💫فقط یک جلد قرآن
🍃اولین دستگيري سید حسين، او را در بند نوجوانان زنداني كردند. پس از مدتي كه به ملاقاتش رفتيم، مشاهده كرديم كه زندان داراي اتاق هاي بسيار كوچك و قديمي و كاملا غير بهداشتي است.
ا☘ز حسين سؤال كرديم: «چه چيز لازم داري كه برايت بياوريم؟ » گفت: «فقط يك جلد قرآن برايم بياوريد. »
📚سرزمين مقدس، جواد شفيعيان، دار الهدي، چ اول ۱۳۸۶ صفحه ۱۸۳ به نقل از لحظههاي آشنا، سيد حميد علم الهدي ص ۳۴
#سیره_شهدا
#شهید_علمالهدی
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍قافلهی عشق
✋سلام بر بانوی بزرگوار عاشورا و دوستدارانش.
🔔صدای جرس کاروان به گوش میرسد. میهمانان با ارزشی در راهند و با قدوم مبارکشان شهر را مزیّن به نور حقیقت میسازند. برخیز با عقیلهی بنیهاشم همدل شو و وجودشان را غنیمت شمار.
🌑لشکر فکر بر شوق همنشینی با اسوهی صبر، هجوم میآورد. سرتاسر وجودم را پردهی غم، تیره و تار میسازد،سعی میکنم این پرده را کنار بزنم و با واقعیت همنشین گردم. چرا اسارت؟ به چه جُرمی؟ مگر خواستهای جز برپایی عدالت و حق دارید؟
🥀بله کاروان اسرا،کاروان عشق، کاروان معرفت و معنویت قدم به سرزمینی گذاشتند که ساکنین آن، گوهر شرم را زیر گامهای پلیدشان لگدکوب کردهاند و برای کشتن انسانیت، هیچ ابایی ندارند. از لعن خدا با تمام وجودشان استقبال نمودند.
✊ درود بر شجاعترین بانوی تاریخ و نفرین بر دشمنانشان.
#مناسبتی
#به_قلم_پرواز
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍سالگرد
🍃 مهین از صبح به یکیک بچههایش زنگ زد تا برای سالگرد پدرشان بیایند؛ ولی همه یک جواب دادند: «سرمون شلوغ وقت نداریم.» او فقط توانست بگوید: «باشه اشکال نداره به کارتون برسید.»
☘بعد آهی کشید، خیره به عکس همسرش گفت: «دیدی حسن آقا نیومدن، هر کدوم کار دارن. حتی نپرسیدن حالت چه طور.»
در حالی که بلند میشد، گفت: «برم یه سر به آشپزخونه بزنم. برمیگردم. »
💫مهین در آشپزخانه همه چیز را آماده کرد.
با آژانس تماس گرفت. ظرف حلوا رو برداشت و چادرش را سرش کرد باز روبه روی عکس حسن آقا ایستاد و گفت: «خوب من دارم میام پیشت.»
⚡️سرمزار همسرش نشست و درد و دل کرد: « میبینی حسن آقا بچهها بیوفا شدن. هی این همه زحمت کشیدی. زحمت اومدن سر مزارت رو هم نمیکشن. » همان طور درد ودل میکرد.
که سایه کسانی را حس کرد سر بلند کرد. دو پسرش و دخترش آمده بودند. ریحانه نشست کنار مزار پدرش و گفت: «مامان ما رو ببخش، حواسمون رفت پی کارهای خودمون. »
✨دست مادرش را گرفت و بوسید. محمد و علی هم کنار مادر نشستن و عذرخواهی کردند: «مامان باور کن سرمون شلوغ بود. »
🌾_اشکالی نداره پسرم کار همیشه هست؛ ولی بزرگترها یه روزی میرسه که نیستند؛ قدر کنار هم بودن بدونید.
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍احیای دو واجب فراموششده
✅امام حسین علیهالسلام حاکمیّت یزید را بزرگترین منکر اجتماعی معرفی کردند و با قیام خود به جهانیان فهماندند بزرگترین وظیفهی هر انسان آزاده و با تقوا امر به معروف و نهی از منکر است.
📜امام در نامهای که به افراد سرشناس کوفه فرستادند این سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را گوشزد کردند که: «هر مسلمانی سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می شمارد و پیمان الهی را در هم میشکند و با سنّت رسول خدا مخالفت میکند و در برابر چنین سلطانی با عمل یا گفتار مخالفت نکند، بر خداوند سزاوار است که چنین کسی را داخل آتش جهنم سازد».
حضرت در ادامه فرمودند: «آگاه باشید به درستی که اینان (یزیدیان) پیروی از خدا را ترک و تبعیّت از شیطان را بر خود واجب کرده اند. فساد را رواج داده، حدود الهی را تعطیل کرده اند... حلال را حرام و اوامر و نواهی الهی را دگرگون کرده اند. من سزاوارترین شخصی هستم که به این اوضاع اعتراض کنم...».(۱)
💡امام در وصیّتی که به برادرشان محمد حنفیه نوشتهاند علت قیام خود را چنین برشمردند: «من برای خودخواهی یا خوشگذرانی و فساد قیام نکرده ام؛ بلکه میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره جدم و راه و روش پدرم را احیا کنم».(۲)
💢بر این اساس یکی از درسهای مهمّ عاشورا ضرورت احیای دو واجب بزرگ الهی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر است.
📚۱. ابن اثير، الكامل، ج4، ص 48.
📚۲. خوارزمى، مقتل، ج1، ص 188.
#درسهای_عاشورا
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍وضوی عشق
🌱وضوی عشق می گیریم و عرض سلامی به آقاجانمان ابا عبدالله(ع) می کنیم.
«السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین »
✨زانوی ادب می زنیم و با اعماق وجودمان زیارت عاشورا را زمزمه می کنیم و اشکریزان از او می خواهیم که سلام و زیارتمان را با روح و جسممان هماهنگ نماید و در مسیر صالحان و دوستدارانش باشیم.
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_آلاله
🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_sazvar-[www.Patoghu.com].mp3
5.87M
💫بیایید روزمان را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع کنیم.
🏴وضو بگیریم. رو به قبله روی دو زانو بنشینیم. دست ادب بر سینه بگذاریم و سلام دهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨
✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨
#زیارت_عاشورا
#سازور
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨دوکوهه آسمان
🌷شهید عباس صابری
🍃آخرین محرم حیات عباس بود. یکی دو روز قبل از شهادتش بود که هوای پادگان دو کوهه را کردیم. با هم از اندیمشک پیاده آمدیم دو کوهه.
⚡️بین راه نوحه می خواندیم و گریه میکردیم. روی پل دوکوهه که رسیدیم، عباس گفت: «خواب از اکبر محمدی بخش دیدم که میخواهم برایت تعریف کنم. » اکبر محمدی از دوستان صمیمی عباس بود که سال ۷۲ بر اثر تصادف مرحوم شد.
☘گفت: «چند شب پیش خواب اکبر را دیدم. کلی با هم صحبت کردیم. من از شهدا می گفتم و او از اخبار آن طرف. »
💫ازش پرسیدم: «اکبر! شما دوکوهه هم می آئید؟ گفت: «خداوند بالای سر دوکوهه توی آسمان، یک دوکوهه ساخته که همه شهدا میآیند آن جا. »
راوی: عباس قنبری
📚 تفحص، نوشته حمید داود آبادی، ناشر: صیام، نوبت چاپ: اول-بهار ۱۳۸۹؛ صفحه ۹۹
#سیره_شهدا
#شهید_صابری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍شوهر منیژه از تو بهتره!
🔅تجربه ثابت کرده که آقایون اگه صدسال هم داشته باشن، وقتی با مردای دیگه مقایسه بشن، از کوره در میرن.
🔘مردها ذاتا رقابتجو هستن پس انتظار نداشته باشید بعداز مقایسه شدن، بشینن و تخمه بشکونن!
🔘این مقایسه یه فاجعهی دیگه هم به بار میاره و اون اینه که حس اقتدار و اعتماد به نفس همسرتون رو پایین میارید و هیچ خانمی از یه مرد با اعتماد به نفس پایین خوشش نمیاد! (اینجاست که شاعر میگه خود کرده را تدبیر نیست.)😁
🌱به همسرتون بفهمونید که اون رو کاملا پذیرفتید و با علاقه و محبت با داشتهها و نداشتههاش، زندگی میکنید.
#ایستگاه_فکر
#همسرداری
#به_قلم_شفیره
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍گذشتهی نخنما
🍃نگاهی به ساعت دیواری انداخت. پسر سه سالهاش خواب بود. ملافهی نازکی روی او کشید. دستگیره را آرام به سمت پایین فشار داد تا پسرش از صدای در بیدار نشود. از پلههای ایوان پایین رفت، کنار حوض نشست.
☘دستش را داخل آب حوض برد. چه قدر زلالی ... کاش دل منم مثل تو زلال بود.
غزل سرش را طرف آسمان بلند کرد: «خدایا کمک کن قلبم آروم بگیره، غیر از تو کسی رو ندارم. »
💫غزل بی اختیار شروع به گریه کرد. نیم ساعتی گذشت. از کنار حوض برخاست. صدای باز شدن در را شنید به سمت همسرش رضا رفت و سلامی کرد: «تا دوش میگیرم، آماده بشین بریم. »
🌾غزل جلوی آینه نگاهی به خود کرد: « چقدر رنگم پریده! زیر چشمم گود افتاده، چیکار کردم با خودم؟ » غزل صدای رضا را شنید که گفت: «عزیزم! آمادهای، بریم؟
✨هر سه سوار ماشین شدند. غزل احساس میکرد به مجلس عزا میرود. چند بار نفس عمیقی کشید. سرش را به شیشه ماشین تکیه داد و چشمانش را بست؛ اما حسن با خندهی ریز گفت: «مامان! شکلات میخوام.»
☘رضا متوجه رفتار غزل بود؛ اما دو دل که با غزل حرف بزند یا نه؟ ماشین را کنار خیابان نگه داشت: «غزل جان! چیزی شده؟ از چی ناراحتی؟ »
✨_دختر داییات، تازگیها شنیدم قبلا اونو میخواستی.
🍃_غزل!؟ من تو رو دوست دارم و باهات ازدواج کردم، الان هم یه پسر ناز دارم. خودت میگی قبلا، امروز جشن عقدکنانه دختر داییمه، به جای این فکرها، با خوشرویی میریم، به دایی و زندایی تبریک میگم و بعدش ...
☘_بعدش چی؟
⚡️_میریم مسافرت، سه روز مرخصی گرفتم تا با هم خوش بگذرونیم.
💫رضا ماشین را پارک کرد. دست حسن را گرفت با هم به طرف خانهی داییاش رفتند. وقتی غزل وارد اتاق شد؛ موقع ورود چشمش به مهسا و نامزدش افتاد. آنها کنار هم روی مبل دو نفره نشسته بودند، صحبت میکردند و میخندیدند.
🎋نگاه غزل چرخید، با دیدن رضا که حسن را روی پایش نشانده بود و به او شربت میداد، لبخندی زد و از ذهنش گذشت: «کوچه خاطراتم پر از عطر گلهاست، پر از زمزمههای عاشقانههایمان، پر از خندههای شاد کودکم، باید گذشته رو رها کرد؛ هیچ کس تو گذشته موفق نمیشه. »
#داستانک
#همسرداری
#به_قلم_رخساره
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍کویر خشک
💢امام حسین(ع) را خدا نمیتوانست یاری کند؟! پس معنای [هل من ناصر ینصرنی] چیست؟؟
🔅امام حسین میخواست که یزیدیان به یاری نفس خود بشتابند و از قافله حسینی جا نمانند. او تشنهی لبیک گفتن یزیدیان بود تا آب هدایت را بر قلب کویری خشک از حقیقت آنان جاری سازد.
💧آب...
آبی که برخلاف تصور همیشگیما از کربلا، هیچوقت به یزیدیان نرسید!
#درس_های_عاشورا
#به_قلم_آلاله
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍رهایی
🍀وضوی عشق می گیریم؛ رو به قبله می نشینیم و عرض ادبی به ساحت مقدس ابا عبدالله(ع) میکنیم.
از آن حضرت می خواهیم که زندگانیِ ما را چون زندگانی حضرت محمد(ص) و آل او قرار دهد و مرگمان را چون مرگ محمد(ص) و آل او قرار دهد و از وابستگی به شرق و غرب و زیر بند ذلت و خواری قدرت های بیگانه رفتن، حفظ نماید.
🤲الها! مرگمان را مرگ در راه خدا و ارزش ها و اعتقاداتحسینی قرار بده
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_آلاله
🆔 @tanha_rahe_narafte
AUD-20210818-WA0000.mp3
1.95M
🤔دوست داری امروزت رو چطور شروع کنی؟
💫روزمان را با نام و یاد امام حسین علیهالسلام و صدقه دادن برای امام زمان ارواحنافداه شروع میکنیم.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨
#زیارت_عاشورا
#فرهمند
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte