eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 ای کسانیکه مخالف انقلاب اسلامی هستید و سعی دارید مسیر حزب الله را سد کنید شما در اشتباهید شما چه کسی و چه چیزی را به اسلام و روحانیت مبارز ترجیح می دهید . بترسید که عاقبت ترسناکی در انتظار شماست . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺💐🌼
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 سرماۍ شدیدۍ خورده بود احساس میڪردم به زور روۍ پاهایش ایستاده است. من مسئول تدارڪات لشڪر بودم با خودم گفتم خوبه یه سوپ براۍ حاجۍ درست ڪنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین ڪار را هم ڪردم. با چیزهایۍ که توۍ آشپزخانه داشتیم یڪ سوپ ساده و مختصر درست ڪردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلۍ ناراحت شده است. گفت : چرا براۍ من سوپ درست کردۍ گفتم : حاجی آخه شما مریضی ، ناسلامی ، فرمانده لشڪرم هستی ، شما ڪه سرحال باشی یعنی لشڪر سرحاله! گفت : این حرفا چیه میزنی فاضل؟ من سوالم اینه که چرا بین من و بقیه نیروهام فرق گذاشتی ؟ توی این لشڪر، هر ڪسی که مریض بشه تو براش درست میکنی؟ گفتم : خب نه حاجی! گفت : پس این سوپ رو بردار ببر ، من همون غذایی رو می خورم ڪه بقیه نیروها خوردن . 🌹 🥀🕊
🌴🌹🍀🥀🍀🌹🌴 وقتی نبود، وقتی منطقه بود و مدتها می‌شد که من و بچّه‌ها نمی‌دیدمش، دلم می‌گرفت. توی زنها و مردها را می‌دیدم که دست در دست هم راه می‌روند، غصّه‌ام می‌شد. زن، شوهر می‌خواهد بالای سرش باشد. می‌گفتم: «تو اصلاً می‌خواستی این کاره بشوی چرا آمدی مرا گرفتی؟» می‌گفت: «پس ما باید بی‌زن می‌ماندیم؟» می‌گفتم: «اگر سر تو نخواهم نق بزنم پس باید سر چه کسی بزنم؟» می‌گفت: «اشکال ندارد ولی کاری نکن زحمتهایت را کم کنی، اصلاً پشت پرده‌ی همه‌ی این کارهای من، بودن توست که قدم‌هایم را محکم‌تر می‌کند.» نمی‌گذاشت اخمم باقی بماند. کاری می‌کرد که و آن وقت همه‌ی مشکلاتم تمام می‌شد. راوی : 🌹🥀🌴
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 تو اى بهار جاوید! اى بى نشان‏ها! اى نور! اى سر به مهر! اى ! تو آن روز خروشیدى و امروز... باور نمی کنم که با آن همه در خاک خفته‏ اى! اى که حضور تو در آسمان‏ها جاری ‏تر از ! هنوز تپش امواج پرخروش لرزه بر اندام دشمنان می افکند . ما در ساحلت به و تو چه آرام در پهنه بیکرانت را به نظاره نشسته‏ اى . چه زیباست عکس خالیت بر دیوار ‏مان . هنوز در صفحه صفحه تاریخ ، تفسیر جاودانگى ات را می نویسند و چه زیباست شعر . هنوز کوچه‏ ها در انتظار گام‏هاى سبز تواند . آسمان شهر در التماس چشم‏هاى توست . اى نور! چگونه در عمق تابش‏ت را به بخشیدى. اى تفسیر و اى شوریدگى! نزدیک است پرنده در کنج تنهایى جان سپارد . گوش کن! ثانیه ‏ها به امید تو در تپش‏ند. دل من تفسیر انتظارت را تا انتهاى جاده ‏هاى بى کسى از بر کرده است تا شاید آغاز کنى روزى را مثل آغاز . باز هم می گویم که دلم توست. شادی روح و 🌴 🥀🌹
🌹🌹🕊🥀🕊🌹🌹 را... را.... مملو از آرزوهای خودت و آرزوهای و آرزوهای و کوچکت را، در دست بگذاری و کنی تا.... باشی برای ما نشینان عادات سخیف داغ بی و بی و بی و بی را بر دل تاریخ می گذاری... تا ما را از این منجلاب بیرون بکشی... شادی روح و 🌹 🌹🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 دوست ‌واقعی ‌خداست ... نگاهشان به ماست بعد از چه کرده ایم دیروز تیپ و لشکر می زدیم امروز مانده ایم چه بزنیم دیروز روز شدن بود امروز روز شوم 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✨ برای مردم زندگی نکن تباه می شوی غمگین ترین آدم ها کسانی هستند که برداشت دیگران برايشان زیادی مهم است
❣ صبحی گره‌ از زمانه‌ وا خواهد شد راز شـب تـار بـر مـلا خـواهـد شـد در راه، عـزیـزی‌ ست که با آمدنش هر قطب‌ نما، قبله‌ نما خواهد شـد ♥️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج♥️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
⚪ ۲۵ذی‌الحجه، روز نزول سوره انسان در شأن اهل بیت(ع) و روز تکریم خانواده روز وتکریم ،،، باز نشستگان را گرامی میداریم....
‹🕊☘› • • (خاطرات جبهه) گفت: راستی جبهه چطور بود؟ گفتم : تا منظورت چه باشد .🙃 گفت: مثل حالا رقابت بود؟🤔 گفتم : آری. گفت : در چی؟ 😳 گفتم :در خواندن نماز شب.😊 گفت: حسادت بود؟ گفتم: آری. گفت: در چی؟ 😮 گفتم: در توفیق شهادت.😇 گفت: جرزنی بود؟ 😳 گفتم: آری. گفت: برا چی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات .😭 گفت: بخور بخور بود؟😏 گفتم: آری .☺ گفت: چی میخوردید؟ 😏 گفتم: تیر و ترکش 🔫 گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آری . گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .👞 گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آری . گفت: چه پستی؟؟ 🤔 گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .💂 گفت: آوازم می خوندید؟ 🎙 گفتم: آری . گفت: چه آوازی؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل . گفت: استخر هم می رفتید؟ 💧 گفتم: آری ... گفت: کجا؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊 گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری . گفت: کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ 🙄 گفتم: آری گفت: کی براتون برمی داشت؟😏 گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .😞 گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😏😏 گفتم: آری خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😔 سکوت کرد و چیزی نگفت...🖐️ • • ‹ ッ!. ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضورفرماندهان حشدالشعبی برسرمزار شهید حاج قاسم سلیمانی شادی روح همه شهدا صلوات
ما عشق شهادتیم و این باور ماست سربند حسین ابن علی بر سر ماست یک جمله ی ما امید دشمن را برد "سید علی خامنه ای رهبر ماست"
°•♡ بايد غزل نوشت زغوغاے سرگذشت از عمر عاشقے كه همہ بےخبر گذشـت اين حرفهاے من كہ بہ دردے نميخورد بايد براے سربازیت از جان و سر گذشـت ؏شق❤️🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج احمد چیانی سرهنگ بازنشسته سپاه مدت خدمت در بیت امام خمینی ره از. 1367/3/1. .تا تاریخ. 1367/12/30
راه شهدا..عمل شهدا مادرشهیددهقان: محمدرضا بہ دوچیز خیلےحساس بود موهاش و موتورش😄 قبل ازرفتن بہ سوریہ هم موهاشو تراشید هم موتورشو بہ دوستش بخشید بدون هیچ وابستگے رفت😔 بچه‌هایِ‌آسمان
36.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج احمد چیانی سرهنگ بازنشسته سپاه مدت خدمت در بیت امام خمینی ره از. 1367/3/1. .تا تاریخ. 1367/12/30
🌸🌿 عشق آݩ بُغضِ عجیبیسٺ ڪه از دوریِ یار نیمہ شب بینِ گلو مانده و جاݩ مۍگیرد ❤️
┏━━━•❅•°•❈❈•°•❅•━━━┓ ❂بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ -در حالی که هر کدام گناه خود را به گردن دیگری می‌اندازد (از وضع آنها تعجّب می‌کنی)! ضعیفان به زورگویان می‌گویند: اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم  ┗━━━•❅•°•❈❈•°•❅•━━━┛
خاطره ای از شهید سید مجتبی هاشمی ذکر روی لب آقا «فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین» بود. می گفت اگر این ذکر را بگویید خدا شما را حفاظت می کند و چیزی تان نمی شود. چند باری که با او به خط رفتم.خودم دیدم که تیرها می آمد؛ ولی به او نمی خورد. امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به خود پیچیدنـد ... در سرما و گرما ؛ زیر بارش تیر و تفنگ دشمن تا مـا راحت بخـوابیم ... قدردان خون مطهر شهدا باشیم... ان شاء الله شرمنده شهدا نشیم امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حالا رسید بعد هزاران هزار روز یک مشت استخوان که نشان از بدن نداشت مادر که گفت: شکل تو دارد پدر، ولی وقتی که دیدمش، پدر شکل من نداشت! قدردان خون مطهر شهدا باشیم... امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم رب الشهدا و الصدیقین شهید محمد فلاح نام پدر : عزیز الله سن : 18 تاریخ تولد : 1349/1/1 تحصیلات : دبیرستان مسئولیت در جبهه : بسیجی تاهل : مجرد تاریخ شهادت : 1367/5/3 محل شهادت : خرمشهر مزار : امام زاده محمد زندگی نامه شهيد محمد فلاح درتاريخ 1/1/1349 درخانوادهاي مذهبي در استان تهران ، شهرستان کرج ديده به جهان گشود. بعد از دوران کودکي وارد مدرسه شدند دوران ابتدائي را در مدرسه ( عارف) چهارصد دستگاه ، کوچه پنجم سپري نمود و دوران راهنمائي را در مدرسه مجيد عالم‌بخش در چهارصد دستگاه گذراند. از لحاظ درسي ايشان ضعيف بودند به دليل کار در شرکت آلومينيوم‌ سازی نميتوانستند به تکاليف درسي رسيدگي کنند. ايشان به بازي فوتبال بسيار علاقه داشتند اما به دليل مشغله کاري کمتر ورزش ميکردند. در نمازهاي جماعت شرکت ميکردند و در کمک کردن به ديگران هميشه پيش‌قدم بودند. ازلحاظ اخلاقي از دوران کودکي بچه ارام و مودب و دل‌سوزي بودند سرانجام در سال 1364 با موافقت پدر و مادر وارد خدمت سربازي شدند. ايشان کلاً 4بار از طرف سپاه اعزام شدند که در عمليات‌هاي مختلفي چون کربلاي5 و کربلاي6 و8 و..به عنوان ارپي جي زن در خدمت اسلام نبرد ميکردند تا اين‌که درسال 3/5/67 در عمليات الغدير در شمال جاده خرم‌شهر هنگام شليک آرپي جي و منهدم کردن تانک با اصابت 3 گلوله به قلب و سينه به درجه رفيع شهادت نائل امدند. امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید مدافع حرم عباس محمد حایک سن : ۱۸ سال شانزدهمین بهار از عمرش به میادین جهاد علیه تروریست‌های تکفیری – صهیونیستی ملحق شد. نوجوانی شاداب و سرزنده که خود را سرباز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌دانست. هنوز دانش آموز بود که راه جهاد را برگزید. حرارت و عشقش به اهل بیت و ام المصائب حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) او را در راهی قرار داد که پایانی شیرین را برای بهار کوتاه زندگی‌اش رقم زد . این شهید قهرمان و مجاهد حزب الله لبنان نام جهادی زیبای «فضل العباس» را برای خود برگزیده بود، در سال 1394 – 2015  در شب پر فضیلت قدر به شهادت رسید و و با لباس پر افتخار سربازی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مادرش زهرا (سلام الله علیها) ملاقات کرد. اللهم عجل لولیک الفرج اللهم الحفظ قائدنا الامام الخامنه ای برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از شهید صدرزاده پرسیدند چرا به سوریه می روی؟! جواب داد ؛ برای چه 1400 سال است که داریم روضه میگیریم؟ برای این که به ائمه و شیعیان توهین نشود! برای اینکه اصالت اسلام باید حفظ شود کاری که امام حسین (علیه السلام) در کربلا کرد زنده نگه داشتن دین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و با اسلامی که معاویه علم کرده بود جنگید! من که هیچ ! زنم و بچم و همه ی هفت جد و آبادم فدای یه کاشی حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) . امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وصیت شهید مدافع حرم سجاد طاهر نیا از خط ولایت جدا نشوید و چادر، این هدیه حضرت زهرا(سلام الله علیها) را که امانتی دست شما هست را پاسداری کنید. اللهم عجل لولیک الفرج اللهم الحفظ قائدنا الامام الخامنه ای برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم