eitaa logo
مکروبه🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
333 عکس
37 ویدیو
1 فایل
ثواب تک به تک کلمات این کانال تقدیم به روح خواهر بزرگترم(ابناء‌الحیدر) لطفا برای شادی روحش فاتحه قرائت کنید. نقد و پیشنهاد: https://daigo.ir/secret/7988081305 آرامش: @Rakiz_1 _انتشار مطالب آزاد🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
به تو فکر می‌کنم، شبانه روز، نیمه شب‌ها بیشتر! به مادرانه‌هایت، به آغوشِ گرمت که لگد مالِ چکمه‌هایِ اهریمنی ستم شده، به لالایی شبانه‌ات که جرعه جرعه خون و استقامت و مقاومت را نجوا می‌کند. یادِ نگاه معصومِ کودکان تو خواب را از آدم‌ می‌رباید. چقدر صبوری فلسطین، چقدر معصومی، چقدر تکیده و رنجوری فلسطین، چقدر زیر چشمانت گود افتاده، بس که خمپاره بلعیده‏ای. چقدر داغِ تو بر سینه‌یِ جهان سنگین‌ است. پنجه‌یِ بغض، گلویِ دنیا را گرفته و فشار می‌دهد نیمه‌شب‌ها بیشتر. _زهرا سادات" | |
مرتضی آوینیaviny_62.mp3
زمان: حجم: 196.5K
در خط، درگیری با دشمن ادامه دارد. آن‌ها چه انسی با خاک گرفته‌اند! و خاک، مظهر فقر مخلوق در برابر غنای خالق است. معنای آنکه در نماز پیشانی بر خاک می‌گذاری همین است: تا با خاک انس نگیری، راهی به مراتب قرب نداری. برو به آن‌ها سلام کن، دستشان را بفشار و بر شانه‌های پهنشان بوسه بزن. آن‌ها مجاهدان راه خدا هستند و علمدارانِ آن تحول عظیمی که انسانِ امروز را از بنیان تغییر می‌دهد. آن‌ها تاریخ آینده‌ی بشریت را می‌سازند و آینده‌ی بشریت آینده‌ای الهی است و همه چیز حکایت از همین نوید خوش دارد. دم اذان برای پیروزی مجاهدان راه خدا، علمداران خط مقدم، سربازان امام زمان صلوات بفرستید.
سوم_حالا من یک زن در محور مقاومتم شبکه‌ی پویا می‌بینیم. از وقتی علی بیدار شده پنج بار خانم دکتر کوچک پخش شده. هر بار هم نصفه. آخرش نفهمیدیم خرسِ پشمالوی آبی با روپوش سفید، توانست با موفقیت رزیدنت پزشکیِ مطب‌خانه‌ی خانم دکتر شود یا نه؟ علی‌ به دقت پیگیر ماجراست و هم‌زمان از من می‌خواهد عروسک انگشتی توی دستم را تکان دهم. زرافه را تکان می‌دهم توی هوا و شعر می‌خوانم. کودکم می‌خندد و من سعی می‌کنم نگاهم را کنترل کنم که نروم سمت تلفن همراهم. نروم توی سایت‌ها و شبکه‌های خبر. حداقل همین چند دقیقه را. جهاد من امروز این است که مادر بمانم، زن بمانم، خانه‌ام را در آغوش بگیرم و نگذارم تکه‌پاره‌های تیر و پهباد‌ها آرامش خانه‌‌‌ام را بهم بریزد. به لیلی فکر می‌کنم به مادری در محاصره‌ی سه ساله الفوعه. به هاله و باغچه‌ی کوچک خانه‌اش در نبل الزهرا‌. به تمام زن‌هایی که یک روز در قاب تلویزیون دیدمشان و در خط‌های تایپ‌ شده کتاب‌ها از مقاومتشان خواندم. حالا من خودم را خواهر آن‌ها می‌دانم. هم‌رزم با آن‌ها. هر یک در شرایطی متفاوت اما در هدفی مشترک. حالا من یک زن در محور مقاومتم. زنی که خانه‌اش را در آغوش گرفته‌. زنی که زرافه‌ی عروسکی تکان می‌دهد و برای بچه‌اش شعر حماسی می‌خواند. زنی که نمی‌گذارد سوسک‌های اسراییلی، به محیط تمیز روان خانواده ‌و اعضای خانواده‌اش نفوذ کنند. اَللَّهُمَّ أَحْيِنِي عَلَى مَا أَحْيَيْتَ عَلَيْهِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ‏وَ أَمِتْنِي عَلَى مَا مَاتَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام‏🇮🇷🇵🇸 زهرا سادات رضایی
تاریخ یادش نرفته که صدام حسین تهرانی‌ها را به بمباران نماز جمعه تهدید کرده بود، اما مردم بدون ترس آمدند و فریاد زدند: «ما به این جا آمدیم، بهر شهادت» در همین حال صدای انفجار بمب دانشگاه را لرزاند، اما با این حال آقا و مولای ما حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نماز جمعه را ترک نکرد و یک دقیقه بعد به سخنرانی‌اش ادامه داد. حالا یک موش کثیف و ترسو، رهبر ما را تهدید می‌کند. مردی که همیشه در صحنه ایستاده و با حرکت یک انگشت اشاره‌اش، هیمنه پوشالی‌ِ اهریمنان فرو می‌ریزد. دهان نجسی که به این گنده گویی‌ها باز شده ضربه شست دندان شکن مجاهدان علی را خواهند چشید. اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای الی قیام مولانا المهدی
_امروز آخرین روز بهار است امروز آخرین روز بهار است. گل‌های خونین‌مان هنوز خاک نشدند. اما خون پاکشان در دل‌های ما خروشید. مثل یک رود و درخت قلب‌ِ همه‌یِ ما ناگهان شکوفه داد. شکوفه مقاومت. مردهای‌مان سینه سپر کردند. زن‌های ما امروز کفن پوشیدند. بچه‌های‌مان همین بچه‌های خردسال و شیرین‌زبان، انگشت در هوا می‌چرخانند و برای ابلیس رجز می‌خوانند. ما ناگهان قد کشیدیم و خودمان را در صفوف حق پیدا کردیم. و یقین داریم که در مصاف میدان حق و باطل، پیروز نهایی حق است. وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَكانَ اللَّهُ عَزيزًا حَكيمًا جنود و قوای‌ آسمان‌ها و زمین از آن خداست‌، و خدا شكست ناپذیر حكیم است‌* ____ *سوره مبارکه فتح/ آیه ۷
مکروبه🇮🇷
دوباره شروع کردم به خواندن کتاب هم‌رزمان حسین و چی قشنگتر و نورانی‌تر و آرامشبخش تر از کلام آقا؟
سنت خدا بر غلبه‌ی حق است و بر پایداری حق. و گفته‌ام و تکرار می‌کنم این مطلب را که هر روزی که می‌گذرد، حق یک قدم به مقصد خود نزدیک می‌شود. آن جاهل‌ها و ظاهربین‌ها و نفهم‌هایند که خیال می‌کنند روز به روز حق ضعیف می‌شود؛ نه لحظه به لحظه و روز به روز حق نیرومندتر، استوار‌تر، پر فروغ‌تر و شعله ور تر می‌شود و به هدف نزدیک‌تر می‌شود؛ سنت خدا بر این است و اصلا عالم این‌جوری خلق شده؛ ما خلقنٰهما الا بالحق زمین و آسمان به حق خلق شدند و بر جریان حق و بر شیوه‌ی حق. این است که ظالم اشتباه می‌کند، باید دشمن نتواند یا نفهمد. 📚همرزمان حسین،ص۱۳۹
857.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما فرزندان آن امامی هستیم که در روز دهم محرم ایستاد و موضع خود را با صراحت اعلام کرد و در برابر مدعیان دروغین فریاد زد: آگاه باشید این حرامزاده فرزند حرام‌زاده مارا میان دو چیز قرار داده: میان شمشیر و ذلت و هیهات منّا الذّلّة.
کودک کشی فقط روضه امروز نبود. روضه‌ی هر روز است و اسرائیل حرمله زمان.
مکروبه🇮🇷
لعنت به دولت‌های عربی، لعنت به مسلمانی‌شون، لعنت به صهیونیست‌ها، لعنت به پدران قبل از آنها، لعنت به
اللَّهُمَّ عَقِّمْ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ ، وَ يَبِّسْ أَصْلَابَ رِجَالِهِمْ ، وَ اقْطَعْ نَسْلَ دَوَابِّهِمْ وَ أَنْعَامِهِمْ ، لَا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِي قَطْرٍ ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِي نَبَاتٍ . خدایا! زنانشان را عقیم ساز و صلب مردانشان را خشک کن و نسل چهارپایان و گاو و گوسفندشان را قطع فرما، به آسمانشان اجازه باریدن و به زمینشان رخصت روییدن مده دعای ۲۷ صحیفه
کتاب‌هایی که دوست دارم بخونم: _صبح شام | انتشارات سوره مهر| روایت ایرانی از بحران سوریه از خاطرات شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان _بزرگترین زندان زمین | انتشارات کتابستان معرفت| نوشته‌ ایلان و ترجمهٔ مهدی خانعلی‌زاده _نبرد مخفی علیه ایران (نیم قرن تا ناکامی)| انتشارات دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران| نوشته رونن برگمن