💐🍀🌺🌼🌺🍀💐
#در_محضر_فرمانده
#مقام_معظم_رهبری
من توصیه ام به #جوان های عزیز این است که شرح حال #سرداران_شهید را بخوانید.
در لابه لای حرف های اینها، حالا یک بخش هایی عاطفی و #معنوی و اینهاست - که آنها هم به نوبه خود منافعی دارد - اما بخشهایی هم بخشهای تجربیِ کارهای اینهاست که در #میدان_جنگ چگونه عمل می کردند.
من بارها گفته ام که در دوران جنگ، ما بایستی #آرپیجی_هفت را به صورت #قاچاقی با پولِ چند برابر از کشورهای دیگر می آوردیم و نهایت سختی را متحمل می شدیم؛ پولِ چند برابر هم می دادیم تا یک تعداد سلاحهای ابتداییِ این طوری را به دست بیاوریم. نتیجه آن تجربه ها و #اعتماد_به_نفس این شد که ملت #ایران به جایی برسد که سلاحهایی که خودش تولید می کند، در منطقه بخشی اش درجه یک و بی نظیر باشد، بخشی هم کم نظیر باشد. این به خاطر همین نیاز بود؛ چون به ما نمی فروختند، چون به ما نمی دادند. ما احساس کردیم که باید به خودمان تکیه کنیم. جوانهای ما به خودشان تکیه کردند. این تکیه به خود، استعدادها را جوشاند. این جوشش استعدادها فراورده دارد؛ فراورده ها هر یکی چندین دنباله دارد. این در همه جا هست. این اعتماد به نفس، هم در #کشفیات هست، هم در #علم هست، هم در ساخت و #تولید هست، هم در #الگوی_توسعه هست.
💐🌺🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️🎥
📚 عمو مرتضی
آوازهی مرتضی و نیروهایش همه جا پیچیده بود.
وارد یکی از چادرهای گردان شدم و نشستم؛
همه چیز، عجیب، تمیز و مرتب بود.
هرچه چشم گرداندم، حتی پتوهای بچهها را ندیدم. به یکی از رزمندهها گفتم:
«مگه شما پتو ندارین؟!»
خندید و اشاره کرد به پشت سرم.
- چرا، شما بهش تکیه دادین!
آنقدر منظم چیده شده بود که قابل تشخیص نبود.
با چند نفر دیگر که حرف زدم فهمیدم، اینها ماهی یک بار قرآن را ختم میکنند.
هر شب قبل از خواب، سوره واقعه میخوانند.
همیشه سر یک سفره با هم غذا میخورند.
شبهای عملیات، حنابندان دارند.
یکی از تفریحاتشان کشتی گرفتن هست و حتی یک نفر سیگاری هم بین خودشان ندارند.
عجیبتر از همه اینکه، این قوانین لازمالاجرا نه از طرف فرمانده، نه از طرف مرتضی جاویدی، که از طرف عمو مرتضای دوستداشتنی خودشان وضع شده بود و بدون کم و کاست اجرا میشد.
بعدها که فهمیدیم گردان فجر، پنج شبانهروز در محاصره دوام آورده است همه تعجب کردند الّا من!
✍🏻 سمیرا اکبری ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
👩🏻💻طراح: مطهره سادات میرکاظمی
💻تنظیم و تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: الهام گرجی
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
زندگینامه
مرتضی جاویدی در نهمین روز از اردیبهشت سال ۱۳۳۷ در روستای جلیان فسا (استان فارس) در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد.
همزمان با تحصیل به کارهای مختلفی چون دامپروری و کشاورزی مشغول بود. وی تحصیلات خود را در سال ۱۳۵۶ با مدرک دیپلم تجربی با موفقیت به پایان رساند.
مرتضی پس از آن عازم خدمت نظاموظیفه گشت؛ اما پس از مدت کوتاهی به دستور امام خمینی(ره) محل خدمت خود را ترک نمود.
جاویدی در زمان اوج مبارزات مردم علیه ظلم حکومت پهلوی بارها توسط ساواک دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.
وی پس از پیروزی انقلاب با انگیزهای متعالی به جمع سپاه پاسداران پیوست و به عضویت این نهاد مردمی در آمد. تمام دوران حضور در سپاه در صحنههای خطر در داخل و خارج از کشور همیشه پیشقدم بود.
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
حضور در دفاع مقدس
مرتضی جاویدی پس از شروع جنگ تحمیلی به خوزستان رفت و عاشقانه در عملیاتهای مختلف شرکت کرد. او در ابتدا فرمانده گردان ۹۴۱ بود.
در عملیات والفجر مقدماتی، گردان فجر و گردان ۹۴۱ در مجاورت یکدیگر عملیات داشتند. یک شب قبل از شروع عملیات «شهید کیهانپور» به شهادت رسید و در حین عملیات هم «جلیل اسلامی» فرمانده گردان فجر مجروح شد. «مرتضی» به ناچار در حالیکه گردان ۹۴۱ را هدایت میکرد، هدایت گردان فجر را هم به عهده گرفت و از همان تاریخ به بعد فرمانده گردان فجر شد.
گردان فجر تقریباً در تمام عملیاتها، از جمله والفجر ۱، ۲، ۴، ۸، خیبر، بدر، کربلای ۴ و ۵ و ۸ و ۱۰، بیتالمقدس ۷، والفجر ۱۰ و... شرکت کرد و در همه جا به تکلیف الهی خود عمل نمود. مرتضی گردان را برای خدمت به اسلام میخواست.
در عملیات والفجر ۲، پادگان عظیم حاج عمران و... توسط رزمندگان دلیر اسلام به تصرف درآمده بود و در این راستا گردان فجر از سه طرف در «تپه بردزرد» محاصرهی شدید نیروهای بعثی بود و تنها یک راه عقبنشینی وجود داشت که این گردان به مدت چهار روز با دهها شهید و زخمی و اسیر با دشمن زبون در جنگ بود و هراسی به خود راه نمیداد. ساعتی از روز پنجم گذشته، صدای بیسیم فرماندهان منطقه عملیاتی از جمله شهید صیاد شیرازی، سرلشکر محسن رضائی و جمع دیگر از فرماندهان عملیاتی مبنی بر این که: «برادر جاویدی، گردان شما در محاصرهی شدید دشمن میباشد. عقبنشینی کنید.» این شهید بزرگوار پاسخ به آنان داد که: «نمیگذارم اُحُد دیگر تکرار شود.»
پس از پیروزی این عملیات، اکثریت فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع را با حضرت امام در میان گذاشت. امام همانجا این شهید را در بغل گرفت و بر پیشانیاش بوسه زد.
شهید صیاد شیرازی میگوید: «در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام میرسیدم، فقط یک بار دیدم که امام رزمندهای را در آغوش گرفت و پیشانیاش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی.»
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
مجاهدات این شهید عزیز منحصر به گردان فجر نبود بلکه قبل از تأسیس گردان فجر از ابتدا در جنگ حضور همه جانبه داشت و در مناطق عملیاتی مختلف از جمله: عملیات ثامن الائمه (شکست حصر آبادان) - طریق القدس (آزادی بستان) فتح المبین، بیت المقدس و آزادی خرمشهر، کرخه نور و کردستان و همه جای جبهههای نبرد فداکاریهای زیادی نمود.
مرتضی جاویدی بین عراقیها به «اشلو» معروف شده بود! از بس که خودش را به سنگرهایشان میرساند و به عربی با آنها صحبت میکرد و میگفت: «إِشلونَک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که میرفت میفهمیدند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آنها اطلاعات منطقه را بگیرد.
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
شهادت
«شهید مرتضی جاویدی» سرانجام پس از مبارزات و مجاهدات خستگی ناپذیر در هفتم بهمن ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در مقام فرماندهی گردان فجر به آرزوی همیشگی خود رسید و سپس پیکر مطهرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.
شهید صیاد شیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را میگیرد تا میرسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان. همراهان شهید صیاد میگویند از فاصلهی ۵۰ متری مزار، از ماشین پیاده میشود، لباسش را مرتب میکند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار میرود و آنجا دست به گوشهی کلاه نظامی میچسباند و برای شهید فاتحه میخواند.
خاطرات و زندگینامه این شهید در کتابی با عنوان "تپههای جاویدی و راز اشلو" به قلم اکبر صحرایی به چاپ رسیده است.
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
وصیتنامه شهید 📝
... نمیدانم چه کردهام که شهید نمیشوم. شاید قلبم سیاه است.
خدا رحمت کند حاج محمود ستوده را؛ وقتی با هم صحبت میکردیم، میگفتیم اگر جنگ تمام شود و ما زنده باشیم، چه کار کنیم؟ واقعا نمیشود زندگی کرد و به صورت خانوادههای شهدا نگاه کرد... و این جاست که ما و جاماندگان از قافله نور باید بگوییم خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند.📝
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_فرمانده
#مقام_معظم_رهبری
من توصیه ام به #جوان_های عزیز این است که شرح حال #سرداران_شهید را بخوانید .
#سردار_شهید
#ولی_اله_چراغی
#نحوه_شهادت
برادر محکی همرزم و بیسیمچی #شهید_چراغی که در زمان #شهادت این #شهید بزرگوار همراه او بوده است از لحظات آخر حیات دنیایی #شهید_چراغچی میگوید : در جریان عملیات بدر ما در منطقه بهعنوان بیسیمچی آزاد بودیم و مأموریت داشتیم تا هر یک از مسئولین که قصد سرکشی به خط مقدم را دارند همراهی کنیم .
آن روز قرعه به نام من افتاد و به همراه آقا #ولی_اله عازم خط شدم .
با دیدن وی نیروهایی که تعدادشان حدود ۲۰ نفری میشد، روحیه تازهای گرفتند .
وضعیت در آن روز کمی سخت شده بود، از یک طرف بعضی فرماندهان تقاضای نیرو و مهمات داشتند و فشار بسیار زیادی بود و از طرفی هم دشمن پاتک بسیار شدیدی را آغاز کرده بود، به نحویکه به چهل یا پنجاه متری ما رسیده بودند و صدای شنیهای تانک را به خوبی میشنیدیم.
دشمن خاکریز را مورد هدف قرار داده بود.
ما با آنچه در دست داشتیم مقاومت کردیم تا جایی که تانکهای دشمن روی خاکریز آمد ولی نیروهای پیاده نظام و خدمه تانک فرار کردند.
غروب آن روز خاکریزی پشت خاکریز اول زدند و با ایشان جهت بررسی شرایط به آنجا رفتیم و #شهید_چراغچی نیازها را از طریق بیسیم به عقب اعلام کرد.
نماز مغرب را خواندیم و من مختصر استراحتی کردم.
وقتی بیدار شدم دیدم آقا #ولی هنوز در حال نماز است و این کار تا صبح ادامه داشت.
بعد از نماز صبح باز دشمن اقدام به پاتک کرد.
زمانی که وی برای بررسی وضعیت دشمن سر خود را از خاکریز بالا برد مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
در آن شرایط وی را با موتور به عقب انتقال دادیم و چون سردار قالیباف وضعیت #شهید_چراغچی را از نزدیک دید دستور داد که وی را با بالگرد به تهران منتقل کنند که با خبر شدم در بیمارستان #شهدای تجریش بستری شده و در روز ۱۸ فروردین بعد از گذشت ۲۵ روز به درجه رفیع #شهادت نائل آمد .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#یاد_یاران
#سرداران_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_حسن_طهرانی_مقدم
#شهید_طهرانی_مقدم: در یکی از عملیاتها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقهای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشکها را آماده کرده بودم، سوختزده و با سیستم برنامهریزی شده بودند. موشکها هم از آن موشکهای مدرن نقطهزن بود.
ایشان ( #شهید_احمد_کاظمی ) از عمق عراق تماس گرفت که #مقدم آمادهای؟
گفتم: بله.
گفت: موشکها چقدر میارزد؟
گفتم: مگر میخواهی بخری؟!
گفت: بگو چقدر میارزد؟
گفتم: مثلاً شش هزار دلار
گفت: #مقدم نزن، اینها اینقدر نمیارزند.
#روحش_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_فرمانده
#مقام_معظم_رهبری
من توصیه ام به #جوان_های عزیز این است که شرح حال #سرداران_شهید را بخوانید .
#سردار_شهید
#ولی_اله_چراغی
#نحوه_شهادت
برادر محکی همرزم و بیسیمچی #شهید_چراغی که در زمان #شهادت این #شهید بزرگوار همراه او بوده است از لحظات آخر حیات دنیایی #شهید_چراغچی میگوید : در جریان عملیات بدر ما در منطقه بهعنوان بیسیمچی آزاد بودیم و مأموریت داشتیم تا هر یک از مسئولین که قصد سرکشی به خط مقدم را دارند همراهی کنیم .
آن روز قرعه به نام من افتاد و به همراه آقا #ولی_اله عازم خط شدم .
با دیدن وی نیروهایی که تعدادشان حدود ۲۰ نفری میشد، روحیه تازهای گرفتند .
وضعیت در آن روز کمی سخت شده بود، از یک طرف بعضی فرماندهان تقاضای نیرو و مهمات داشتند و فشار بسیار زیادی بود و از طرفی هم دشمن پاتک بسیار شدیدی را آغاز کرده بود، به نحویکه به چهل یا پنجاه متری ما رسیده بودند و صدای شنیهای تانک را به خوبی میشنیدیم.
دشمن خاکریز را مورد هدف قرار داده بود.
ما با آنچه در دست داشتیم مقاومت کردیم تا جایی که تانکهای دشمن روی خاکریز آمد ولی نیروهای پیاده نظام و خدمه تانک فرار کردند.
غروب آن روز خاکریزی پشت خاکریز اول زدند و با ایشان جهت بررسی شرایط به آنجا رفتیم و #شهید_چراغچی نیازها را از طریق بیسیم به عقب اعلام کرد.
نماز مغرب را خواندیم و من مختصر استراحتی کردم.
وقتی بیدار شدم دیدم آقا #ولی هنوز در حال نماز است و این کار تا صبح ادامه داشت.
بعد از نماز صبح باز دشمن اقدام به پاتک کرد.
زمانی که وی برای بررسی وضعیت دشمن سر خود را از خاکریز بالا برد مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
در آن شرایط وی را با موتور به عقب انتقال دادیم و چون سردار قالیباف وضعیت #شهید_چراغچی را از نزدیک دید دستور داد که وی را با بالگرد به تهران منتقل کنند که با خبر شدم در بیمارستان #شهدای تجریش بستری شده و در روز ۱۸ فروردین بعد از گذشت ۲۵ روز به درجه رفیع #شهادت نائل آمد .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادیاران
#سرداران_شهید
📽 #توصیف_شهدا از زبان شهید والامقام سردار حاج #احمدکاظمی:
ما در قبال #شهدا مسئولیت داریم...
🌷شادی ارواح طیبه شهدا ، صلوات🌷
#شهدا_برگزیدگانند
#شهادت_قله_است