eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 👈 بیانات مهم امام خامنه‌ای ▫️جهاد تبیین در هیئت‌ها، برای احیای مکتب اهل‌بیت(ع) 👈 مفهوم اَحیوا اَمرَنا 🏴 🌐شبکه رسانه ای مجمع هماهنگی نیروهای جبهه انقلاب استان قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『🖤|』 مرگ در راه تو گویم بی بدل بر مذاقم که احلی من عسل امام آفرین بر تو ایا ای نوجوان می‌شوی فردا تو کشته بی گمان در میان خون و خاک کربلا پیش بابایت روی اندر جنان ↻🥀🥀
/بســــم الله النور/ اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید که غم شما از غم ام المصائب خانوم زینب کبری سلام الله علیها کوچکتر است، روضه اباعبدالله و خانوم زینب‌کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام می‌گیرد. شهید محمدرضا دهقان امیری 🗓|پنجشنبه ۵/١٣ 📿|ذکر روز‌ :«لا اِلَهَ الاَّ اَللهُ اَلمَلِکُ اَلحَقُ اَلمُبین» <🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『📽| کربلا نرفتن سخت است ....😔 کربلا رفتن سخت تر..... 💔 تانرفته ای شوق رفتن داری ...‌ تا رفتی شوق مردن.‌‌‌‌‌..💔 🌸
🌱سبزی و با هجوم خزان گم نمی شوی نوری که در عبور زمان گم نمی شوی... 🌱پنداشتند مرگ تو پایان نام توست اما بدان ز باورمان گم نمی شوی... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃 🚩 🤲🌷 منجی دلها
اگر انسانها را وزن میکنی مواظب باش تنها بر اساس مدرکشان وزن نکنی بعضیها با مدرک ، خالی از درکند و برخی بی مدرک سرشارند از درک و شعور... 🎀 🎀
🖤 حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره): ♥️ محبت و عزاداری برای امام حسین(ع) انســـــــان را زود به مقصد می رساند. 💕🧡💕🧡
بعضی دوستی ها مثل قصه ی حضرت نوحه، از ترس طوفان با تو هستند...! بعضی دوستیها مثل قصه ی حضرت ابراهیمه، باید همه چیزتو قربانی کنی...! بعضی دوستیها مثل قصه ی حضرت موسی ست، یه کم که دور میشی ، یه گوساله جاتو میگیره...! اما بعضی دوستیها هم همون جوری هستند که در معنی هستند؛ کاش یاد بگیریم که فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست...! دوست داشتن امری لحظه ای ست، و داشتن دوست، استمرار لحظه های دوست داشتن... 💕🖤💕🖤
🌷مراسم وداع با طلبه شهید تازه تفحص شده مدافع حرم حجت‌الاسلام محمد امین کریمیان در قم برگزار می‌شود. ◼️وداع و تکریم شهید مدافع حرم طلبه شهید حجت الاسلام محمد امین کریمیان که در روزهای اخیر در کشور سوریه تفحص شد امروز پنجشنبه ۱۳ مردادماه در هیئت‌های ثارالله مدرسه فیضیه، هیئت رزمندگان اسلام در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) و هیئت فاطمیون در مسجد مقدس جمکران، برگزار می‌شود. 🔻روز جمعه عزاداران حسینی در زیارت عاشورا در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، مراسم دعای ندبه در مسجد مقدس جمکران و برنامه شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) با پیکر پاک این طلبه شهید مدافع حرم وداع خواهند کرد. ————————————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | وصیت تکان دهنده تازه شده ♨️ نخبه‌ای که از بورسیه آلمان به سوریه رسید!! ___________________ 🔹 شادی روح شهدا صلوات🖤🖤🖤🖤
🤔قرآن می‌گوید: انسان گاهی خودش را فراموش می‌کند و خودش را می‌بازد ⚠️💸و به تعبیر خود قرآن، بازنده بزرگ آن نیست که همه پولش را باخته است ☝️🙅‍♂و حتی آن کسی نیست که آزادی خود را باخته و نوکر دیگری شده و حتی آن کسی نیست که ناموسش را باخته است، 🔍😐بلکه بازنده بزرگ کسی است که خودش را باخته است. 💡👤وقتی انسان خودش را ببازد، همه چیز را باخته و اگر انسان خودش را بیابد، همه چیز را یافته است. 📚 ، انسان کامل، ص302، 303
البلاغه منظور از عقل در روایات و حکمت ۵۴ نهج البلاغه چه عقلی هستش؟؟؟
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemie 2 - 98.11.04 - hosein taheri.mp3
6.51M
🍃برو ای دل من کربلای حسین 🍃شده قاسم سلیمانی فدای حسین 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | روایتی جذاب از سیره سردار سلیمانی برای برگزاری روضه خانگی در ماه محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم تنگ توست یا حسین...💔 👤 زیبای «یه کنج از‌حرم» با صدای کربلایی محمدحسین تقدیم نگاهتان ◾ ویژهٔ
ای حرمله این بچه سر جنگ ندارد شش ماهه‌ بی شیر که شمشیر ندارد تیری که به عباس زدی؟! وای خدایا شش ماهه ی من طاقت این تیر ندارد...
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀 تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۳/۱۷ تاریخ : ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ محل : جزایر جنوب عملیات : بدر در یکی از روزهای سال 1362، زمانی که حضرت آیت الله خامنه‌ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری، واقع در خیابان پاستور خارج می‌شدند، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شدند که از‌‌ همان نزدیکی شنیده می‌شد. صدا از طرف محافظ‌ها بود که چندتای‌شان دور کسی حلقه زده بودند و چیز‌هایی می‌گفتند, صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می‌زد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنه‌ای! من باید شما را ببینم» حضرت‌آقا از پاسداری که نزدیکش بود پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمی‌دانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد جلو» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید آقا خودشان به سمت سر و صدا به راه افتاده‌اند، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: «حاج آقا شما وایستید، من میرم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آن‌ها را نزدیک حضرت‌آقا مستقر کرده و خودش به طرف شلوغی می‌رود. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگردد, و می‌گوید: «حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره, بچه‌ها می‌گن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا, گفته فقط می‌خوام قیافه آقای خامنه‌ای رو ببینم، حالا می‌گه می‌خوام باهاش حرف هم بزنم». حضرت‌آقا می‌فرمایند: «بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست». لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمده و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به حضرت‌آقا می‌رساند, صورت سرخ و سرما زده‌اش خیس اشک بود, در میانه راه حضرت‌آقا دست چپش را دراز کرده و با صدای بلند می‌فرمایند: «سلام بابا جان! خوش آمدی» ... 🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀 شهید بالازاده با صدایی که از بغض و هیجان می‌لرزیده به لهجهٔ غلیظ آذری می‌گوید: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» حضرت آقا دست سرد و خشکه زدهٔ پسرک را در دست گرفته و می‌فرمایند: «سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان می‌دهد. حضرت‌آقا از مکث طولانی پسرک می‌فهمند زبانش قفل شده, سرتیم محافظان می‌گوید: «اینم آقای خامنه‌ای! بگو دیگر حرفت را» ناگهان حضرت‌آقا با زبان آذری سلیسی می‌فرمایند: «شما اسمت چیه پسرم؟» شهید بالازاده که با شنیدن گویش مادری‌اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی می‌گوید: «آقاجان! من مرحمت هستم از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.» حضرت‌آقا دست شهید بالازاده را‌‌ رها کرده و دست روی شانه او گذاشته و می‌فرمایند: ‌«افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟» شهید بالازاده که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود می‌گوید: «انگوت کندی آقا جان!» حضرت‌آقا می‌پرسند: «از چای گرمی؟» شهید بالازاده انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود می‌گوید: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم». حضرت‌آقا می‎فرمایند: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.» شهید بالازاده می‌گوید: «آقا جان! من از ادربیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.» حضرت‌آقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و می‌فرمایند: «بگو پسرم. چه خواهشی؟» شهید بالازاده می‌گوید: آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند! حضرت‌آقا می‌فرمایند:چرا پسرم؟ شهید بالازاده به یک باره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده می‌گوید: «آقا جان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 ساله‌ام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم هر چه التماسش می‌کنم, می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم, اگر رفتن 13 ساله‌ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می‌خوانند؟» و شانه‌های شهید بالازاده آشکارا می‌لرزد. حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشته و می‌فرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»شهید بالازاده هیچ چیز نمی‌گوید، فقط گریه می‌کند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می‌رسد. ... 🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀 حضرت ‌آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش می‌گیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و می‌فرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید» حضرت‌آقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» مرحمت بالازاده با مجوز آقا وارد تیپ عاشورا شد - چه نام بامسمایی- شجاعت و درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان ۱۳ ساله چگونه جمع شده است. بر و بچه‌های تیپ عاشورا چهره مهربان و جدی مرحمت را از یاد نمی‌برند. بیشتر اوقات کنار فرمانده خود شهید مهدی باکری دیده می‌شد. روز ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در جزیره مجنون شهید شد. آقا مهدی باکری هم در همان عملیات به شهادت رسید . 🕊🏴🌹