eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
در بهار سیدابراهیم رئیسی در تابستان اسماعیل هنیه در پاییز سیدحسن نصرالله خدایا زمستان رو فصل ظهور مولامون قرار بده... 🔹 حزب الله زنده است... 🏴 شهادت مجاهد بزرگ جبهه‌ی مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله را محضرحضرت ولیعصرعج،مقام معظم رهبری و همه شما خوبان کانال تسلیت عرض می کنیم 🏴قرارگاه شهدا ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
⭕️ پاقدم پزشکیان 1⃣ ابتدای ورودش به پاستور تفأل به قرآن بد آمد! 2⃣ روز تحلیفش اسماعیل هنیه رو شهید کردن! 3⃣ روز حرکتش به نیویورک۵٠نفر معدنچی کشته شدن! 4⃣ روز تولدش سید حسن نصرالله رو شهید کردن! ✍ پا قدمت واقعا... 😐 🏴قرارگاه شهدا ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
⭕️نظر مهمان در نیویورک درباره شهید نصرالله: نصرالله تروریست بود! ‏سوابق ابراهیم نبوی نامشخص بود؟ از ابراهیم نبوی چه خِیری به ایران می‌رسد؟ چرا همچین آدمی را به جلسه با رییس‌جمهور پزشکیان دعوت کردید که حالا این چنین در کاسه‌تان بگذارد؟ به این مسأله که دیگر می‌شود انتقاد کرد؟ یا باز هم پیاده‌نظام اسراییل شدیم؟ 🏴قرارگاه شهدا ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
⭕️هرگونه تاخیر در ظهور امام زمان(عج) یقینا گردن کسانی خواهد بود که پالس ضعف فرستادند و زمین را از نعمت فرزند زهرا(س) محروم نمودند. 🏴قرارگاه شهدا ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حاج صادق آهنگران در حرم مطهر رضوی ◾️سید وارسته لبنانی ◾️سلام ما را برسان به سلیمانی 🏴قرارگاه شهدا ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 به بهانه روز که با می شنید و با حرف می زد می خواهیم به یکی از روستاهای دوردست سفر کنیم به جایی که مردمانش حق بزرگی برگردن انقلاب دارند. وقتی از مسیر اصفهان به شیراز حرکت و از آباده عبور کنیم، ‌به شهرستان کوچکی به نام «خرم بید» می‌رسیم. در حوالی این شهرستان روستای کوچکی است که اکنون نامش است. خانواده‌های ساکن این روستا زیاد نیستند اما وقتی به گلزار روستا سر بزنی تعجب خواهی کرد. آن ها چهل و سه تقدیم انقلاب و اسلام کرده اند ؛ که هرکدام پرچمی برای سرافرازی و سربلندی نظام هستند. از میان قبور وقتی عبورکنی به مزار سردار رشید اسلام، ‌ خواهی رسید. در بالای مزار او قبر است که اکنون زائرانی از مناطق دور و نزدیک دارد. آنجا مزار است. به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمی‌تواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود. او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود، نه می شنید،‌ نه می توانست حرف بزند. اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچه‌های هم سن و سال خود مدرسه رفت. آنقدر نیز هوش بود که تا کلاس پنجم درس خواند بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانه‌های روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت را خبر می‌کرد. در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود. 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 به بهانه روز که با می شنید و با حرف می زد انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آن‌ها مانند مرید و مراد بود. دوست او بود که مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند. با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سخت‌ترین کارها را قبول می‌کرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدف‌گیری می‌کرد. دوستانش از چیزهای عجیبی می‌گفتند. یکی می‌گفت عجیب است؛ ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک می‌شود او زودتر از همه خیز برمی‌دارد. دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم بسیار به نماز اول وقت مقید بود. ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت و آماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد. اما این رزمنده شجاع و غریب ، زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود. وقتی را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود و اشک می ریخت. در والفجر ۸ به رسید. در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد،‌با زبان بی زبانی به همه گفت :‌ اینجا قبر من است. برخی از افراد او را مسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و… در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود. بلافاصله به منطقه برگشت. درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد . هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد . برادرش می کفت : نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ به وصال محبوب خود رسید. پیکر پاک این ربه روستا آوردند. را به ردیف دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار ، وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند ، مثل اینکه خاطره ای به یادشان آمده بود. بله آنها خاطره آن روزی را به یاد آوردند که درست همین مکان را نشان داد و گفت :‌ « من اینجا دفن خواهم شد » 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 به بهانه روز که با می شنید و با حرف می زد مدت ها گذشت ، ما هم مانند بسیاری از مردم از عظمت و بزرگی غافل بودیم ، به کلام حضرت امام که قبور مطهر تا ابد دارالشفا خوانده بود بی توجه بودیم . برادر ادامه داد : ‌ مادر ما دچار سرطان بسیار حادی شده بود . چند ماه به همه پزشکان شیراز و … مراجعه کردیم اما بی فایده بود. سرطان بدخیم بود و مادر ما کهولت سن داشت . گفتند ایشان را اذیت نکنید ، ببرید خانه تا راحت تر … ما هم مادر را به خانه آوردیم . همه ناراحت بودیم ، مادر توان راه رفتن نداشت . صبح روز بعد دیدیم مادر از جا بلند شد! با شور و نشاط مشغول کارهای خانه شد ،‌ همه با تعجب به سراغ مادر رفتیم یعنی چه شده بود؟ مادر می گفت دیشب به دیدنم آمد ، یک تکه نان تبرکی به من داد و گفت : «بخور» من هم خوردم. از صبح که بیدار شدم هیچ اثری از بیماری در وجودم نیست . مادر را نزد پزشکان شیراز بردیم. آزمایشات مختلف انجام شد. یکی از پزشکان از خارج آمده بود و به معجزه اعتقادی نداشت . همه یک چیز می گفتند ، این ماجرا چیزی شبیه معجزه است . هیچ خبری ازتوده سرطانی نیست . از آن ماجرا سالها گذشت ، دیگر هیچ مشکلی پیدا نکرد ، شبیه این ماجرا بارها برای اهالی و حتی چند نفر ازاهالی مرودشت و… اتفاق افتاد. نامه ای با دست خط یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند . یک عمر هر چی خواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره ام کردند . یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند . یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم . خیلی تنها بودم . اما مردم ، حالا که ما رفتیم بدونید ، ‌هر روز با آقام حرف می زدم . آقا به من گفتند :‌ «تو شهید می شی . جای قبرم رو هم بهم نشون دادند . این را هم گفتم اما باور نکردید . شادی روح و و که را با شنیدند و را با گفتند ... 🥀 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 #شهیدانه #دوری_شهدا_از_گناه #شهید_والامقام #احمدعلی_نیری #قسمت_سوم نفس عمیقی کشید و گ
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد : از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت : تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن. 🌴 🥀🕊
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 چو کبوتر بهشتی تو ز لانه پر کشیدی همه عمر را دویدی و به مقصدت رسیدی همه عمر رزم و خدمت ،همه عمر با شهامت چو قفس شکست با شوق به آسمان پریدی چو وصال حاج قاسم ز کفت امان گرفت و شد اجابتت دعا و تو به پا و سر دویدی همه جسم و روح پاکت به وصال یار رفته همه آه سرد گشتی و به آسمان دمیدی چه خوش است بزم یاران،حسن وعمادو قاسم به میان عاشقانی و به منزل آرمیدی شادی روح و 🥀 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیوگرافی شهیدابوالفضل شاه حسینی نام ابوالفضل نام خانوادگی شاه حسینی نام پدر حسین شناسه ملی 589634461 تاریخ تولد 20 دی 1331 محل تولد شهر تفرش شماره شناسنامه 70 سن 60 تاهل متاهل تحصیلات دیپلم شغل دولتی تاریخ شهادت 05 اسفند 1391 محل شهادت تفرش نوع شهادت دفاع مقدس نحوه شهادت جراحات ترکش محل دفن شهر تفرش رده خدمتی سپاه عضویت بسیجی یگان خدمتی لشگر 17 علی بن ابیطالب مسئولیت رزمنده نام ناحیه تفرش
مروری بر زندگی شهید "ابوالفضل شاه حسینی" یکی ازسفارشات ایشان این بود که کارهای دنیوی تمامی ندارند و نباید بیش ازحد به آن پرداخت. بلکه حتماً باید طوری برنامه ریزی کرد که علاوه برانجام کارهای روزانه، از بستگان هم دیدار کرد که آثاردنیوی واخروی فراوان دارد.
شهید ابوالفضل شاه حسینی دهم آبان 1341 در روستاي فروان از توابع شهرستان گرمسار به دنيا آمد. پدرش ولي، دامدار بود و مادرش فضه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. شهید خصوصیات اخلاقی مثبت زیادی داشت. وی به والدین و به تک تک اعضای خانواده و بستگان دور و نزدیک علاقه زیادی داشت. به رغم سن کم، همواره والدین خود را درارتباط با صله ارحام و دستگیری ازبستگان نزدیک سفارش می نمود. در این خصوص یکی ازسفارشات ایشان این بود که کارهای دنیوی تمامی ندارند و نباید بیش ازحدبه آن پرداخت. بلکه حتماً باید طوری برنامه ریزی کرد که علاوه برانجام کارهای روزانه، از بستگان هم دیدار کرد که آثاردنیوی واخروی فراوان دارد. شهید فردی پرتلاش بود و ازکارکردن لذت می برد و درکلیه امور منضبط بود. كشاورزي مي‌كرد. بارها ازحاصل تلاش ودست رنج خود برای مادربزرگ ، والدین، خواهر وبرادران خود، هدایایی تهیه و به آنان تقدیم می کرد. همان طورکه به والدین درزمینه صله ارحام تأکید و سفارش می کرد، به کمک معنوی و مادی اقوام بسیار مقید بود. سال 1360درآزمون ورودی تربیت معلم قبول شد، اما او به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت و محل خدمت خود را نیزکردستان تعیین کرد که درآن زمان سراسرآشوب بود. سرانجام هشتم مهر 1361، در موچش بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است. شهید ابوالفضل شاه حسینی در بخشی از وصیت نامه خود خطاب به پدر و مادر بزرگوارش می نویسد: « پدر و مادر گرامي راهي كه من انتخاب كردم نه بر من تحميل شده و نه با زور بوده ، بلكه با شوق و ذوق بوده است و من افتخار مي كنم كه در راه خدا و اسلام جانم را از دست داده ام. پدر و مادر هيچ وقت در غم من گريه و زاري نكنيد بلكه افتخار كنيد كه فرزند حقير خود را در راه دين و اسلام و ميهن داديد . منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان 
وصیت نامه شهید ابوالفضل شاه حسینی   * بسمه تعالی * * به نام خداوند بخشنده مهربان * ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد .  ((  امام خمینی   )) در قاموس شهادت , واژه وحشت نیست .    ((  امام خمینی   )) پدر و مادر گرامی راهی را که من انتخاب کردم نه بر من تحمیل شد و نه با زور بوده است بلکه با شوق و ذوق بوده است و من افتخار می کنم که در راه خدا و اسلام جانم را از دست داده ام . پدر و مادر هیچوقت در غم من گریه و زاری نکنید بلکه افتخار کنید که فرزند حقیر خود را در راه دین و اسلام و میهن دادید. به فکر آنهایی باشید که تمام فرزندان خود را از دست دادند. پدر و مادر گرامی اگر من شهید شدم از هیچ سازمانی کمک مالی دریافت ندارید بلکه به محرومان جامعه کمک و یاری کنید. برادران عزیز امیدوارم که ادامه دهنده راه من و تمام شهیدان راه اسلام از صدر اسلام تاکنون باشید. و توای خواهر گرامی حجاب تو کوبنده‌تر از خون شهیدان است و سعی کن با حجاب خود مشت محکمی به دهان امپریالیسم شرق و غرب بزنی و زده باشی. و شما ای جوانان عزیز ادامه دهنده راه شهیدان خدا باشید و در آخر شما مردم غیور و شهید پرور ایران به هیچ فکر نکنید فقط به اسلام و مسلمین و ادامه دهنده راه رهبران آن باشید و در شعار هایتان مرگ بر آمریکا فراموش نشود . * والسلام علیکم و رحمة ا... و برکاته  *   خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ترا به جان مهدی خمینی را نگهدار. شیون مکن مادر در مرگ خونبارم  * بگذار ز من دیگر عزم سفر دارم    * گر کشته گردیدم در جبهه ای مادر  * بحرم مکن زاری , بحرم مزن بر سر  * زیرا که من مادر شوق خدا دارم    * 
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا