این کار فقط خود را از سعادت بی بهره و آینده شان را تباه ساخته اند. (ع) ✍️ متن تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0321104
❓ حرکت تاریخی امام حسین(ع) قیام اصلاح طلبانه یا سودای تشکیل حکومت؟ پرسش: آیا امام حسین(ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! ایشان تنها از سوی عده ای دعوت به تشکیل حکومت شده بود و به این نیت سفر کرد! ✍️ پاسخ اجمالی: انحرافات تدریجی پیش آمده در جامعه اسلامی سبب قیام امام حسین(ع) علیه آنها شد. این حقیقت، در سخنان آن حضرت که هدف حرکت اصلاح طلبانه خود را امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت رسول خدا(ص) و امام علی(ع) معرفی می کند به راحتی قابل مشاهده است. ایشان اگرچه خود را برای حکومت محق تر از هر کس می دانستند و این موضوع را بارها هنگام توضیح دلایل شان برای سرباز زدن از بیعت با یزید، صریحا اعلام کردند، اما سخنان مرگ آگانه شان در کنار عدم انصراف از ادامه مسیر کوفه هنگام رسیدن خبر خیانت کوفیان، بهترین گواه بر این حقیقت است که هدف والای حضرت اباعبدالله نه سودای قدرت و حکومت، بلکه قیام برای اصلاح جامعه اسلامی بود. بله در این مسیر اگر امور به گونه ای جریان می یافت که حضرت می توانست با رهبری یک حکومت متمرکز در کوفه، به اهداف اصلاح گرانه شان جامه عمل بپوشانند، حتما از چنین امری استقبال می کرد، اما از آنجایی که افق نگاه حضرت بسیار بلند و هدف گذاری های شان سطح بندی های مختلفی داشت، با محقق نشدن آن هدف نیز ایشان به گونه ای دیگر به هدف اصلاح گرانه شان رسیدند یعنی با تقدیم خون خود و اصحاب با وفای شان و رسوا ساختن بنی امیه. درباره چرایی همراه ساختن خانواده نیز باید گفت که این رفتار علاوه بر حکمتی که در رسواسازی حکومت اموی به وسیله سخنرانی های حضرت زینب و سایر افراد کاروان اسیران داشت، امری مرسوم در بین اعراب آن زمان بوده است، آن چنان که می بینیم که حتی پیامبر(ص) نیز در جنگ های شان، همسران شان را همراه با خود می بردند. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0421068
امام حسین(ع) و خبر شهادت مسلم بن عقیل ✍️ متن اجمالی: امام حسین(ع) پس از شهادت مسلم، اشک از دیدگان شان جارى شد و فرمودند: «خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده است». سپس اشعاری را قرائت کردند که مضمون شان درباره برتری بهشت در مقایسه با دنیا و برتری شهادت بر مرگ بود. طبق نقل دیگری امام(ع) به دختر مسلم فرمودند: «دخترم! من به جاى پدرت و دخترانم به جاى خواهران تو هستند!» و بعد از آن بیعت خود را از همراهان شان برداشتند و به آنها اجازه دادند که بروند. (ع) ✍️ متن تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0323233
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ ورود ابن زياد به كوفه و نقش آن در تصميم گيری كوفيان درباره قيام امام حسين(ع)؟ ✍️ پاسخ اجمالی: کمتر مردمی را می‌توان یافت که بتوانند با وجود دیکتاتوری مسلط و جسور، دست به مخالفت زده و در برابر قدرت حاکم، اظهار سرکشی بکنند. هنگامی که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، مردم با سهل‌گیری او، به راحتی اظهار تشیّع کردند و زمانی که مسلم به کوفه آمد، بشدّت از او حمایت کردند. عوض شدن حاکم و جایگزینی ابن زیاد به جای ابن بشیر، اوضاع را به کلّی عوض کرد. خشونت ابن زیاد، بسیاری از مردم را به هراس انداخت و کسانی که زودرنج بوده و عجولانه تصمیم‌گیری می‌کردند، نه تنها از ناحیه ابن زیاد خود را در معرض تهدید دیدند، بلکه در اثر تبلیغات ابن زیاد دایر بر آمدن قریب الوقوع سپاه شام، به کلی خود را باختند. هنوز چند روزی نگذشته بود که عقب‌نشینی هواداران مسلم شدّت یافت. اشراف شهر که اکنون اطمینان به حکومت کوفه داشته و تثبیت امویان را آشکار می‌دیدند به روشنی به حمایت از امویان پرداختند. به طور طبیعی بسیاری از مردم نیز مخالفت با رؤسای قبایل را چندان به مصلحت خود نمی‌دانستند. وقتی که مسلم به قصر ابن زیاد حمله کرد، همین اشراف با تهدید و تطمیع، یاران او را به حداقل رساندند و قدرت خود را بر مهار مردم خویش نشان دادند. ✍️ پاسخ تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0412521 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
نقش انحرافات فکری و عقیدتی در به وجود آمدن حادثه كربلا؟ ✍️ پاسخ اجمالی: سیر پیدایش انحراف به همان سال‌های اولیّه بعد از رحلت پیامبر(ص) مي‌رسد. انحرافات مزبور در زمینه‌هایی بود که اهل سیاست می‌توانستند به راحتی از آنها بهره‌گیری کرده و در تحمیق مردم و نیز توجیه استبداد و زورگویی خود از آنها استفاده کنند. بنی امیّه در پیدایش و گسترش این انحرافات، نقشی عظیم داشتند. سه مفهوم «اطاعت از ائمه»، «لزوم جماعت»، «حرمت نقض بیعت» از رایج‌ترین اصطلاحاتی سیاسی بود که خلفا به کار می‌بردند. شاید بتوان گفت سه مفهوم مزبور، پایه خلافت و نیز دوام آن را تضمین می‌کرد. خلفای بنی امیّه و بعدها بنی عبّاس با به ‌کارگیری این مفاهیم در شکل تحریف ‌شده آن، که هیچ قید و شرطی نداشت، مردم را وادار به پذیرش حکومت خود می‌کردند. نتیجه این انحرافات برای آینده نیز این بود که هیچ‌گاه حرکت امام حسین(ع) برای اهل سنّت، یک قیام علیه فساد قلمداد نشده و تنها آن را یک «شورش» غیر قانونی شناختند. یکی دیگر از انحرافات دینی در جامعه اسلامی «اعتقاد به جبر» بود. معاویه با ترویج این عقیده از آن به نفع سیاست های خویش استفاده کرد و هنگام گرفتن بیعت برای یزید می‌گفت: «مسأله یزید، قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد». وقتی عمر بن سعد مورد اعتراض قرار گرفت که چرا به سبب حکومت ری، امام حسین(ع) را کشت؟ گفت: «این کار از جانب خدا مقدّر شده بود». کعب الاحبار نیز تا زنده بود، غیبگویی می‌کرد که حکومت به بنی هاشم نخواهد رسید! (ع) ✍️ پاسخ تفصیلی makarem.ir/maaref/l/0412484
هدایت شده از پاسخ به شبهات
❓ عوامل پیدایش نهضت امام حسین(ع)؟ ✍️ پاسخ: براى روشن شدن پاسخ این سؤال لازم است مقدمتاً یادآور شویم که برخلاف پدیده هاى طبیعى که معمولا تک ماهیتى هستند، پدیده هاى اجتماعى ممکن است چند ماهیتى باشند مثلا یک فلز نمى تواند در یک زمان، هم ماهیت طلا داشته باشد و هم ماهیت مس، ولى پدیده هاى اجتماعى مى توانند در آن واحد چند بعد داشته باشند و عوامل مختلفى در پیدایش آن ها موثر باشد. مثلا یک نهضت مى تواند داراى ماهیت عکس العملى باشد؛ یعنى صرفاً یک عکس العمل باشد، و در عین حال ماهیت تهاجمى نیز داشته باشد و در صورت داشتن ماهیت عکس العملى، ممکن است در برابر یک جریان، عکس العمل منفى و در برابر جریان دیگر عکس العمل مثبت به شمار برود. قیام امام حسین(ع) از این گونه پدیده ها بود و همه اینها در نهضت آن حضرت وجود داشت؛ زیرا عوامل مختلف در آن اثر داشت که ذیلا توضیح مى دهیم: سه عامل یاد شده در زیر، در پیدایش این قیام و نهضت اثر داشت: ۱- درخواست بیعت از امام حسین(ع) براى یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور؛ ۲- دعوت مردم کوفه از امام حسین(ع) به عراق؛ ۳- عامل امر به معروف و نهى از منکر که امام حسین(ع) از روز نخست از مدینه با این شعار حرکت کرد. این هر سه عامل در قیام و نهضت عظیم امام حسین(ع) نقش داشتند و هر کدام یک نوع تکلیف و وظیفه براى امام ایجاب مى کردند و موضع حضرت در برابر هر کدام، فرق مى کرد: از نظر عامل اول، امام حسین حالت دفاعى داشت؛ زیرا از او به زور بیعت مى خواستند و او خوددارى مى ورزید. از نظر عامل دوم، حضرت موضع تعاون و همکارى داشت؛ زیرا او را به همکارى دعوت کردند و او نیز پاسخ مثبت داد. اما از نظر عامل سوم، او مهاجم و معترض بود؛ زیرا اگر هم از او بیعت نمى خواستند باز به حکومت هجوم برده، آن را غیر اسلامى مى خواند. ____ 📚 پی نوشت: makarem.ir/maaref/l/0321357 (ع)
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 شهادت حسین(ع) رمز تداوم اسلام امام حسین(ع) با قیام بی نظیر خود و دادن هفتاد و دو قربانی از بهترین فرزندان اسلام، و فداکردن جان پاکش در این راه سکوت مرگباری را که به جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که پشت ماسک‌های اسلامی نهفته بود آشکار ساخت. او با حماسه‌ای که در کربلا آفرید افکار خواب آلوده را بیدار کرد، و با طوفانی که از امواج خروشان خونش در تمام جهان اسلام به وجود آورد ثابت کرد که «بنی‌امیه» نه تنها جانشینان پیامبر اسلام نیستند بلکه عوامل نفوذی خطرناکی بر ضد اسلام‌اند که برای نابودی این انقلاب ریشه دار که ثمره خون‌های شهیدان است کمر بسته اند. مگر جانشین پیامبر - ویا حتی یک مسلمان ساده - ممکن است فرزند پاک و با تقوا و مجاهد و مبارز پیامبر را به خاک و خون بکشد؟ مگر ممکن است مسلمانی به خود اجازه دهد که فرزند شیرخوار نسل پیامبر را شهید کند و خیمه‌های دختران فاطمه(س) را به آتش کشد؟ حماسه‌هائی که امام سجاد و زینب کبری، ادامه دهندگان راه حسین، در کوفه و کربلا و سپس در مدینه آفریدند این برنامه را تکمیل کرد و پرده‌ها کنار رفت و چهره‌های اصلی روشن شد، توطئه‌ها آشکارگشت و به دنبال آن قیام‌ها یکی پس از دیگری آغاز شد. و عجب نیست که در تمام انقلاب‌هائی که بعد از حادثه کربلا بر ضد بنی‌امیه خونخوار و حتی بر ضد «بنی عباس» خون آشام صورت گرفت شعار اصلی «خونخواهی شهیدان کربلا» و «الرضا لآل محمد(ص)» بود. و به این ترتیب حسین و یارانش رسالت بزرگ و تاریخی خود را انجام دادند و توانستند اسلام را از این مرحله حساس و خطرناک به سلامت بگذرانند و به این آئین پاک حیات بخش تداوم ببخشند. اینجاست که تحلیل مفهوم حدیث معروف پیامبر(ص) درباره حسین عزیز(ع) روشن می‌شود که فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»؛ (حسین از من است و من از او). و نیز شعر معروفی که زبان حال آن سالار شهیدان است: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی»؛ (اگر آئین محمد(ص) جز به شهادت من برپا نمی شود، ‌ای شمشیر‌ها مرا بگیرید). 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0419931 (ع)
هدایت شده از احمد حیدری
حضرت زینب(س) و مقابله با اندیشه جبر پس از حادثه عاشورا مزدوران يزيد، با استفاده از ترویج جبر، شروع به تبليغ كردند و پيروزى ظاهری يزيد را خواست خدا قلمداد كردند. لکن حضرت زينب و امام سجاد(ع) كه از شگرد تبليغى دشمن آگاه بودند، اين پايگاه فكرى بنی اميه را هدف قرار داده با سخنان متين و مستدل خود به شدت آن را كوبيدند و يزيد و يزيديان را مسئول اعمال و جناياتشان معرفى كردند. 📖 مطالعه تفصیلی: makarem.ir/maaref/l/0321417 @Ahmadheydari12