🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#مهدی_زین_الدین
ما افتخار میڪنیم
ڪه مستقیماً با آمریڪا
دست به یقہ شویم
و امـیدواریم این اتفاق بيفـتد ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🥀🌹🌴
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#یار_را_عاشق_شوی
#آخر_شهیدت_میکنند
#سردار_شهید
#مهدی_زین_الدین
در زمان غیبت به کسی منتظر گفته میشود که منتظر #شهادت باشد ، منتظر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🥀 🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#از_شهدا_بیاموزیم
#سردار_شهید
#مهدی_زین_الدین
وقتی رسیدیم دزفول و وسایلمان را جابه جا كردیم ،
گفت میروم سوسنگرد
گفتم : مادر منو نمیبری اون جلو رو ببینم ؟
گفت : اگه دلتون خواست با ماشینهای راه بیایید .
این ماشین مال #بیت_المالِ
حساسیت روی بیت المال را از مولای خود #علی_علیه_السلام آموخته است ، او حاضر نشد #مادرش را با ماشین بیت المال ببرد!
امّا کجایید ای #شهیدان_خدایی که اکنون #بیت_المال را عده ای شکم سیر اشرافی برای خود #ذخیره میکنند و یار #انقلاب نامیده میشوند!
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خدا
#تفکر
#تأمل
#بیت_المال
🌹 🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#عاشقانه_شهدا
#سردار_شهید
#مهدی_زین_الدین
خوابش را دیدم
گفتم :
چگونه توفیق
#شهادت پیدا کردی ؟!
گفت :
از آنچه دلم میخواست
گذشتم!
نگذارید #حب دنیا
شما را #فریب دهد ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#شهیدانه
#درس_اخلاق
#سردار_شهید
#مهدی_زین_الدین
در ستاد لشگر بودیم. #شهید_زین_الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت می کرد. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.
آن برادرم دائم تندی می کرد و جوش می زد.
آقا #مهدی با نرمی و ملاطفت آرامش می کرد.
یکهو دیدم این برادر یک چاقوی ضامن دار از جیبش درآورد، گرفت جلوی #شهید_زین_الدین و با عصبانیت گفت : #حرف حساب یعنی این و چاقو را نشان داد.
خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا #مهدی می خندد .
با مهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد #دستی به سرش کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد.
ظاهرا این برادر #اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا #مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند .
بعدها #شهید_زین_الدین ایشان را #طوری ساخت و به راه آورد که شد #فرمانده یکی از گردانهای لشگر !
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌴💐
🦋✨
🕊همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود. دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت بود و بی تکلّف. در جمع رزمندگان بود؛ با آنها غذا می خورد، درد دل هایشان را می شنید و از همه مهم تر، به آنان بسیار احترام می گذاشت. این بود که خواسته یا ناخواسته، همه را دنبال خود می کشید!
شهید#مهدی_زین_الدین🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#یار_را_عاشق_شوی
#آخر_شهیدت_میکنند
#سردار_شهید
#مهدی_زین_الدین
در زمان غیبت به کسی منتظر گفته میشود که منتظر #شهادت باشد ، منتظر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🥀 🕊🌹