eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
20.4هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
182 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با سردبیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 من اهل دکتری نیستم؛ طلبگی ما کافی است 🎥 امام خامنه‌ای 📌 مناهج: متأسفانه کوتاهی و ترک فعل مکرر و امروز کار را به جایی رسانده که عده‌ای از حوزویان برای دیده و شنیده‌شدن، خود را محتاج القاب دانشگاهی می‌بینند... @Manahejj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 تأسف عمیق رهبری از بحران مدارک حوزوی ♨️ حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، سی سال پیش در همان بدو تأسیس شورای عالی، موضوع «شهادات مخصوص حوزه‌ی علمیه برای درجات مختلف علمی» را مطرح کردند. ۱۳۷۱/۰۸/۲۴ ⛔️ پس از سی سال، شورای عالی فقط موجب تأسف رهبر معظم انقلاب در این موضوع بسیار مهم شد..‌. ⏱ ۳۰ سال گذشت... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 📌 بیشتر بخوانید: 🌀 مسیر شکل‌گیری «بحران هویت حوزوی»، تاریخچه و علل بروز آن https://eitaa.com/manahejj/3271 🗂 @Manahejj
هدایت شده از 📻 رادیو مناهج 🎧
مشروطه بخش سیزدهم.mp3
12.38M
🌀 بخش سیزدهم پادکست «مشروطه: از تولد تا مرگ» 🎧 فصل علمای مجاهد 🎙 محمد خادمی ♨️ آنچه خواهید شنید: ❗️ ترور مشکوک امین السلطان اتابک و تشنج در کشور 🔹 تفصیل ماجرای ترور امین السلطان؛ این ترور به نفع چه گروهی بود؟! 🔹 قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم‌‌‌ ایران توسط روس و انگلیس بلافاصله بعد از ترور اتابک 🔹 عصبانیت غربگراهای مجلس از روزنامه‌های شیخ و تلاش برای جلوگیری از روزنامه شیخ! همراهی طباطبایی با این غربگراها! 〰️〰️〰️〰️〰️ @Manahejj_Radio @Manahejj
🌀 بحران عدم تعلق به هویت طلبگی 🖋 محمد عالم‌زاده نوری 🔺 علاقه به عنوان «دکتر» و عناوین دانشگاهی در میان برخی طلاب، نشان از طلبگی دارد و گاهی بدان معنی است که هویت آخوندی برای شخص، مقدس، مبارک و مطلوب نیست؛ از آن احساس عزت و احترام نمی‌کند؛ ♨️ و برای تأمین احترام و جایگاه اجتماعی به جای عناوین حوزوی به عناوین دیگر پناه می‌آورد. 🔻 نشان دیگر این اختلال هویتی، استفاده از الفاظ غربی و اصطلاحات و مفاهیم علوم جدید است. گویا شخص دارایی‌های طلبگی را قابل عرضه و ارزشمند نمی‌داند و با خود مشکل دارد. ♨️ این اختلال در صورت حادّ خود به این شکل است که طلبه، هویت و شخصیت طلبگی را برای خود ننگ می‌شمارد و آن را مخفی می‌سازد یا از آن فرار می‌کند. چنین کسی اگر در طلبگی بماند دائم با خود درگیر است و احساس ازخودبیگانگی بلکه احساس ازخودبیزاری می‌کند. 📗 بخشی از کتاب عیار حماسه طلبگی @Manahejj
🌀 احتشام هویت روحانیت و عظمت حماسه طلبگی 📝 واکنش استاد محمد عالم‌زاده نوری به انتقاد رسانه حوزوی مناهج درباره القاب حوزوی ✅ واکنشی که برادران عزیزم به پست اطلاع‌رسانی «دوره مقدماتی زیست مومنانه» نشان دادند و گلایه پرقدرتی که نسبت به خودباختگی و اسارت در مقابل عناوین اعتباری دانشگاهی مانند «دکتر» بروز دادند را از صمیم قلب می‌ستایم. ✅ آفرین بر این نگاه درست و موضع قدرتمند که دریوزگی عناوین میان‌تهی را برنمی‌تابد و بر نظام ارزشی دینی پای‌فشاری می‌کند. بی‌تردید طلبه باید بر طلبگی خود افتخار کند و از اینکه قابلیت نوکری دستگاه امام زمان را یافته و توفیق خدمت و نصرت در مسیر پیامبران الهی را دریافت کرده سربلند و عزتمند باشد و خاک پای سربازان امام عصر را بر همه عناوین دنیایی ترجیح دهد. ✅ همان‌گونه که نویسنده عزیز حدس زده است این کار، سلیقه طراحان پوستر بوده و بدون اذن و اطلاع اساتید محترم، عرضه شده است. بی‌شک همه اساتیدی که نام و عنوانشان در این اطلاعیه آمده است ـ با سابقه‌ی آشنایی که از آنان دارم ـ نسبت به این چگونگی ناخرسند و تلخ‌کام‌اند. این اساتید نام‌آور، همگی به مسیر پرشکوه طلبگی افتخار می‌کنند و بر حماسه عظیم طلبگی تا پای جان ثابت‌قدم هستند و یک دقیقه از حیات حوزوی خود را به چندین مدرک و مسند غیرحوزوی نمی‌فروشند. ♨️ اما بدون شک زمینه‌های شیوع این بلیه هویتی و مصیبت شخصیتی در میان برخی از حوزویان خصوصا نسل‌های جوان‌تر پدید آمده و این هشدار به‌موقع هر چند به دامان این اساتید گردی نمی‌نشاند اما برای فضای عمومی بسیار ضروری بوده است. ✅ من سپاسگزار این عزیز هستم که زنگ خطر را درست در نقطه لازم، به صدا درآوردند و زمینه‌های آسیب و لغزش را در بزنگاه نشان دادند. حضور این نسل غیور که از شخصیت و عظمت حوزه پاسداری می‌کند و جایگاه و اعتبار و احتشام روحانیت را می‌شناسد و استفاده از عناوین دانشگاهی را استخفاف و توهین و هتک حیثیت حوزویان می‌بیند و با درد و دغدغه‌ی رسالی در مقابل آن موضع مردانه می‌گیرد، مایه افتخار است و نشان از بلوغ شخصیتی و استغنای هویتی دارد. ✅ به همین وزان استفاده از کلمه‌ی «دکتر» چمران بیش از «شهید» چمران و استفاده از کلمه «دکتر» بهشتی به جای «شهید» بهشتی نشان از آن دارد که ارزشمندی شهادت و عظمت و جلالت آن هنوز در ذهن‌ها و دل‌ها شکل نگرفته است و برخی از نسل امروز هنوز آرزومند شهادت در راه خدا نشده است و بیش از آنکه در اشتیاق و عطش شهادت باشد گرفتار مدرک و مسند است. به امید آنکه ارزش‌های اصیل دینی را بهتر بشناسیم و بیشتر بدان ملتزم باشیم. 📌 مناهج: رسانه حوزوی مناهج، استقبال از نقد و پاسخگویی به‌هنگام و روشنگرانه‌ی همه مسؤولین محترم حوزوی را می‌ستاید. به امید روزی که هیچ مسؤول حوزوی خود را بری یا اجل از پاسخگویی نبیند. @Manahejj
🌀 بازار داغ «عنوان‌‌فروشی» و عناوین بی‌حساب حوزوی 🖋 احمدحسين شريفی 🔸 در دنيای قديم، القاب ديوانی و سياسی از سوی پادشاه يا دربار پادشاهی اعطا می‌شد که تابع جايگاه سياسی و حاکميتی افراد و بيانگر وظايف خاص آنان بود. 🔺 اما القاب علمی، عموماً‌ (جز موارد خاص) از سوی جامعه علمی به افراد اعطا می‌شد. و جامعه علمی نيز در اعطای عناوين و القاب علمی حساسيت بيشتر و ويژه‌تری نسبت به دنيای جديد، داشتند. ➕ به عنوان مثال، به افراد صاحب‌نظر در علوم حقيقی «حکيم» می‌گفتند و افرادی را که دنبال وصول به چنين جايگاه و مقامی بودند، «دوست‌دار حکمت» يا «فيلاسوفيا = فيلسوف» می‌ناميدند. يا به افرادی که توانایی فهم برهانی حقايق را داشتند «محصِّل» گفته می‌شد. 🔻 به همين دليل، افراد يا عالمان قشری‌مسلک و اخباری‌گرا، «محصِّل» به شمار نمی‌آمدند. ❇️ گذشتگان به محقق و حديث‌شناس کم‌نظيری چون محمدبن يعقوب کلينی، عنوان «ثقة الاسلام» می‌دادند. صاحب جواهر، فردی مثل علامه حلی را با لقب و عنوان «فاضل» ياد می‌کرد. خواجه نصيرالدين طوسی در شرح اشارات هر جا که می‌خواهد به نقد يا توضيح ديدگاه فخر رازی (از متکلمان و فيلسوفان و انديشمندان کم‌نظير جهان اسلام) بپردازد از او به «فاضل شارح» ياد می‌کند. در منابع فقهی از فقيه مبتکر و کم‌نظيری مثل مرتضی انصاری با عنوان «شيخ»‌ ياد می‌شود؛ عنوانی که اگر الان به هر طلبه‌ای گفته شود، احساس توهين می‌کند! خود شيخ مرتضی انصاری به هنگام نقل سخنان صاحب جواهر (محمدحسن نجفی) از او با عنوان «شيخنا المعاصر» يا «الفاضل المعاصر»، ياد می‌کرد! ‼️ اما امروزه، در مراکز علمی (اعم از حوزه و دانشگاه) بازار القاب و عناوين علمی پرطمطراق آن‌قدر رنگانگ شده است، که اصل علم و انديشه در آن ميان، رنگ باخته است! عنوان‌بافی و لقب‌تراشی يکی از کارکردهای مريدان و شاگردان به ويژه مريدان شاغل در فضای مجازی شده است. فی المثل، اگر به يک استاد دانشگاه يا حوزه گفته شود «محصّل» به احتمال زياد، بسيار ناراحت شده و در صورتی که احساس کند آگاهانه و عامدانه به او چنين لقبی می‌دهند،‌ آن را «توهينی بزرگ» به شمار می‌آورد! يا اگر به يک استاد برجسته حوزه، عنوان «ثقة الاسلام» داده شود، حتماً ناراحت می‌شود و آن را نشانی از جهل و نادانی يا غرض‌ورزی و حسادت گوينده می‌داند. ♨️ امروزه باز عنوان‌دهی و لقب‌فروشی به جايی رسيده است که هيچ کس به القابي کمتر از «استاد» و «دکتر» و «آيت‌الله» و «علامه» و احيانا «آيت‌الله العظمی» و ای چه بسا «آيت‌الله العظمی فی الدارين» و ... راضی نيست! 📌 مناهج: در غیبت شورای عالی و مرکز مدیریت در عمل به تکالیف خویش برای ضابطه‌مندسازی عناوین و القاب حوزوی، باید هم روز به روز شاهد عنوان‌بافی و لقب‌تراشیِ بیشتر و بیشتر باشیم... @Manahejj
هدایت شده از 📻 رادیو مناهج 🎧
🌀 پاسخ دقیق مجلس به نامه شیخ و امضای سیدین پای نامه مجلس سبب شد شیخ قول اجرای اکثر خواسته‌هایش را بگیرد و تحصن را تمام کند 🔹 در این نامه مجلس پاسخ می‌دهد که ما فقط در امور قانون گذاری می‌کنیم و در آن هم حتما نظارت و تایید مجتهدین را خواهیم داشت. ❗️ درباره آزادی و حریت هم مجلس نوشت حریت یعنی حقوق نه حقوق ضد دینی ✅ این نامه از اسناد مهم مشروطه است. در شعبان ۱۳۲۵ شیخ تحصن را به اتمام رساند. 🎙 در پادکست سیزدهم کامل ماجرای سوال شیخ از مجلس و پاسخ مجلس را نقل کردیم. 〰️〰️〰️〰️〰️ @Manahejj_Radio @Manahejj
🌀 «فقاهت ژورنالیستی» به‌مثابه شبه‌علم 🖋 علی‌رضا ملااحمدی؛ 🔸 چندسالی‌ است که با موج نوظهوری از اظهارنظرهای فقهی از سوی برخی افرادِ حوزوی مواجهیم که تفاوت‌های جوهری با اظهارنظرهای فقهیِ پیش از این دوران دارد. مهم‌ترین ویژگی این نوع فقاهت - که البته با تسامح آن را گونه‌ای فقاهت می‌نامیم- چهار مشخّصه است: 1⃣ انتخاب موضوع افرادی که در این حیطه به «پژوهشگر فقهی» شناخته شد‌ه‌اند، عموماً گرایش فکری‌شان به سمت جریان منوّرالفکری است که دغدغه‌ی اصلی‌اش «سکولاریزاسیون و عرفی‌سازیِ دین در جامعه‌ی ایران» است‌. این افراد هم بالتبع دقیقاً دست می‌گذارند روی موضوعات پرچالشی که ازقضا از مقتضیات زیستِ مدرن هستند و منجر به عرفی‌سازیِ دین می‌شوند. موضوعاتی مانند: حدود شرعی حجاب، جواز همجنس‌بازی، طهارت و نجاست سگ و... !! 2⃣ روش‌شناسیِ علمی معمولاً (نه همیشه) افرادی که در این زمینه فعّالیت می‌کنند، از عمق علمیِ بسیار کمی برخوردارند و نسبت به بهره‌مندی از فرایندهای فقهی و اصولی نه‌تنها تبحّر ندارند، بلکه به‌شدّت ضعیف هستند؛ - لااقل اینکه وقتی در این حیطه ورود می‌کنند، استدلال‌های فقهی‌شان اینچنین ضعیف می‌شود- امّا این ضعف را با قوّتی که در زمینه‌ی «اطلاعات فقهی» جبران می‌کنند. این قوّت را چنان پررنگ برجسته می‌کنند و آراء فقهاء و روایات و گزاره‌های تاریخی را بگونه‌ای کنار هم می‌چینند که مخاطب اگر خودش فهم فقهی دقیق و نسبتاً عمیقی نداشته باشد، به آن نقصان مهمّ پِی نمی‌برَد و مقهور این حجم عظیم اطلاعات می‌شوند. 3⃣ انتخاب مخاطب مخاطبین این اظهارنظرهای فقهی، نه جامعه‌ی علمی (حوزویان) بلکه عموم مردم هستند. اگر کسی دغدغه‌ی علمی داشته باشد و فعّالیتش حقیقتاً بر محور «حجّیت» شکل گرفته باشد و بخواهد در سنّت علمی اثرگذار باشد، نه‌تنها مخاطب اوّلیه‌اش حوزویان هستند، بلکه از طرح اختلافات درون‌علمی - که در میان فقهاء در همیشه‌ی تاریخ امری طبیعی و لازم بوده است- بیرون از فضای علمی به‌شدّت احتراز دارد؛ تا نکند باورهای دینیِ یک‌نفر یا اعتماد مخاطبی نسبت به فقهاء و مراجع تقلید متزلزل شود و نتیجه‌ی خسارت‌بارش در روز قیامت وبال او گردد. 🔻‌امّا فعّالان عرصه‌ی دقیقاً برعکس عمل می‌کنند؛ مخاطبین اصلی‌شان نه جامعه‌ی علمی (حوزوی) بلکه عموم مردم هستند و در محتوایی که انتشار می‌دهند همواره طوری سخن می‌گویند که باورِ مخاطبِ ناآگاه نسبت به اتقان فتاوای فقهی متزلزل می‌شود و ناخودآگاه به سمت نوعی «تدیّنِ شخصی، سلیقه‌ای و گزینشی» سوق پیدا می‌کند. 4⃣ ادبیات ارائه اظهارنظرهای خاصّ و شاذّ فقهی معمولاً متّکی به ارائه‌ی ادلّه‌ی فقهی - مشتمل بر بهره‌مندیِ روش‌مند از اصطلاحاتِ رایج در دانش‌های پیرامونی همچون اصول و رجال و درایه و...- است و لذا محتوایی کاملاً پژوهشی است؛ که عموم مردم (کم‌آگاهان از دانش فقه) توان فهم درست این متون و سنجش قضاوت آنها را ندارند. 🔻 امّا متونی که درباره‌ی آنها سخن می‌گوییم، مخاطب اصلی خودشان را عموم مردم می‌دانند. مسلّماً دیدگاه‌های غیرروشمند هیچ‌گاه در جامعه‌ی علمی اعتباری کسب نمی‌کنند و بالتبع در جامعه‌ی دیندار هم مورد توجّه قرار نمی‌گیرند. به همین جهت منوّرالفکرانِ فقهی، مستقیماً عموم مردمِ نامطّلع از «مؤلّفه‌های دانش فقه» را خطاب قرار می‌دهد. به همین دلیل گرچه نویسنده‌ی این متون از ادبیات فقهی بهره می‌برد، امّا آن‌قدر ساده و بدون پیچیدگی‌های یک متنِ واقعاً پژوهشی و علمی می‌نویسد که هرکسی با کمترین سواد ممکن بتواند آن را بفهمد و به مقصود نهاییِ نویسنده دست یابد. ✅ این البته خصیصه‌ی مثبتی است که یک نفر بتواند به خوبی با عموم مردم مخاطبه کند؛ امّا وقتی این خصیصه را در کنار سه‌دیگر ویژگیِ این متون می‌بینیم، متوجّه می‌شویم که این اقدام در حقیقت یک «جریان ژورنالیستی» با هدف عرفی‌سازیِ دین است که البته از ادبیات فقهی هم بهره می‌برَد تا بتواند ذهن و قلب جامعه‌ی دینی را متأثّر کند. @Manahejj
📠 انعکاس نظر طلاب و اساتید 🔖 موضوع: دعوت از غیر حوزویان 💬 مسعود: به نظر این انتقاد وارد باشد که با این همه دانش‌آموخته حاذق حوزوی در موضوع مشاوره و روانشناسی، چرا باید برای دوره مشاوره ضمن تبلیغ مبلغین از یک چهره دانشگاهی استفاده کنیم؟ اول خودمان باید به دانش‌آموختگان حوزه اعتماد کنیم، سپس از دیگران توقع اعتماد و اعتنا داشته باشیم. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 📌 مناهج نظرات اعضا را بدون رد یا تأیید منتشر می‌کند؛ همچنین آمادگی دارد پاسخ مسؤولین را منتشر کند. @Manahejj