eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.7هزار عکس
17.7هزار ویدیو
351 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊'بســم‌الرب‌شهدای‌مدافع‌حرم' 🕊 ﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿ مدافع حرم دعوتت کردن بیا و ببین از چه چیزهایی گذشتن و با تکفیر جنگیدن تا من وشما آسایش داشته باشیم تا من وشما کنار خانوادمون با آرامش زندگی کنیم واما خانواده خودشون؟؟!! 😔 از همه دلخوشیاشون گذشتن تا حجاب فاطمی از سر نوامیس ایران کشیده نشه😔 از همه چیزشون گذشتن تا من و شما بدون ترس و دلهره شب سر بر بالین بذاریم اما خانواده خودشون؟؟!! 😔 بیا و خودت ببین مدافعین حرم چجور از جگر گوشه هاشون دل کندن و رفتن😔 بیا و خودت ببین........ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
💢کانال واقعی‌...👇 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem میخام دعوتتون کنم به یه کانال واقعی کانالی که بر اساس الطافی که از، شهدا نصیبم شده 🥀 برای قدر دانی از شهدا تاسیس کردم🕊 تو فکر بودم اسم کانالمو چی بذارم؟ که یک اتفاق قشنگ شهدایی در یک میدان برام رخ داد که اسم کانال از، اونجا نشات میگیره😔 این کانال شهدایی که به میدان صراط مستقیم معروفه همش براساس اتفاقات و الطاف زیبای شهدایی ست😔 یه کانال معمولی که اسمشو انتخاب کرده باشم. شروع کنم به فعالیت نیسته حالا شمادعوت شدین به این میدان شهدایی 😔 فکر میکنید یه دعوت معمولیه نه این یه دعوتنامه رسمی که از طرف شهداست 😔 اسم شما جز اعضای این میدان به واسطه شهدا ثبت شده یاعلی✨ لینک رو لمس کن و بیا خودت ببین یه آرامش خاصی حاکمه که به لطف شهداست👇 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
سلام امام زمانم او‌خواهد‌آمد 🌱عاقبت این شبِ تاریک سحر خواهد شد... به رُخِ حضرتِ خورشید نظر خواهد شد... 🌱دلِ غمدیده‌ی ما گـر به وصـالت برسد... سینه‌ی سنگی ما ، دُر و گُهر خواهد شد... العجل‌مولای‌غریبم تعجیل در فرج مولایمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفیق خوب نميگه این رو برو دست رفیقش می گیره و میگه بیا باهم بريم😍☝️ مصطفی رسول هادی دلها رسول هادی دلها 💔
الدُّنيا لا تَصفو لِشارِبٍ، ولا تَفی لِصاحِبٍ دنيا براى هيچ نوشنده اى زلال نمى شود و به هيچ يارى وفا نمى كند
🥀🕊🌴🏴🌴🕊🥀 💐 پروردگارا مرا ببخش که نتوانستم بنده ای خوب برای تو بوده باشم و هم اکنون راهی را انتخاب کرده که می خواهم رضای تو در آن باشد و بتوانم بوسیله آن بخشیده شوم و من واقعاً که عاشق تو شده ام و خودت گفته ای که هر کس عاشق من شود من عاشق او می شوم و او را می کشم و در بهشت خود جای می دهم پس ای خدا من به رضای تو نیز راضی هستم و از تو می خواهم که در بستر پیش از مرگ نباشم چون این مرگی ذلت بار است . 🌹 🕊 🌹 🌹 🥀 🏴🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 فرمانده سپاه پاوه پس از پاکسازی جاده پاوه و استقرار در شهر غلامرضا به عنوان فرمانده سپاه معرفی شد و برادر احمد متوسلیان، فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت. بر خلاف برادر احمد که اقتدار و سخت گیری اش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. به راحتی با هر کس می جوشید و محبتش خیلی زود به دل می نشست. تنها کسی که به راحتی جرات می کرد با برادر احمد شوخی کند، همو بود و من متعجب بودم که با این اخلاق و روحیات، چگونه با برادر احمد چنین رفیق و همدم شده است؟ البته گه گاهی بر سر مسائلی دعوا می کردند ،اما خیلی زود دوباره با هم کنار می آمدند . غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت، زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، برادر احمد او را می فرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را می پرسیدم، بلند می خندید و می گفت: من چهره دیپلمات برادر احمد هستم . 🌹 🕊 شادی روح و و ان شاءالله که هر چه زودتر خبری از و همراهانش برسد 🥀 🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 باید تلاش کرد به برسی باید تلاش کرد کرد باید تلاش کرد را بزرگ کرد باید تلاش کرد را گسترده کرد باید تلاش کرد به نزدیک شد باید تلاش کرد یک بزرگی با برقرار کرد . باید خودمان رو خالصِ خالصِ خالص بکنیم بگوییم ما سرباز آقا هستیم . سلامتی و تعجیل در فرج شادی روح و 🕊 🌴🌹
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 پاسخ کوبنده رزمنده نوجوان به افسر بعثی افسر بعثی در مقر سپاه چهارم عراق، بعد از تحقیرهای فراوان، سنم را پرسید و من جواب دادم ۱۵ سالمه؛ بعد ادامه داد : « بگو ببینم مجوس! خمینی سرباز کم آورده که سن سربازی را از ۱۸ سال به ۱۵ سال پایین آورده؟! » . گفتم: « سن سربازی همان ۱۸ ساله، خمینی فقط سن عشق به را پایین آورده. » راوی : نویسنده کتاب شادی روح و و سلامتی 🕊🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 خواهر عزیزم هرگاه خواستے از خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور که اشک را جارے میکنے به خون هاے پاکے که ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے به یاد آر که غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و فساد را منتشر میکنے و توجه جوانے که صبح و شب سعے کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنے به یاد آر که بر تو واجب شده تا تو را در حصن حفظ کند تغییر میدهے ... تو هم شامل آبرویے بعد از همه این ها اگر توجه نکردے ( متنبه نشدے ) هویت شیعه را از خودت بردار ( دیگه اسم خودتو شیعه نزار ) 🥀 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفاعتت میڪنه اون‌شھیدی ڪه موقع‌گناه میتونستی گناه ڪنی ولی بہ‌حرمت‌رفاقت‌باهاش‌ڪنارگذاشتی...:)
یجانوشتہ‌بود سھـم‌من‌تنھا،ازجنگ‌ ‹پدرے›بودڪھ‌هیچ‌وقت‌در جلسہ‌ےاولیامربیان‌شرکت‌نکرد(:!
هرچند سرخ به خاک افتاد اما این ابتدای سبزیه او بود..!
تــــوخندیدی‌و‌چشمانت ؛ زیادم‌بُـــــردرفتن‌رامن‌از‌لبخنـــــدت‌ آموختم‌زاین‌دنیــاگذشتن‌را . .🍃 ‌☁️⃟♥️¦⇢ ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️
تو ای بشر! حق‌ نداری آن‌ چنان در عشق‌ کسی فرو روی که خدا تحت الشعاع قرار بگیرد..
سلام دوست من!🌹 من شاهد کارهایی که درطول روز انجام میدی هستم؛ وقتی میبینم کارهاتو برای "رضای خدا" انجام میدی خیلی خوشحال میشم. مطمئن باش برات جبران میکنم. رفیق شهیدت؛ ابراهیم هادی🌷 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت‌حکایت‌عاشقانه‌‌آنانیست که‌دانستن‌دنیا‌جاےماندن‌نیست‌ باید‌پراز‌کرد💔 🌿 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️
برادرش می‌گفت: نمی‌گذاشت کسی از دستش ناراحت شود، اگر دلخوری پیش می‌آمد، سریعا از دل طرف درمی‌آورد. هادی به ما می‌گفت یکی از خاله‌هایمان را در کودکی ناراحت کرده، اما نه ما چیزی به خاطر داشتیم نه خاله‌مان. ولی همه‌اش می‌گفت باید بروم حلالیت بطلبم. هیچ‌وقت دوست نداشت کسی با دلخوری از او جدا شود.
گمنامے! تنها‌براۍ"شہــدا"‌نیست⁉️ مےتونی‌زندھ‌باشۍ‌و سرباز‌‌حضرت‌زهرا‌ ۜ باشے اما‌... باید‌فقط‌برای‌‌خداکار‌کنی‌نہ‌ریا:)
🦋 🌷حسین رفیق ما بود.یار ما بود مهربان، فداکار،شجاع،بی باک بود.شیفته اهل بیت عصمت و طهارت بود. 🌷از دوران ابتدایی روزه میگرفت.بسیار روحیه شادی داشت و بسیار خندان بود پرجنب و جوش بود.خیلی به ما توجه داشت کلاس مداحی دعای توسل و نوحه‌خوانی رفته بود و بسیار صدای دلنشینی داشت. 🌷از ۱۵ سالگی عضو شورای پایگاه بسیج شد. زمانی که وارد سپاه شد معرفت،تقوا،صبر و استقامتش نیز بیشتر شد. ✍🏻راوی:پدر شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 از دست دادن يک دست، برای به دست آوردن دل درياییِ معبود؛ برای حسين ما كم بود. 🔹 و او هم دريادلی پيشه كرد. حسين ميبايست همه وجودش را در طبق اخلاص می نهاد كه نهاده بود. اما می انديشيد چيزی ميان وصل جاودانه اش با معبود، فاصله انداخته و اينگونه بود كه همه سر و همه تن، فنا شد و فنا فی الله به لقای معبود شتافت تا ديگر كوچكترين دمی حتی به اندازه يک نفس از حضرت عشق دور نباشد.🕊 ❤️
💢 گاهی اونقدر مشغول دنیا میشیم که یادمون از چیزایی که قبل حالمونو خوب میکرده میره ... 🔹یادمون میره قبلا یه صفحه قرآن میخوندیم چه کیفی میداد بمون 🔹یادمون رفته یه گلستان شهداگردی چه حالمونو جا میاورد 🔹یادمون رفته شب جمعه‌ها هیئت چه نوکری میکردیم یادمون رفته ... خیلی وقته یادمون رفته ... 🔹تا ماه رمضون اومد و باز یادمون انداخت خدا همینجاست آرامش همینجاست عشق همینجاست جایی دنباش ندو که باختی :)
💢 میخواهم با مردم باشم حاج قاسم با آن اقتداری که داشت و همه دنیا به دنبال او بودند، وقتی به کرمان می‌آمد با یک خودروی سمند جابه‌جا می‌شد و حاضر نبود کسی به دنبالش برود و از وی محافظت کند. می‌گفت: «می‌خواهید مرا از مردم جدا کنید! من می‌خواهم با مردم باشم.» 🎙راوی: ابراهیم شهریاری؛ همرزم شهید سلیمانی 🌷
از:شهید به:تمامی شما بزرگواران نماز اول وقت فراموش نشود شادی روح شهدا وقتی پسرم ازدواج کرد از نظر مالی اونو تأمین کردم. در قم براش خونه و ماشین خریدم. دوستانش بهش میگفتند: تو که اولِ زندگیت همه چی داری دیگه بعدش چقدر وضعت خوب میشه.عجب زندگی‌ای میتونی درست کنی!!! بعد از شهادتش همه دیدند که در این چند سال حتی یه استکان هم به اموالش اضافه نکرده. بعد شهادتش همه فهمیدیم که اون تمام درآمد و داراییش رو صرف کمک به خانواده ی شهدای میکرد. : ۱۳۹۶/۸/۱۸ اربعین ۹۶
⭐️یادی از سردار شهید سید محمد کدخدا⭐️ 🌹براي تشييع پيكر يكي از دوستان سيد محمد به دارالرحمه رفته بوديم. تا به حال اين قدر سيد محمد را بي‌تاب نديده بودم. بي وقفه اشک مي ريخت و هق هق مي کرد. پرسيدم: پسرم چي شده؟ چرا اين قدر گريه مي‌كني؟ گفت: «مي‌خواهم يك خواهشي از شما بكنم، به خاطر خدا نه نگو! مادر تو را به جدت... تو را به بي‌بي فاطمه(س) قسم، اين قدر برايم دعا نكن و آيت‌الكرسي نخوان. به خدا خمپاره كنارم زمين مي‌خورد، اطرافيانم شهيد مي‌شوند اما من حتي يك خراش هم بر نمي‌دارم.» به ردیف قبور شهدا اشاره کرد و ادامه داد« نگاه كن... همه رفيق هام اينجا هستن و من ماندم... مي‌دانم كه جواز شهادت من، با رضايت شما امضاء مي‌شه. مادر خواهش مي‌كنم رضايت بده.» تاب ديدن اشك هاي پسر دردانه ام را نداشتم. برايم سخت بود اما ديگر براي سلامتي اش آيت‌الكرسي نخواندم... و آن اعزام، آن شد که می خواست... 🌹🍃🌹🍃