eitaa logo
مسار
330 دنبال‌کننده
5هزار عکس
551 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨کمک به فقیر 🍃رفته بودیم مسجد بی سر تکیه. فرد مستحقی هم به مسجد آمده بود و درخواست کمک داشت. احمد در گوشه حیاط مرا به کناری کشید. گفت: «دست کن داخل جبیبم و هر چه پول هست، بدون اینکه بشماری به آن فقیر بده.» ☘️وقتی هم که می خواستم مدارکش را از لای پول ها بردارم، اعتراض می کرد: «مگر نگفتم نگاه نکن.» وقتی از مسجد خارج شدیم، گفت: «جنگیدن با دشمن جهاد اصغر است و آسان؛ اما جهاد با نفس است که جهاد اکبر است و واقعا سخت است.» راوی: حمید رجب نسب 📚تو شهید می شوی؛ خاطرات شفاهی حجت الاسلام سجاد ایزدهی، نویسنده: سید حمید مشتاقی نیا، صفحه ۱۱۹ 🆔 @masare_ir
✍️کاشت و برداشت 💡پدر و مادر الگوی فرزندان هستند. هر رفتاری که انجام دهید در آینده‌ی نه چندان دور، همان رفتار را از فرزندانتان شاهد خواهید بود. 🌱"هر چه بکاری همان بِدرَوی" 🧂تلنگر نمکی: من بعد وقتی هوای سرکوفت زدن به فرزند دلبندتان به سرتان زد و به او گفتید که بنگر ببین از فرزند دلبند همسایه تو چه کم‌داری؛ به رفتار پدر و مادر همسایه نیز توجه شایان را به عمل آورید!😁 🆔 @masare_ir
✍️تکیه‌گاه 🍃شب سختی بود. در میان تاریکی‌ها عده‌ای با نقاب‌های مشکی، سنگ و میله‌ی آهنی به دست، خودروی ما را نشانه‌ گرفته‌ بودند. گویا آماده‌ باش، منتظرمان بودند تا نمایش رعب و وحشت راه بیندازند. با تمام قدرت می‌زدند، فقط در عرض چند دقیقه، تمام شیشه‌های ماشین را خرد‌ کردند، وقتی هول و هراس ما را دیدند انگار مأموریت خود را انجام داده‌ باشند، سوار موتور شده، سریع دور شدند. 🍂پدر و مادرم که جلو نشسته‌بودند هردو زخمی‌ شدند، مادرم با آن حالش نگران همه بود، مدام می‌پرسید: «حاجی خوبی؟ طوریت که نشده؟ » بعد برگشت به سمت ما و حال ما را پرسید: «دخترا تکون نخوریدا شیشه‌ها زخمی‌تون می‌کنن.» و دوباره برگشت سمت پدر : «حاجی داره ازت خون میاد ...» 🎋پدر هیچ نمی‌گفت. پدرم به خاطر خوبی‌هایش، دشمن زیاد دارد برای همین، گهگاهی از این اتفاق‌ها برایش پیش‌می‌آورند، اما او اصلاً جدی‌نمی‌گیرد. با این‌همه، باز مبهوت این اتفاق مانده‌بود. 💫به خودم که آمدم گفتم: «باید به پلیس زنگ بزنیم... » پدر باز مانع‌ شد: «خودم می‌رم سراغشون.» نگاهی به چهره‌ی نگران مادر انداخت تعجبش را که دید، ادامه‌داد: «بله می‌شناسمشون، ولی شما نگران چیزی نباشین.» ✨پدرم یک بازاری قدیمی‌ست که هرگز گرفتار طمع نشده و هیچ‌چیز نتوانسته بر انصافش لطمه‌ بزند. همین باعث‌شده که مردم به سرش قسم بخورند. هرچند هم‌صنفی‌هایش او را به خاطر قیمت‌های پایین جنس‌های فروشگاهش متهم به گداپروری می‌کنند. گهگاهی هم او را تهدید به آتش و خون و مرگ و ... می‌کنند، نمی‌دانم چطور ولی دلی قرص‌ دارد و از هیچ تهدیدی نمی‌ترسد، در واقع برای همه تکیه‌گاهی ست محکم. 🌾مادرم مثل همیشه، صبورتر و شجاع‌تر، پیاده‌ شد، با این‌که قسمتی از صورت و دستش بریده‌ بود، فقط به‌فکر ما بود. با دستان خونی‌اش خورده‌های شیشه را از کنار دست و بال ما پاک‌‌می‌کرد: «خدا ازشون نگذره، معلوم نیست دنبال چی‌ان؟ » ⚡️پدر زیر لب زمزمه‌کرد: «معلومه، معلومه.» ما را از ماشین پیاده‌ و تا داخل حیاط همراهی‌مان کرد و بعد به راه افتاد. مادر که می‌دانست نمی‌تواند جلوی‌ رفتنش را بگیرد، با چشمانی‌ نگران بدرقه‌اش کرد: «تو رو خدا مواظب‌باش...» پدر دستی بلند کرد و به راهش ادامه‌ داد‌. آخرِ شب پدرم با زخم‌هایش برگشت. همه منتظر نشسته‌ بودیم. قبل از این‌که کسی چیزی بپرسد خطاب به جمع گفت: «هیچ‌چیز به اندازه‌ی نون شب این مردم مهم نیست، حتی اگر اتفاقی برای من افتاد هیچ‌کدوم از شما حق ندارین انصاف و عدالت رو زیر پا بذارین وگرنه حق پدریم رو حلالتون نمی‌کنم.» 🆔 @masare_ir
✍️جاده‌ی منحرف 🛣مردم را از راه خدا باز می‌دارند، در حالی که به درستی این راه آگاه هستند. 🤔چگونه؟ گروهی با وسوسه‌ها و القای شبهه و شعارهای تبلیغاتی همچون زن، زندگی آزادی و ... جوانان را چه پسر🚶‍♂️ و چه دختر🚶‍♀️، از راه مستقیم الهی دور می‌کنند. 📡در طول تاریخ و در زمان حاضر با به راه انداختن شعارهای تو خالیِ‌ فریبنده، سبب می‌شوند نقشه‌های شوم ضد اسلام جامه عمل بپوشد. 💢عده‌ای نیز بدون تفکر دنباله‌رو افکار گروهی منحرف می‌شوند که اهل منطق دین آسمانی نیستند و در مسیر خطرناکی به حرکت ادامه می‌دهند. 💡پندانه: بدانید خدای متعال از اعمال شما غافل نیست و به حساب کارهایتان رسیدگی خواهد کرد. دشمنان اسلام به حقانیت آئین اسلام علم دارند؛ اما می‌خواهند این راه راست را کج و نادرست نشان دهند و اخلال ایجاد کنند. ✨«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ.»؛ «بگو اى اهل کتاب! چرا کسی را که ایمان آورده از راه خدا باز می‌دارید و آن را منحرف می‌خواهید؟ در صورتی که خود گواهید، خدا از آنچه عمل می‌کنید غافل نیست.» 📖سوره آل عمران، آیه ۹۹ 🆔 @masare_ir
✨برخورد با اسیر 🍃سید نسبت به منافقانی که ستون پنجم دشمن بودند، در زمان قبل از دستگیری نهایت احتیاط و تیزبینی را داشت؛ اما وقتی دستگیر می‌شدند، هیچ کس حق توهین و بی‌احترامی به آنها را نداشت. حمام می‌بردشان و موهایشان را اصلاح می‌کرد و نو نوار تحویل سپاه‌شان می‌داد. ☘️یک بار یکی از منافقین را اعدام می‌کردند و او آرام اشک می‌ریخت. پرسیدم چرا گریه می کنی؟ گفت: «این ها جوانان این مملکت‌اند. چرا باید گول بخورند و داغ‌شان به دل پدر و مادرشان بماند.» راوی: دواود نارنجی نژاد 📚 آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، صفحه ۲۰ 🆔 @masare_ir
✍️ منظومه‌ی‌عشق 🌱آسمان، چشم بر زمین دوخته بود. مدینه، منتظر در آغوش گرفتن نوزادی‌ست از تبار پاکان. ☀️انتظار به پایان رسید. آفرینش، از نو متولد شد. یازدهمین نور امامت زمین را روشن ساخت. ✨ستاره دیگری از منظومه عشق آمد تا امانت را به دست آخرين حجت بسپارد و تکیه‌گاه غُربت شیعیان شود. 🎶کلامش، دل‌های جاهل را هدايت می‌کند و لب های متبرکش، نور را زمزمه می‌کند. بیایید با هم، یکی از صدها سخن حکیمانه‌اش را با جان دل بخوانیم: 🔹قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ، وَ إنَّما اَلْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِى أمْرِ اللّهِ. * 🔸امام عسكرى عليه‌السلام فرمود: عبادت به روزه و نماز زياد نيست، بلكه عبادت، زياد فكر و انديشه كردن درباره كار و امر خداست. 📚* بحارالانوار ۷۸: ۳۷۳ ح ۱۳. 🎊 سالروز تولد آفتاب ولایت؛ باغبان گلستان مهدی صاحب‌الزمان، حضرت امام حسن عسکری خجسته باد. 🎊 علیه‌السلام 🆔 @masare_ir
✍️آرزوی محال 🍃 عادت داشت وقتی مادر به خواب عمیق می‌رفت، کنار تختش می‌نشست، به صورت مادر زُل می‌زد و یواشکی قربان صدقه‌ی مادر می‌رفت و خدا را به‌خاطر داشتنِ‌ مادر شکر می‌کرد. ☘️به این حال لیلا غبطه‌ می‌خوردم. بزرگترین آرزویش این بود که مادر را به یک سفر زیارتی ببرد. هیچ‌وقت آرزویش را جدی نمی‌گرفتم، چون نه وضع مالی خوبی‌ داشت و نه اهل کمک‌ گرفتن از کسی بود. از طرفی هم وضع پاهای مادر تعریفی‌ نداشت و برای لیلا امکان تهیه‌ی ویلچر نبود. ✨یک روز، با حماقت پرسیدم: «لیلا! واقعاً مهم‌ترین آرزوی زندگیت همینه که همیشه میگی؟!» از حرفم خیلی ناراحت‌شد: «من در مورد مادرم با هیچ‌کس شوخی ندارم.» ☘️از او بابت سوال نابه‌جایم عذرخواهی کردم و با شرمندگی گفتم: «نگران نباش درست میشه.» چیزی نگفت؛ اما من تصمیم گرفتم برای جبران حرفم، هرطور که هست، در برآورده‌شدن آرزویش کمک‌کنم. 🌾بدون این‌که بفهمد، مدت‌هابه کاروان‌های زیارتی‌ سر می‌زدم، هر کدام دلیلی برای نبردن لیلا و مادرش داشتند، تکمیل ظرفیت و مسئولیت سنگین و بهانه‌های واهی دیگر تا این‌که بالاخره صبح امید ما هم دمید، در لحظه‌ای که از همه‌جا بریده‌ و با دلی پُر، گوشه‌ی اتاق نشسته‌بودم، مادرم ناگهانی در را باز کرد، از وجناتش کاملاً پیدا بود که خبر خوشی دارد. 🍃قضیه‌ی لیلا را اتفاقی برای همسایه‌مان مریم‌ خانم تعریف‌ کرده‌ بود. مادر مریم خانم بیماری صعب‌العلاجی داشت که قرار بود باهم راهی مشهد شوند و شفایش را از امام رضا طلب‌ کنند. ✨مادرم می‌گفت همان مادر مریض وقتی ماجرای آرزوی لیلا را می‌شنود، به دخترش می‌گوید: «دخترم از من دیگه گذشته، ولی دل شکسته‌ی این دختر هرطور که هست باید شاد بشه ما با کاروان بعدی هم می‌تونیم بریم.« و همین دل فراخ آن مادر، آرزوی محال لیلا را ممکن کرد. اشک شوق لیلا، زمانی‌که خبر جور شدن زیارت را شنید، هیچ‌وقت از خاطرم نمی‌رود. 🆔 @masare_ir
✍️اتحاد رمز پیروزی 🤝اتحاد و همبستگی بین مردم از عوامل مهم پیروزی ملت‌هاست. مستکبران با تفرقه مردم کشورها را به ذلت می‌کشانند و آنها را به بردگی می‌برند. عجب اینجاست که آن ملت‌ها آزادانه بردگی می‌کنند! 💡 لذا اهمیت اتحاد و همبستگی دوچندان می‌شود چرا که اگر اختلاف و تفرقه ایجاد شود افراد از هم جدا شده و نمی توانند عوامل مستکبر را از کشورشان خارج کنند. 🌱تلنگرانه: برده‌ی پورشه‌سوار نباشیم. 😁 ✨«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ؛همانا فرعون در زمین (مصر) تکبر و گردنکشی آغاز کرد و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند، طایفه‌ای از آنها (بنی اسرائیل) را سخت ضعیف و ذلیل می‌کرد، پسرانشان را می‌کشت (که مبادا به ظهور موسی قدرت یابند) و زنانشان را زنده می‌گذاشت (که به خدمت پردازند). همانا فرعون مردی بسیار مفسد و بد اندیش بود.» 📖آیه ۴سوره قصص 🆔 @masare_ir
✨ایثار اقتصادی 🍃علی همه چیز را اول برای دیگران می‌خواست. کارمند کمیته انقلاب بود. اول ازدواجمان بود که به کارمندان کمیته خانه می‌دادند. قبول نکرد که برای خانه ثبت نام کنیم. ☘️می‌گفت ما هنوز جوانیم و بچه نداریم و برای خانه دار شدن مان دیر نشده. اولویت با عیال وارها و بزرگ‌تر‌هاست که ثبت نام کنند. هر طور شده مرا هم قانع کرد. راوی: مریم قاسمی زهد؛ همسر شهید 📚 رسول مولتان؛روایتی از زندگی سردار فرهنگی شهید سید محمد علی رحیمی، نویسنده: زینب عرفانیان، صفحه ۳۰ 🆔 @masare_ir
✍️فتنه بِدَر 🌱طبق یک رسم دیرینه، ایرانیان در ۱۳ فروردین، به طبیعت می‌روند تا نحسی را به‌ در کنند. به اصطلاح سیزده بدر! 👨‍🎓در روز ۱۳ آبان دانشجویان این مملکت، فتنه بدر کردند. دانشجویانی که پیرو خط امام بودند. امامی که می‌گفت: 💡بر شما جوانان روشنفکر است که از پا نشینید تا خواب رفته‌ها را از این خواب مرگبار برانگیزانید و با فاش کردن خیانت‌ها و جنایت‌های استعمارگران و پیروان بی‌فرهنگ آنها غفلت‌زده‌ها را آگاه نمایید و از اختلاف کلمه و تفرقه و هواهای نفسانی که رأس همه فساد‌هاست احتراز کنید و به خداوند تبارک و تعالی روی نیاز آورید که شما را در این راه هدایت فرماید و با جنود فوق طبیعت کمک کنند.(۱) 💢دانشجو و جوان جمهوری اسلامی ایران، به خوبی می‌داند و می‌فهمد معنای این حرف امام را که فرمود: «طبقه‌ی جوان را به روحانیین و اینها را به آنها بد معرفی نموده و در نتیجه وحدت فکری و عملی از‌بین رفته.»(۲) ✊یک‌بار دیگر مانند همیشه، دانشجو‌ها و تمام اقشار جامعه، در سیزده آبان، برای فتنه‌‌ بدر کردن، و دوری از هیجانات زود‌گذر به صحنه‌ می‌آیند. 🆔 @masare_ir
✍️دعای خیر امام 🍁پیرمرد با کمر خمیده به عصایش تکیه داد. دستان چروکیده را بر پیشانی می‌گذارد و به راهی که باقی مانده، نگاه می‌کند. چیزی تا رسیدن به کعبه‌ی آرزوهایش نمانده است. زیر لب یاعلی می‌گوید و عصازنان به سمت مقصد می‌رود. 🚪کلون در چوبی را می‌کوبد. خدمتکارِ خانه، در را باز می‌کند. چشمان خود را ریز می‌کند، مسعده را می‌بیند که کنار امام صادق‌ (علیه‌السلام)نشسته است. به حضرت سلام می‌کند. حضرت با همان تبسم همیشگی پاسخ می‌دهد. 🌸پیرمرد به همین مقدار قانع نمی‌شود و می‌گوید: «ای فرزند رسول خدا دستت را بده تا آن را ببوسم.» حضرت پذیرفتند و او دست حضرت را بوسیده و شروع به گریه کرد. 🌺امام صادق(علیه‌السلام) دستی بر سر او کشید و سوال نمود: «ای پیرمرد چه چیز باعث گریه تو شده است؟» پیرمرد آهی کشید و پاسخ داد: «فدای شما بشوم! اکنون حدود صد سال است که من در انتظار قیام کننده شما اهل بیت هستم، همواره با خود می‌گویم او در این ماه قیام خواهد نمود یا در این سال قیام خواهد نمود. دیگر سن و سالم زیاد شده، استخوان‌هایم نازک شده و اجل و مرگ خود را نزدیک می بینم، اما آنچه دوست دارم [یعنی فرج شما] را نمی‌بینم. شما اهل بیت را شهید و آواره می‌بینم و دشمنان شما را شاد و راحت می‌یابم، پس چگونه گریه نکنم؟!» ☀️سخن که بدینجا رسید چشمان امام صادق علیه‌السلام نیز پر از اشک شد. بعد از مدتی آن حضرت فرمود: «ای پیرمرد اگر زنده بمانی و قیام کننده ما را ببینی همراه ما در درجات بالا خواهی بود و اگر مرگ تو را دریابد، در روز قیامت با ما اهل بیت که ثقل رسول خدا هستیم همراه خواهی شد. همان ثقلی که آن حضرت فرمود: من در میان شما دو امانت بجا می‌گذارم، به آنها چنگ زده و متمسک شوید تا نجات یابید؛ قرآن و عترتم اهل بیتم. » 💥چهره‌ی‌ پیرمرد از هم باز شد. چروک‌های اطراف چشمانش بیشتر شد و با خوشحالی گفت: «پس از شنیدن این خبر دیگر نگران امری نخواهم بود.» * ☘️هادی وقتی به اینجای داستان می‌رسد به فکر فرو می‌رود. سؤالی که در ذهنش رژه می‌رود این است؛ آیا من نیز این حال انتظار را که باعث دعای خیر امام صادق(علیه‌السلام) در مورد پیرمرد شد، در خود سراغ دارم!؟ 📌اگر نه، برای بدست آوردن حال انتظار چه باید بکنم؟ 📚 *کفایة الاثر، ص۲۶۴ 🆔 @masare_ir
✍️سود نداشتن ❌در طول تاریخ کافران بر علیه اسلام و مسلمین اموال بسیاری را خرج کردند و نقشه‌های زیادی کشیدند که بر مسلمانان غلبه کنند و بر قدرت خداوند پیروز شوند. ☄️آنان اموالشان را به باد فنا دادند، اما هیچ گاه به موفقیت نرسیدند. 🔥آنگاه که به منظور رسیدن به نتیجه و عواقب اعمالشان و بازخواست الهی حاضر شوند، اگر مال و اولاد بسیاری هم داشته باشند، نمی‌توانند او را از عذابی که خود برای خویش آماده کرده است، نجات دهند و در عذاب جهنم و ذلّت و خواری ماندگار خواهند بود. ✨«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۚ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛ هرگز کافران را بسیاری مال و اولاد از عذاب خدا نتواند رهانید، و آنها اهل جهنم و جاوید در آن معذّب خواهند بود.» 📖سوره‌آل‌عمران،آیه ۱۱۶ 🆔 @masare_ir