#فلسفه
#فلسفه_غرب
#رمان
وجود بشرط لا، تهوع و ممنوعیت تفکر در بحر وجود
گاهی بسیاری از مسائلی که در تفکرِ متفکران، چه در شرق و چه در غرب وجود دارد قرابت های معنوی و حتی قرابت های لفظی زیادی با یک دیگر دارند.
ژان پل شارل ایمار سارتر(به تخفیف ژان پل سارتر_به فرانسوی: Jean-Paul Charles Aymard Sartre_ متوفای ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) از فلاسفهیِ بزرگِ مکتبِ اگزیستانسالیسم بود. او علاوه بر نوشتهجات فلسفی، چند رمان بسیار معروف مثل «دیوار، تهوع و دوزخ» دارد، که هرسه آنها به فارسی ترجمه شده اند.سارتر در کتاب «وجود و عدم» خود تقسیمانی را برای وجود ذکر می کند؛ وجود فی نفسه، وجود لنفسه و وجودلغیره!
مطالبی که او در خصوصِ وجود فی نفسه بیان کرده است؛ شباهتِ بسیاری به مرتبه «وجودِ بشرط لا» در فلسفهی اسلامی دارد. که حتی او با عبارت«عین خود بودن» و تلازم با «پُر بودن و تنومدی» به توضیح این قِسم یا مرتبه می پردازد. از نظر سارتر وجود فی نفسه دارای هیچگونه ادارکی نیست و توانایی ادارک آن وجود ندارد.
این فیلسوف فرانسوی اما همین مطلب و نحوهیِ تفکر در خصوص وجود فی نفسه را به نحوی از انحای شهود در رمان «تهوع» بیان می کند. تهوع که نوبل ادبیات ۱۹۶۴ را برده است، یکی از مهم ترین آثار در زمینهی فلسفه و روانشناسیِ اگزیستانسیالیسم است. «آنتوان روکانتن» شخصیت اصلی داستان سارتر است، که بواسطه تفکر در بحرِ وجودِ بشرطِ لا و وجود فی نفسه، به آزادی، تعقل و روحیهاش ضربه میخورد، تا جایی که از شدت این ضربه و عدم توان تعقل، حالت تهوع برای او رخ می دهد.
هرگاه این مساله از رمان تهوع را با خود مرور می کنم، آن را پُر شباهت به ممنوعیت تفکر در حقیقت توحید می یابم. روایات متعددی در این خصوص وارد است. یکی آن ها به سند معتبر در امالی صدوق اینچنین آمده است؛ الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إيّاكُم و التَّفَكُّرَ في اللّه ِ؛ فإنَّ التَّفَكُّرَ في اللّه ِ لا يَزيدُ إلاّ تِيها ، إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لا تُدرِكُهُ الأبصارُ و لا يُوصَفُ بِمِقدارٍ .
شاید از همین روست که عارف حقیقی و شاعرِ واصل، لسان الغیب فرمود: «عنقا شکار کس نشود دام باز چین». چرا که گویی فرگشت ادبی این کلام پیامبر ختمی مرتبت را بیان کرده اند: «وما عرفناک حق معرفتک.»
مسعودرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a