eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
25هزار ویدیو
124 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
نابودی فرهنگ ایران و ایرانی😥 اززبان ی دخترایرانی ساکن آلما . این اتفاق ناگوار یک پدیده ی جهانیه، این که دلقک ها و احمق ها به محبوبیت رسیدن و اندیشمندان منزوی شدن، اما این پدیده ی جهانی شایسته ی فرهنگ ایران و ایرانی نیست . دنبال کردن این افراد یعنی کمک کردن به نابودی فرهنگ متمدن و چند هزار ساله ی ایران و ایرانی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
این کلیپ پشت پرده ی تمام اتفاقاتی است که در عرصه فرهنگ و سبک زندگی در حال رخ دادنه . پس تا می تونید این کلیپ رو حمایت کنید، منتشر و استوری کنید تا تمام مردم ایران ببینند و آگاه بشن که چه بلایی قراره سر فرهنگ غنی ایران و ایرانی بیاد . من وظیفه ام رو انجام دادم، از اینجا به بعد نوبت شماست پس اگه آگاهی مردم کشورت برات مهمه هر نفر این پست رو حداقل برای بیست نفر از دوستانش بفرسته و استوری کنه♥️ . آیا این فرهنگ اشتباه و منحط، فرهنگ ایرانی رو نابود می کنه؟ اگه مردم رو آگاه کنیم نه https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
‌📚 مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد. در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد. هر وقت… یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک میشد، مرد گوش میداد و بنشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین میکرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک میشد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان میداد. پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید. کشاورز گفت: خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من میگفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق میکردم. کشیش پرسید، پس مردها چه میگفتند؟ کشاورز گفت: آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ♥️انسانی که بر خدا توکل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمی کند ♥️بلکه به اتکای لطف خدا و علم و قدرت بی پایان او خود را پیروز و فاتح می بیند ♥️و حتی شکست‌های مقطعی او را مایوس نمی سازد... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✨﷽✨ 🔴خراش‌های لذت بخش ✍چند سال پیش در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده‌کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به‌سوی پسرش شنا می‌کرد. وحشت‌زده به‌سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد. پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود، تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می‌کشید ولی عشق مادر آن‌قدر زیاد بود که نمی‌گذاشت پسر در کام تمساح رها شود. کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید. به طرف آن‌ها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد.پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند.پاهایش با آرواره‌های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود.خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخم‌هایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت:این زخم‌ها را دوست دارم، این‌ها خراش‌های عشق مادرم هستند.گاهی مثل یک کودک قدرشناس، خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده، خواهی دید چقدر دوست‌داشتنی https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🕊صدای تسبیح موجودات: همسر علامه طباطبایی نقل می کنند که شبی دیدیم که آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب می فرمودند که از صدای تسبیح موجودات خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم. اقای قدوسی نجفی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نقل می کنند : 🌱یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه ذکر یونسیه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای تسبیح درختان را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️آدم حساس، آدم نجیب منتظر آسانسور ایستاده بودیم، سلام و احوالپرسی که کردم انگار حواسش پرت شد و موبایل از دستش افتاد. تازه متوجه شدم دو تا گوشی دارد، آن که بزرگتر بود و جدیدتر به نظر می آمد، سفت و محکم بین انگشتانش خودنمایی می کرد، آن یکی که کوچکتر بود و قدیمی تر، روی زمین افتاده بود و بند بندش از هم جدا شده بود; باتری اش یک طرف، در و پیکرش طرف دیگر. از افتادن گوشی ناراحت نشد، خونسرد خم شد و اجزای جدا شده را از روی زمین جمع کرد، لبخند به لب باتری را سر جایش گذاشت و گفت:« خیلی موبایل خوبی است، تا به حال هزار بار از دستم افتاده و آخ نگفته.» موبایل جدید را سمتم گرفت و ادامه داد:« اگر این یکی بود همان دفعه ی اول سقط شده بود...این یکی اما سگ جان است.» دوباره موبایل قدیمی را نشانم داد. گفتم:« توی زندگی هم همین کار را می کنیم، همیشه مراقب آدم های حساس زندگی مان هستیم، مواظب رفتارمان، حرف زدنمان، چه بگویم چه نگویم هایمان، نکند چیزی بگوییم و دلخورش کنیم، اما آن آدمی که نجیب است، آن که اهل مدارا است و مراعات، یادمان می رود رگ دارد، حس دارد، غرور دارد، آدم است. حرفمان، رفتارمان، حرکت مان چه خطی می اندازد روی دلش.» چیزی نگفت، فقط نگاهم کرد. سوار آسانسور که شدیم حس کردم موبایل قدیمی را محکم توی مشتش فشار می دهد... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
ایسلند زیبا و گذر هیجان انگیز یک ماشین از مسیری که با مد دریا به زیر آب رفته. https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
🍃🌺زندگی واقعا بسیار ساده است و چه زیبا می‌شود که هر صبح با طلوع دوباره‌ خورشید دلمان را مملو از عشق کنیم♥️ و به باغچه‌ دل خود سری بزنیم علف‌های هرز را بِکنیم به گل‌ها آبی بدهیم بگذاریم ریه‌هایمان هوایی تازه بخورد اصلا زندگی کنیم🌺🍃 + روز زیباتون تون بخیر🌺🍃 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
‍ 🌼🍂آخرین یکشنبه آذر ماه پُر نور🌼🍂 با ذکر شریف صلوات بر صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌼🍂 🍂🌼الّلهُمَّ 🍂🌼صلّ 🍂🌼علْی 🍂🌼محَمَّد 🍂🌼وآلَ 🍂🌼محَمَّدٍ 🍂🌼وعَجِّل 🍂🌼 فرَجَهُم 🌼🍃 🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی 🧡🍃 🧡خدای مهربان من 🌷میدانی که چقدر به رحمت تو 🧡امید بسته ایم 🌷و چقدر آرام میشویم از اینکه تو 🧡و مهربانی و لطفتت را 🌷همیشه در جان لحظاتمان 🧡احساس می کنیم ... 🌷حس داشتنت ، حس بودنت ، 🧡حس حضورت ، 🌷در تار و پود لحظاتمان جاریست 🧡و چقدر با تو خوشبختیم.. 🌷و چقدر با تو ای خدای مهربانم 🧡پر از آرامشیم، 🌷الهی، در این روزای سخت 🧡مردم کشورم را از تمام 🌷خطرات و بیماریها محفوظ بدار و 🧡این آرامش را برایمان ابدی گردان... "آمیـن"🙏 🌷خدایا🙏 🧡در آخرین یکشنبه پاییزیی 🌷سرنوشت دوستان و 🧡عزیزانم را زیبا بنویس 🌷همه خوشحال 🧡همه مهربان 🌷همه خوشبخت 🧡همه سلامت 🌷همه پر روزی 🧡همه عاقبت بخیر 🌷ان شاءالله آمیـــن یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام 🙏 ای صاحب جلال و بزرگواری🙏 🌼🍃 ‍ 🌷سـ☺️✋️ـلام ☀️صبح یکشنبه‌تون پراز موفقیت ☕🌺 🌷امیدوارم یک نگاهِ خدا 🌷 یک دستِ مهربان 🌷یک دعای خیر 🌷مسیر امروزتون رو هموار کنه 🌷تا خوشبختی مثل پیچک 🌷 بپیچه به زندگیتون... https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
☀️هر روز صبح در جنگل آهوئی🦌 از خواب بیدار میشود که میداند باید از شیر🦁 تندتر بدود تا طعمه او نگردد ، و شیری که میداند باید از آهوئی🦌 تندتر بدود تا گرسنه نماند. مهم نیست که شیر باشی یا آهو ، با طلوع هر آفتاب☀️ با تمام توان آماده دویدن باش👌 ✌️موفقیت نصیب لحظه‌هاتون✌️ 🌼🍃 🌷یکشنبه تون پُر امید 🌼الهی 🌷آرامش باشه 🌼شادی باشه 🌷خوشبختی باشه 🌼سلامتی باشه 🌷خدا باشه و شما 🌼واین همه خوبی برای شما 🌼روزتـون زیبـا و در پنـاه خـدا 🌼🍃 🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نبینم غصه می خوری رفیق ! نبینم زانوی غم بغل گرفته و اندوهِ تمام غروب های عالم را توی دلت ریخته ای و نا امید شده ای از رسیدنِ روزهای خوب ... نبینم به اعجاز امّید ، کافر شده و به آسمانِ آبیِ باورت رنگ خاکستری پاشیده ای ! مبادا همچو ارغوان باشی ؛ که در آغوشِ گل ها و باز ، غمگین است ! مبادا همچو نیلوفرِ مرداب ؛ نا امید باشی از خواستن ها و رسیدن ها مبادا خودت را باخته باشی رفیق ! که شاید امروز ، همان روزی که می خواستی نبود ، همه چیز همانجوری که می خواستی پیش نرفت و تلاش هایت بی نتیجه ماند ؛ اما به نیلوفرهای خسته ی مرداب و ارغوان های دلشکسته بگو ؛ که فردا روزِ بهتری ست ... خورشیدِ امّید ، خواهد تابید ، پرستوها نخواهند کوچید و قاصدک ها باخودشان خبرهای خوبی خواهند آورد ، فردا ؛ حتما روز بهتری ست ... 🌺نرگس_صرافیان_طوفان https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
کار توی باغ وحش هم سختی های خودش رو داره، چرا این مار اینجوریه😐😂 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌷یکشنبه تون پر گـل 🍃امروز از خدا میخواهم 🌷هر آنچه بـهترین 🌷هست براتون رقم بزند 🍃روزی فـراوان 🌷دلی خـوش 🌷و شادیهای بی پایان 🍃لبخـــ :)ــند خدا 🌷بدرقـه راهتون 🌼🍃 امیدوارم با پایان آذر ماه 🍁🍂🍁 و شروع فصل زمستان هر یک دونه برف که میافته🍁 یک دونه از غمهای دلت کم بشه و دیگه هیچوقت ناراحت نباشی . . .🍁🍂🍁 دلت همیشه بدون غصه 😊🍁🍂🍁 🌼🍃 🌼در راه خدا که قدم برداری 🌷نسیم رحمتش روح و جان تازه ای 🌼به تو خواهد داد 🌷هر روز فرصتی تازه 🌼برای بهتر زندگی کردنه 🌷قدر ثانیه های امروز رو بدون 🌼🍃 🍂سلام برصبح فرحبخش هستی 🍁سلام برپروردگار مهر و دوستی 🍂همان پروردگار صبح روحبخشی 🍁که پاکی و قداستش 🍂مرا تا بیکرانه های هستی میبرد 🍁و من به رسم تعظیم 🍂سر بر آستان سجودش می سایم 🍁ســـلام صبحتون بـخیر https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d