eitaa logo
روزمرِگی های من و مامان
52.5هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
آغوش مادرانه ام برایت گسترده است🫂 اینجا تجربه هامو باهات به اشتراک میذارم❤️ با کلی تَرفَنــــــــــــــدِ: 🔸آشپزی 🔸مشاوره 🔸خانه داری 📲با جان و دل می‌شنوم: @ghorbani_29 ⭕️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/520225055Cabc0a1c423 @yazahra205
مشاهده در ایتا
دانلود
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمام صبح هایم باتو بخیر میشود تو آنی که با هر تبسم تو خورشید طلوع می کند شکر که دارمت خدا 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
یادمه که سالهای قبل نزدیک سال جدید که می‌شد دغدغه فکری من وخواهرم خانه تکانی خونه مامانمون بود و چون مامان از یکی دوماه مانده به سال نو گوشزد می‌کرد که ما حواسمون باشه که یکی دو روز مون باید در اختیار مامان باشیم بلاخره روز موعود فرا می رسید و ما صبح زود که وارد منزل مامان می‌شدیم با صحنه یک انبار ظرف و ظروف میشدیم که کنار حال بود چیده شده مامان ازشب خودش طاقت نداشت تاصبح بشه ما برسیم کابینت هارو خالی کرده بود تا ما این ظرفها و بشوریم خشک بشه کارمون خیلی بیشر میشد خلاصه دو روز کامل طول می‌کشید تا خونه رو تمیز ومرتب به مامان تحویل بدیم البته مامان بهمون خیلی می رسید چایی ها که برامون می ریخت می‌خوردیم آنقدر مزه میداد خستگیمون ودر می‌کرد ناهار هامون همیشه قورمه سبزی بود که توی زود پز بار میذاشت وبوی مست کننده اش فضای خونه رو پر می‌کرد و سالاد شیرازی که کنارش میذاشت خلاصه روز های خونه تکونی مامان درعین‌حال که سخت ترین روزمون بود ولی بهترین و خاطره انگیز ترین روزهای زندگیمون بود الان دیگه یه خانم هست میاد کارخونه تکونی مامان و انجام میده ولی باز من وخواهرم هم هستیم چون مامانم میگه شما حتماباید باشید 🌼 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸امروز بخش پاسخ مشاور داریم 🌸 🌸 بخش مطبخ داریم 🌸
(ع) زینــب همه ی داراییِ آسمان است و دستــانِ تــو همـــه چیـــزِ زینـــب.... ای که دستانت ستونِ آسمان؛ تولــدت مبارک برادر زینب😘 یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق الحسین (ع) 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
یه موقعها وقت کم دارید هرچی فکر میکنید چی درست کنید که هم ساده باشه هم سریع آماده بشه که همراه همسر و فرزندان از خوردن آن لذت ببرید، به ذهنتون نمیرسه من پیشنهاد می کنم استانبولی را امتحان کنید. استانبولی یکی دیگر از انواع غذای برنجی ساده برای ناهار است که هم طعم بی‌نظیری دارد و هم به سرعت آماده می‌شود. ما در تهیه دمی گوجه یا استانبولی پلو معمولاً از برنج، گوجه فرنگی، پیاز، سیب زمینی و ادویه استفاده می‌ کنیم لازم : گوجه رنده شده برنج سیب زمینی پیاز داغ نمک و فلفل و زردچوبه رب گوجه به دلخواه پیاز داغ را با زردچوبه تفت میدیم گوجه رنده شده اضافه می کنیم میذاریم ده دقیقه گوجه ها کمی پخته بشه برنج را که خیس کردیم از قبل، اضافه می کنیم سیب زمینی نگینی شده را هم اضافه کرده آب به مقداری که روی برنج را به اندازه یه بند انگشت بگیرد اضافه نموده نمک هم به مقدار لازم اضافه کرده در قابلمه را ببندید و بقیه مراحل پخت ....تا دم کشیدن استانبولی پلو 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
بچه های شما هم با این وسیله ها بازی میکنن 😃 ولی من یاد بچگی خودمون افتادم که کوچیک بودیم با این دبه ها با دختر خاله هامون میرفتیم آب می آوردیم خونه مادر بزرگم توی روستا بود برای تهیه آب خوردن باید میرفتن از آب انباری که در خارج از قلعه محل سکونت شون بود میاوردن این آب انبار حدودا ۲۰۰ تا پله داشت تا برسن به شیر آب🥺 همه اهالی آب آشامیدنی شون از اون تامین میشد 😭 و نورا
🌸 پرسش یکی از اعضای محترم از مشاور عزیز👇🌸
سلام ببخشید من میخواستم اگه ممکنه برای مساله ای که برام پیش امده راهنماییم بکنید من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم و خودم خواهر دو شهید هستم و پدرو مادرم هم فوت شدن ولی متاسفانه خانواده همسرم یه رفتارهایی دارن که من خیلی اذیت میشم و خیلی از کارهاشون رو من ندید گرفتم و چیزی نگفتم ولی برادر همسرم تو این وقایع اخیر هر وقت می‌خواهیم دور هم جمع بشیم همش به نظام و رهبر و اینا بدو بیراه میگه در حالی که خودش نظامیه و همه هم حرف اونو تائید میکنن و همسر منم چیزی نمیگه ولی من نمیتونم تحمل کنم و بعضی وقت ها یه تیکه ای ميندازم چند روز پیش که داشت باز از اون حرف ها میزد و داشت همش به آخوندها توهین می‌کرد من بهش گفتم شما چرا همه رو ول کردین چسبیدین به آخوندها برگشت به من گفت به تو چه تو چرا سنگ اونا رو به سینه میزنی تو مگه تو فامیلتون آخوند داری؟ با یه لحن خیلی بدی و من خیلی ناراحت شدم و برگشتم گفتم هی شما توهین میکنی من هیچی نمیگم ما خودمون دو تا شهید دادیم برای این نظام چرا من ساکت باشم اونم گفت من با شهدای شما کاری ندارم به اونا چیزی نمیگم و به من می‌گفت حرف نزن با لحن خیلی بد منم میگفتم مگه من آدم نیستم منم میخوام نظرمو بگم خلاصه همه هم طرف اونو گرفتن و به من میگفتن تو چرا قاطی سیاست میشی تو حرف نزن و من خیلی ناراحت شدم و بلند شدم از اونجا رفتم خونه خودمون و همسرم هم طرف اونا رو گرفته و میگه تو بی احترامی کردی و اون از تو بزرگتر بود و تو نباید چیزی میگفتی و من از دست همسرم هم خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم دیگه کلا با خانواده همسرم قطع رابطه کنم حالا یه نفر رو میخواستم که منو راهنمایی کنه و کسی بهتر از شما رو سراغ نداشتم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.
🌸پاسخ مشاور🌸👇
با عرض سلام و احترام نظرات و عقیده های سیاسی در خیلی از موارد باعث اختلافات خانوادگی شده و ما از این دست موارد زیاد دیدیم دو نکته طلایی و مهم ۱.هرگز در جمع های خانوادگی بحث سیاسی مطرح نکنین و حتی اگر توهینی شنیدید لبخند بزنین و در کمال احترام بگین که هیچی نمیتونه نظر منو در مورد انقلاب و رهبر عوض کنه چون با دانش و کسب اطلاعات به این درک رسیدم . ۲.سعی کنین در مقابل توهین ها جبهه نگیرین که خدای نکرده به توهین و قهر و بی احترامی کشیده بشه . هیچ چیز مهمتر ار روابط خانوادگی سالم نیست هرگز بخاطر مسایل سیاسی رابطتتون با اعضای خانواده علی الخصوص همسرتون رو خراب نکنین میتونین زمانیکه شرایط ارومه از خصوصیات شهداتون و خدمات انقلاب بگین . در کل نباید مسایل سیاسی باعث اشفتگی و به خطر افتادن روابطتون بشه الخیر و فی ما وقع یاعلی خانی حسینی
3.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸مدیحه‌سرایی مهدی رسولی در وصف حضرت عباس با ضرب زورخانه👌🏻 در برنامه معلی ✨ این کانال بیرق گنجینه صوت و کلیپه، پسرم معرفی کرده عالیه اینم لینکش👇 https://eitaa.com/joinchat/1552613376C38f31d0ad9
کتاب 📚 صدایی مثل چهار نعل رفتن اسب را میشنوم😵 می گوید" قلبش تشکیل شده." نیم خیز می شوم: "قلب"؟ با دست من را می خواباند: "اولین عضوی که تشکیل میشه قلبه" آن چیزریز در من قلب شده !!!تا از این حال و هوا در بیایم 🥺می خواهد با دستهایش پای رفتنم را بگیرد دکتر حوله را روی شکمم می‌اندازد پدرش خبر داره ؟سرم را به نشانه بله تکان می‌دهم. دستکشش را توی سطل می اندازد باید بیاریش اینجا تا صدای قلب این وروجک را بشنوه اگه خواستی از صدا و تصویر این چندماه سی دی داشته باشی به منشی بگو، لباس می پوشم به کلمه چند ماه فکر می کنم روی صندلی می نشینم می‌گوید "آزمایشات و بده "با زیپ کیفم بازی می کنم انجام نداده ام ابروهایش بالا می رود پس اینجا چیکار می کنی ؟ سایه بژ و مات پشت چشم هایش منتظر جواب من است . می‌گویم من توی شرایط بدی ناخواسته باردار شدم دارم برای آزمون دکترا آماده میشم😔 حداقل دو تا سفرِ خارجی در پیش دارم موقعیت‌های شغلی خوبی بهم پیشنهاد شده در این شرایط واقعا نمی‌توانم مادر بشم با همسرم صحبت کنین قانعش کنین به سقط دکتر نفس عمیقی می کشد و می گوید باشه ادامه دارد : مثل نهنگ نفس تازه می کنم 👇 https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb