eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
10هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴اعترافات کارشناس و تحلیلگر برنامه اینترنشنال: آقای خمینی جامعه را در حین اسلامی کردن، به شدت مدرن کرد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهیدانه ✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦ 🔶️رهبر را تنها نگذارید... 🔶️شهید حسن فخاری ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 آقا حجاب رو خود آخوندها درست کردن، اصلا تو قرآن نیومده ! 🔻 ازدواج سفید چه اشکالی داره که مخالفت می کنید؟ 🔻 چرا میگید قربانی اصلی خود زنان هستند ؟ قسمت نهم🍃 🎬استادرحیم پورازغدی
.۴ حالا خانواده‌ای که من رو نمیخواستن برای من دلسوز شدن. پدرم پیغام داد باید طلاق بگیری و بچه رو بدی به خودش. اما من روز های خوبم با شوهرم رو فراموش نکرده بودم.‌ گفتم طلاق نمیگیرم. میمونم و درستش میکنم. اونا هم‌من رو طرد کردن. به شوهرم گفتم ترک‌کن گفت نمیتونم. گفتم‌پس دیگه حق نداری وسایل من رو بفروشی. با فوق دیپلمی که داشتم بهم جایی کار نمیدادن. تا به واسطه ی خانم صاحب خونه متوجه شدم که نهضت سواد اموزی دنبال مربی میگرده‌‌ فوری رفتم و فرمش رو پر کردم و پذیرفته شدم. صبح ها درس میدادم و شب ها کار در منزل میاوردم. غروب هم نزدیک‌محلمون جایی بود که خانم ها سبزی پاک‌میکردن. منم میرفتم. در طول شبانه روز فقط چهار ساعت استراحت میکردم. دو ماه نشد که وضع زندگیم‌روبراه شد.‌ با اولین پولی که برام موند یه تلوزیون خریدم تا پسرم باهاش مشغول باشه. همسرم هم گاهی از من پول میگرفت گاهی هم از پدرو مادرش.
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ شبهه : خدا در قرآن،شراب و زنان رو برای اون دنیا تبلیغ میکنه، ولی در این دنیا حروم کرده... استاد مرتضی‌ کهرمی
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا گشت ارشاد جواب داد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ کلیپ بسیار مهم و تکان دهنده پدرها، مادرها ، آقا پسرا ، دختر خانوما لزوم جهاد ازدواج برای همه مردم
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه ارتباط با امام زمان(عج) ❤️مقام معظم رهبری
. آش و لاش. با چشم‌های اشکی و بدنی که رده های کبودی توش ظاهر شده بود از زیر دست امین بیرون کشیدنم.‌ مادرشوهرم گریه میکرد و شوهرم رو نفرین‌میکرد. انقدر خجالت کشیدم که خودم رو به خواب زدم‌‌. شوهرم حتی ذره ای عذاب وجدان نداشت. دوست داشتم برم جایی که ازم حمایت کنن اما هیچ کجا رو نداشتم. میدونستم پدرم طرف شوهرم رو میگیره. با امین قهر کردم ولی بازم براش مهم نبود. فردا مراسم طبقه‌ی پایین برگزار شد ولی من نه اجازه داشتم که برم نه با اون صورت درب و داغون روم میشد که برم. گریه کردمو از حضرت زهرا خواستم خودش جوابش رو بده. نیمه های شب بود که از کمردرد بیدار شدم.‌ دردم انقدر زیاد بود که گریه‌م گرفت. امین فکر میکرد دروغ میگم تا ترحمش رو جلب کنم. کنارم‌خوابیده بود اما بهم اهمیت نمیداد.‌ متوجه خونریزی شدیدم شدم. وقتی متوجه شد فوری مادرش رو صدا کرد و اونم با ناله و نفرین گفت باید ببریمش بیمارستان. دکتر به محض معاینه گفت هشت هفته باردار بودن و بر اثر ضرب و شتمی که دیدم‌ در حال سقط هستم. رنگ پشیمونی رو تو صورت امین دیدم. اونم به خاطر بچه‌ش نه من.‌
.۶ به اتاق عمل رفتم‌ و سقط کردم. وقتی اومدم بیرون کوهی از نفرت بودم. آثار بیهوشی که رفت به پرستار گفتم شوهرم من رو زده و باعث سقط شده. بچه مال خودش بوده نمیتونم‌شکایت کنم.‌ ولی بابت این کتکی که بی رحمانه بهم زده میخوام ازش شکایت کنم.‌ اونم باهام همکاری کرد و پلیس شیفت بیمارستان رو صدا کرد.‌ مادر شوهرمم که پیشم مونده بود حرف هام رو تایید کرد.‌ پلیس صورت جلسه کرد و هر دو امضا کردیم. گفت برای پیگیری شکایت اول باید برم کلانتری بعد هم برم دادگاه.‌ برای اینکه انتقامم رو از امین بگیرم هر کاری که لازم بود انجام میدادم. مادرشوهرمم باهام همکاری میکرد.‌ فردای روزی که مرخص شدم به برادرشوهرم گفتم من رو ببر خونه‌ی بابام.‌ جلوی در که پیاده شدم مثل همیشه صبر کرد تا برم داخل.‌ صدای ماشینش که دور شد فوری از خونه بیرون رفتم و رفتم به همون کلانتری که آدرس داشتم. از استرس کم مونده بود گریه‌م بگیره ولی تونستم تمام کار هام رو انجام‌بدم‌ نامه رو بردم‌ دادگاه و فوری برگشتم خونه‌ی پدرم. تو راه زنگ زدم‌به برادرشوهرم که‌بیا دنبالم. تو حیاط خونه‌ی پدرم‌نشستم‌تا بیاد. چون‌صورتم کبود بود خودمم کلید خونه‌ی بابام رو داشتم اصلا نذاشتم اونا بفهمن.‌اومد دنبالم و برگشتم خونه‌ هم خسته بودم هم گرسنه. ضعف شدید هم داشتم وقتی رسیدم پیش مادرشوهرم از حال رفتم