#حدیث_روز
#امام_محمد_باقر_ع
لا فَضیلَهَ کالجِهادَ کَمُجاهَدَهِ الهَوی
هیچ چیز به اندازه جهاد فضیلت وارزش معنوی ندارد وهیچ جهادی مانند جهاد با هوای نفس نیست.
📚 تحف العقول ، صفحه ۲۹۴
🌹🏴🥀🌴🥀🏴🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد با خدا پيمان مي بندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با امام حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالي نكنم تا هنگامي كه همه احكام اسلام در زير پرچم اسلامي امام زمان (عج) به اجرا درآيد .
🌹 #شهید_والامقام
🌴 #عبدالحسین_پژوهنده
#سلام_به_دوستان_شهداء🌹
#روزتان_شهدایی🌹
🌴 🏴🌹
🌹🏴🥀🌴🥀🏴🌹
#سلام_بر_شهدا
عشق به #شهدا
مثل هوای دم #صبح است
تازهام میکند
کافےست کمی شما را #نفس بکشمـ
کافےست ریهام را
از #دوست داشتنتان پرکنم
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🥀🏴
🌴🌹🕊🏴🕊🌹🌴
#شهید_والامقام
#سید_مرتضی_آوینی
بچه های ما امروز در تظاهرات و هیئت ها و روضه خوانی ها بزرگ می شوند و شیر مادر را مخلوط با #اشک_های_حسینی می مکند و عشق حسین (ع) به جانشان آمیخته می گردد، مادرانی که دامن پاکشان پرورشگاه مومنین مجاهدی است که تاریخ آینده ی کره زمین را با دست های توان مندشان می نویسند و آینده انقلاب و حکومت جهانی عدل در سراسر کره ی زمین استمرار می بخشند. بگذار دشمن خود را بفریبد و در انتظار از پا نشستن ما باشد و از پیوند تاریخی ما با #عاشورا غافل بماند . آینده از آن ماست.
#اللهم_الرزقنا
#شفاعت_الحسین
🌴 🏴🕊
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#عاشقانه_های_شهدا
#خاطرات_شهدا
#پنهان_کاری
پنهان کاریهای او شک بعضیها را برانگیخته بود. جزو #غواصهایی بود که باید به عنوان اولین نیروهای خط شکن وارد خاک دشمن میشد. هر بار که میخواست لباسش را عوض کند میرفت یک #گوشه، دور از چشم همه این کار را انجام میداد. روحیه ی اجتماعی چندانی نداشت. ترجیح میداد بیشتر خودش باشد و خودش.
من هم دیگر داشتم نسبت به او #مشکوک می شدم. بچهها برای عملیات خیلی زحمت کشیده بودند. هر چه #تاکتیک مربوط به #مخفی نگه داشتن اسرار نظامی بود را، پیاده کرده بودند. همه ی امور با رعایت اصل (اختفا و استتار) پیگری میشد، حتی اغلب سنگرها و مواضع ادوات را با شاخههای نخل پوشانده بودیم.
با رعایت همه این اصول حالا در آخرین روزهای منتهی به عملیات، کسی وارد جمع ما شده بود که مهارت بالایی در غواصی داشت، #منزوی بود و حتی موقع تعویض لباس، جمع را ترک میکرد و به نقطهای دور و خلوت میرفت.
بعضی از دوستان، تصمیم گرفته بودند از خودش در اینباره سوال کنند و یا در صورت لزوم او را مورد بازرسی قرار دهند تا نکند خدای ناکرده، #فرستندهای را زیر لباس خود پنهان کرده باشد.
آن فرد هم بی شک آدم ساده و کم هوشی نبود، متوجه نگاههای پرسش گر بچهها شده بود. یک شب موقع دعای توسل، صدای #نالههای آن برادر به قدری بلند بود که #باعث قطع مراسم شد. او از خود بی خود شده بود و حرفهایی را با صدای بلند به خود خطاب میکرد. میگفت:
«ای خدا! من که مثل اینها نیستم. اینها معصومند، ولی تو خودت مرا بهتر می شناسی... من چه خاکی را سرم کنم؟ ای خدا!»
سعی کردم به هر روشی که مقدور است او را ساکت کنم. حالش که رو به راه شد در حالی که #اشک هنوز گوشه ی #چشمش را زینت داده بود، گفت:
«شما مرا نمیشناسید. من آدم بدی هستم. خیلی #گناه کردم، حالا دارد عملیات میشود. من از شما #خجالت میکشم، از #معنویت و پاکی شما شرمنده میشوم...»
گفتم: «برادر تو هر که بودهای دیگر تمام شد. حالا سرباز اسلام هستی. تو بنده ی خدایی. او #توبه همه را میپذیرد...»
#نگاهش را به زمین دوخت. گویا شرم داشت که در چشم ما نگاه کند. گفت:
«بچهها شما همهاش آرزو میکنید #شهید شوید، ولی من نمیتوانم چنین #آرزویی کنم.»
تعجب ما بیشتر شد. پرسیدم:
«برای چه؟ در #شهادت به روی همه باز است. فقط باید از ته دل #آرزو کرد.»
او تعجب ما را که دید، #گوشهی پیراهنش را بالا زد. از آن چه که دیدیم یکه خوردیم. #تصویر یک زن روی تن او #خالکوبی شده بود. مانده بودیم چه بگوییم که خودش گفت:
«من تا همین چند ماه پیش همهش دنبال همین چیزها بودم. من از #خدا فاصله داشتم. حالا از کارهای خود شرمندهام. من #شهادت را خیلی دوست دارم، اما همهش نگران ام که اگر #شهید شوم، مردم با دیدن پیکر من چه بسا همه ی #شهدا را زیر سوال ببرند. بگویند اینها که از ما بدتر بودند...»
#بغضش ترکید و زد زیر #گریه. واقعاً از ته دل میسوخت و #اشک میریخت. دستی به شانهاش گذاشتم و گفتم:
«برادر #مهم این است که نظر #خدا را جلب نماییم همین و بس.»
سرش را بالا گرفت و در چشم تکتک ما خیره شد. آهی کشید و گفت:
«بچهها! شما #دل پاکی دارید، التماستان میکنم از #خدا بخواهید جنازه ای از من باقی نماند. من از #شهدا خجالت میکشم... .»
آن شب گذشت. حرفهای او دل ما را آتش زده بود.حالا ما به حال او #غبطه میخوردیم. #دل با صفایی داشت. یقین پیدا کرده بودیم که او نیز #گلچین خواهد شد. #خدا بهترین سلیقه را دارد.
شب عملیات یکی از نخستین #شهدای ما همان برادر #دل سوخته بود. گلوله ی #خمپاره مستقیم به پیکرش اصابت کرد. او برای #همیشه مهمان #اروند ماند.
راوی:
#محمد_رعیتی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#سید_حمید_میرافضلی
در منطقه هور، با چند نفر از مجاهدان عراقی همکاری می کردیم. فکر زیارت امام حسین (ع) یک لحظه هم سید را آرام نمی گذاشت. با مجاهد عراقی صحبت کرد.
قرار شد او کارهای جعل کارت تردد و بقیه مسائل را حل کند. یک روز آمد سر وقت سید که برویم.
مجاهد عراقی می گفت: از ایستگاه ایست و بازرسی بصره رد شدیم. شب را در منزل خودم بودیم و فردا عزم حرم کردیم.
حرف ها را قبلا زده بودیم که باید احساسات خود را کنترل کنی، نکند استخباراتی ها متوجه شوند و همه لو بروند.
سید تا چشمش به ضریح امام حسین (ع) و حرم بی زائرش افتاد، از خود بی خود شده بود.
هر چه بچه ها ایما و اشاره و قسم دادیم، کارگر نیفتاد. حالا سید بیست دقیقه ای می شد که کنار ضریح مشغول راز و نیاز بود.
بعدها می گفت: تا چشمم به ضریح افتاد اختیارم را از دست دادم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🏴 🕊🌹
أیْن الْقُلُوبُ الّتی وُهِبَتْ لله ...
کجایند #دل های به خدا پیش کش شده؟!
نهج البلاغه / خطبه 144
یادم میاد از عالِمی شنیدم که میگفتن:
شیعهی علی #قطعا غیرت ناموس دارد
و بارِدیگر از عالِمیدیگر شنیدمکه میگفتن:
پشت هر خانمِ بدحجاب یک آقای بی غیرت
ایستاده . . . !
و من هنوز متحیرم که در کشور شیعه نشین
چقدر شیعه واقعی کم شده... !
شادی روح شهید #مصطفی_مازح صلوات
مصطفی مازح، نخستین شهید اجرای حکم تاریخی حضرت امام خمینی علیه سلمان رشدی
مداحی_آنلاین_مجلس_امام_حسین_حجت.mp3
1.08M
💠امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔸 گریه کننده جدَّم از جاى خود برنمى خیزد، مگر اینکه مانند روزى که از مادر متولد شده از گناهان پاک است.
📚کتاب الکسیر العبادات
تلخیِ چای عراقی رو میخوام
حرم لازمم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مصطفای_قلب_ها 🎥
شمشیر بُرّانیم (((:
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
••
من بی تو در این جاده طولانی و چشمت
لبخند تو و لحظه ی پایانی و چشمت ...
هر بار که پا می خورم از دست نگاهم
یک شعر سراسیمه و بارانی وچشمت ...
یک عمر برای تو فقط شعر نوشتم ....
یک بیت پر از غصه ی نادانی وچشمت
هر بار قسم می خورم این دفعه ی آخر
اما چکنم باز تو می مانی و چشمت ....
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری❤️💞
کاریکنایشهید
بعضیوقتهانمیدانم؛
درگردوغبارایندنیاچهکنم..
مراجداکناززمین،
میخواهمدردنیایتوآرامبگیرم💔!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
‼️گلایه تکان دهنده امام موسی کاظم (علیه السلام) از شیعیان:
لَوْ مَيَّزتُ شِيعَتِی لَمْ أَجِدهُمْ إلَّا وَاصِفَةٌ وَ لَوْ اِمْتَحَنتُهُمْ لَما وَجَدتُهُمْ إِلَّا مُرْتَدِّين وَ لَوْ تَمَحَّصْتُهُمْ لَما خَلَصَ مِنَ الْاَلفِ وَاحِدٍ وَ لَوْ غَرْبَلتُهُمْ غَرْبَلَةً لَمْ يَبْقَ مِنهُمْ إلَّا مَا كَانَ لِی، إنَّهُمْ طَالَ مَا اتَّكَوا عَلَى الْأرَائِِک، فَقَالُوا نَحْنُ شِيعَةُ عَلِيٍّ عَلَیْهِ السِّلَام، إنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ عَلَیْهِ السَّلَام مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُه.
‼️اگر شيعيان خود را جدا و مشخص کنم، در میان آنان جز حراف نیابم. اگر آنان را امتحان کنم،همگی مرتد از کار در آیند.اگر آنان را در بوته آزمایش گذارم،از هزار نفر يک نفر خالص پیدا نشود.
♦️اگر آنان را غربال كنم،جز آنچه نزد من است، در غربال نماند. آنان مدت هاست، بر اریکهها لمیدهاند،و میگویند؛ ما شيعه على ع هستيم.
♦️ درصورتی که شيعه على علیه السلام فقط كسى ست،كه اعمال او گفتارش را تصديق كند.
📚الكافی، ج ۸، ص ۲۲۸
#امام_زمان
@Modafeene_Haram
زیادمون کنید به مدد علی
زشته کانال شهدا کم جمعیت باشه🙂👌🏻
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
شهید رسول پورمراد :
امیدوارم حضورم در سوریه مرا به امام زمان(عج) نزدیک کند...
خیلی اهل نصیحت و توصیه نیستم چون خودم بیشتر از همه به آن نیاز دارم، فقط جهت یاد آوری:
۱. نماز که انسان را از فحشا و منکر دور می کند
۲. روزه که سپر آتش است
۳. یادآوری مرگ
۴. جهاد با نفس
۵. ولایت مداری و گوش به فرمان رهبر بودن
۶. دعا برای سلامتی و فرج آقا
۷. طلب شهادت...
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم الحفظ قائدنا الامام الخامنه ای
برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی معظم رهبری صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم