صدا ۰۲۳.m4a
2.46M
🗣اسماعیل
⚜اذان
⚜چه ضرب آهنگِ
⚜قشنگی است
⚜می گوید
⚜خدا همین نزدیکیست
⚜گوش کن
⚜«الله اکبر»
#امام_زمان
#أَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیکَٔالْفَرَج
🚩 #یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشف_صدرالحسین_بظهور_الحجه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجتالاسلام فرحزاد
💢گره افتاده به کارت؟
قرارگاه شهدا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
@martyrscomp
بنزین ماشینم تمام شده بود از مهدی خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم.
گفت: بنزین ماشین من از#بیت_المال است اگر ذره ای از آن را به تو بدهم نه تو خیر می بینی و نه من !
#شهید_مهدی_طیاری🕊🌹
وصیت کردہ بود رو قبرش ننویسیم مادر شهید!
می گفت: قاسم بیاید، ببیند مادرش این سی سال فکر می کردہ پسرش شهید شدہ، دلگیر می شود!!
صلواتی نثار مادران شهدا و مفقودین کنیم🌸
فکرش را بکنید فرمانده لشکری که ارتش عراق از او حساب میبرد! با یک دوچرخه کارهای داخل شهر را انجام میداد. حسین یک شلوار ساده می پوشید و یک دوچرخه هم داشت که برای پدرش بود. زمان اعزام به جبهه بود میخواستیم با اتوبوس به لشگر برویم. حسین با دوچرخه آمد یک شلوار بسیجی تنش بود سلام و علیک کرد دوچرخه اش را گذاشت و وارد ساختمان سپاه شد!
#شهید_حسین_خرازی🕊🌹
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیهالسلام
رفیق شهیدم هوامو داره...!!
اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام المصائب خانوم زینب کبری سلام الله کوچکتر است..
#شهید_محمدرضا_دهقان🕊🌹
#حاج_قاسم سرزده آمد به جلسهی قرآن روستا.
مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن ؛ از حفظ.
با تعجب پرسیدم: شما با این همه مشغله
چه طور فرصت حفظ قرآن داشتید؟
گفت: در ماموریت ها ، فاصله ی بین شهرها را
عقب ماشین می نشینم و قرآن میخوانم.
و سلام بر او که می گفت:
عشق و عاشقی اونی نیست که دو نفر به هم نگاه کنن
عشق و عاشقی زمانی درسته که دو نفر به یه نقطه نگاه کنن...
شهدا همشون نگاهشون به یه نقطه بود اونم "قرب الهی"
#شهید_محمدهادی_امینی🕊🌹
رضا روی انتخاب اسم دخترش حساس بود؛ چون معنی و مفهوم اسم برایش مهم بود. بین اسامی، سهتا اسم گلچین شد و قرار شد بنویسیم و بگذاریم بین صفحات قرآن و یکی رو انتخاب کنیم.
روز اول ماه رمضان، رضا یکدفعه گفت «دخترمون قراره تو ماه رمضان، ماه نیایش و بندگی به دنیا بیاد؛ «نیایش» هم اسم قشنگی هست.» برای اسمهای دیگه چند وقت فکر کرده بودیم؛ اما این اسم ناخودآگاه به ذهن رضا آمد. نوشت و وسط قرآن گذاشت.
یکی از کاغذها را برداشتم و آن را باز کردم؛ رویش نوشته بود «نیایش». هنوز هم آن چندتا اسم را که با دستخطّ رضا نوشته شده و وسط قرآن هست، دارم. نیایش، تنها یادگار رضا موقع شهادت پدرش فقط ۱۵ ماهش بود.
#شهید_رضا_دامرودی🕊🌹
🌷شهید سردار محمد جمالی را خودِ حاج قاسم سلیمانی به خاک سپردند.
🌷 لحظه تدفین حاجقاسم پاهای محمد جمالی را بوسید و گفت: من به نیابت از همه بچههای لشکر ۴۱ ثارالله و مردم پاهای محمد را بوسیدم.
🌷شهید جمالی بسیجی هشت سال دفاع مقدس از کرمان بود. بعد از جنگ هم مثل یک بسیجی زندگی کرد. اگر از اتوبوس شهادت جنگ هشتساله عقب ماند، خودش را به اتوبوس شهادت سوریه رساند.😭
🌟صلوات بر محمد و آل محمد تقدیم به روح پاک شهیدان 🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 راه شهداء ؛
کلام شهداء✨🕊
- خیانت این نیست که آدم بره با دشمن ببنده... اون یک نوعشه !
- خیانت این نیست که بگه چیزی که بخوای بخری، پولشو ببری، اینم یک نوعشه !
- خیانت اینه که آدم در اینجا قرار بگیره، ولی اون نباشه ...
- برادرا جمله آخِر رو بگم ؛
برای خوشایند هیچکس، جهنم نرید، کاری نکنید که بخواد کسی خوشش بیادو شما جهنمی بشید و اون هم به همین شکل.
- هیچوقت دین خدا رو، دستور خدا رو، وظایف شرعیتونو با هیچ چیز معامله نکنید ... 🍃🌺🍃
🚩 الثقةباللهثمنكلغال
وسلماليكلعال
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🕊🌿🌸
يازده سال از شهادت عبدالحسين مي گذشت و بار زندگي و بزرگ كردن چند بچه با حقوق كم، بر دوشم سنگيني مي كرد. نزديك عيد بود و خلاصه من مانده بودم و كلي قرض كه از آشنايان و دوستان گرفته بودم. هرچه سعي به قناعت داشتم، باز هم مشكل قرض ها بسيار خودنمايي مي كرد.
يك روز با دلي پر از غصه رفتم سر خاك عبدالحسين و شروع كردم به درد دل كه: «شما رفتي و من و بچه ها را با يك كوه مشكل تنها گذاشتي. اي كاش يك جوري از دست اين قرض ها راحت مي شدم.»
وقتي از بهشت رضا (ع) باز گشتم، آرامش عجيبي سراسر وجودم را فرا گرفته بود، گويي چيزي در درونم، مرا به حل مشكلات اميد مي داد. ايام عيد بود كه زنگ خانه به صدا درآمد. پسرم، حسن را فرستادم تا در را باز كند. وقتي برگشت، چهره اش برافروخته شده بود و با لكنت مي گفت: آقا! آقا! وقتي رفتم بيرون، با صحنه اي مواجه شدم كه احساس كردم در اين دنيا نيستم. باورم نمي شد، مقام معظم رهبري از در حياط به داخل تشريف آورده بودند و بعد از آن وارد اتاق شدند.
شوق و حال آن لحظات، واقعاً وصف ناشدني است. نزديك يك ساعت از محضرشان استفاده كرديم و ايشان از خاطرات خود با شهيد برونسي گفتند. به جرأت مي توانم بگويم، در آن لحظات بچه هايم ديگر احساس يتيمي نمي كردند. در ميان حرف ها، صحبت از مشكلات شد و من قضيه ي قرض ها را خدمت ايشان عرض كردم. بسيار راحت تر و زودتر از آن چه فكر مي كردم مسأله حل شد.
🕊🥀شهید برونسی
منبع :كتاب 15 آيه
راوي : همسر شهيد
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مسئولانوصاحبانِمنصب
#درنظاممقدساسلامیببینند🔺
اینصحنههایایثارِشهداء،
استقامتوپایمردیِآزادگان،
ازخودگذشتگیِجانبازان،
مقاومت،ایثار،ازجانگذشتگیِ
رزمندگان دفاع مقدس... ،
باید در ذهنمردماینسرزمین
و خاطره تاریخ ماندگار بماند.🌸
#كَرَامَتُنَا_الشَّهَادَة
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخه، نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشه، بهش گفتم: گریه کردی؟!! یه نگاهی به من کرد و گفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟ مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت: هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق، باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه.
▫️به روایت همسر شهید
🌷شهید محمدحسن فایده🌷
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─