eitaa logo
مسار
337 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
534 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾وفور نعمت ✨امام صادق علیه‌السلام فرمود:«در دولت امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف آبها فراوان و نهرها امتداد می‌یابد و زمین خوردنی‌هایش را دو چندان ظاهر می‌کند و همه‌ی گنج‌های پنهان استخراج می‌شود.» 📚 بحارالانوار،ج۵۲،ص۴۷۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨اهمیت عقیده مهدوی 🌼ببینید عقیده‌ی مهدویت چقدر مهم است. چقدر خطا می‌کنند کسانی‌که به اسم روشن‌فکری، به اسم تجدّدطلبی میان عقائد اسلامی رو بدون مطالعه،... مورد تهدید و تشکیک و اینا قرار میدن، همون کاری که دشمن می‌خواد، اینا راحت انجام میدن... 📚بیانات مقام معظم رهبری، ۱۳۷۶/۹/۲۵ 🆔@tanha_rahe_narafte
✍️راز زندگی احمد 🌼باورش برایش سخت بود. حقوق او سه برابر احمد بود؛ امّا هر ماه هشتش گره نُهش بود. در حالی که احمد آرامش خاصی داشت و هیچ وقت نِق زدن ها و ناله هایش را ندیده بود. مگر می شود؟! با اینکه تعداد افراد خانواده شان از او بیشتر بود. هر چه فکر می کرد، به عقلش جور در نمی آمد. دوست داشت راز زندگی او را بیابد. 🍀کنار قفسه کتابها، روی صندلی چوبیِ قهوه ایِ سوخته نشسته بود؛ به غصه هایش فکر می کرد. هر وقت مشکلات و سختی ها به او هجوم می آورد، در این اتاق پناه می گرفت. مطالعه او روش خاص به خودش را داشت. یکی از کتاب ها را اتفاقی از قفسه بیرون می آورد. یک صفحه را اتفاقی باز و مطالعه می کرد. همان لحظات کوتاه ، آرامش و لذت خاصی به روح و روانش تزریق می شد. 🌺کتابی برداشت و صفحه را باز کرد حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم توجه اش را به خود جلب کرد: شخصی از رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله درباره [آثار] قناعت سؤال کرد ، فرمود : قناعت افزون بر نگهداشت شخصيت و عزّت نفس ، رنج زياده خواهى و بندگى دنياپرستان را نيز از دوش انسان بر مى دارد و جز دو كس راه قناعت را نپيمايد : آن كه بيشتر در پى پاداش اخروى است و بزرگى كه خود را از مردم فرومايه دور نگاه مى دارد. (۱) 🌸چند بار حدیث را با دقت خواند. از خوشحالی چشمانش برق می زد، با خود گفت: پس راز زندگیِ آرام دوستم احمد، عمل به این حدیث است. دوستش را به خوبی می شناخت. قناعت و عزّت نفسِ احمد زبانزد خاص و عام بود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🔹۱. وقَد سُئل عَن القناعةِ، فَقالَ : القَناعةُ تَجمَعُ إلى صِيانة النَّفسِ وعِزِّ القَدرِ طَرحَ مُؤَنِ الاستكثارِ ، والتَّعبُّدَ لأهلِ الدُّنيا ، ولا يَسلُكُ طَريقَ القَناعةِ إلّا رَجُلان: إمّا مُتَعَلِّلٌ يُريدُ أجر الآخِرةِ ، أو كريمٌ يَتَنَزَّهُ عَن لئام الناسِ. 📚نثر الدرّ، ج۱، ص۳۶۱ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل به: منجی عالم بشریت 🌺سلام و صلوات بر تو ای اَنِیسُ الرَّفِیقُ آقاجان فدایتان شوم . داشتم القاب زیبایتان را مرور می کردم که به این لقب شایسته تان رسیدم " نورالله " تو نور خدایی. 🔆یا نورالله ! چقدر این لقب برازندۀ شماست. به‌راستی که «اَلاِمامُ کَالشَّمسُ‌الطالِعَه...»، نورِ شماست که گرما می‌بخشد و روشن می‌کند. کلام شماست که راه را نشان می‌دهد: ➖ خسته و تنهایی؟ رفیق می‌خواهی؟ «اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ» ➖ یتیم مانده‌ای؟ پناه می‌خواهی؟ « اَلاِمامُ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ» 🌅 آری، شما همیشه حضور دارید، همیشه می‌تابید، حتی در تاریکی شب، حتی از پشت ابر، حتّی از پس پردۀ ‌غیبت. ❄️ و این منم که سالیان سال در ظلمت و تاریکی جهل مانده ام، به هر که بگویم مرا ملامت خواهند کرد، که مولایی داشته باشی و نور باشد و تو اینچنین کدر و مات مانده ای حقا عجبا! مولاجان کمکم کن.😭 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌸کنار دریا طلوع خورشید، زیبایی اش دو چندان است اما لذت هایم بی تو هیچ است، کنارم باش. 🆔@tanha_rahe_narafte
✨به نظرت تک خوری خوبه؟ 🌹علی عادت نداشت بدون ما چیزی بخورد. اگر بیرون چیزی می‌خورد، باید همه‌مان را می‌برد و از همان غذا به ما می‌داد و یا می‌گرفت و می‌آورد خانه. 🌼یک بار قرار بود دنبال خانه بگردیم. از اداره که آمد، موقع رفتن گفت: «با بچه‌ها نمی‌توانیم همه جاها را بگردیم». راضی‌ام کرد دو تایی با هم برویم. 🌺وسط راه گفت:«برویم سمت هتل استقلال.» گفتم:«وسع ما که به آن جاها نمی‌رسد.» گفت:«قهوه هایش را می‌گویم.» شستم خبردار شد که یک بار با یک مهمان خارجی آمده اینجا قهوه خورده و حالا می‌خواهد برایم جبران کند. 🌿من در هتل، شور بچه‌ها را داشتم و او با خیال راحت نشسته بود و می‌خورد و باز دوباره سفارش می‌داد. اصلا خانه یادش رفته بود. خوردن‌مان که تمام شد، از جلوی هتل دستم را گرفت و پیاده راه افتادیم. راوی: مریم قاسمی زهد؛ همسر شهید 📚 رسول مولتان؛ روایتی از زندگی سردار فرهنگی شهید سید محمد علی رحیمی، نویسنده: زینب عرفانیان،صفحه ۷۹-۸۰ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 از نیازهای همسرت خبرداری؟ ✅ یکی از نیازهای همسر توجه به اوست؛ توجهی همه جانبه، به ویژه در مناسبت‌های خاص؛ مثل: سالگرد ازدواج، روز زن و...، 🔘در این روزها برای همسرتان شرایط متفاوت با روزهای قبل به وجود آورید. 🔘در زندگی تنوع لازم است و باید پدید آورد. ✅ اینگونه همسرتان توجه شما را احساس می‌کند و همین توجه باعث می‌شود که بسیاری از تنش‌ها و ناراحتی‌های روحی برطرف ‌شود. ☘🌸☘🌸☘🌸☘ 🌺 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "نشستن مرد نزد همسر و عیالش در پیشگاه خداوند، از اعتکاف در مسجد محبوب‌تر است." 📚التفسیر المعین، ص ۴۰۶ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍مثل آهن 🌺عادت نداشت محبت کند. فهیمه به محبت او نیاز داشت، اما حرفی نم‌زد تا اینکه خدا به آنها فرزندی عنایت کرد. 🌸رامین بلد نبود محبت کند. فهیمه بارها و بارها سراغ مشاور رفت تا کمکش کنند. هر بار جواب این بود:«کسی که از پدر و مادرش محبت ندیده است یا بسیار شکننده و جویای محبت می‌شود یا بسیار محکم و بی‌محبت، مثل آهن.» ☘فهیمه نمی‌دانست تا کجا باید بماند تا کجا باید همراهی کند. پاسخ کادو گرفتن‌ها و مراسم برگزار کردن‌هایش، هربار فقط لبخندی بود و تشکری خشک؛ اما فهیمه با زحمت زیاد، با اینکه بعضی وقتها گریه‌اش می‌گرفت، بعضی وقتها ناامید می‌شد، بعضی وقتها حتی فکر ترک خانه به سرش می‌زد، باز پیش رامین ماند. 🌸آنقدر که روزی را دید که اسمی که دوست داشت شوهرش صدایش بزند را روی گوشی او دید. رامین با فرزندشان، آنطور که فهیمه دوست داشت، محبت کر. رامین به عشقش به او اعتراف کرد تا آن روز دوازده سال از تلاش فهیمه گذشته بود. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹 به:وطنم ایران🌹 ✨ سلام بر سرزمین زیبایم ایران 🌺 سرزمینی که برای استقلال و عزتش خون‌های زیادی ریخته شده است. 🌼 سرزمینی که در آن مردمان خونگرم و مهربانی زندگی می‌کنند که قلب‌شان برای وطن می‌تپد و همیشه ورد زبان‌شان این است که: 🌟چو ایران نباشد، تن من مباد 🌱این روزها از هر سو، دشمنان خونخوار و بی‌رحم بر تو می‌تازند و فرهنگ و ارزش‌های تو را نشانه می‌روند. ☘آرزویشان این است که مهر و محبت از خانواده‌ها پر بکشد و خانواده‌های گرم ایرانی از هم بپاشد. 🌿زنان با عفت و حیای تو را نشانه رفته‌اند. می‌خواهند میراث حضرت زهرا سلام الله علیها را از آنها بدزدند. 🍃جوانان و مردان تو را نشانه رفته‌اند تا غیرت و مردانگی و قدرت را از آنها بگیرند. 🔸اما کور خوانده‌اند، با وجود آقای ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و رهبری حکیمانه رهبرم، دست آنها از کشورم کوتاه است. 🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼 ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 لینک کانال اصلی در ایتا: https://b2n.ir/t37395 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨ای خالق زیبایی‌ها، محبت را از چه آفریدی؟! 🌸ای مخلوقی که تبارک الله خداوند بر تو گفته شده، زیباتر از محبت مگر هست؟! دلنشین‌تر از محبت مگر پیدا می‌شود؟! دلنوازتر از محبت مگر داریم ؟! محبت عجیب معجونی است! عجیب غوغایی در عالم به پا کرده است! ❤️دلی را آرام می‌کند. دلی دیگر را نرم می‌کند. دلی را با تو همراه می‌کند. دلی را به دست می‌آورد. و... 💫محبت را دریاب، که هر چه می‌خواهی محبت همه را داراست. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨به توصیه‌های دوستانه عمل می‌کنی؟ 🌹وقتی با حاج حسن در هیئت مدیره تیم صبا باتری بودیم، رشته های ورزشی آن را از ده رشته به بیست رشته ارتقا دادیم. حسن بیش از کارهای فوتبالی روی کار فرهنگی تأکید داشت. می گفت: «کار فرهنگی باید تا بدان جا پیش رود که روی سکوهای استادیوم صد هزار نفری آزادی، صد هزار نفر نماز بخوانند.» 🌸برای همین منظور رفتیم دیدار علی پروین. پروین آن زمان خانه نشین بود. کاپ‌های توی ویترین را نشان داد و گفت:«این ها را زمانی که در پرسپولیس بودم گرفتم.» شهید طهرانی گفت:«حاج علی آقا! برای آخرت تان چه به دست آوردید؟ آیا کارهای فرهنگی شما هم اندازه کاپ های تان هست؟ شما الگوی جوان ها هستید. اگر در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید، جوان ها هم اهل جمعه و جماعت و کار خیر می شوند. بیایید کار فرهنگی و معنوی کنید. این‌ها دست شما را خواهد گرفت و گره گشای مشکلات خواهد بود.» 🌱علی پروین چشم هایش از اشک قرمز شده بود. گفت: «حاج حسن آقا! من رفیقی مثل شما نداشتم که چنین حرفهایی به من بزند و روشنم کند. همه آمدند به به و چه چه کردند و رفتند. اما شما چشم و دلم را روشن کردید و باعث افتخارم است که در خدمت شما باشم.» راوی: ناصر شهسواری 📚با دست‌های خالی؛ خاطراتی از شهید حسن طهرانی مقدم؛ نویسنده مهدی بختیاری؛صفحه ۸۵-۸۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠علاقه‌مند به کتابخوانی ✅ والدین باید فرزندان خود را از همان ابتدای کودکی علاقه‌مند به مطالعه کتاب کنند. 🔘 می‌توانند از همان کودکی برایشان کتاب قصه با تصاویر جذاب بخرند. 🔘 برایشان هر شب از روی کتاب، قصه بخوانند. 🔘 در حین خواندن کتاب از بچه‌ها سؤال بپرسند یا گاهی از آنان بخواهند پایان داستان را آنان هر طور دوست دارند ادامه دهند. ✅ از شیوه‌ها و روش‌های مختلف کتابخوانی مثل کم و زیاد کردن تن صدا، تغییر صدا به جای شخصیت‌های داستان استفاده کنند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍عکس برگردان 🌺کتاب و دفترهای حمید مثل لشکر شکست خورده در هر گوشه اتاق افتاده بودند. مادر با دیدن وضع اتاق اخم کرد. مریم از اتاقش خارج شد. 🌸مادر با صدای بلند رو به مریم گفت: « اتاقتو بیام ببینم؟» مریم چشمان سیاه کوچکش را گرد کرد. با تکان دادن سرش مادر را به اتاق دعوت کرد. ☘حمید ماشین پلیسش را به ماشین مسابقه ایش کوبید. مادر با صدای بلند گفت:« آفرین همه چیز سرجای خودشه. بدو بیا که جایزتو بهت بدم.» 🌺حمید گردنش را مثل اردک دراز کرد. مادر به آشپزخانه رفت. دو بسته عکس برگردان حیوانات و گل ها به مریم داد. 🌸حمید به خروس نشسته پایین عکس برگردان نگاه کرد. قرار بود بالای دفترش بشیند. خرس سیاهش را با تمام حیوانات جنگل پخش در گل های قالی را یک به یک برداشت و داخل سبد اسباب بازی ها ریخت. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:میرآفتاب 🌼 به :آقای مهربانم🌺 ✨آقا جانم سلام 🌼 بابا جان دلتنگم 🌺می‌دانم کم می‌گذارم. بی‌معرفتی می‌کنم. دست خودم نیست. نفس سرکش اماره امانم را بریده است. فقط خودت درمانم هستی. فقط خودت راه حل باز کردن گره مشکلات نفسانیم هست. 💐یا صاحب الزمان 🔹ای کسی که قدرت تسلط بر حال و زمان ما را داری. کمکم کن قلبی می‌خواهم که همواره ایمان داشته باشد. قلبی که ایمانش همیشگی باشد. 🍃خودم را به شما می‌سپارم مهدی جان. 🌟برسد به دست صاحبش إن‌شاءالله 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌺از قرآن آرام‌بخش‌تر سراغ دارید؟ ✨قرآن عزیزم من از تو «ألا بذکر الله تطمئن القلوب» را آموختم و تو چه خوب معلمی هستی که به من آموختی برای رسیدن به آرامش، تنها از ذکر و یاد تو کمک بگیرم؛ چرا که تنها ذکر و یاد تو است که آرام بخش دلهاست. 🆔@tanha_rahe_narafte
✨هفتاد و دو مهاجر عاشق 🌹یاد شهیدان هفتم تیر، بس معطّر و روح بخش است. هفتاد و دو شهید خونین، هفتاد و دو ستاره خونین، هفتاد و دو نمونه «بودن»، هفتاد و دو مهاجر عاشق، جمعی بودند و شمعی داشتند. شمع این جمع، «بهشتی» مظلوم بود. کاروانی بودند و مقصدی داشتند و آن، «لقاءاللّه » بود. اگرچه قامت هایشان در زیر آوار انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی درهم شکست، این قامت های فرو شکسته، قیامتی ازقامت های یک امّتِ قائم پدید آورد. 🍃آن پیکرهای پاک قطعه قطعه شده، سفره سبز طراوت این نهضت را درتمام خانه ها و کوچه ها و گذرها گسترد. 📚مجله گلبرگ،تیر۱۳۸۳،شماره ۵۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 یکی از آن هزار راه ✅ پدر و مادر، نعمت‌هایی هستند که شاید در زمان حیاتشان، قدرشان دانسته نشود؛ امّا باید تلاش کرد تا با احسان در حق آنها، در حیات و مماتشان، دل آنها را از خود، شاد نگهداریم. 🔘بی آنکه هزار بار التماس کنند، به آنها سر بزنیم. مهربانی کنیم. پیش پیش بخشی از کارهایشان را انجام دهیم. نگاه مهربانانه و قدرشناسانه به آنها داشته باشیم. 🔘این یکی از هزار راه و نزدیک‌ترین و آسان‌ترین راه برای پیمودن مسیر صد ساله در یک شب است. ✅ این روایت را به خاطر داشته باشیم که پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ مردى كه از حقوق والدين پرسيده بود،فرمود: هما جنّتك و نارك؛ پدر و مادر،بهشت و جهنم تو هستند؛ بهشت در رضاى آنها و دوزخ در خشم آنهاست. 📚ميزان الحكمه,،ج 10،ص 708 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍سایه گذشته 🌺با دستان لرزانش گوشی را روی تلفن گذاشت. اشک، کویر خشک صورتش را آبیاری کرد. دست روی زانویش گذاشت و بلند شد. تیلیک تیلیک صدای زانو و سایش استخوان هایش خم به ابروهایش نیاورد. پشت پنجره قدی ایستاد. در وصله پینه شده با ضد زنگ خانه دیگر رنگ و لعاب پنجاه سال قبلش را نداشت. ☘تن خشک و پوسته پوسته شده درختان باغچه، با وزیدن نسیم بهاری صدای قهقهه خنده سیاوش و سارا را موقع بازی مثل ضبط برای مهری پخش کردند و او را با خود به سال ها‌ی دور بردند. 🌸در سالن را به هم کوبید و رعشه بر تن شیشه ها انداخت. سارا و سیاوش دو طرف حوض ایستاده بودند و مشت، مشت آب به سوی هم می پاشیدند و تن نازک و برگ‌های سبز درختان هم از این بزم شادی، تر و تازه می شدند. مهری با صدای بلند گفت: « بستونه ، دوباره چشم منو دور دیدین، برین تو اتاق‌هاتون به کاراتون برسین، صدا هم ازتون درنیاد.» 🍃سیاوش اخم کرد و به سمت در خانه رفت، در را باز کرد و گفت: « هیچ وقت نیستی، وقتی هم که هستی، همش میگی ساکت باشین و نمیذاری بازی کنیم.» در را به هم کوبید و رفت. سارا مثل موش آب کشیده گوشه حیاط ایستاده بود، با رفتن سیاوش به سمت اتاقش دوید. 🌺مهری روی رگ‌ها و استخوان‌های بیرون زده دستش کوبید. بعد مرگ رحیم، رفت و آمد بچه ها و نوه‌ها یواش یواش کم و کمتر شد. سارا چیزی برای گفتن با او نداشت. دست به دیوار گرفت و به سمت تختش چرخید، رباط زانویش پاره شد، استخوان هایش روی هم سر خورد و مهری با صورت روی زمین افتاد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹 به: منجی عالم بشریت🌼 ✨ سلام آقای خوبم 🌟 سلام به دل مهربانت که همیشه برای ما گناهکاران امتت دعا می‌کنی و اشک می‌ریزی. 🌿 آقای من کاش زودتر ظهور می‌کردی تا سکان هدایت انقلاب اسلامی را به دست بگیری. 🌱این روزها دلم آشوب است چرا که به رهبرم واکسن زده‌اند. هر چند که واکسن تولید جوانان توانمند ایران بود، ولی وقتی در بازوی عزیز دلمان فرو رفت دلم پاره پاره شد. 🍃از تو می‌خواهم هوای آقای خوبمان را داشته باشی. زمانه خیلی بد شده. تشخیص مؤمن و منافق سخت شده است. 💐حال که از وضعیت رهبرم خبر ندارم، ولی دلم به تو خوش است که مواظبش هستی. 🌟من فقط می‌توانم برای سلامتی‌اش دعا کنم. ☘اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨نردبان صعودت را دریاب 💫بعضی آدمها و بعضی شرایط، در اوج سختی، نردبانی به آسمانند. انسان را تا خدا بالا می‌برند. به شرط آنکه نترسیم. 🆔@tanha_rahe_narafte
✨خرید غیرضروری ممنوع ⛔ ☘خیلی از مردم در طول زندگی خود خریدهای غیرضروری انجام می‌دهند. در حالی که می‌توانند در این اوضاع بد اقتصادی از این کار صرف نظر کنند و از فشارهای اقتصادی که بر آنها تحمیل شده کمتر کنند. 🌷اگر به سیره معصومین علیهم‌السلام هم توجه کنیم از این قاعده مستثنی نبودند. 🌹درمورد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم آمده است که حضرت خود، مایحتاج زندگی­ش را از بازار تهیه می­ کرد و به سوی خانواده­ اش حمل می­‌نمود.(۲) 🌷ایشان در این باره می‌فرمودند: «لا أشتری شیئاً لیس عندی ثمنه؛ چیزی که پول و قیمت آن را ندارم، نمی­‌خرم.»(۲) 📚۱.سنن النبی۹، ص ۴۱. 📚۲.رهنمای انسانیت، ص ۲۴۴،ش ۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠انتقادپذیری ✅هر یک از زن و شوهر باید نسبت به یکدیگر انتقادپذیر باشند. 🔘در واقع انتقادها اگر سازنده باشد می‌تواند، روابطشان را بهبود ببخشد. 🔘حتی خوب است، زوجین هر چند وقت یکبار از همسر خود بپرسند، چگونه همسری برای او ‌هستند؟ 🔘آیا توانسته‌اند خواسته‌های او را برآورده سازند؟ ✅خوب است از انتقادهای همسر خود استقبال کرده و سعی در رفع آنها داشته باشند. چنین کاری آنان را نزد همسرشان محبوب‌تر از پیش می‌سازد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨فقط به خاطر خدا ❄️کارد به او می زدی خونش در نمی آمد . اصلاً توقع نداشت همسرش محدثه، بعد از این همه تأکید او بر ارتباط نداشتن با سحر باز امروز اتفاقی او را با سحر دیده باشد. 🍀بعد از اینکه از محدثه علت را می پرسد محدثه رنگش می پرد، عرق شَرم ؛ همچون قطرات دُرُشت باران بر پیشانی اش می نشیند و دستانِ لطیف و ظریفش سرد می شود. با ترس می گوید: باور کن رضا! می خواستم بهت بگم، مجبور شدم باهاش برم بیرون . هر چی هم تماس گرفتم تا بهت اطلاع بدم؛ ولی گوشیت رو جواب ندادی. 🌼رضا به سختی خودش را کنترل کرد. خود را به آغوش پر مهر سخنان اهل بیت علیهم‌السلام سپرد. یادش اُفتاد امروز صبح رادیوی ماشین که روشن بود، مجری برنامه سلام زندگی رادیو معارف، حدیثی زیبا از پیامبر رحمة للعالمینی خواند. همان لحظه آرامش وجودش را فرا گرفت و با خود گفت: با خدا معامله می کنم و می گذرم. چه چیز بهتر از عزّت! منم دوست دارم عزّت نصیبم شود. (۱) ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ (۱)پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:عَلَيكُم بِالعَفوِ ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلّا عِزّا فَتَعافَوا يُعِزَّكُمُ اللّه؛ بر شما باد گذشت؛ زيرا گذشت، جز بر عزّتِ بنده نمى افزايد. پس، از يكديگر گذشت كنيد تا خداوند ، شما را عزّت بخشد. 📚الكافی، ج۲، ص۱٠۸، ح۵ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از : میرآفتاب به:دلبَر واقعی سلام دلبَرم، مهدی جان امروز در جایی می‌خواندم؛ دلتان را به هر کس ندهید. آدم‌ها امانتدارهای خوبی نیستند. چقدر این جملات بر دلم نشست. دلدادگی فقط در آستان و درگاه شما باارزش و مقدس است. یابن الحسن، مولا جان در زندگی همیشه دنبال دلبَر می‌گشتم. دلبَری که دلم را با اطمینان به دستش بسپارم و کوه آرامش و امنیتم شود. هر چقدر گشتم، به هر کس دل سپردم، ناامیدم کرد. حالا که به در خانه شما آمدم و در آغوش گرم پدرانه‌تان آرامش یافتم، دریافتم همه دلبستگی‌ها جز دلبستگی به شما منتهی به دل‌بُری می‌شود نه دلبَری. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨ای کلام آسمانی معبود من 🌼ای که نجات همه به تو و کلمات ملکوتی نهفته اندر درون توست. 🌸هیچ لذتی همانند در آغوش گرفتن تو نیست. آنگاه که تو را در آغوش می‌کشم و عطر دلپذیر ملکوتی تو را به ریه‌هایم می‌فرستم. 🌺گویی از همان استشمام، زندگی دوباره‌ای در رگ‌هایم به جریان می‌افتد. زندگی که توصیف آن از عهده زبانم خارج است. 🤲یا رب....یا رب.....یا رب.... 🆔 @tanha_rahe_narafte