#عاشقانه_های_شهدا
توصیه آیت الله #بهجت قدس سره به
#شهید_مدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#عبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود.
بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد.
آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با آیت الله #بهجت دیدار کنی .
همسرم به محضر آیت الله بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید .
آقا هم دست روی زانوی #عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟!
همسرم گفته بود طلبه هستم.
ایشان فرموده بودند : باید به #سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشی .
آیت الله #بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟
گفته بود فرهاد ( ابتدا اسم همسرم فرهاد بود)
ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن .
اسمتان را یا #عبدالصالح یا #عبدالمهدی بگذارید.
آیت الله #بهجت فرموده بودند : شما در روز امامت #امام _زمان_عج به #شهادت خواهید رسید .
شما یکی از سربازان #امام _زمان_عج هستید و هنگام ظهور #امام_زمان_عج با ایشان #رجوع می کنید .
وقتی #عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز #پاسداری به #شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#عاشقانه_های_شهدا
توصیه #آیت_الله_بهجت قدس سره به
#شهید_مدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#عبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود.
بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد.
آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با #آیت_الله_بهجت دیدار کنی .
همسرم به محضر #آیت_الله_بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید .
آقا هم دست روی زانوی #عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟!
همسرم گفته بود طلبه هستم.
ایشان فرموده بودند : باید به #سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشی .
#آیت_الله_بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟
گفته بود فرهاد ( ابتدا اسم همسرم فرهاد بود)
ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن .
اسمتان را یا #عبدالصالح یا #عبدالمهدی بگذارید.
#آیت_الله_بهجت فرموده بودند : شما در روز امامت #امام _زمان_عج به #شهادت خواهید رسید .
شما یکی از سربازان #امام_زمان_عج هستید و هنگام ظهور #امام_زمان_عج با ایشان #رجوع می کنید .
وقتی #عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز #پاسداری به #شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 🌹🌴
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#عاشقانه_های_شهدا
توصیه #آیت_الله_بهجت قدس سره به
#شهید_مدافع_حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
#عبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود.
بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد.
آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با #آیت_الله_بهجت دیدار کنی .
همسرم به محضر #آیت_الله_بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید .
آقا هم دست روی زانوی #عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟!
همسرم گفته بود طلبه هستم.
ایشان فرموده بودند : باید به #سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشی .
#آیت_الله_بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟
گفته بود فرهاد ( ابتدا اسم همسرم فرهاد بود)
ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن .
اسمتان را یا #عبدالصالح یا #عبدالمهدی بگذارید.
#آیت_الله_بهجت فرموده بودند : شما در روز امامت #امام _زمان_عج به #شهادت خواهید رسید .
شما یکی از سربازان #امام_زمان_عج هستید و هنگام ظهور #امام_زمان_عج با ایشان #رجوع می کنید .
وقتی #عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز #پاسداری به #شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊🌹🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#عبدالمهدی_کاظمی
فرزند کوچکم ریحانه خانم (2 ساله) حدود 15روز بعد از #شهادت_عبدالمهدی بود که بسیار تب کرد و مریض شد.
هرچه کردیم خوب نشد؛ دارو، دکتر و... هیچ اثر نمی کرد و تب ریحانه همچنان بالا می رفت.
تـب بچم اونقـدر زیادشـده بـود که نمی دانستم چه کنم و ترسیدم که بلایی بر سر بچه ام بیاد. کلافه بودم. غم #شهادت_عبدالمهدی از یک طرف و بیماری و تب ریحانه نیز از یک طرف؛ هردو بردلم سنگینی میکرد.
ترسیده بودم. با خودم میگفتم نکنه خدا بلایی بر سر بچه ام بیاد و مردم بگند که نتونست بعد از #عبدالمهدی بچه هاشو نگه داره...این فکر ها و کلافگی و سردگمی حالم رو دائم بدتر میکرد.
شب جمعه بود.
به آقا ابا عبدالله الحسین (ع) توسل کردم.
زیارت عاشورا خواندم.
رو کردم به حرم اباعبدالله (ع) و شروع کردم به صحبت با سالار شهیدان...
با گریه گفتم یا امام حسین من می دونم امشب شما با همه #شهدا تو کربلا دور هم جمع هستید.
من می دونم الان #عبدالمهدی پیش شماست...
خودتون به #عبدالمهدی بگید بیاد بچه اش رو شفا بده...
چشمام رو بستم گریه می کردم و صلوات می فرستادم و همچنان مضطر بودم.
درهمین حالات بود که یک #عطر خوش در کل خانه پیچید.
بیشتر از همه جا بچه ام و لباسهاش این عطر رو گرفته بودند.
تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را می داد، به طوری که او را به آغوش می کشیدم و از ته دل می بوییدمش .
چیزی نگذشت که دیدم داره تب ریحانه پایین میاد.
هر لحظه بهتر میشد تا این که کلا تبش پایین اومد و همون شب خوب شد.
فردا تماس گرفتم خدمت یکی از علمای قم (آیت الله طبسی) و این ماجرا را گفتم و از علت این عطر خوش سوال کردم.
پاسخ این بود که چون #شهدا در شب جمعه کربلا هستند و پیش اربابشون بودند عطر آنجارا با خودشون بهمراه آورده اند.
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹