eitaa logo
مسار
326 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
557 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بهترین کار اول صبحی 💛صبحی دیگر و روزی نو آغاز می‌شود. خورشید خودنمایی می‌کند و نورش بر صورت اهل دنیا به رقص در می‌آید. 🌼از خواب، بیدار شو و به امامت، تنها عامل آرامش زمین و نوربخشی خورشید، سلام بده. 🌸آنگاه چایی صبحانه، طعم دیگری می‌گیرد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌸🍂فريادرس بشريت کیست؟ پيامبر اكرم صلي الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم فرمود: «يخرج المهدي في امتي يبعثه الله غياثاً للناس؛ حضرت مهدي در امتم قيام می‌كند و خداوند او را برای فريادرسی مردم می‌فرستد.» 📎الحاوی للفتاوی، سيوطی، ج۲، ص۱۳۲؛ بحار، ج۵۱، ص۸۱ ◆◆نكته‌ها: 1.📌پيشگويی خروج و قيام حضرت مهدی علیه‌السلام حدود دو قرن و نيم قبل از ميلاد ايشان (يخرج المهدی) 2.📌از اصول و فعل الله بودن قضيه حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه (يبعثه الله) 3.📌او برای فريادرسی و نجات می‌آيد، نه كشتن (غياثا للناس) 4.📌كار امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه جهانی و موضوع كارش تمام بشريت هستند (للناس) برای او نجات و هدايت و سعادت انسان مهم است شرقی باشد يا غربی ، سفيدپوست باشد يا سياه پوست، شيعه باشد يا غيرشيعه. 📚اقتباس از: حديث انتظار، مجموعه كتابهای تبليغ معارف مهدوی، ص۱۱۰ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 نسل مهدوی ✅ پدر و مادر باید فرزند خودشان را در مقابل شبهه‌ها و انحرافات فکری آماده کنند. 🔘 در حقیقت اگر فرزند را با معارف اسلام و احادیث مهدوی آشنا کنند و آموزش بدهند، این آمادگی در او شکل می‌گیرد. 🔘بنابراین توانایی رویارویی با انواع شبهه ها را دارد. چون جواب آن‌ها را می‌داند. ✅ والدین نقش مهمی در تربیت نسل مهدوی دارند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ یک‌ اشتباه 🍂صدای نا‌له‌اش اتاق را پر کرد. قاسم با صدای لرزانی گفت:«بهاره چیه؟» 🍁_خیلی درد دارم. 🍃_ آماده شو ببرمت بیمارستان. 🎋قاسم سریع لباس پوشید. رفت تا ماشین را آماده کند. بهاره آهسته آهسته قدم بر می‌داشت. از شدت درد می ایستاد و دست به دیوار می‌گذاشت. قاسم از ماشین پیاده شد. دست بهاره را گرفت. او را کمک کرد تا سوار شود. ⚡️قاسم در محوطه بیمارستان توقف کرد. بهاره را با برانکارد به اورژانس بردند. دکتر بهاره را معاینه کرد. برای عکس برداری فرستاد. وقتی آزمایش و عکس ها را دید. دستور داد بهاره فردا صبح ساعت 8 برای جراحی آماده باشد. به همین خاطر بهاره همان روز در بیمارستان بستری شد. ☘ قاسم با چهره‌ای نگران از بهاره خداحافظی کرد. سالن انتظار بیمارستان لحظه به لحظه شلوغ تر می‌شد. قاسم از ساعت 7 صبح در سالن انتظار بود. به ساعت مچی قهوه‌ای رنگش نگاه کرد. زیر لب با خودش حرف ‌زد. از دلشوره بلند شد به سمت پرستار رفت: «حال بیمار، خانم علیزاده چطوره؟» 🌸_به هوش اومده، از ریکاوری میارن تو بخش. 🌾چشم های قاسم به صورت رنگ پریده‎ی بهاره دوخته شد. اما بهاره از شدت درد و عوارض بیهوشی بی‌حال بود. 🌺قاسم دسته گل زیبایی را روی میز کنار تخت بهاره گذاشت. عطر گل‌ها در اتاق پیچید. 🌱قاسم به یادش آمد. بهاره آخرین ترم دانشگاه در رشته تربیت بدنی را می‌گذراند که عقد کردند. همزمان با شروع زندگی مشترکشان بهاره در آموزش و پرورش استخدام شد. بهاره مربی ورزش، دو شیفت کار می‌کرد و بسیار فعال بود. 🔘یک مرتبه از صدای ناله بهاره، به خود آمد. قاسم همچنان نگران، نگاهش به بهاره بود .دکتر وارد اتاق شد. پرستار از همراهان خواست تا از اتاق بیمار خارج شوند. 🍁ناگهان قاسم فریاد بهاره را شنید: «نمی تونم پاهام رو تکون بدم.» 🍂قاسم در اتاق را باز کرد. سراسیمه سمت بهاره رفت: «چی شده؟ نمی‌تونی پاهاتو تکون بدی ... وای خدای من!» 🍀دکتر سعی‌کرد بیمار و همراهش را آرام کند: «نگران نباشید چند روزه دیگر بهتر می‌شه.» 🎋روزها ... هفته‌ها ... ماه‌ها گذاشت. اما بهاره دیگر نتوانست روی پاهایش بایستد. بعد از مدتی پزشک دیگری گفت تشخیص اشتباه، باعث معلولیت شده است. ❄️ بهاره سال‌ها روی ویلچر نشست. قاسم خودش از بهاره مراقبت می‌کرد اما یک روز به بهاره گفت:«زن بگیرم تا کمک حال تو بشه، بچه‌ای هم داشته باشیم؟» اشک در چشمان بهاره حلقه زد و لبانش به آرامی لرزید. ۱۲ آذر 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل به: قطب عالم امکان بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... اَلسَّلامُ عَلَیْكَ فى آناءِ لَیْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ 🍁 مولا جان شنیدم آیت‌الله بهجت(ره) به یکی از دوستانش فرمودند : محضر امام رضا علیه السلام مشرف شدم حضرت فرمودند: مگر می‌شود کسی به ما پناه بیاورد و ما جواب ندهیم. 🌸 آقاجان خوب گدایی کردن بلد نیستم. عاجزانه و مضطربانه شما را نخواستم. ببخش ما را ☘ سیدی علت کوری یعقوب نبی معلوم است شهر بی یار، مگر ارزش دیدن دارد...؟ 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🌦⚡️🌦⚡️🌦⚡️🌦⚡️🌦 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae 🆔 @parvanehaye_ashegh
🍁بهترین آغاز ☀️می‌شود صبح به صبح قبل از طلوع خورشید بیدار شد. از بالای کوه، طلوع خورشید را ديد. لذت برد. ☕️چایی نوشید، چایی با طعمی متفاوت. زندگی را با طلوع خورشید از نو شروع کنید. غصه دیروز را نخورید. 🌻امروز متعلق به شما ست. 🌺🌺 بهترین را برایتان آرزو می‌کنم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✅همسران بهشتی ❤️گاهی یک حدیث یا جمله‌ی قشنگ که پیدا می‌کرد با ماژیک می‌نوشت روی کاغذ و می‌زد به دیوار. بعد راجع به آن جمله یا حدیث زیبا حرف می‌زدیم. هر کدام که هر چیزی فهمیده بودیم می‌گفتیم و جمله می‌ماند روی دیوار و ذهنمان. 📚کتاب آقا مهدی، ص۶۷ 🆔 @tanha_rahe_narafteh
❇️ اهمیت سازش و تحمل در زندگی مشترک 🔸اگر دیدید همسرتان یک نقطه عیبی دارد -هیچ انسانی بی‌عیب نیست- و مجبورید او را تحمل کنید، تحمل کنید. 👈🏼 که او هم همزمان، دارد یک عیبی را از شما تحمّل می‌کند. آدم عیب خودش را که نمی‌فهمد، عیب دیگری را می‌فهمد؛ ✅ پس بنا بگذارید بر تحمّل 🔷 اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید اگر دیدید کاری نمی‌شود کرد، با او بسازید... 🎤رهبرمعظم انقلاب مدظله‌العالی‌ ۷۸/۴/۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍تصادف در مه ☘آب‌وهوا و سرسبزی روستای پدری‌اش بی‌نظیر بود. نسیم خنک میان‌برگ‌های درختان می‌وزید.صدای دلنشین پرندگان از دور دست شنیده می‌شد. باغ‌ها و خانه‌های قدیمی با سقف‌های شیروانی بسیار چشم‌نواز و دیدنی بودند. 🌸علی صدای رودخانه و برخورد آب به تخته سنگ‌ها را خیلی دوست داشت. او با همسرش و ماهرخ نور زندگی‌شان آخر هفته راهی روستا شد. 🔥مادربزرگ برای درست‌کردن خمیر نان محلی صبح زود بیدار شد. وقتی تنور برای پخت نان آماده شد. ناگهان صدای جیغ و گریه به گوشش رسید. هرلحظه صدا بیشتر می‌شد. مادربزرگ با دلهره به دخترش مژگان که می‌دوید با فریاد گفت: «چی شده؟ » ⚡️_ داداش علی اینا تصادف کردن. ❄️مادربزرگ خمیر نان از دستش افتاد همراه مژگان دوید. طولی نکشید محلی‌ها جلوی خانه‌ جمع شدند. آن‌ها با یکدیگر پچ‌پچ می کردند؛ علی نزدیک روستا در جاده‌ای خاکی و باریک به‌خاطر مه‌گرفتگی تصادف کرده بود. ماهرخ از شیشه ماشین به بیرون پرتاب شده و همان لحظه فوت کرده بود. از داغ ماهرخ دل همه‌شان مانند نان‌های در تنور سوخت. 🌾علی بعد از مدتی که حال جسمانی‌شان بهتر شد. به پروین پیشنهاد داد از مرکز بهزیستی بچه‌ای بیاورند. پروین راضی نبود و به علی گفت: «من به‌خاطر مشکلی که دارم می دونی که دیگه بچه‌دار نمی‌شم، خودت تصمیم بگیر. اگر هم می‌خواهی برای بچه دارشدن ...» 🌸علی نگذاشت پروین حرفش را ادامه دهد. گفت:«بهتره به آوردن بچه از بهزیستی فکر کنی، نه چیزای دیگه ... » ☘علی به مرکز بهزیستی رفت و اقدامات لازم را انجام داد. یک روز صبح با هم به مرکز مراجعه کردند. مریم دخترک کوچک با موهای بافته شده، صورت سفید و چشمانی مشکی سوار ماشین شد به پروین سلام کرد. نگاهش به صورت پروین بود که گفت: «پدر و مادرم تو تصادف مردن» هیچ‌کس رو ندارم. حالا بچه بهزیستی ام.» 🌺 پروین سر مریم را به سینه‌اش چسباند و گفت: «دیگه هیچ‌وقت نگو هیچ‌کس رو ندارم. تو خانواده داری.» 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما از: گمنام به: امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه سلام بر امام منتظر سلام بر یگانه و تنها و رانده شده و غریب سلام یک یتیم به پدر واقعی‌اش که از او دور است. سلام و درود بی‌انتهای خدا بر آخرین حجتش روی زمین یک عمر زیارت عاشورا خواندیم و لعن فرستادیم به کسانی که امام‌شان را تنها و غریب گذاشتند و سخت ملامتشان کردیم، غافل از اینکه کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. مهدی جان، توفیق معرفت و یاریت را خودت برایمان امضا کن. اللهم عجل لولیک الفرج به حق ثارالله 🌦⚡️🌦⚡️🌦⚡️🌦⚡️🌦 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨ دیدمان به زندگی چگونه است؟ ✨ باران که می‌بارد همه پرنده‌ها به دنبال سر پناهند، اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتر از ابرها پرواز می‌کند. ✨این دید ماست که تفاوت را خلق می‌کند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ فرزندت را دعا می‌کنی؟ ✨فخر المحققین فرزنـد مرحوم علامه حلی از حیث ادب واخلاق و ملکات فاضـله امتیازی مخصوص داشـته است. علامه در برخی از نوشـته‌های خود هر جا از فرزندش نام می‌برد می‌گوید خداوند مرا فدای او گرداند. 🌹در آغاز کتاب الفین که مشـتمل دو هزار دلیل در اثبات امامت امیرالمؤمنین علیه‌السـلام بوده، می‌نویسـد:«من به خواهش فرزنـد عزیزم محمـد که خداوند امور دنیا و آخرت او را اصـلاح گرداند، چنانکه او نیز نسـبت به پدر و مادر از هر گونه احترام و خدمت‌گزاری مضایقت ندارد و امیدوارم که خداوند سـعادت دو جهان را به وی روزی کند، ... این کتاب را که موسوم به «الفین» است املاء نمودم.» 🆔 @tanha_rahe_narafte