eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
17.6هزار ویدیو
346 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیتنامه شهید فریدون آقاجانلو به شرح زیر است؛ به نام خدا سپاس خدا را که در زمان مردی از تبار هابیلیان و از دودمان حسین (ع) زندگی کردم و از رهنمودهایش شهادت را یافتم «انا لله و انا الیه راجعون به درستی که که همه از او هستیم و به او هم باز می گردیم ». اینک که شماها را به خاطر خدا ترک کردم و عازم جبهه جنگ علیه کفار می باشم، اما بدانید که قلبم با شماست و همواره با شما خواهد بود. و آنگاه که به وسیله گلوله های دشمن تکه پاره می شوم در آن موقع نیز با شما خواهم بود و این است حیات جاویدی که خدا وعده داده است. بدانید که این سعادتی است از برای من و پدر و مادر من که فرزندی تربیت کرده اند که حسین وار در راه خدا به خاطر خدا و قرآن رسول خدا شهید می شوم تا آنجا که در توان دارم می کشم که دشمن اسلام را نابود كنم و اسلام را به پیروزی رسانده و اگر نتوانستم می‌میرم تا کشته شدن ماها باعث شود حق بر باطل پیروز شود. پدر و مادرم نگران من نباشید که راهم را انتخاب کرده ام و از ته قلب هم خوشحالم. خانواده عزیزم بدانید که من بی هدف راه امام و شهیدان را دنبال نکردم و کسی هم که مرا مجبور به رفتن در این راه نکرده و شما هم مرا از دست نداده اید بلکه هدیه کرده اید. می‌دانم آخرین کلامهای من برای تو دردآور و سخت است و گریه را سر می دهی تو مادری باید و می باید گریه کنی زیرا همین گریه های مادران، شهید داده است که سیلی از اشک را روان می سازد و کاخ ستمگران و ظالمان را از ریشه می کند و در گورستان تاریخ دفن می سازد. و در آخر چند سفارش به خانواده عزیزم می خواهم بکنم که راه امام و روحانیت مبارز را دنبال کنید که راه خدا است. همیشه گوش به فرمان امام باشید و از این نعمت گرا نبها که خداوند نصیب ملت مبارز ایران کرده است حداکثر استفاده را بنمايید. همیشه به یاد مستمندان باشید و برنامه زندگی خود را طوری تنظیم کنید که به جای نشست و برخاست با افراد منافق و فرصت طلبان با کسانی معاشرت کنید که دلسوز انقلابند و در آخر همه با حجاب اسلامی، خود را حفظ نمايید چون که حجاب تو ای مادر! و ای خواهر! کوبنده تر از خون من می‌باشد. و السلام. عمر و جانم فدای لحظه به لحظه عمر امام زندگينامه بسم الله الرحمن الرحيم من در سال 1343 به دنيا آمدم من از آن وقت كه خودم را شناختم ملاحظه كرده ام كه پدر و مادرم كه مسلمان هستند كه مرا خوب تربيت كرده اند. من در سال 1358 كه امام فرمودند كه ملت بايد بسيج باشند كه در مقابل دشمن بايستند من در آن موقع با اجازه پدرم و مادرم به بسيج رفتم و تا سال 1361 در بسيج فعاليت كردم. كار مي کردم و شب ها براي نگهباني و مواظبت از ملت به بسيج مي رفتم و در سال 1361 سرباز شدم خواستم سربازيم را در سپاه بگذرانم به سپاه رفتم و خواستم كه هميشگي در سپاه بمانم و ماندم. والسلام علكيم تمام خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار مورخ 14 / 3/ 1362 فريدون آقاجانلو
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
باسلام هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم 🌷 بسیجی شهید فریدون آقاجانلو 🌷 تولد ۲ اسفند ۱۳۴۳ زنجان
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
وصیتنامه شهید فریدون آقاجانلو به شرح زیر است؛ به نام خدا سپاس خدا را که در زمان مردی از تبار هابیل
آخرین دلگویه مون :) 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨ بمونید برامون 🙏 مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست دعوت شده شهدا هستید😍❤️ آخرین قلم 🍃 التماس دعا🕊 پست آخر شبتون شهدایی •|سـرش‌را‌بریدنـد‌وزیر‌لب‌گفت •|فداۍ‌سرت‌سـرکھ‌قـابل‌نـدارد 🌻___________ ↳🥀🕊』 💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم❣ دلم آشفتــه و غم بی امان است که غم از دوری صاحب زمان است🌱 سه شنبه شور و حالم فرق دارد دلم مهمــــان صحن جمکران است🌱 🤲 💚 (عج)
حس خوبیه که بدونی یکی اون بالا هست که همیشه مواظبته خدایا .... ممنونم
کسی هرگز نمی داند چه سازی میرند فردا چه میدانی تو ار امروز چه میدانم من از فردا همین یک لحظه را دریاب که فردا قصه اش فرداست🌻
. . . إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا، وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى ! إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ خدایا، گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى، که بر پوشاندن آن در آخرت محتاج ‏ترم! گناهم را در دنیا براى هیچ یک از بندگانِ شایسته‏ ات آشکار نکردى. پس مرا در قیامت در برابرِ دیدگانِ مردم، رسوا مکن ...💚 .
📲 پُست | رهبر انقلاب: ‏آن روزی که آلمانی‌ها در جنگ جهانی دوّم آمدند پاریس را گرفتند و پاریسی‌ها با آلمانی‌ها مبارزه میکردند، مبارزین فرانسوی تروریست بودند؟ چطور آنها مبارزند و مایه‌ی افتخار فرانسه‌اند، آن‌وقت جوان حماس و جهاد اسلامی تروریست است؟ بی‌شرم‌ها!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلایا و مصائب زندگی کردن در بزرگترین زندان انسانی جهان چیست؟ این کلیپ رو حتما ببینید و به بقیه هم برسونید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 من از مسئولین می خواهم که نگذارید خدای ناکرده در ارگان ها ، افراد منحرف و چاپلوس جا پیدا کنند و ضوابط اسلام و جمهوری اسلامی را زیر پا گذاشته و روابط را حاکم کنند و از شما می خواهم که مواظب باشید و ببینید چه کسانی جایگزین شهدا در ارگان ها می شوند و آیا هم فکرو رهرو شهدا هستند . 🌹 🕊 🌹 🌹 🕊 🌹🌴
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 بنده اسماعیل ملازهی کارمند بازنشسته اداره راه، اصالتا اهل شهرستان نیکشهر روستای عمری هستم و در این شصت سال هم که از خدا عمر گرفتم در همین شهرستان زندگی کردم. 60 سالم هست و کارمند اداره راه بودم که بازنشسته شدم. همسرم گل بی‌بی رییسی است که حاصل ازدواجمان شش پسر است به نام‌های عمر، عثمان، ابوبکر، علی، احسان و ایمان است که عمر در سوریه حین مبارزه با تکفیری ها به شهادت رسید. عمر متولد سال 63 بود و در زمان جنگ تحمیلی به دنیا آمد. آن سالها فکر نمی کردم روزی من هم پدر شهید شوم. البته عمر چهار ماه قبل از رفتنش به من گفته بود که می خواهد برود سوریه برای کمک به برادران خودش اما فکر نمی‌کردم جدی بگوید. روزی که می خواست برود آمد خانه ما برای خداحافظی. اما از ترس اینکه مخالفت کنیم موضوع را نگفت. من خانه نبودم، به مادرش گفته بود مدتی می روم جایی و نیستم. چند روز بعد برای کاری به چابهار رفته بودم که یکی از دوستانش گفت: عمر اعزام شده تهران برای رفتن به سوریه. تعجب کردم اما بعد خدا را شکر کردم. .... 🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 احسان برادر کوچکتر عمر در تهران سرباز بود. عمر یک هفته برای کارهای اعزامش در تهران حضور داشت و به برادرش هم گفته بود دارد می رود. زمانی که رسید سوریه تماس گرفت و به خانمش گفته بود من اینجا اوضاع خوبی ندارم و در محاصره هستیم، ما را حلال کنید، یک هفته بعد هم شهید شد. احسان و عثمان هنوز عروسی نکرده بودند. عمر که تماس گرفت گفت مراسم عروسی آنها را عقب نیندازید. اما مادرش گفته بود تو نیستی دست و دلم نمی رود به این کار. تا اینکه علی آمد گفت: مادر عمر دست شما را بوسیده (یعنی دیگر بر نمی گردد) از او بگذرید. اما مادرش گفت: نفرین نکن بر می‌گرده. عمر همیشه با لبخند می گفت بر می‌گردم، هر درگیری بوده سالم ماندم این بار هم بر می گردم. اما اتفاقا در آن عملیات آخر اولین کسی به شهادت می‌رسد عمر بوده. عمر از همه پسرها شیطان تر بود اما وقتی بزرگ شد بسیار آرام برخورد می‌کرد. در بچگی به قدری آتش می‌سوزاند که یکبار با چوب خرما و طناب جایی را درست کرده بودم تا سایه باشد بچه ها بازی کنند، اما از عصبانیت طناب را برداشتم و با آن عمر را آویزان کردم. یکی از همسایه ها آمد وساطتش را کرد آوردمش پایین. آن قدر بچه شیطانی بود که وقتی آمد پایین انگار نه انگار. الان پسرش هم درست مثل خودش است. روزی که خواستند خبر شهادتش را به ما بدهند تعدادی از سپاه آمدند خانه ما و گفتند پسرتان به خواست خدا شهید شده. وقتی این جمله را شنیدم گفتم: «کل نفس ذائقه الموت» همه یک روز باید برویم و خوشحال بودم که پسرم اینطور رفت و ما هم صاحب شهید شدیم اما دلم هم یک حالی شد. خب بالاخره بچه بسیار برای پدر و مادر عزیز است. بقیه پسرانم را هم حاضرم به سوریه بفرستم و خودشان هم حاضرند اعزام شوند. عمر سپاهی نبود و بسیجی بود، او اولین شهید مدافع حرم اهل سنت است. که 3 آذر 94 به شهادت رسید. شاید برای بعضی ها سوال باشد که مثلا ما چون سنی هستیم باید جذب طرف مقابل شویم اما هر انسان عاقلی می فهمد آنها دروغگو هستند و چه کسی راست می گوید. مانند جنگ ایران عراق که این جنگ هم مانند همان است. برای دشمن فرق نمی‌کند بمبی که می اندازد روی سر چه کسی، با چه دین و تفکری و می ریزد. عمر زندگی خوبی با خانواده‌اش داشت و از لحاظ مالی هم مشکلی نداشت اما همه اینها را گذاشت و برای هدفش به سوریه رفت. وقتی ما را بردند دیدار امام خامنه ای خیلی خوشحال شدیم. ایشان برای ما صحبت کردند و گفتند همه باید برای حفظ نظام بکوشیم و حرف‌هایشان واقعا مرهمی بر دل ما بود. برخوردشان واقعا با ما صمیمی بود. چه چیزی بهتر از اینکه آدم با امامش دیدار داشته باشد. ... 🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 من در تهران سرباز بودم. عمر وقتی آمده بود اینجا تا اعزام شود به من زنگ زد و گفت: دارم می روم سوریه، بیا برای آخرین بار ببینمت. قبلش مادرم گفته بود برادرت می خواهد بیاید با تو کار دارد. عمر با من در میدان آزادی قرار گذاشت. وقتی رفتم با دو نفر دیگر از دوستانش بسیار خوشحال آنجا بودند. پرسیدم: داری می ری کجا؟ گفت: جنگ. گفتم: اینها هم هستند؟ گفت: اره حدود صد نفر هستیم می رویم از برادرانمان دفاع کنیم. برای ما شیعه و سنی فرقی ندارد همه با هم هستیم. کاملا مشخص بود که کاملا فکرهایشان را برای رفتن کرده اند و می دانند دشمن مقابل ما بحثش شیعه و سنی نیست بلکه همه عوامل آمریکا هستند. می گفت: مهم نیست خون ما اینجا یا سوریه بریزد مهم این است که ما به کمک برادرانمان می رویم. 🥀 🕊🌹