.
حکیمی به فرزند خود فرمود: مردم زیادند و دیر راضی میشوند.
ولی #خدا یکی است و زود راضی میشود.
#نکته #زندگی ⚜ @mangenechi
🔹
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از تهیه و تدوین بستهی حمایتی برای کسب و کارهایی که به پلتفرمهای داخلی مهاجرت کنند، خبر داد.
🔹
احسنت و خدا قوت.
نون مردم رو از تنور خارجیها دربیارید،
کمکشون کنید،
حمایتشون کنید،
این جوری هم کسب و کار رونق میگیره، هم پلتفرمهای داخلی.
@mangenechi
🌼🌿
این قاب رو ببینید.
جمهوری اسلامی اینه.
در کنار دختران پرتلاشی که برای پیشرفت خودشون و کشورشون تلاش میکنن؛ #ایران رو دوست دارن و دنبالهروی چشم و گوش بستهی خارجنشینها نیستن.
پرچم دخترامون بالاست 😃✌️🇮🇷
@mangenechi
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
یه سوال از مذهبیهای طرفدار #حجاب اختیاری
(یاد اون لطیفهای افتادم که چند تا داداش یه کارگاه زده بودن و اسمش را گذاشته بودن «کارگاه قنادی برادران غلامی غیر از اصغر»😂😂)
👈 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
https://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی چهارتا جوجه برانداز میان توی خیابون و سعودی اینترنشنال شلوغش میکنه 😂
@BisimchiMedia
🔴
#داستانک
دخترک اخمش هم ناز بود
رویش را برگرداند و گفت: اصلا کفش نمیپوشم. راحت نیستم.
بابایی بغلش کرد. چتری هایش را کنار زد. پیشانیش را بوسید
و گفت: پاهای ظریفت آسیب میبیند.
دخترک معنی ظریف را نمیدانست، آسیب را هم. بیشتر لج کرد. خودش را از بغل بابا انداخت پایین.
بابایی عصبانی شد. بلندتر گفت چیکار میکنی؟ به خودت صدمه میزنی. دخترک معنی صدمه را هم نمیدانست.
از صدای بلند بابا گریه اش گرفت. عروسکش را پرت کرد. عروسک شکست. پدر را مقصر شکستن عروسک میدانست. هر چه جلوی دستش آمد پرت کرد سمت پدر.
آقای خوشتیپی که روی نیمکت پارک لم داده بود، به پدر گفت: بگذار کفش نپوشد. بگذار خودش تجربه کند.
دخترک خوشش آمد. به مرد لبخند زد.
بابایی دلش نمیآمد. طاقت نداشت خاری را در پای دخترش ببیند.
دخترک دوید وسط پارک. خیسی چمنها را روی پایش حس کرد. چمنها کف پایش را قلقلک میدادند. قهقهه زد. نشست لب حوض. ماهیها دور پایش چرخیدند. بلندتر خندید.
دوید سمت زمین بازی. به نگاه نگران پدر زباندرازی کرد.
خرده سنگها سفت و تیز بود. تکهای چوب پایش را خراش داد. خرده شیشههای شکسته را ندید.
🔹از درد جیغ زد. از خون ترسید.
بابایی بغلش کرد. گفت: کفشهایت را میپوشی؟ از پاهایت محافظت میکنند.
دخترک ناراحت بود، عصبانی از همه.
معنی محافظت را نمیدانست.
✍ هدی اسکندری
پ.ن: چه برداشتی داشتید؟
💠🔹
#حجاب #ایران
@mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🌿
فقط چند نمونه از روایتهای #فیک و دروغهای براندازان !
حتماً ببینید و منتشر کنید.
@mangenechi
همین عکس رو بالاتر گذاشته بودم.
ولی این توییت خیییلی خوب بود.
دلم نیومد شما نخونید ☺️
@mangenechi