سلام به کانال ما خوش اومدین😍 اینجا می تونید کلی سوال بپرسید و از تجربیات بقیه استفاده کنید و می‌ تونید یه آرشیو خوب از تجربیات بقیه رو داشته باشید تا الان در مورد این موضوعات پرسش و پاسخ داشتیم👇 (روی هر هشتگ بزنید مطالب مربوط بهش رو میتونید بخونید) #سیسمونی #کادو #روز_مرد #متخصص_زنان #دستور_غذا #پوشک #پوشک_گرفتن ( ترک پوشک و بهترین مارک پوشک) #افتادگی_شکم #یخچال(بهترین برند یخچال) #رنگ_مو #ایده_هدیه #خواب_نوزاد #عقد(تجربیات دوران عقد) #مدیریت_روابط( با خانواده همسر) #کریر #صندلی_ماشین #توری_حمام #دندانپزشکی_کودک #خود_مراقبتی #معاینه_چشم #متخصص_اطفال #سزارین #قطره_آهن #بارداری(تغذیه و بهبود وضعیت روحی در زمان بارداری) #تغذیه #غذا_آسان #چی_بپزم (غذاهای راحت و شیک برای مهمونی) #فروشگاه_حجاب (برای تهیه ست جشن تکلیف😊) #فینگرفود #غذا_شیک #خمیر_پیراشکی #خمیر_پیتزا #مدیریت_مالی #پس_انداز #تجربه_خرید (به اشتراک گذاشتن تجربه‌های خوب و بد درباره خرید از فروشگاه‌های مختلف) #فروشگاه_آنلاین #فروشگاه_حضوری #کسب_و_کار #کسب_درآمد_درمنزل #شیرینی #عید_نوروز #چی_بپزم #ماه_رمضان(لیست غذا برای افطاری و سحر در ماه مبارک) #اوقات_فراغت (ایده‌هایی برای وقت گذراندن با بچه ها در تعطیلات) #همسرداری #کلاس_مجازی کانال مارو به دوستاتون معرفی کنید 🤱مامانچی مرجع پاسخگویی به سوالات مامان ها: @mamanchi

#سوال ❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه اقا کلی سوال داشتیم درباره #تغذیه در دوران #بارداری👀 اینکه اگه مجبور شیم یه دسته از مواد غذایی( مثل حبوبات) رو حذف کنیم، چه کنیم؟🤔 چه غذاهایی معده‌ رو کمتر تحریک میکنن که مشکل سوزش معده و تهوع کمتر سراغ مامان‌ها بیاد؟🧐 از تجربه‌تون بگین که مامان‌اولی ها استفاده کنن🥰❤️ 🤱مامانچی مرجع پاسخگویی به سوالات مامان ها: @mamanchi

سلام من تو بارداری وقتی معدم میسوخت شیر یا ماست میخوردم آب رو آتیش #تغذیه #بارداری 🤱مامانچی مرجع پاسخگویی به سوالات مامان ها: @mamanchi

﷽ عنوان داستانک:لیموی شیرین! نفس زنان به ایستگاه اتوبوس رسیدم.خدا خدا میکردم که یکی از صندلی های اتوبوسی که دارد از دور می آید خالی باشد.سوار شدم همه اش پر بود.چشم چرخاندم به اطراف و مُلتمسانه به آدم ها نگاه کردم،به امید آنکه کسی دلش برای یک خانم باردار بسوزد و صندلی اش را برای چند دقیقه عاریه دهد.اما هیچکسی از جایش بلند نشد. تکیه دادم به شیشه ی درب ورودی اتوبوس،با دست راستم میله را گرفتم و از پنچره به آدمهای بیرون نگاه کردم. چشمم خورد به یک دخترِ کوچک روسری به سر که پستانک صورتی بر دهان داشت و محکم گوشه ی چادر مشکی مادرش را گرفته بود.لبخند شیرینی نشست روی لبانم و با خود گفتم «خدایا!یعنی فاطمه ی من به خوشگلیِ این میشه؟ » اتوبوس،ایستگاه سومِ احمد آباد درست روبروی یک شیرینی فروشیِ تازه تأسیس به اسم پامچال ایستاد.بچه های مدرسه ای را می‌دیدم که هر کدام با یک کاپ کیک یک نفره که رویش با خامه و برش های زردآلو، توت فرنگی،موز و لیمو تزیین شده بود بیرون می آمدند. بسیار هوس انگیز به نظر میرسید.با خودم گفتم اگر بودجه ام اجازه دهد موقع برگشت از دانشگاه؛سر این ایستگاه پیاده می‌شوم و یک عدد کاپ کیک با برش لیمو ترش !! میخرم و میبرم خانه تا با احمد رضا بخوریم. دست کردم داخل کیف پولم‌ تا موجودی آن را چک کنم،یک کارت بانکی با اعتبار صفر و یک دو تومنی؛این بود تمام دار و ندار من!! من قدرت خرید آن کاپ کیک را نداشتم چون چند سالیست که سایه ی نداری رفیق صمیمی ما شده است. دلم گرفت،نفس عمیقی کشیدم و به خدا گفتم:"من تمام این رنج ها را با جان و دل میپذیرم،فدای سرت یک وقت غصه ام را نخوری.حال من با وجود تو خوب خوب است". بغض کردم و صورتم را چرخاندم به پشت شیشه ی اتوبوس.ناخواسته قطره اشکی چکید روی گونه هایم،حیا کردم و سریع قطره اشک را پاک تا مبادا نشانه ی ناشکری شود در برابر خدای مهربانم ❤️ آن روز بعدِ اتمام کلاس،یکی از دوستانم که همیشه با من هم مسیر بود و هیچوقت اما هیچکدام از همکلاسی ها را سوار و همراه ماشین خویش نمی‌کرد صدایم زد:«خانم مقدم،خانم مقدم،من میرم سمت احمد آباد بیا شما رو هم برسونم.» از خدا خواسته،برای اینکه بخشی از پولم را خرج بلیت اتوبوس نکنم سوار شدم. ماشین را روشن کرد و شروع به تعریف؛ از اینکه امروز تولد برادرزاده اش هست و میخواهد او را سورپرایز کند و از قضا تعریف شیرنی فروشیِ پامچالِ احمد اباد را زیاد شنیده و قرار است از آنجا کیک بخرد. جلوی درب شیرینی فروشی ایستاد و داخل مغازه شد. و من اما از دور چشمم را از مغازه دزدیدم و خیالم را سپردم به دعا،تسبیح در دست داشتم صد لعن و سلام زیارت عاشورا را می‌فرستادم که دوستم محکم زد به پشت شیشه ی ماشین. شیشه را پایین کشیدم.دو دستش را به سمت من دراز کرد و گفت:«بفرما خانم مقدم ناقابله.ببخشید نمیشد از کیکی که خریدم برش بزنم و بهتون بدم.» داخل دستانش یه کاپ کیک بود،دقیقا مشابهِ همان کاپ کیک هایی که امروز دست بچه های مدرسه دیده بودم.خامه ای و تزیین شده با لیموی ترش!! ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ﷽ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم ما به شما و فرزندانتان روزی می دهیم. سوره اسرا آیه 31 #داستانک #بارداری #قرآن #پول_آزمایی https://eitaa.com/joinchat/875823458Cf526927910

❓❓❓❓❓❓❓ #سوال سلام میشه سوال منو بپرسید از مادرا من ماه سوم بارداری ام خیلی حال روحیم بده معلم هستم، نیاز دارم زودتر سرپا شم. لطفا کمکم کنید چیکار کنم روحیه ام بهتر بشه؟ #بارداری 🤱مامانچی مرجع پاسخگویی به سوالات مامان ها: @mamanchi

خیلی وقتا حال روحی ما بخاطر مشکلات جسمیمون هست، کمبود ویتامین دی، مشکلات تیروئیدی یا... من تازه زایمان کردم و اتفاقا ماه سوم بارداری خیلی حال روحیم بد و بهم ریخته بود. به دکتر گفتم یه چکاپ کامل برام نوشتن و بعد از آزمایش متوجه شدم تیروئیدم کم کار شده. در حالی که یک ماه قبلش و اوایل بارداری مشکلی نبود و همه چیز نرمال بود. یک هفته بعد از اینکه شروع کردم به مصرف داروها حالم واقعا بهتر شد و از این رو به اون رو شدم. بنظرم ایشون هم اول یه آزمایش بدن و همه چیز رو بررسی کنن اگر همه چیز نرمال بود و همچنان حالشون خیلی بد بود از یک روانشناس کمک بگیرن. اصلا به قول یکی از روانشناسان مقید و کاربلد و باوجدان، روانشناس خوب اونیه که وقتی مراجع میره پیشش اول بهش بگه برگه آزمایشاتت رو بذار رو میزم و اول شرایط فیزیکی و جسمی مراجعش رو بررسی کنه. #بارداری 🤱مامانچی مرجع پاسخگویی به سوالات مامان ها: @mamanchi