🔰مباحثه شهید ثالث(ره) با میرزامحمدتنکابنی(ره) در رابطه با عبادت صبی
◾️مرحوم میرزا محمدتنکابنی نقل میکند:
🔸روزی در کتابخانه آن جناب، مباحثه ای با شهید ثالث اتفاق افتاد و صحبت در این شد که #عبادت_صبیان، شرعی است یا تمرینی و سخن به طول انجامید
● تا این که، کلام منجر به #تکلیف_مالايطاق شد و آن جناب فرمودند که: تکلیف مالایطاق در #مندوبات جایز و واقع است؛ زیرا که مکلف به #جایز_الترک است؛ برای این که مستحب است. پس عقل به جهت جواز ترک دلالت بر قبح تکلیف به مالا يطاق ندارد
●من عرض کردم که: تکلیف به مالا يطاق، #عقلاً قبيح است؛ چه در مستحبات باشد و چه در واجبات؛ فلذا، اگر مولا به عبد خود بگوید که مستحب نمودم بر تو طيران به سوی آسمان را، هر آینه، عقلا او را مذمت می نمایند و این مولا را #تسفيه میکنند و قوه عاقله بر قبح آن حاكم و بنای عقلا بر قبح آن استقرار یافته و در عرف نیز چنین تکلیف واقع نیست
🔹شهید ثالث فرمودند که: چه می گویی در #اوامر_ندبیه که از شارع صدور یافته و آن تکالیف از طاقت مكلفين خارج است؛ زیرا که در هر زمان که فرض کنی، مستحب است بر هر مكلف، صلوات فرستادن و همچنین تسبیح گفتن و همچنین قرآن خواندن و همچنین نماز مستحبی خواندن و هكذا الى مالا يحصى. با این که عمل آوردن همه در یک آن، خارج از طوق انسان است و مع ذالک، این تکالیف به وقوع پیوسته، برای این که جایز الترک می باشند
● من در جواب گفتم که: اوامر مستحبه، محمول بر #تخییر است و استحباب، عیبی ندارد؛ پس تکلیف به مالا يطاق نخواهد بود. و ایشان ساکت شدند. و من در تمرینی بودن عبادت صبی، این مناظره را در رساله ای مفرده نوشته ام که خالی از لطافت نیست
📚قصص العلماء تنکابنی،ص۲۵
🆔@masire_feghahat
حدیث1 استاد حسینی شیرازی 4.12.1400.mp3
23.22M
🔰 استاد #حسینی_شیرازی(زیدعزه)
🔸جلسه اول کارگاه حدیث
🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)
🆔@masire_feghahat
🔰#مطهریت_ازاله_ی_نجاست {بخش دوم}
🔸انچه در ذیل بیان می شود تلخیص بیان مرحوم امام در دفاع از این نظریه است که ما قسمت هایی که از لحاظ دلالت قوت بیشتری دارند را ذکر می نماییم:
🔻ما دلّت علىٰ مطهّرية غير الماء لبعض النجاسات
●كصحيحة زرارة قال: قلت لأبي جعفر (عليه السّلام): رجل وطأ علىٰ عَذِرة، فساخت رجله فيها، أ ينقض ذلك وضوءه، و هل يجب عليه غسلها؟ فقال: «لا يغسلها إلّا أن يَقذِرها، و لكنّه يمسحها حتّى يذهب أثرها، و يصلّي
●كموثّقة الحلبي أو صحيحته قال: نزلنا في مكان بيننا و بين المسجد زقاق قذر، فدخلت علىٰ أبي عبد اللّٰه (عليه السّلام) فقال: «أين نزلتم؟» فقلت: في دار فلان. فقال: «إنّ بينكم و بين المسجد زُقاقاً قذراً» أو قلنا له: إنّ بيننا و بين المسجد زُقاقاً قذراً، فقال: «لا بأس؛ الأرض يطهّر بعضها بعضاً»
●صحّة الاستدلال بروايات تدلّ علىٰ مطهّرية الشمس
●بما دلّ علىٰ طهارة بصاق شارب الخمر
●و ما دلّ علىٰ أنّه ليس للاستنجاء حدّ إلّا النقاء
●و بموثّق غياث الدالّ علىٰ جواز غسل الدم بالبصاق
♻️مرحوم امام (ره) می فرماید همه این روایات طبق قاعده است چراکه شارع در مورد طهارت تعهد شرعی ندارد و طهارت یک #حقیقت_عرفی به معنای نظافت است و لذا با ازاله عین نجاست حاصل می شود. به خصوص در روایت عبدالاعلی که معنا به وضوح در یافت می شود چرا که اولا ظهور روایت در این است که تنظیف به هر صورتی که واقع شود کفایت می کند و جایگزین غسل بالماء می کند
📚كتاب الطهارة (للإمام الخميني، ط - الحديثة)، ج۴،ص۱۲الی ۱۵
🆔@masire_feghahat
📝بخش اول #مطهریت_ازاله_ی_نجاست را از اینجا مطالعه کنید
🔸https://eitaa.com/masire_feghahat/248
🔰#اجزاء_در_تقلید{بخش پنجم}
💢وجوه صحیح اجزاء💢
2️⃣دلیل «لو کان لبان»
🔸مسأله تغییر تقلید یا اجتهاد و کشف خلاف در طرق و امارات از مسائل بسیار مورد ابتلاء است و در چنین مسائلی عدم اشتهار حکم برای بطلان آن کافی است
🔹پس شهرت نداشتن عدم اِجزاء، برای حکم به بطلان عدم اِجزاء کافی است؛ زیرا عمومیت ابتلاء، اقتضاء میکند که حکم موافق حق مشهور باشد و نظر مخالف حق، شاذ بماند؛ چرا که عمومیت ابتلا موجب شهرت نظر معصوم در مسأله است
🆔@masire_feghahat
تعلیقات_استاد_حسینی_بر_اسناد_أحادیث.pdf
356.1K
🔰تعلیقات استاد حسینی شیرازی بر اسناد احادیث
🆔@masire_feghahat
🔰عرف و استخدام {بخش اول}
⏺استخدام صعنتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر
إذا نزل السماء بأرض قوم
رعيناه و إن كانوا غضابا
مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» میباشد.
🔘همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود که طبق قرائن خاص، این ضمیر به #بعضی از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸)
🔸در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده #عموم مى كند. پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه اى كه طلاق آنان رجعى باشد، و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى گردد كه #طلاق_رجعى گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است.
🔹بنابراين درصورتىكه ضمير «بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص مى خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام بيان عده جميع زنان مطلقه است.
♦️بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارضاند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد #شهیدی (زیدعزه)
◽️فقاهت سه معنا دارد:
1️⃣دین شناسی و #بصیرت در دین است. اختصاص به علم به فروع ندارد.
🔸در روایت داریم الا اخبرکم بالفقیه حق الفقیه، من لم یقنط الناس من رحمة الله ولم یؤمّنهم من عذاب الله. خب این فقیه یعنی دین شناس. دین بالمعنی الاعم نه خصوص فقه مصطلح. آیه نفر هم ظاهرا همین است، لیتفقهوا فی الدین فقط تفقه مصطلح نیست. لیتفقهوا فی الدین یعنی دین شناس بشوند، چه در عقائد، چه در تفسیر و چه در فروع دین.
2️⃣علم به احکام #فرعیه است اعم از اجتهاد یا تقلید.
🔹اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، این نه یعنی اول بروید مجتهد بشوید. نه، علم به احکام فرعیه پیدا کنید ولو تقلیدا.
3️⃣علم به احکام شرعیه است از روی #اجتهاد. که مقصود از تفقه در مصطلح فقهاء همین معنای سوم است.
🔸در تفسیر امام عسکری علیه السلام هم هست که: فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه. این همان معنای سوم است.
🆔@masire_feghahat
🔰استاد سیدجواد #شبیری ( زیدعزه)
💢قیاس یا اطلاق مقامی؟!💢
🔸شیخ صدوق در مواردی فضل بن شاذان را متهم به قیاس نموده و فرموده : هذا سبیل من یقیس¹ ؛ اما به نظر می رسد که استدلال فضل بن شاذان، قیاس نبوده و نوعی تمسک به #اطلاق_مقامی است؛ البته این به معنای این نیست که در تمام آن موارد، استدلال فضل بن شاذان صحیح بوده است.
🔹توضیح مطلب این که گاهی حکمی بیان می شود که به ملازمات عرفیه، حکم دیگری از آن فهمیده می شود و شارع نیز ردعی از این ملازمهی عرفی نکرده است؛ سکوت شارع و عدم تخطئهی این ملازمه، کاشف از مقبولیت این امر در نزد شارع است.
🔻مثلا فرض کنید که در روایات، کیفیت غسل حیض بیان نشده است و تنها اصل وجوب آن مطرح شده است اما در مورد غسل جنابت، کیفیت آن نیز بیان شده است. در چنین شرایطی که کیفیت غسل جنابت در شریعت روشن شده و این غسل با کیفیتی که دارد، معهود است، وقتی اصل وجوب غسل حیض بیان می شود، به ملازمهی عرفیه فهمیده می شود که این غسل نیز به همان کیفیت معهود در مورد غسل جنابت است و وقتی این فهم عرفی توسط شارع #تخطئه نمی شود، درستی آن اثبات می شود.
*¹من لایحضره الفقیه ج4 ص269
🆔@masire_feghahat