قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
💐🍀🌺🌴🌺🍀💐
#فردای_یک_شب_یلدا
#موضوع_انشاء
يلداى خود را چگونه گذرانديد ؟
با سلام خدمت آموزگار خوب و دوستان عزيزم
ديشب يلدا به ما خيلى خوش گذشت دور هم بوديم و تا تونستيم خورديم و خنديديم ، فال هم گرفتيم .
البته پدرم ميگفت : شايعه شده كه هندوانه ها را یه كسايى ارزون خريدن و انبار كردن كه گرون بفروشن،به همين دليل من نخريدم تا با مفاسد اقتصادى مبارزه كنم .
مادرم هم گفت : خوب كارى كردى و به من گفت عكس يك هندوانه بكش بگذاريم تو سفره يلدا، منم كشيدم خوشگل شد.
مامان گفت : تو روزنامه خوندم كه دونه هاى انار دل درد مياره ، براى همين نخريدم.
مادر من خيلى به سلامتى خانواده اهميت ميدهد. خواهرم عكس يه انار رو از تو روزنامه كند گذاشت تو سفره ، يه انار بزرگ که دونه هاش سياه بود .
مامان گفت : شب نميشه آجيل خورد سر دلتون سنگين ميشه و خوابهاى بد مي بينيد براى همين فقط نخود چى و كشمش خريدم كه خيلى هم خاصيت دارد . مادرم خيلى مهربان است .
مادرم گفت : رفتم ميوه فروشى كه ميوه بخرم خيلى شلوغ بود منصرف شدم . مامان پرتقال و سيبى رو كه داشتيم مثل گل درست كرده بود و توى بشقاب چيده بود خيلى قشنگ شده بود.
دلمون نميامد بخوريم ولى مامان گفت : بخورين كه نمونه ميكروب ميگيره ، مامانم خيلى با سليقه هست.
بابا آخر شب فال حافظ گرفت ،
همش يادم نيست ولى اولش ميگفت :
مژده اى دل كه مسيحا نفسى ميايد.
خلاصه يلداى خوبى بود ،چون ما دل درد نگرفتيم ، خوابهاى بد هم نديديم ، تازه با مفاسد اقتصادى هم مبارزه كرديم.
اين بود انشاى من اميدوارم خوشتان آمده باشد.
معلم گفت : آفرين پسرم خوب بود اينم يه نمره ۲۰
دانش آموزى از ته كلاس گفت: آقا اجازه سرما خوردين ؟
معلم گفت :
چطور ؟ شاگرد گفت آخه آقا اجازه..
از چشمتون داره اشك مياد
معلم گفت :
آره يادم نبود كه سرما خوردم
💐 🍀🌺
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_پانزدهم 🍁 #شاهرخ دندان
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
گذری بر زندگی
#حر_انقلاب_اسلامی
#شهید_والامقام
#شاهرخ_ضرغام
#قسمت_شانزدهم
🍁اوايل سال پنجاه وهفت بود که #شاهرخ به کاباره ميامي رفت . جائي بسيار بزرگتر و زيباتر از کاباره قبلي . شهروز جهود گفته بود : اينجا بايد ساکت و آرام باشه . چون من مهمانهاي خارجي دارم .براي همين هم روزي سيصد تومن بهت ميدم . #شاهرخ هم اونجا بود و پول خوبی هم میگرفت .
🍁در آن ايام آوازه شهرت #شاهرخ تقريباً در همه محله هاي شرق تهران و بين اکثر گنده لاتهاي آنجا پخش شده بود . من ديده بودم ، چند نفر از کساني که براي خودشان دار و دستهاي داشتند ، چطور به #شاهرخ احترام ميگذاشتند و از او حساب ميبردند . اصغر ننه ليلا به همراه دار و دسته اش را در يکي از دعواها #شاهرخ به تنهائي زده بود . آنها هم با نامردي از پشت به او چاقو زده بودند . شاهرخ در آن ايام هر کاري که ميخواست مي کرد و کسي جلودارش نبود .
🍁عصر يکي از روزها شخصي وارد کاباره ميامي شد و سراغ #شاهرخ را گرفت . گارسون ميز ما را نشان داد . آن شخص هم آمد و کنار ميز ما نشست . بعد از کمي صحبتهاي معمول ، گفت : من يک کار کوچک از شما ميخوام و در مقابل پول خوبي پرداخت ميکنم ! بعد چند تا عکس و آدرس و مشخصات را به ما داد و گفت : اين آدرس هتل جهانه . اين هم مشخصات اتاق مورد نظر ، شما امشب توي اين اتاق باید #بهروز_وثوقي رو با چاقو بزنيد !!
#ادامه_دارد...
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ معجزهای به نام توبه
🔹 چرا طلب مغفرت یعنی درخواست معجزه از خدا؟
🔹 چرا هر توبهای که خدا قبول میکند، معجزهای است که خدا برای توبهکننده انجام داده؟
#یافاطمه🕯🍂'
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🏴
ـ ـ ـ٭ـــ٭ـــ٭ــــــــ🖤🥀ــــــــ٭ـــ٭ـــ٭ـ ـ ـ
🍃 #حدیث_روز
📣 پیامبر خدا (ص)
اگر کسی بتواند حقّ کسی را بپردازد و تعلّل ورزد، هر روز که بگذرد، گناه باجگیر برایش نوشته شود.
بحارالانوار، جلد103، صفحه146
⸢#حضرت_برادر_گلم|•🌹⸥
میدونستی شهید دهقان..
یک دوست دیگری هم داشت که به واسطه شهید
خلیلی با او آشنا شده بود. همین بنده خدا تعریف
میکرد: با شهید دهقانامیری در گلزارشهدا بهشت
زهرا(سلام الله علیها) قرار داشتیم وقتی رسید،
حدود دو ساعت سر مزار رسول حرف زدیم.
بعد سر خاک بقیه شهدا رفتیم و هر شهیدی را که
میشناخت سر خاکش میایستاد و حدود یک ربع
راجع به شهید صحبت میکرد، جوری حرف میزد
و خاطره تعریف میکرد که انگار سالها با آن شهید
رفیق بوده است.
˹🌼|
[🌷]
•{بِسْمِ اللّٰهِ الرَحْمٰنِ الرَحيٖمْ}•
شهید اسماعیلغلامییاراحمدی:
از همگی شما عزیزان میخواهم که قدر
یکدیگر را بیشتر از پیش بدانید و سعی
کنید که باعث آرامش خاطر هم باشید
یاد خدا را هرگز فراموش نکنید و تمام
توان خود را جهت آسایش خانوادهمان
خرج کنید.
⸢تاریخ: پنجشنبه ۱۰/۱ 🗓⸥
⸢ذکر روز :«لا اِلَهَ الاَّ اَللهُ اَلمَلِکُ اَلحَقُ اَلمُبین»📿⸥
🌼•
『 📸| #مناسبتی⊹ 』
[ گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟! ]
-
یلدایی دگر خرامان خرامان آمد و رفت..
اما تو در کنارمان نبودی!
ولی باز یاد و خاطرت مانند همیشه کنجی از
ذهن پر تلاطم و آشفته مان بود و یلدا را با آن سپری کردیم:)
حضرت برادر گلم می شود.. می شود بپرسم چند یلدای دیگر باید صبر کنیم
تا رجعت تو را همراه مهدی موعود'عجلاللهتعالیفرجهالشریف' شاهد باشیم!؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_یلدا
#یلدای_شهدایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ