#حدیث_روز
#پیامبر_اکرم_ص
اَقرَبُكُم غَدا مِنّى فِى المَوقِفِ اَصدَقُكُم لِلحَديثِ و َاَدَّاكُم لِلاَمانَةِ و َاوفاكُم بِالعَهدِ وَ اَحسَنُكُم خُلقا و َاَقرَبُكُم مِن النّاسِ؛
نزديك ترين شما به من در قيامت، راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد، خوش اخلاق ترين و نزديك ترين شما به مردم است .
بحارالأنوار، جلد75، صفحه94، حدیث12
#عهد
#پیمان
#پیمان_شکنی
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
دنیا و تمام آنچه که در اوست بنظر اسلام وسیله است و از لحاظ ارزشی از درجه ی پایینی برخوردار است آنقدر بی ارزش که عمرهای طولانی را نمی توان به حساب آورد .
این دنیا منزلگاه زاد و توشه آخرت است و خوش به سعادت کسانی که از آن سهم بسزائی برداشت کردند و در آخرت از آن برخوردار می شوند .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #نصراله_حبیب_الهی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🕊🌹🌴
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#مادرانه
#مادر_شهید
اگر از من بپرسند می گویم بزرگترین دل، بزرگترین قلب و بزرگترین شان و شخصیت مربوط به مادران #شهید است. آنها هم می توانستند جلوی فرزندشان را بگیرند، آنها هم می توانستند او را از راهی بی بازگشت برگردانند اما این کار را نکردند چون می دانستند که انتهای این راه خداست که پذیرای فرزندشان است. آنها فرزندشان را در راه خدا دادند، همان خدایی که می دانستند خیلی از بهتر از آنها مراقب فرزندشان خواهد بود.
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🥀🌴🌹
🌹🌴🕊🌷🕊🌴🌹
بِسْمِ رَبِّ الشُهداء ...
سـلام بـر
#مـادران_شـهید
که چشمشان به در است و پسر نیامده است .
سـلام بـر شــبِ سـردِ مـدافـعِ حــرمی
که عمـرِ او به ره عمـه جان سر آمده است
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح #مادران_آسمانی
و سلامتی و طول عمر #مادران_شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🌹🌴
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
گذری بر زندگی
#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_ایمانی_فردویی
تهیه کننده:
#فاطمه_بخشی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_ششم 🍁 عصر يکي از روزهاي
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
گذری بر زندگی
#حر_انقلاب_اسلامی
#شهید_والامقام
#شاهرخ_ضرغام
#قسمت_هفتم
🍁وارد کلانتري شدم . با کارهاي پسرم ، دیگه همه من را ميشناختند . مأمور جلوي در گفت : برو اتاق افسر نگهبان ! درب اتاق باز بود . افسر نگهبان پشت ميز بود . #شاهرخ هم با يقه باز و موهاي به هم ريخته مقابل او روي صندلي نشسته بود . پاهاش را هم روي ميز انداخته بود . تا وارد شدم داد زدم و گفتم : مادر خجالت بکش پاهات رو جمع کن !
🍁بعد رفتم جلوي ميز افسر و سند را گذاشتم و گفتم : من شرمنده ام ، ببفرمائيد . با عصبانيت به شاهرخ نگاه کردم و بعد از چند لحظه گفتم : دوباره چيکار کردي ؟! #شاهرخ گفت : با رفيقا سر چهار راه کوکا وايساده بوديم . چند تا پيرمرد با گاريهاشون داشتند ميوه ميفروختند ، يکدفعه يه پاسبون اومد و بار ميوه پير مردها رو ريخت توي جوب ،
🍁اون پاسبون به پيرمردا فحش ناموس داد من هم نتونستم تحمل کنم و ... افسر نگهبان گفت : اين دفعه احتياجي به سند نيست . ما تحقيق کرديم و فهميديم مأمور ما مقصر بوده . بعد مكثي كرد و ادامه داد : به خدا ديگه از دست پسر شما خسته شدم . دارم توصيه ميکنم ، مواظب اين بچه باشيد . اينطور ادامه بده سرش ميره بالاي دار !
#ادامه_دارد...
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🥀💐🕊🌸🕊💐🥀
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#عفاف
#حجاب
#خانم_موسوی یکی از #پرستاران دوران #دفاع_مقدس ، از میان همه ی تصویر های آن روزها ، یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند :
یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، #حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستانهای صحرایی هم #مجروحین زیادی را به #بیمارستان ما منتقل می کردند.
اوضاع #مجروحین به شدت وخیم بود.
در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود.
رگهایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی #خونریزی شدیدی داشت.
#مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این #مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای #جراحی آماده اش کنم.
من آن زمان #چادر به سر داشتم . دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم #مجروح را جابه جا کنم .
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و #چادرم را دربیاورم ، #مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه #چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت
گفت: من دارم می روم که تو #چادرت را در نیاوری.
ما برای این #چادر داریم می رویم... #چادرم در مشتش بود که #شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم #چادرم را کنار نگذاشتم.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊💐
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#خاطرات_شهدا
#آورکت
سردار جهادگر
#شهید_عبدالحسین_ناجیان
فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ، جهاد- قرارگاه کربلا
سرمای استخوانسوز خوزستان کار خودش را کرد، سرما خوردم. لباس گرم نداشتم که بپوشم. به حسین ناجیان گفتم: « انبار پُر است از اورکت. یکی از آنها را به من بدهید، بلکه سرما خوردگیام بهتر شود.»
گفت: « آنها فقط متعلق به کسانی است که در خط مقدم میجنگند. باید بروم و درخواستت را به آقای جزایری بگویم، اگر ایشان اجازه داد، آورکت را به تو میدهیم.»
دستآخر یکی از بچهها آورکتش را به من داد تا بپوشم.
#سنگر_سازان_بی_سنگر
#شهدای_جهادگر
🥀 🕊🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#در_محضر_روح_الله
#امام_خمینی_ره
آمریکای جنایتکار باید بداند ملت عزیز و خمینی، تا نابودی کامل منافعش او را راحت نخواهند گذاشت.
شادی روح #امام_راحل
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌴 🕊🥀
🌹🌴🥀🍀🥀🌴🌹
#سلام_بر_مادران_شهدا
یادمون نره #کی_بودیم ...
یادمون نره #کی_هستیم ...
یادمون نره #چرا_هستیم ...
و در آخر یادمون نره خیلی #خون_ها ریخته شد، تا من و تو #در_آرامش_باشیم ...
#پنجشنبه_های_دلتنگی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
سلامتی یادگاران #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 🌴🥀