#امام_حسین
#عصر_عاشورا
#گودی_قتلگاه
🌴🌴عمر سعد دستور بریدن سرها از بدن ها را می دهد 🌴🌴
🔷🔷🔷إنَّ عُمَرَ بنَ سَعدٍ لَعَنَهُ اللّهُ بَعَثَ بِرَأسِ الحُسَينِ عَلَيهِ الصَّلاةُ وَالسَّلامُ في ذلِكَ اليَومِ وهُوَ يَومُ عاشوراءَ، مَعَ خَولِيِّ بنِ يَزيدَ الأَصبَحِيِّ وحُمَيدِ بنِ مُسلِمٍ الأَزدِيِّ إلى عُبَيدِ اللّهِ بنِ زِيادٍ، و أمَرَ بِرُؤوسِ الباقينَ مِن أصحابِهِ و أهلِ بَيتِهِ فَقُطِّعَت، وسُرِّحَ بِها مَعَ شِمرِ بنِ ذِي الجَوشَنِ لَعَنَهُ اللّهُ وقَيسِ بنِ الأَشعَثِ وعَمرِو بنِ الحَجّاجِ، فَأَقبَلوا بِها حَتّى قَدِمُوا الكوفَةَ.
و أقامَ ابنُ سَعدٍ بَقِيَّةَ يَومِهِ وَاليَومَ الثّانِيَ إلى زَوالِ الشَّمسِ، ثُمَّ رَحَلَ بِمَن تَخَلَّفَ مِن عِيالِ الحُسَينِ عليه السلام، وحَمَلَ نِساءَهُ عَلى أحلاس أقتابِ الجِمالِ بِغَيرِ وِطاءِ ولا غِطاءٍ، مُكَشَّفاتِ الوُجوهِ بَينَ الأَعداءِ، وهُنَّ وَدائِعُ خَيرِ الأَنبِياءِ، وساقوهُنَّ كَما يُساقُ سَبيُ التُّركِ وَالرّومِ في أسرِ المَصائِبِ وَالهُمومِ، وللّهِ دَرُّ القائِلِ:
يُصَلّى عَلَى المَبعوثِ مِن آلِ هاشِمٍ
ويُغزى بَنوهُ إنَّ ذا لَعَجيب
🔶🔶🔶عمر بن سعد كه خدا، لعتنش كند، سرِ حسين عليه السلام را كه بر او درود و سلام باد در همان روز عاشورا، همراه خولى بن يزيد اصبَحى و حُمَيد بن مسلم ازْدى به سوى عبيد اللّه بن زياد، روانه كرد. او فرمان داد تا سرِ بقيّه ياران و خاندان حسين عليه السلام را از تن، جدا كنند و آنها به وسيله شمر بن ذى الجوشن كه خدا، لعنتش كند و قيس بن اشعث و عمرو بن حَجّاج، روانه شدند. آنان، سرها را آوردند تا به كوفه رسيدند.
ابن سعد، بقيّه روز عاشورا و تا ظهر روز بعد را توقّف كرد و سپس با بازماندگان خانواده حسين عليه السلام حركت نمود و همسران امام عليه السلام را بر پارچهاى روى تخته و بر كوهانِ شتران بىجهاز و بىپوشش نشاند و با سرِ برهنه ميان دشمنان حركت داد، در حالى كه آنان، امانت بهترينِ پيامبران بودند، و آنان را به سانِ اسيران ترك و روم، در بند غم و مصيبت راندند و چه خوبْ گفته است:
بر پيامبرِ برانگيخته از ميان بنى هاشم، درود مىفرستند
و با پسر او می جنگند. چه شگفت است اين!
📚لهوف سید بن طاووس ص۱۸۹
@marsieha
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
🌴مواجهه اهل حرم هنگام عبور از گودال قتلگاه🌴
🔷🔷🔷أذَّنَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ بِالنّاسِ فِي الرَّحيلِ إلَى الكوفَةِ، وحَمَلَ بَناتِ الحُسَينِ عليه السلام و أخَواتِهِ وعَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام وذَرارِيَّهُم، فَلَمّا مَرّوا بِجُثَّةِ الحُسَينِ عليه السلام وجُثَثِ أصحابِهِ، صاحَتِ النِّساءُ ولَطَمنَ وُجوهَهُنَّ، وصاحَت زَينَبُ عليها السلام: يا مُحَمّداه، صَلّى عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ،
هذا حُسَينٌ بِالعَراءِ،
مُزَمَّلٌ بِالدِّماءِ،
مُعَفَّرٌ بِالتُّرابِ،
مُقَطَّعُ الأَعضاءِ،
يا مُحَمَّداه! بَناتُكَ فِي العَسكَرِ سَبايا، وذُرِّيَّتُكَ قَتلى تَسفي عَلَيهِمُ الصَّبا، هذَا ابنُكَ مَحزُوزُ الرَّأسِ مِنَ القَفا،
لا هُوَ غائِبٌ فَيُرجى ولا جَريحٌ فَيُداوى.
وما زالَت تَقولُ هذَا القَولَ، حَتّى أبكَت وَاللّهِ كُلَّ صَديقٍ وعَدُوٍّ، وحَتّى رَأَينا دُموعَ الخَيلِ تَنحَدِرُ عَلى حَوافِرِهاوعَدُوٍّ.
🔶🔶🔶 به نقل از حُمَيد بن مسلم: عمر بن سعد به لشكر، اعلان حركت به كوفه داد و دختران و خواهران حسين عليه السلام و زين العابدين عليه السلام و فرزندان آنان را با خود برد. هنگامى كه آنان به پيكر حسين عليه السلام و پيكرهاى ياران او رسيدند، زنان صيحه زدند و صورت هايشان را خراشيدند و زينب عليها السلام فرياد كشيد: «وا محمّدا! فرمانرواى آسمان، بر تو درود فرستد! اين، حسين است كه در صحرا افتاده و در خونْ تپيده و خاكآلود و دست و پا بُريده است. وا محمّدا! دخترانت ميان لشكر، اسير گشتهاند و فرزندانت كشته شدهاند و باد صبا بر آنها مىوزد. اين، پسر توست، با سرِ بريده از قَفا! نه گمشدهاى است كه به بازگشتش اميد باشد، و نه زخمى است كه مداوايش كنند».
زينب عليها السلام، پيوسته اين سخن را مىگفت تا اين كه به خدا سوگند، هر دوست و دشمنى را گرياند و حتّى اشك سپاهيان را ديديم كه بر سُم اسبانشان فرو مىريزد.
📚مقتل الحسين للخوارزمي ج ۲ ص۳۹
@marsieha
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
🌴🌴 کلام بی بی زینب هنگام عبور از گودال قتلگاه 🌴🌴
🔷🔷🔷في ذِكرِ مَقتَلِ الإِمامِ عليه السلام و أهلِ بَيتِهِ: أخرَجُوا النِّساءَ مِنَ الخَيمَةِ و أشعَلوا فيهَا النّارَ، فَخَرَجنَ حَواسِرَ مُسَلَّباتٍ حافِياتٍ باكِياتٍ، يَمشينَ سَبايا في أسرِ الذِّلَّةِ، وقُلنَ: بِحَقِّ اللّهِ إلّا ما مَرَرتُم بِنا عَلى مَصرَعِ الحُسَينِ. فَلَمّا نَظَرَتِ النِّسوَةُ إلَى القَتلى صِحنَ وضَرَبنَ وُجوهَهُنَّ.
قالَ [الرّاوي]: فَوَاللّهِ لا أنسى زَينَبَ ابنَةَ عَلِيٍّ وهِيَ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام، وتُنادي بِصَوتٍ حَزينٍ وقَلبٍ كَئيبٍ: وا مُحَمَّداه، صَلّى عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ، هذا حُسَينٌ بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ، مُقَطَّعُ الأَعضاءِ، وا ثُكلاه، وبَناتُكَ سَبایا، إلَى اللّهِ المُشتَكى، وإلى مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وإلى عَلِيٍّ المُرتَضى، وإلى فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وإلى حَمزَةَ سَيِّدِ الشُّهَداءِ.
وا مُحَمَّداه، وهذا حُسَينٌ بِالعَراءِ، تَسفي عَلَيهِ ريحُ الصَّبا، قَتيلُ أولادِ البَغايا. وا حُزناه، وا كَرباه عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللّهِ، اليَومَ ماتَ جَدّي رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله. يا أصحابَ مُحَمَّدٍ، هؤُلاءِ ذُرِّيَّةُ المُصطَفى يُساقونَ سَوقَ السَّبايا.
وفي بَعضِ الرِّواياتِ: وا مُحَمَّداه، بَناتُكَ سَبايا، وذُرِّيَّتُكَ مُقَتَّلَةٌ تَسفي عَلَيهِم ريحُ الصَّبا، وهذا حُسَينٌ مَحزوزُ الرَّأسِ مِنَ القَفا، مَسلوبُ العِمامَةِ وَالرِّداءِ.
بِأَبي مَن أضحى عَسكَرُهُ في يَومِ الإِثنَينِ نَهبا،
بِأَبي مَن فُسطاطُهُ مُقَطَّعُ العُرى،
بِأَبي مَن لا غائِبٌ فَيُرتَجى، ولا جَريحٌ فَيُداوى،
بِأَبي مَن نَفسي لَهُ الفِداءُ،
بِأَبي المَهمومُ حَتّى قَضى،
بِأَبي العَطشانُ حَتّى مَضى،
بِأَبي مَن يَقطُرُ شَيبُهُ بِالدِّماءِ، بِأَبي مَن جَدُّهُ رَسولُ إلهِ السَّماءِ،
بِأَبي مَن هُوَ سِبطُ نَبِيِّ الهُدى ....
قالَ الرّاوي: فَأَبكَت وَاللّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وصَديقٍ.
ثُمَّ إنَّ سُكَينَةَ اعتَنَقَت جَسَدَ الحُسَينِ عليه السلام، فَاجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأَعرابِ حَتّى جَرّوها عَنه.
🔶🔶🔶در يادكرد كشته شدن امام حسين عليه السلام و خاندانش: زنان را از خيمه ها بيرون كردند و خيمه ها را به آتش كشيدند. زنان، سرْبرهنه و بى چادر و پابرهنه و گريان، بيرون دويدند و به سانِ اسيران در بند و خوار، راه مىرفتند و مىگفتند: شما را به خدا، ما را بر قتلگاه حسين، عبور دهيد!
و هنگامى كه نگاه زنان به كشتگان افتاد، صيحه كشيدند و بر صورت خود زدند.
راوى مىگويد: به خدا سوگند، زينب، دختر على را فراموش نمىكنم كه بر حسين عليه السلام ناله می زد و با آوايى اندوهناك و دلى غمين می گفت: «وا محمّدا! فرمانرواى آسمان، بر تو درود بفرستد! اين، حسين است كه به صحرا افتاده و در خونْ خفته و دست و پا بُريده است. واى [بر منِ مصيبت زده] كه دخترانت اسيرند! به خدا شِكوه مىبرم و نيز به محمّدِ مصطفى و علىِ مرتضى و فاطمه زهرا و حمزه سيّد الشهدا.
وا محمّدا! اين، حسين است كه در صحرا افتاده و باد صبا بر او مىوزد؛ كُشته شده به دست حرامزادگان! واى از غم و رنج تو، اى ابا عبد اللّه! امروز، جدّم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در گذشت. اى ياران محمّد! اينان، فرزندان محمّدِ مصطفايند كه آنان را به سان اسيران مىرانند».
و در برخى نقلها [آمده است كه گفت]: «وا محمّدا! دخترانت اسير گشته اند،
فرزندانت قطعه قطعه شده اند و باد صبا بر آنان مىوزد.
اين، حسينِ سر بُريده از پشت است، بى عمامه و رَدا .
پدرم فداى آن كه لشكرش روز دوشنبه به تاراج رفت!
پدرم فداى آن كه طنابهاى خيمه اش را گُسستند!
پدرم فداى آن كه نه ناپيداست، تا به پيدا شدنش اميد رود، و نه زخمى است تا مداوايش كنند!
پدرم فداى آن كه جانم به قربان اوست!
پدرم فداى آن كه غمگين بود و به همان حال، جان داد!
پدرم فداى آن كه تشنه کام ماند تا آن كه از دنيا رفت!
پدرم فداى آن كه خون از موى سپيدش مىچكيد!
پدرم فداى كسى كه نيايَش، فرستاده خداى آسمان بود!
پدرم فداى كسى كه نوه پيامبرِ هدايت بود! ...».
به خدا سوگند، [زينب عليها السلام] هر دشمن و دوستى را گرياند.
آن گاه سكينه، پيكر [پدرش] حسين عليه السلام را در آغوش گرفت. گروهى از باديه نشينان، گرد آمدند و او را از حسين، جدا كردند.
📚لهوف سید بن طاووس ص۱۸۰
@marsieha
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
🌴اشعار امام حسین با دخترش سکینه بعد از شهارت🌴
قالَت سُكَينَةُ [بِنتُ الحُسَينِ عليه السلام]: لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام، اعتَنَقتُهُ فَاغمِيَ عَلَيَّ، فَسَمِعتُهُ يَقولُ:
شيعَتي ما إن شَرِبتُم رَيَّ عَذبٍ فَاذكُروني
أو سَمِعتُم بِغَريبٍ أو شَهيدٍ فَاندُبوني
فَقامَت مَرعوبَةً قَد قَرِحَت مَآقيها، وهِيَ تَلطِمُ عَلى خَدَّيها، وإذا بِهاتِفٍ يَقولُ:
بَكَتِ الأَرضُ وَالسَّماءُ عَلَيهِ
بِدُموعٍ غَزيرَةٍ ودِماءِ
تَبكِيانِ المَقتولَ في كَربَلاءَ
بَينَ غَوغاءِ امَّةٍ أدعِياءِ
مُنِعَ الماءَ وهُوَ عَنهُ قَريبٌ
عَينُ ابكي المَمنوعَ شُربَ الماء
🔶🔶🔶سَكينه، دختر حسين عليه السلام، گفت: هنگامى كه حسين عليه السلام كشته شد، به گردن او آويختم و بيهوش شدم و شنيدم كه مىگفت:
«پيروان من! هر گاه از آب گوارا سيراب شديد يا در باره غريب يا شهيدى چيزى شنيديد، بر من ناله كنيد».
سكينه، بيمناك و با صورت و بينىِ زخمى برخاست، در حالى كه گونههايش را مىخراشيد و [شنيد] هاتفى مىگويد:
زمين و آسمان بر او گريستند
با اشكهاى روان و با [سِرشك] خون.
آن دو بر كشته كربلا گريستند
در هياهوى مردمان پُرمدّعا.
آب را در كناره رود، از او دريغ كردند.
اى چشم! بر او گريه كن كه او را از خوردن آب، باز داشتند.
📚المصباح للكفعمي ص ۹۶۷
@marsieha
#امام_حسین
#کوفه
🌴جمع کردن مقنعه و پوشش برای اهل بیت در کوفه🌴
🔷🔷🔷سارَ ابنُ سَعدٍ بِالسَّبيِ ... فَلَمّا قارَبُوا الكوفَةَ اجتَمَعَ أهلُها لِلنَّظَرِ إلَيهِنَّ.
قالَ الرّاوي: فَأَشرَفَتِ امرَأَةٌ مِنَ الكوفِيّاتِ، فَقالَت: مِن أيِّ الاسارى أنتُنَّ؟
فَقُلنَ: نَحنُ اسارى آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله. فَنَزَلَت مِن سَطحِها، فَجَمَعَت مُلاءً وازُرا ومَقانِعَ فَأَعطَتهُنَّ فَتَغَطَّينَ.
🔶🔶🔶ابن سعد، با اسيران، حركت كرد ... و هنگامى كه به كوفه نزديك شدند، اهالى آن جا براى تماشاى آنان، گِرد آمدند. زنى از كوفيان بر بالاى بام آمد و پرسيد: شما از كدام اسيران هستيد؟
گفتند: ما اسيرانِ خاندان محمّديم.
آن زن از بام، پايين آمد و چادر و پيراهن و مقنعه جمع كرد و به آنان داد تا خود را بپوشانند.
📚 بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۱۰۸
@marsieha
#امام_حسین
#عصر_عاشورا
#گودی_قتلگاه
🐎اسب دواندن ده نفر بر پیکر مطهر امام 🐎
عمر سعد در (عصر عاشورا ) ميان لشكرش اعلام كرد:
🔷من ينتدب للحسين فيؤطّئ الخيل ظهره و صدره؟
🔶 كيست كه در باره حسين داوطلب شود و بر پيكرش بتازد و پشت و سينه اش را پايمال سم ستوران كند؟
ده نفر از دشمنان داوطلب براى اين كار شدند، اينها عبارت بودند از: ۷
1- اسحاق بن حوبه كه پيراهن حسين عليه السّلام را ربود 2- اخنس بن مرثد 3- حكيم بن طفيل سبيعى 4- عمر بن صبيح صيداوى 5- رجاء بن منقذ عبدى 6- سالم بن خيثمه جعفى 7- صالح بن وهب جعفى 8- واحظ بن غانم 9- هانى بن ثبيت حضرمى 10- اسيد بن مالك (لعنهم اللَّه) ...
اينها سوار بر اسب، با تاختن بر بدن حسين عليه السّلام، آن چنان كردند كه استخوانهاى پشت و سينه آن حضرت شكسته شد.
راوی مىگويد: اين ده نفر نزد ابن زياد آمدند.ابن زياد گفت: شما كيستيد؟
اسيد بن مالك يكى از آنها گفت:
🔷نحن رَضضنا الصَّدر بعد الظَّهر
بكلّ يعبوب شديد الاسر
🔶«ما كسانى هستيم كه استخوانهاى سينه حسين را بعد از كوبيدن استخوانهاى پشتش، پايمال سم اسبهاى چالاك كرديم و كوبيديم.»
🔷حتّى طحّنا حناجر صدره
🔶تا اينكه استخوانهاى سينه اش را همچون آسيا، نرم كرديم.
به دستور ابن زياد جايزه اندكى به آنها دادند.
ابو عمرو زاهد می گويد: «آن ده نفر را مورد توجّه و تحقيق قرار داديم، دريافتيم كه همه آنها زنا زاده بودند.» مختار در عصر حكومت خود، آنها را دستگير كرد، دستها و پاهايشان را در زمين به ميخها بست، و مأمورانش سوار بر اسبها شده بر پشت آنها تاختند تا به هلاكت رسيدند.
📚لهوف سید بن طاووس ص۱۵۹
@marsieha
#امام_حسین
#شام
🌴سه امتحان بزرگ برای اهل بیت 🌴
🔷🔷🔷عن بشير بن حذلم عن عليّ بن الحسين زين العابدين عليه السلام: إنَّ اللّهَ تَعالى ولَهُ الحَمدُ ابتَلانا بِمَصائِبَ جَليلَةٍ، وثُلمَةٍ فِي الإِسلامِ عَظيمَةٍ، قُتِلَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام وعِترَتُهُ، وسُبِيَ نِساؤُهُ وصِبيَتُهُ، وداروا بِرَأسِهِ فِي البُلدانِ مِن فَوقِ عامِلِ السِّنانِ، وهذِهِ الرَّزِيَّةُ الَّتي لا مِثلَها رَزِيَّة.
🔶🔶🔶به نقل از بشير بن حَذلَم، از امام زين العابدين عليه السلام:
خداوند متعال كه ستايش، ويژه اوست، ما را به مصيبتهايى بزرگ و شكافى سترگ در اسلام، مبتلا نمود:
ابا عبد اللّه عليه السلام و خاندانش كشته شدند،
زنان و فرزندانش اسير گشتند
و سرش را در شهرها بر فراز نيزه ها چرخاندند و اين، مصيبتى است كه مانند ندارد.
📚لهوف سید بن طاووس ص ۲۲۹
@marsieha
#امام_حسین
#عصر_عاشورا
#گودی_قتلگاه
🌴🌴بر همان بدنی که شبانه برای ایتام طعام می برد با اسب تاختند🌴🌴
🔷🔷🔷قالَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ : مَن يوطِئُ الخَيلَ صَدرَهُ؟ فَأَوطَؤُوا الخَيلَ ظَهرَهُ وصَدرَهُ، ووَجَدوا في ظَهرِهِ آثارا سودا، فَسَأَلوا عَنها، فَقيلَ: كانَ يَنقُلُ الطَّعامَ عَلى ظَهرِهِ فِي اللَّيلِ إلى مَساكِنِ أهلِ المَدينَة
🔶🔶🔶عمر بن سعد گفت: چه كسى اسب بر سينه حسين می دوانَد؟
آنان بر پشت و سينه ايشان، اسب دواندند و در پشت ايشان، لكّه هاى كبودى يافتند. چون در اين باره پرسيدند، گفته شد: او بر پشت خود، شبانه، طعام به درِ خانه بينوايان مدينه می برد.
📚تذكرة الخواصّ ،ص ۲۵۴
@marsieha
#امام_حسین
🌴🌴سر مطهر امام حسین در نجف دفن شد🌴🌴
🔷🔷🔷عن عبد اللّه بن طلحة النهدي: دَخَلتُ عَلى أبي عَبدِ اللّهِ الصّادِقِ عليه السلام فَذَكَرَ حَديثا، فَحَدَّثناهُ قالَ: فَمَضَينا مَعَهُ يَعني أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام حَتَّى انتَهَينا إلَى الغَرِيِّ، قالَ: فَأَتى مَوضِعا، فَصَلّى.
ثُمَّ قالَ لِإِسماعيلَ: قُم فَصَلِّ عِندَ رَأسِ أبيكَ الحُسَينِ عليه السلام، قُلتُ: ألَيسَ قَد ذُهِبَ بِرَأسِهِ إلَى الشّامِ؟ قالَ: بَلى، ولكِن فُلانٌ مَولانا سَرَقَهُ، فَجاءَ بِهِ، فَدَفَنَهُ هاهُنا
🔶🔶🔶به نقل از عبد اللّه بن طلحه نَهْدى: بر امام صادق عليه السلام در آمدم. امام عليه السلام سخنى گفت و ما نيز با او سخن گفتيم و با ايشان رفتيم تا به نجف رسيديم. امام عليه السلام به جايى رفت و نماز خواند و سپس به اسماعيل [فرزندش] فرمود: «برخيز و نزد سر پدرت حسين عليه السلام نماز بخوان».
من گفتم: مگر سر حسين عليه السلام را به شام نبردند؟
فرمود: «چرا؛ امّا فلان وابسته ما آن را ربود و آورد و اين جا به خاك سپرد».
📚تهذيب الأحكام: ج۶ ص ۳۵ حدیث ۷۲
@marsieha
#امام_حسین
#دفن_امام ۲
🔷🔷عن حُميد بن مسلم: دَفَنَ الحُسَينَ عليه السلام و أصحابَهُ أهلُ الغاضِرِيَّةِ بَني أسَدٍ بَعدَما قُتِلوا بِيَومٍ.
🔶🔶به نقل از حميد بن مسلم: ساكنان غاضريّه از قبيله بنى اسد، حسين عليه السلام و يارانش را يك روز پس از شهادتشان به خاك سپردند.
📚تاريخ الطبري: ج ۵ ص ۴۵۵
@marsieha
#امام_حسین
#دفن_امام ۳
🔷🔷لَمَّا انفَصَلَ ابنُ سَعدٍ عَن كَربَلاءَ خَرَجَ قَومٌ مِن بَني أسَدٍ فَصَلّوا عَلى تِلكَ الجُثَثِ الطَّواهِرِ، المُرَمَّلَةِ بِالدِّماءِ، ودَفَنوها عَلى ما هِيَ الآنَ عَلَيه.
🔶🔶 هنگامى كه ابن سعد از كربلا فاصله گرفت، گروهى از بنى اسد بيرون آمدند و بر آن پيكرهاى پاك خون آلود، نماز خواندند و آنها را در همين جايى كه اكنون هستند، به خاك سپردند.
📚لهوف سید بن طاووس ص۱۹۰
@marsieha
#امام_حسین
#دفن_امام ۴
🌴🌴 امام سجاد برای دفن شهدای کربلا می آید 🌴🌴
بنى اسد، هنگامى كه براى دفن امام عليه السلام و يارانش آمدند، عربى باديه نشين را ديدند و او آنها را براى دفن شهدا راهنمايى كرد، تا اين كه به بدن سيّد الشهدا رسيد. در آن هنگام، به شدّت گريست و نگذاشت آنها، پيكر امام حسين عليه السلام را دفن كنند و فرمود:
🔹مَعى مَن يُعينُنى.
🔸با من كسى هست كه يارىام كند.
آن گاه دستانش را زير كمر شريف امام حسين عليه السلام قرار داد و فرمود:
🔹بِسمِ اللّهِ و بِاللّهِ و فى سَبيلِ اللّهِ و عَلى مِلّةِ رَسولِ اللّهِ. هذا ما وَعَدَنا اللّهُ تعالى ورَسُولُهُ و صَدَقَ اللّهُ و رَسُولُهُ. ما شاءَ اللّهُ. لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا باللّهِ العَلىِّ العَظيمِ.
🔸به نام خدا و به خدا و در راه خدا و به آيين پيامبر خدا. اين، همان چيزى است كه خداوندِ والا و پيامبرش به ما وعده داده بودند و خداوند و پيامبرش راست گفته اند. هر چه خدا بخواهد! هيچ نيرو و توانى جز از جانب خداى والا نيست.
آن گاه جنازه را به تنهايى، داخل قبر گذاشت و هيچ يك از آنها با وى همكارى نكردند. سپس صورتش را به گلوى شريف امام عليه السلام گذاشت و در حالى كه مىگريست، مىفرمود:
🔹طُوبى لِأرضٍ تَضَمَّنت جَسَدَكَ الشَّريفَ، أمَّا الدُّنيا فَبَعدَكَ مُظلِمَةٌ و الآخِرَةُ فَبِنُورِكَ مُشرِقَةٌ. أمّا الحُزنُ سَرمَدٌ و اللَّيلُ فَمُسَهَّدٌ حَتّى يَختارَ اللّهُ لى دارَكَ الَّتى أنتَ مُقيمٌ بِها، فَعَليكَ مِنّى السَّلامُ يا بنَ رَسولِ اللّهِ و رَحمَةُ اللّهِ و بَرَكاتُهُ.
🔸خوشا زمينى كه جسد شريف تو را در خود خواهد داشت! دنيا پس از تو، تاريك و آخرت با نور تو روشن است. اندوهم هميشگى است و شبهايم به بيدارى خواهد گذشت تا خداوند، خانهاى را كه تو در آن مقيم شدهاى، نصيبم كند. از من بر تو سلام اى پسر پيامبر خدا و رحمت و بركاتش بر تو باد!
آن گاه بر قبر، خشت چيد و خاك ريخت و سپس دستش را روى قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت:
🔹هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلىّ بنِ أبى طالِبٍالَّذى قَتَلُوهُ عَطشانا غَريبا.
🔸اين، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را غريبانه و تشنه كشتند.
پس از آن، با راهنمايى او، عبّاس عليه السلام را دفن كردند. در پايان، بنى اسد، به مرد عرب گفتند: اى برادر عرب! به حقّ اين جنازهاى كه به تنهايى به خاك سپردى و كسى از ما را شريك خود نساختى، بگو تو كه هستى.
وى گريه شديدى كرد و فرمود:
🔹أنا إمامُكم عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ.
🔸من، امام شما على بن الحسين هستم.
آنان به ايشان گفتند: تو على بن الحسين هستى؟
فرمود: «آرى» و سپس از ديدگانشان ناپديد شد.
📚الدمعة الساكبة ج ۵ ص ۱۱.
@marsieha