eitaa logo
مسیر فقاهت
2.5هزار دنبال‌کننده
228 عکس
11 ویدیو
39 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 راه ارتباط علمی( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰مباحثه شهید ثالث(ره) با میرزامحمدتنکابنی(ره) در رابطه با عبادت صبی ◾️مرحوم میرزا محمدتنکابنی نقل میکند: 🔸روزی در کتابخانه آن جناب، مباحثه ای با شهید ثالث اتفاق افتاد و صحبت در این شد که ، شرعی است یا تمرینی و سخن به طول انجامید ● تا این که، کلام منجر به شد و آن جناب فرمودند که: تکلیف مالایطاق در جایز و واقع است؛ زیرا که مکلف به است؛ برای این که مستحب است. پس عقل به جهت جواز ترک دلالت بر قبح تکلیف به مالا يطاق ندارد ●من عرض کردم که: تکلیف به مالا يطاق، قبيح است؛ چه در مستحبات باشد و چه در واجبات؛ فلذا، اگر مولا به عبد خود بگوید که مستحب نمودم بر تو طيران به سوی آسمان را، هر آینه، عقلا او را مذمت می نمایند و این مولا را میکنند و قوه عاقله بر قبح آن حاكم و بنای عقلا بر قبح آن استقرار یافته و در عرف نیز چنین تکلیف واقع نیست 🔹شهید ثالث فرمودند که: چه می گویی در که از شارع صدور یافته و آن تکالیف از طاقت مكلفين خارج است؛ زیرا که در هر زمان که فرض کنی، مستحب است بر هر مكلف، صلوات فرستادن و همچنین تسبیح گفتن و همچنین قرآن خواندن و همچنین نماز مستحبی خواندن و هكذا الى مالا يحصى. با این که عمل آوردن همه در یک آن، خارج از طوق انسان است و مع ذالک، این تکالیف به وقوع پیوسته، برای این که جایز الترک می باشند ● من در جواب گفتم که: اوامر مستحبه، محمول بر است و استحباب، عیبی ندارد؛ پس تکلیف به مالا يطاق نخواهد بود. و ایشان ساکت شدند. و من در تمرینی بودن عبادت صبی، این مناظره را در رساله ای مفرده نوشته ام که خالی از لطافت نیست 📚قصص العلماء تنکابنی،ص۲۵ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@masire_feghahatحدیث1 استاد حسینی شیرازی 4.12.1400.mp3
زمان: حجم: 23.22M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸جلسه اول کارگاه حدیث 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) 🆔@masire_feghahat
🔰 {بخش دوم} 🔸انچه در ذیل بیان می شود تلخیص بیان مرحوم امام در دفاع از این نظریه است که ما قسمت هایی که از لحاظ دلالت قوت بیشتری دارند را ذکر می نماییم: 🔻ما دلّت علىٰ مطهّرية غير الماء لبعض النجاسات ●كصحيحة زرارة قال: قلت لأبي جعفر (عليه السّلام): رجل وطأ علىٰ عَذِرة، فساخت رجله فيها، أ ينقض ذلك وضوءه، و هل يجب عليه غسلها؟ فقال: «لا يغسلها إلّا أن يَقذِرها، و لكنّه يمسحها حتّى يذهب أثرها، و يصلّي ●كموثّقة الحلبي أو صحيحته قال: نزلنا في مكان بيننا و بين المسجد زقاق قذر، فدخلت علىٰ أبي عبد اللّٰه (عليه السّلام) فقال: «أين نزلتم؟» فقلت: في دار فلان. فقال: «إنّ بينكم و بين المسجد زُقاقاً قذراً» أو قلنا له: إنّ بيننا و بين المسجد زُقاقاً قذراً، فقال: «لا بأس؛ الأرض يطهّر بعضها بعضاً» ●صحّة الاستدلال بروايات تدلّ علىٰ مطهّرية الشمس ●بما دلّ علىٰ طهارة بصاق شارب الخمر ●و ما دلّ علىٰ أنّه ليس للاستنجاء حدّ إلّا النقاء ●و بموثّق غياث الدالّ علىٰ جواز غسل الدم بالبصاق ♻️مرحوم امام (ره) می فرماید همه این روایات طبق قاعده است چراکه شارع در مورد طهارت تعهد شرعی ندارد و طهارت یک به معنای نظافت است و لذا با ازاله عین نجاست حاصل می شود. به خصوص در روایت عبدالاعلی که معنا به وضوح در یافت می شود چرا که اولا ظهور روایت در این است که تنظیف به هر صورتی که واقع شود کفایت می کند و جایگزین غسل بالماء می کند 📚كتاب الطهارة (للإمام الخميني، ط - الحديثة)، ج‌۴،ص۱۲الی ۱۵ 🆔@masire_feghahat
📝بخش اول را از اینجا مطالعه کنید 🔸https://eitaa.com/masire_feghahat/248
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰{بخش پنجم} 💢وجوه صحیح اجزاء💢 2️⃣دلیل «لو کان لبان» 🔸مسأله تغییر تقلید یا اجتهاد و کشف خلاف در طرق و امارات از مسائل بسیار مورد ابتلاء است و در چنین مسائلی عدم اشتهار حکم برای بطلان آن کافی است 🔹پس شهرت نداشتن عدم اِجزاء، برای حکم به بطلان عدم اِجزاء کافی است؛ زیرا عمومیت ابتلاء، اقتضاء می‌کند که حکم موافق حق مشهور باشد و نظر مخالف حق، شاذ بماند؛ چرا که عمومیت ابتلا موجب شهرت نظر معصوم در مسأله است 🆔@masire_feghahat
تعلیقات_استاد_حسینی_بر_اسناد_أحادیث.pdf
حجم: 356.1K
🔰تعلیقات استاد حسینی شیرازی بر اسناد احادیث 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عرف و استخدام {بخش اول} ⏺استخدام صعنتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر إذا نزل السماء بأرض قوم‏ رعيناه و إن كانوا غضابا مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» می‌باشد. 🔘همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود ‏که طبق قرائن خاص، این ضمیر به از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ‌‏﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، ‏باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) ‏سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸) 🔸‏در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده مى‏ كند. ‏پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه‏ اى كه طلاق آنان رجعى باشد، ‏و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى‏ گردد كه ‏گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است. 🔹بنابراين درصورتىكه ضمير ‌‏«بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص ‏مى‏ خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به‏ طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام ‏بيان عده جميع زنان مطلقه است. ♦️بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارض‏اند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به ‏استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- ‏همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در ‏نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود. 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) ◽️فقاهت سه معنا دارد: 1️⃣دین شناسی و در دین است. اختصاص به علم به فروع ندارد. 🔸در روایت داریم الا اخبرکم بالفقیه حق الفقیه، من لم یقنط الناس من رحمة الله ولم یؤمّنهم من عذاب الله. خب این فقیه یعنی دین شناس. دین بالمعنی الاعم نه خصوص فقه مصطلح. آیه نفر هم ظاهرا همین است، لیتفقهوا فی الدین فقط تفقه مصطلح نیست. لیتفقهوا فی الدین یعنی دین شناس بشوند، چه در عقائد، چه در تفسیر و چه در فروع دین. 2️⃣علم به احکام است اعم از اجتهاد یا تقلید. 🔹اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، این نه یعنی اول بروید مجتهد بشوید. نه، علم به احکام فرعیه پیدا کنید ولو تقلیدا. 3️⃣علم به احکام شرعیه است از روی . که مقصود از تفقه در مصطلح فقهاء همین معنای سوم است. 🔸در تفسیر امام عسکری علیه السلام هم هست که: فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه. این همان معنای سوم است. 🆔@masire_feghahat