eitaa logo
مسار
345 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
573 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨چقدر از شهدا دفاع می‌کنی؟ 🌹روزِ همان شبی که قرار بود مجلس عقدش برگزار شود، از تربت حیدریه عازم مشهد بودیم. قرار بود در رباط سنگ تربت حیدریه منتظرش باشیم. با همان لباس کارش آمد. 🌺حاج آقای امیریان هم با ما با بود؛ اما ناراحتی از سر و رویش می‌بارید. سید از علت ناراحتی‌اش پرسید. 🌟حاج آقا گفت: در خوابگاه جهاد یکی عکس شهید بهشتی را پاره کرده است. سید خیلی ناراحت شد. همانجا ما را پیاده کرد و گفت: من تا تکلیف این شخص را مشخص نکنم، مجلس عقد نمی‌روم. 🌿سی کیلومتر راه را برگشت. رفته بود و آن شخص را پیدا کرده بود و گفته بود: همکاری شما با جهاد همین جا تمام می‌شود. ما نیازی به کسی که عکس شهید بهشتی را پاره کند، نداریم. راوی: سید حسین نمازی؛ هم رزم شهید 📚سیرت رضوانی؛ زندگی نامه و خاطرات سردار جهادگر شهید محمد تقی رضوی، نویسندگان: عیسی سلمانی لطف آبادی و همکاران، صفحه ۲۴ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠آیا می دانید بالاترین وظیفه چیست؟ ✅ در زندگی خوب است زمانی را قرار دهیم برای تفکرکردن در خصوص وظیفه خود. 🔘با خود فکر کنیم وظیفه ما چیست؟ و آیا به وظیفه خود عمل می کنیم؟ 🔘بعد از شناخت وظیفه خود، باید اولویت بندی کرد. بر طبق آیات و احادیث کدام وظیفه واجب تر و اولویت دارتر است تا به آن عمل کرد. ✅ توجه و احترام به پدر و مادر یکی از همین موارد است و در درجه اول و اولویت اول قرار می گیرد؛ چراکه در قرآن هم همواره نیکی به والدین بعد از اطاعت از خدا ذکر شده است، پس جایگاه بالایی دارد. ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ 🔹امام علی علیه‌السلام فرمود: نیکی به پدر و مادر، بزرگترین وظیفه است. 📚میزان الحکمه،ص۷۰۹۵ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍قرض 🌺مائده از دست مادرش ناراحت بود. آخرین لباسی که دلش خواسته بود را مادر نخریده بود ودل او شکسته بود. دلش میخواست داد وبیدادکند‌ در اتاقش نشسته بود پشت میز تحریر قهوه ای رنگ وبا دسته‌ی عینکش بازی می‌کرد. 🌸مادر استکان چایی را برایش دم اتاق آورد، تقه ای‌ به در زد و وارد شد.مائده هنوز هم ناراحت بود میخواست بی اعتنایی کند که مادر عینکش را از دستش گرفت، کنار صندلی ایستاد و سر پایده را بالا آورد: «دختر قشنگم تو دیگه بزرگ شدی باید بدونی آدم هرچیز که بخواد را نمی‌تونه داشته باش آن هم بعد از اینکه این همه خرید کردیم.تا حالا فکر کردی آیا همه زندگی مثل ما دارن؟دلت می‌خواد مثل برادران شیطونت باشی؟» ☘_نه دلم نمی‌خواهد اما آن لباس... آن را باید می خریدید من عاشقش بودم. 🌼_ایرادی نداره گلم صبر می‌کنیم. وقتی پول توجیبی‌هات، به خرید آن رسید برات می‌خرم. 🌺_تا آن موقع تمام شده 🌸_خوب بهت قرض می‌دهم تا اون رو بخری. ولی بعد از آن تا یکسال آینده، خبری از لباس نیست، قبول؟ ☘_باشد مامان جون. واقعا قرض می‌دین؟ 🌼_بله. 🌺_حالا چایت را بخور.بعد هم بیا کمک کن تا سفره را بچینیم. 🌸مائده، عینکش را به چشم‌زد ، آبناتی در دهان، گذاشت و با قورت قورت بلند درحالی که به مادرش لبخند می‌زد، چای را فرو داد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹 به:مردم عزیز کشورم ایران🌺 ✨ سلام مردم قهرمان سرزمینم 🌷آخرین مناظره را مشاهده کردید و حرف های زیادی شنیدید. 🌸از این به بعد شما هستید و وجدان پاکتان که چه کسی را انتخاب کنید. 🌿 آیا کسی که برنامه هایش را از روی کاغذ می خواند که معلوم نیست چه کسی برایش نوشته است ؟زیرا اگر خودش نوشته بود می توانست بدون لکنت زبان آنرا بخواند ‌، دریغ از اینکه از روی کاغذ هم گاهی از خواندن درمی ماند. 🌱 آیا این شخص می تواند کشور را اداره کند؟ 🌹سخن بعدیم این است که رهبر عزیز تر از جانمان گفتند به وعده های کاندیداها زیاد توجه نکنید بلکه به سابقه آنها نگاه کنید. 🍃 آیا در بین این افراد فردی که در دولت قبل پست داشته و کشور را به فلاکت انداخته می تواند اداره کشور را به دست بگیرد؟ 🌷و سخن آخر اینکه آیا کسی که دیگران را تخریب می کند تا خودش رأی بیاورد به جای این که برنامه‌های خود را معرفی کند آیا او می تواند اداره کشور را به عهده بگیرد و چه تضمینی وجود دارد که بعد از انتخاب او مردم را نیز این گونه تخریب کند؟ 🌟انتخاب اصلی با شماست 🌿با آگاهی و وجدان بیدار انتخاب کنید. 🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼 ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
💞لحظه‌های با تو بودن 💫در کنارت لحظه‌هایم قیمتی است. 🕰 کاش آن زمان عقربه‌های ساعت کند شده یا از حرکت بایستند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺يك قدح آب آورد. گفت: در روايت آمده است هر كس شب عروسی‌اش پای زنش را بشويد و آبش را در خانه بريزد، تا عمر دارند خير و بركت از خانه‌شان نمی‌رود. به شوخي گفتم: پاهای من كثيف نيست.گفت: مهم اين است كه ما به روايت عمل كنيم. 🌺 سه روز قبل از محرم عروسی كرديم. وضو گرفتيم و دعای كميل ، توسل و زيارت عاشورا خوانديم. گفت: من دعا می‌كنم تو آمين بگو. اول شهادت، دوم حج ناگهانی و سوم اينكه بچه اولش پسر باشد و اسمش را بگذارد مصطفی. همه‌اش مستجاب شد. 📚مثل مالك، چاپ اول ،۱۳۸۵ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠برخوردهای مثبت ✅شیوه صحبت کردن با همسر جایگاه ویژه ای در داشتن زندگی آرام و دور از تنش دارد. 🔘حتی اگر مواقعی از دست همسر خود ناراحت هستید یا درخواستی از او‌دارید باید به شیوه مثبت با او برخورد کنید. 🔘به جای این که بگویید «تو چشم دیدن اقوام مرا نداری» می توان گفت:«دوست دارم، اقوام مرا، مثل اقوام خودت دوست بداری یا دوست دارم همان طور که من اقوام تو‌را دوست دارم، تو هم اقوام مرا دوست داشته باشی» 🔘به جای این که بگویید «تو همیشه به من دروغ می گویی» می توان گفت: «دوست دارم همیشه به من راست بگویی یا هیچ چیز به اندازه راست گویی مرا خوشحال نمی کند» ✅یادتان باشد در گفت و گوهایتان همواره به جای برخوردهای منفی از برخوردهای مثبت استفاده کنید. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍اشک حسرت   🌼در حال مرتب کردن اتاقم بودم که صدای زنگ گوشی مرا به سوی خود کشاند. صدای گرم زهرا دوست صمیمی ام موسیقی گوشم شد. 🌸-سلام، زهرا جون خوبی عزیزم؟ ☘_سلام ممنون مینا جون، اگه خونه هستی خواستم یک چند ساعت هانیه رو بیارم پیشت.آخه وقت دکتر دارم باباشم تا شب سرکاره. 🌺_باشه عزیزم حتما بیارش، تو راهیمون چطوره؟ 🌸_اونم خوبه خدا را شکر، کاری نداری عزیزم فعلا خداحافظ.  ☘یک ساعت نگذشته بود که صدای زنگ آیفون مرا ذوق زده به در خانه رساند. 🌼زهرا دختر نازش را به من سپرد و با عجله رفت. هانیه با آن چشمهای درشت و موهای بور و زبان شیرینش خودش را در بغل من انداخت و مدام می گفت: خاله مینا دلم خیلی برات تنگ شده بود. 🌸 من هم او را محکم در آغوش کشیدم. همینطور که دستانش در دست هایم بود، انگار مرا سوار ماشین زمان کردند و به گذشته ها بردند. ☘من و زهرا هر دو خواستگار داشتیم. فکر این که زهرا می خواست با فرهاد که مردی کارگر بود، نه خانه داشت و نه  ماشین ازدواج کند، برایم قابل قبول نبود. حتی نمی خواست همسرش چیزی بابت جشن عروسی هزینه کند. می خواستند با رفتن به ماه عسل زندگی مشترکشان را آغاز کنند. مگر میشه آدم عروسی نگیره؟ مگر میشه سرویس طلا نخره؟! مگر میشه با یک‌مرد کارگر زندگی کرد؟! هزاران مگر مگر دیگر بود که آن روزها حسابی ذهنم را درگیر خودش کرده بود. هرچه به زهرا می گفتم که فرهاد تو را خوشبخت نمی کند، گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. می گفت: «مهم عشق  و علاقه هس که ما به هم داریم مابقی را خداوند جور میکنه.» 🌺از همان دوران دانشگاه قرار گذاشته بودیم که روز عروسی مان یک روز باشد. اما او خیلی زود به فرهاد جواب مثبت داد و الان واقعا خوشبخت هست. اما من در گیرو دار تجملات زندگی، یکی پس از دیگری خواستگار هایم را رد می کردم. حالا هم که دیگر کسی برایم تره خورد نمی کند. 🌸_خاله مینا خاله مینا من آب می خوام. ☘ به خودم آمدم هانیه را محکم در آغوش کشیدم اشکهای حسرت و اشتباه گذشته از چشمانم مثل باران بر شیشه پنجره دل شکسته ام می ریخت. اگر آن روزها من هم اینقدر سختگیری نکرده بودم حالا دختر خودم را در آغوش می کشیدم.   🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از : افراگل به : منجی عالم بشریت سلام و صلوات بر تو ای نور عالمین🌼 آقا جان 🌸 چقدر لذت بخش است گوش به فرمان شما بودن. چقدر خوب است سخنانتان را خواندن و بر اساس آن عمل کردن. در میان سخنان نورانی تان مولاجان می خوانیم که چنین فرموده اید: «و امّا در مورد رخدادهاي جديد، به راويان حديث ما [فقهاء] رجوع کنيد که ايشان حجّت من بر شما و من حجت خدا بر ایشان هستم.»۱ مهدی جان 🌺 همانگونه که فرموده اید: در دوران غیبت، از ولي فقيه پيروي کنید، ما هم گوش به فرمان او خواهیم بود. همانگونه که بارها از مردم خواسته اند، در انتخابات شرکت می کنیم و از میان نامزدهای انتخاباتی به کسی رأی می دهیم که امتیازش از همه بالاتر باشد به قولی اصلح باشد. آقاجان در این برهه حساس به یاریتان بیش از پیش نیاز داریم. 📚 کمال‌الدين، ج۲، ص۴۸۴ 🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
❤️مهربانی همیشگی 🌺همیشه مهربان باش و به همه مهربانی بورز. منتظر نباش تا دیگران به تو خوبی کنند، بلکه تو ‌پیشقدم باش. 💫وقتی خداوند تو را مشتاق خوبی کردن ببیند، خوبی‌ها را به سویت سرازیر خواهد نمود. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨عشق و ارادت شهید عبد الحمید دیالمه به امام خمینی ☘وحید اعتقاد زائد الوصفی به امام خمینی (ره) داشت. می گفت: «تمام آرمان های ۱۴۰۰ ساله اسلام را در حرکت امام خیمنی می بینم». 🌟از همان سال های دانشجویی در دانشکده داروسازی مشهد، به تبیین مبانی ولایت فقیه و امام خمینی می پرداخت. معتقد بود که این انقلاب شتر صالح (علیه السلام) و امام خمینی مثل حضرت صالح است و اگر از دستاورد امام محافظت نکنیم، عذاب خدا نازل خواهد شد. 🌷امام در یک سخنرانی گفته بود که بروید جواب این افرادی که در دانشگاه ها حرف می زنند را بدهید. فردای آن روز، دکتر زر افشان یکی‌ازاساتیدسوسیالیست دانشگاه جلسه ای تشکیل داده بود. وحید با دوستانش به جلسه او می روند و می گویند باید جواب سؤالات ما را بدهی. ✨دکتر می گوید: این طوری دموکراتیک نیست. 🌺وحید می گوید: الان دیگر مرجع ما دستور داده و ما هم مقلدیم و دموکراتیک و غیر دموکراتیک سرمان نمی شود. خلاصه، بحث ها به زد و خورد می انجامد. 🌺آن قدر به امام خمینی علاقه داشت که می گفت: «اگر امام خمینی از دنیا برود، من تا آخر عمر لباس مشکی را ازتنم بیرون نخواهم آورد». خواست خدا هم این بود که وحید داغ امام را نبیند. 📚دیالمه، نویسنده: محمد مهدی خالقی و مریم قربان زاده؛ صفحه ۸۳-۸۲٫ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠تربیت آسان است ✅فرزند بیشتر به معنای تربیت چندگانه نیست، بلکه اگر تربیت به درستی انجام شود، با تربیت صحیح فرزند بزرگتر، سایر فرزندان نیز تربیت می‌شوند. 🔘بنابراین فرزندآوری بیشتر منجر به تربیت چندگانه وسختی بیشتر تربیت نخواهد بود. 🔘یادمان باشد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به زیادی امتش، افتخار خواهد کرد. ☘رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « اکثروا الولد، أکاثر بکم الأمم غداً» 🌺فرزندان خود را زیاد کنید تا فردا به واسطه (کثرت) شما بر دیگر امم افتخار نمایم. 📚کلینی باب۱۴۸. 🆔 @tanha_rahe_narafte