eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.5هزار عکس
17.6هزار ویدیو
348 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃🌼🍃🌼❣ صبح یعنی ... تپشِ قلبِ زمان ، درهوسِ دیدنِ تــو کہ بیایی و زمین، گلشنِ اسرار شود 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى. |✋💔 ❣ ❣ ❣ ❣ ❣✋💚
✨ اگہ‌اراده‌کنےکھ‌ خودتوحفظ‌کنۍ؛ خداهم‌هنگام‌ارتکاب‌گناهان؛ برای‌توایجادمانع‌می‌کند🌱..!
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به قول شما من ساندیس خورم ...😊 ✅حرف های زیبای یک دهه نودی
[🌼] •{بِسْمِ اللّٰهِ الرَحْمٰنِ الرَحيٖمْ}• شهید محمد سخندان : در ایام فاطمیه لباس مشکی می‌پوشید و صبح از خانه بیرون می‌رفت؛ نمی‌دانم کجا می‌رفت. خودش هم چیزی تعریف نمی‌کرد؛ شب می‌آمد، نماز و قرآن و دعایش را میخواند و می‌خوابید. دوستانش تعریف می‌کردند که وقتی روضه حضرت رقیه(س) و حضرت زهرا (س) خوانده می‌شد، محمد خیلی گریه می‌کرد. حتی وقتی در حرم حضرت زینب(س)این روضه خوانده شده، از هوش رفته است. ⸢سه‌شنبه ‌٩/۲۹ 🗓⸥ ⸢ذکر روز‌ :«یا اَرْحَمَ الرّاحِمین»📿⸥ 🌱•
*مسافـــر ڪربــلا...* *🌷شهید علیرضا کریمی* تاریخ تولد: ۲۲ / ۶ / ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱ /۱۳۶۲ محل تولد: اصفهان ، سیچان محل شهادت: فکه *🌷راوی ← از کودکی بیماری داشت🥀کلی دوا و درمون اما فایده نداشت،🥀دکترا گفتن دیگه زنده نمیمونه، نذر حضرت ابوالفضل(ع) شد🌙و به طور معجزه آسایی شفا پیدا کرد💫علیرضا بزرگتر که شد به جبهه جنگ رفت💥 در عملیات محرم🏴 در اثر اصابت گلوله خمپاره💥 سر و دست و پای او مجروح شد🥀اما دوباره به جبهه بازگشت💥مسئولیت دسته دوم از گروهان حضرت ابوالفضل(ع) را به او می‌دهند🏴 در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می‌گوید: ما مسافر کربلائیم تا راه کربلا بازنگردد باز نمیگردیم🕊️در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود: 📄به امید دیدار در کربلا.🌙او در منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغُریب هر دو پایش مورد هدف تیرهای دشمن قرار گرفت🥀در جواب فرمانده اش که می‌خواهد او را به عقب بیاورد می‌گوید،🌙شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند💫علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده🥀و به سختی می‌خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند🗻 ناگهان یکی از تانک های دشمن به سرعت به سمت او رفته و از روی پاهایش رد می‌شود🥀او فقط ۱۶ ساله بود که شهید و مفقودالاثر شد🥀۱۶ سال بعد راه کربلا باز شد🏴 طبق حرفش درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا شدند🏴 پیکرش پیدا شد🌙و شب تاسوعای حسینی🏴 به شهرش بازگشتـــ*🕊️🕋 شهید علیرضا کریمی
‌ هيچ يك از علی نيست كه روز مرتكب زشتى يا گناهى شود، مگر آن كه شب ، اندوهى به او رسد كه آن را فرو ريزد! ‌ 📚 بحارالانوار
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 تا مي توانيد در استقرار يافتن احكام الهي در روي زمين كوشش كنيد و سستي به خود راه ندهيد و كار شكني نكنيد كه اگر خداي نكرده اهمال كاري يا كارشكني کنید و يا عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي نقشه بکشید ، مديون خون شهدا هستيد . 🌹 🌴 🌹 🌹 🕊🌹🌴
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 یعنی تو ... تو یعنی ... و در کنج جا داری .. تا شود هر آنکه دید سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی نائب بر حقش 🌺💐🌼
🥀🌴🌹🌷🌹🌴🥀 در کابینه مکتبی پسرم یك ساعت قبل از آخرین سفرش، به مغازه من تلفن كرد گفت پدر من دارم به جنوب می‌روم ، می‌خواستم خداحافظی كنم .» گفتم : مواظب خودت باش . خندید و گفت : « به من حسودی می‌كنی پدر ؟» پرسیدم : حسودی ؟! از چه بابت؟ گفت : « برای اینكه ممكن است بشوم ! ». راوی : از وزیر مکتبی گرامی باد . شادی روح و 🌹 🌴🥀
🥀🌴🌹🌷🌹🌴🥀 پیشنهاد عراقی ها برای آزادی در برابر آزادی خلبان های عراقی عراقی ها در ابتدای اسارت نمی دانستند چه شخصیتی را به اسارت گرفته اند، پس از این که می فهمند جمهوری اسلامی ایران را اسیر کرده اند، پیشنهاد آزادی او را در قبال آزادی تعدادی از خلبان های عراقی مطرح می کنند. همسر تندگویان در این باره می گوید: در همان روزهای ابتدایی اسارت ، به خانه ما آمد و پس از احوال پرسی و جویا شدن حال بچه ها گفت : عراقی ها حاضرند آقای را در قبال آزادی ۸ تن از خلبان های عراقی آزاد کنند ، من در پاسخ ایشان گفتم : اگر هم بنده این شرط را بپذیرم خود آقای نمی پذیرد که در قبال آزادی اش ، کسانی آزاد شوند که می خواهند پس از بازگشت به کشورشان دوباره مردم بی گناه ما را بمباران کنند . از وزیر مکتبی گرامی باد . 🥀 🌹🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 در کابینه مکتبی همسر درباره انتخاب آن به عنوان می گوید : ایشان آن زمان در اهواز مسئول مناطق نفت خیز بودند. بعد از این که مسئولیت وزارت نفت را به پیشنهاد کرد، ایشان مهندس بوشهری را پیشنهاد می کند اما با اصرار مبنی بر این که شما سابقه زندان و فعالیت انقلابی دارید و هم جزو خانواده های محروم بوده اید و درد را بهتر می شناسید این مسئولیت را می پذیرند. همان زمان معروف شد که مکتبی ترین کابینه دولت از وزیر مکتبی گرامی باد . 🌴 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_سیزدهم 🍁در پس هيکل درش
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁صبــح يکي از روزها با هم به کاباره پــل کارون رفتيم . به محض ورود ، نگاه به گارسون جديدي افتاد که سر به زير ، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود . با تعجب گفت : اين کيه ، تا حالا اينجا نديده بودمش؟! 🍁در ظاهر زن بســيار با حيائي بود . اما مجبور شده بود بدون حجاب به اين کار مشغول شود . جلوي ميز رفت و گفت : همشيره ، تا حالا نديده بودمت ، تازه اومدي اينجا ؟! زن ، خيلي آهسته گفت : بله ، من از امروز اومدم . 🍁 دوباره با تعجب پرســيد : تو اصلا قیافت به اینجور کارها و جاها نميخوره ! اسمت چيه ؟ قبلا چيکاره بودي ؟ زن در حالي که سرش را بالا نميگرفت گفت : مهين هستم ، شوهرم چند وقته که مُرده ، مجبور شدم که براي اجاره خانه و خرجي خودم و پسرم بيام اينجا ! ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 به خاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود. وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیه‌هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد می‌زنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیه‌ام درد می‌كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم می‌میرم. او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم. در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بی‌مقدمه پرسید: ایرانی هستی؟ جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا می‌شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟ گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا می‌شناسی. گفتم: اتفاقا ایرانی‌ام؛ ولی تو را نمی‌شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیده‌ای؟ گفتم: آری، شنیده‌ام. پرسید: كجاست؟ گفتم: احتمالاً شهید شده. سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می‌شد. دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...، گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوانیروز الرشید است... گفت: ... پیــــــــــام من مرزداری از وطن است... صبوری من است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند. استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد. گفتم: به خدا قسم... پیامت را به ایرانیان می‌رسانم. خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... ✅ منبع : کتاب ساعت به وقت بغداد ، جلد 1، صفحات 89 – 86 راوی : عیسی عبدی 🌹 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 ویژه 📹 نماهنگ | اللهُ مولانا 🔻 روایت رهبر انقلاب از دلیل قدرت ملت ایران و اعتقاد به حمایت و پشتیبانی الهی 👈 خیلی این انقلاب چیز عجیبی است، حالا حالاها دردسرها برای اربابان دنیا خواهد داشت 💻 Farsi.Khamenei.ir
پیامبر صلی الله علیه وآله: خوش به حال کسی که در روز قیامت در نامه عمل خود زیر هر گناه طلب آمرزش از خدا را بیابد 《 أستَغفِرُ اللّهَ رَبّی و أتوبُ إلَیه 》 📚 گنجینه عرفان ۶۹
آیت الله بهجت ؛ هرڪس در دام گناه افتاده و بہ آن عادت ڪرده جهت ترڪش ۴۰ هفته مستدام بر سر مزار یڪے از علما رفتہ و برایش قرآن بخواند
📣 پیامبر خدا (ص): خدا را یاد کنید، که یاد خدا درمان است، و مردم را یاد نکنید، که آن، درد [و بیماری] است تنبیه الخواطر، جلد۱
|•🌿⸥ 🔹توزیع عادلانه ثروت🔹 از مهم ترین عواملی که باعثِ تضعیف اقتصاد شده،انباشته شدن ثروت نزد یه گروهِ خاصی از افراده؛از قدیم الایّام تا بوده همین بوده که افراد یا گروهی برای خودشون به هر دلیلی،امتیاز خاصی قائل میشدن و‌ این ثروت ها رو برای‌ منافع شخصی و گروهی به کار می‌بردن... حضرت مهدی با اینگونه افراد مقابله میکنن وثروت همگانی رو در اختیارِ عموم مردم قرار میدن و عدالتِ علوی رو به همه نشون خواهند داد:) (برشی از کتاب نگین آفرینش) 💙 •🍂|
17.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『🌱| 』 حضرت صاحب العصر و الزمان می‌فرمایند: مـا در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیـم و یاد شمـارا از خاطــر نبرده ایم، که اگر جـز این بود، گرفتاری‌ها به شما روی می آورد و دشمنان، شما را ریشه‌کـن می‌کردنـد. تقـوا پیشه کنید و مـا را پشتیبانی کنیـد. بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۵ •🦋🦋•
مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ کهف/۳۹ همه چیز به خواست خداست و جز قدرت خدا قدرتی نیست. وقتی اونقدر قدرت داره که می تونه تو رو به هر جایی و هر چیزی برسونه، چرا ناامید شی؟! چرا از یه نفر دیگه بخوای؟! 🌱
احمد خیلی سرمایی بود، در حدّی که توی تابستون هم لباس زیاد می‌پوشید!! دوستانش می‌گفتند در سوریه، یک جاهایی مجبور بودیم در خونه‌ی مردم سوری سنگر بگیریم؛ خب به هرحال جنگ شهری بود و از طرفی وسایل مردم هنوز توی خونه‌ها بود، احمد خیلی رعایت می‌کرد که به وسایل آسیبی نرسه! یک شب خیلی سردش بود و از سرما می‌لرزید؛ وقتی یه پتو از خونه سوری‌ها برداشتیم روش انداختیم، با ناراحتی ردش کرد و گفت نه، این مال مردمه! گفتیم خب میذاریم سر جاش ولی احمد قبول نکرد! شهید احمد قاسمی‌کرانی🕊🌹 به روایت مادر شهید
لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُما یعنی اصلا نترس! چون من باهاتم قشنگ تر از این؟!
ظهر عید غدیر عروسیمان بود. گفتم: ناهار بخور گفت: روزه‌ام.... گفتم: روز عروسی مان گرفتی؟! گفت: نذر داشتم اگه روز عید غدیر عروسی ام بود، روزه بگیرم. بعد هم گفت: خانوم! تو الآن دعات مستجابه. من دعا می‌کنم، تو آمین بگو. دستم رو آوردم بالا. علی این جوری.... علی این جوری دعا کرد: خدایا! همون طور که روز عید غدیر متولد شدم و عید غدیر هم عروسی کردم، شهادتم رو هم در روز عید غدیر قرار بده. من هم آمین گفتم. بالاخره دعای علی آقا مستجاب شد و در عید غدیر سال ۱۳۶۶ به شهادت رسید. 🕊🌹