eitaa logo
مَعشوقُنـٰا
91 دنبال‌کننده
201 عکس
17 ویدیو
0 فایل
ـبِسْمِ‌ࢪَب‌ِالعـٰاشِقْ اِࢪحَم‌ْعَبدِڪ‌العاشق:) مَعشوقُنـٰا=معشوقِ ما ࣫͝ ـقݪب نوشته‌‌هایـے بࢪاے معشوق... دلگویه‌های یک طلبه... به قول اساتید؛ مفید نبود لف بده:) ثانیه های عمرمون باارزشه پذیࢪاےِ قلب نوشتهـ هایِ شما: https://daigo.ir/secret/895707441
مشاهده در ایتا
دانلود
مَعشوقُنـٰا
زخمــے عشــقي ۅطــنم...
با داغ‌روےِ داغ، چه‌سازم‌ڪه‌سر‌شود؟ «ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود»
مَعشوقُنـٰا
میشود به ࢪویم‌ نیاوࢪے ڪه از انتظاࢪ فقط نامش را به یدڪ‌ میڪشم و تلاشـے برای وصاݪ نمیڪنم:) یابن‌الزهـ
چه بگویم؟! چه نویسم؟! چند سطــࢪ تایپ میکنم و پاڪ‌ میکنم:))) گاهــے دردها و غم ها اونقدر زیاد میشه ڪه حس میکنی هیچ ڪلمه اے قادࢪ به بیان اون حجم‌ از غم‌ نیست  ࣫͝... -و سڪوت هایی که مملو از غم است سکوتـے از جنس بغض هزار ساله مهدی فاطمهﷻ... سکوتـے که سرشار از فریادهایـے بود که ڪور دلانــے چون ما نشنیدند و فریادهایی که برای گوش های خفته ما سکوت معنا شد :) و آه براے دلها؎ بیداࢪے که هر لحظه لبیک گفتند به این فریاد ها ..‌. لبیک گفتند به نیابت از تمام دلهای خفته و قلبها؎ زنگار گرفته... و آنقدر نشنیدم و در خواب ماندیم که سیـݪ غم‌ها سیلی زد به قلبهای غباࢪ گرفته مان که بتڪاند گَــرد این همه قَساوَت را... و وا؎ از قلوبی ڪه گَــرد قِساوَت بر آنها بماند!...... أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَکُونُوا کَالَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ خدایا قلوبمان را با عطوفت و مهرت احاطه ڪن ڪه نباشیم مصــداقی براے "فَقَسَتْ قلوبُهُمْ"...
مَعشوقُنـٰا
فقــࢪ و غم بیماࢪےو دࢪد دݪ مظلوم حیــࢪانم و ناچاࢪ به تلفیق حوادث...!
218.3K
اینهـ هواےِ جمعه ها بـے تو.... ____________________ -همه دلا شده پر از دࢪد -بلا و غصه شهرو پُر ڪࢪد -نمونده چاره اے برامون -تو ࢪو قسم به زهرا(س)بࢪگــࢪد
مَعشوقُنـٰا
بـے تو چندیست ڪه دࢪ ڪارِ زمین حیــرانم シ
↵من حتے بي تو دࢪ خویش سـࢪ گـردانم... از خود دࢪ حِیࢪتم ... ڪہ چگونہ تاب می‌آورم؛این مࢪگ تدࢪیجـے ࢪا دࢪ فراق چشمه حیات بشریت؟ دࢪ این وادے سر گࢪدانیم همچون عقــࢪبه هاےِ ساعٺ...بگو به ڪدام‌ سو بنگــࢪیم بࢪای لحظه اے ࢪوئیت وَجْہ بـے مِثالَٺ ¦زندگي‌نيست‌،مَماٺ‌است‌توراڪم‌دارد! ¦ديدنت‌اࢪزش‌آواࢪه‌شدن‌هم‌داࢪد! چگونہ تاب می‌آوࢪم این فقࢪ معنوے و خلاء روحـے عمیق ࢪا؟! چگونہ اینچنین ساڪن مانده ام و دࢪیاےِ دݪِ خویش ࢪا به مࢪدابــے چِــࢪڪین مُبَدَݪْ ڪرده ام و قَدَمي بࢪ نمیداࢪم جهت وصاݪِ ٻاࢪ و زُدودَنِ غُباࢪ از آینہ‌ی دݪ... روحم از فرط گناه و غفلت پر از حُفْرِه هاے عمیق است و دَم از انتظاࢪ میزنم و آرزوےِ وِصال دارم ࣫͝ آخــࢪ کدام عاشــق معشــوقش را اینچنین‌ می‌ࢪَنجاند؟! ڪجایِ جهان ࢪسم عاشــقي این است؟ گاهـے باید نگاهـے به خویش بیندازیم و بپرسیم: ¦‌‌ ای که داࢪے ادعاےِ بَندِگي ¦ پاسخی داࢪے به جز شࢪمندگي؟ گاهـے پاسخ به یک پرسش از وجدان خویش آدمی ࢪا متذڪࢪ به اصل خویش میڪند و مسیرش ࢪا به مقصد درست تغییر میدهدシ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا.... اے ڪسانی ڪہ ایمان آوࢪده اید(به زبان) ایمان بیاورید(دࢪ دݪ)... غریبانہ ترین تذڪر خدا به قلبامون این آیه س:))) وای از دلهای سنگ شده اے ڪه متذکر نمیشوندシ...
مَعشوقُنـٰا
↵من حتے بي تو دࢪ خویش سـࢪ گـردانم... از خود دࢪ حِیࢪتم ... ڪہ چگونہ تاب می‌آورم؛این مࢪگ تدࢪیجـے ࢪا دࢪ
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تُحْرِمُنِیَ الْمَهدی خدایا گناهانی را که مرا از "مهــــــدےﷻ" محروم میکند ببخش:)
مَعشوقُنـٰا
↵من حتے بي تو دࢪ خویش سـࢪ گـردانم... از خود دࢪ حِیࢪتم ... ڪہ چگونہ تاب می‌آورم؛این مࢪگ تدࢪیجـے ࢪا دࢪ
مـرا آواره کردۍ،خوب کردۍ عشـق من اصلا؛ کسۍ که در پۍات آواره گشت،او خانه آباد اسٺ ..͜
مَعشوقُنـٰا
شدھ نزدیڪ ڪھ ھجران‌ِ تو‌ ما‌ را‌ بڪشد . . ! -یابن‌الحسن
«أنظُر أيُّها الحَبيب إلى حَال قلبيَ الناحِل» به حاݪِ دݪِ خستہ‌ام نگاه کن : )
مَعشوقُنـٰا
اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ‌وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا
168K
بہ‌ڪۍشڪایت‌بِبَرَم؟! بہ‌ڪۍبگم‌دردامو؟! جوونیمم رفٺ و هنوز..... من ندیدم آقامو ..͜
امࢪوز ڪہ ولادت دخت مولا و روز پرستـٰار بود(البتہ دیروز بود : ) من دیر اومدم) ...استادمون گفتن؛ روز ولـٰادٺ حضࢪت زینب(س) و روز پࢪستاࢪ رو به همہ شما پࢪسٺارها تبࢪیڪ میگم!... یه عده از طلبہ ها جا خوردن: )... استاد فرمودن:‹‹بله...همہ ما ها پࢪستاریم تا آخــࢪ عمࢪمون باید از بیمارۍ پࢪسٺارے ڪنیم کہ نمیدونہ بیماࢪہ یا نمیخواد قبول ڪنہ کہ بیماࢪہ! ›› چندین واحد دࢪس اخلاق پاس ڪࢪدیم و رذایل اخلاقـۍ زیادۍ رو خوندیم،نفس ما و دࢪون ما بہ چند تا از این رذایل آلوده اس؟ حسد، عُجْب، جهل، دروغ، حب دنیا، ریا، بخل و.... خب یہ سر به درونمون میزنیم ، میبینیم که آلوده و بیماࢪیم به بخش زیادی از این بیماࢪۍها، بیمارهایـے ڪہ اگه پرستار خوبۍ براشون نباشیم تشدید میشه و هلاڪٺ ابدۍ رو بہ دنبال داره... عزیزانِ من،ماها پࢪستار نَفسۍ هستیم ڪہ تا آخــࢪ عمر باید ازش پرستاࢪۍ کنیم تا جان رو پاکیزه و دࢪ صحت ڪامل به جانان برسانیم... در این بیمارستان دنیا، پࢪستاࢪ خوبۍ باشید براۍ جان هایتان تا روزۍ ڪہ برگِ ترخیص شما امضا شود و پاڪیزه به آغوش معبود بشتابید  ࣫͝ ‹اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ، پروࢪگارا مرا از پلیدۍها و آلودگۍها پاڪ کن...›
مَعشوقُنـٰا
امࢪوز ڪہ ولادت دخت مولا و روز پرستـٰار بود(البتہ دیروز بود : ) من دیر اومدم) ...استادمون گفتن؛ روز و
الهــۍ لا تکلنی ‹‹خداوندا مࢪا بپذیࢪ، خداوندا عاشقِ دیداࢪٺم همان دیداࢪۍ کہ موسـٰۍ را ناتوان از ایستادن و نفس ڪشیدن نمود›› خداوندا مــࢪا پاڪیزه بپذیࢪ
مَعشوقُنـٰا
الهــۍ لا تکلنی ‹‹خداوندا مࢪا بپذیࢪ، خداوندا عاشقِ دیداࢪٺم همان دیداࢪۍ کہ موسـٰۍ را ناتوان از ایستا
حاجـے حقیقتاً شما ڪہ اینطوࢪۍ در خواست کࢪدین از خدا، منِ آلوده چـۍ بگم پس؟ :))) خجالت و شرمندگۍ و حسرٺ یهو سرازیر شد به سرازیری هاےِ قلبم : ))) دعامون کن حاجۍ،کہ تو جاده‌هایِ مسیرِ عشق پشتِ دست اندازهاۍ نَفسمون گیر نکنیم ..͜