eitaa logo
💖🌸مطالب آموزنده🌸💖
2.7هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
26.2هزار ویدیو
128 فایل
محتویات کانال ازهردری میباشد 🌹علمی، مذهبی‌، شعر،داستان،پندواندرز سخنان بزرگان ،طب سنتی،کاردستی، آموزشی،مطالب پزشکی روز دنیا، و خلاصه اینجاهمه چی درهمه🌹 ارتباط با ادمین 👈👈 @Ndashti ارتباط با ادمین 👈👈 @M_Mohammdeean
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 افرادی که هستند نخورند، چرا که موجب درد آنها می‌شود. ♻ دردهای روماتیسمی را افزایش می‌دهند، اما خوراکی‌هایی مانند توت، انگور، خرما، عسل، طبیعی هستند.. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
✔️طرز تهیه دمنوش خاکشیر برای درمان 🔸برای کبد چرب خاکشیر یکی از مفیدترین دانه‌‌هاست. کالری و فیبر خاکشی یا خاکشیر، صفر است ولی پروتئین و چربی مفید دارد. ولی نگران چربی موجود در خاکشیر نباشید.   🔸دانه‌های خاکشیر را در آب خیس کنید و بعد از اینکه کاملا ته نشین شدند، آب آن را خالی کنید. مراقب شن‌های احتمالی ته خاکشیر هم باشید. در یک ظرف، خاکشیر را با مقداری آب بجوشانید و بعد از سرد شدن، بخورید. می‌توانید خاکشیر را با ترنجبین هم مخلوط کنید و در این حالت نیازی به جوشاندن آنها نیست. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
( یک بار جستی ملخ،دو بار جستی ای ملخ،بار سوم چوب است و فلک. ) یا [ یه بار جستی ملخک دو بار جستی ملخک آخر به دستی ملخک] : رمال هم شد یكی از نزدیكان و خاصان شاه، روزی زن رمال تازه شاه به حمام رفت از قضا زن رمال قدیمی هم به حمام آمد تا وارد حمام شد، آن زن از حمام بیرون آمد و گفت: "این رخت كیست؟" گفتند: "از زن رمال قدیمی شاه" گفت: "بریزید در آب" لباس آن زن را در آب ریختند، زن رمال تازه به خانه آمد و به شوهر گفت: "دیگر برای من بس است، من به مراد مطلوب خودم رسیدم. فردا دیگر به نزد شاه نرو و دنبال كار قدیمیت برو" شوهر گفت: "زن! نمی‌شود" زن گفت: "من راه یادت می‌دهم فردا صبح وقتی شاه بر تخت نشست و ترا به حضور پذیرفت تو نزد او برو و جیقه او را از سرش بردار و به زمین بزن. او به غلامان خواهد گفت بگیرید این دیوانه را و بیرونش كنید و تو از آنجا راحت خواهی شد" فردای آن روز همین كار را كرد تا جیقه شاه را از سرش برداشت و به زمین زد عقرب سیاهی از توی جیقه درآمد. شاه از دیدن این وضع خیلی شاد شد و رمال‌باشی را احترام زیادی كرد. رمال شب آمد به خانه و ماجرا را برای زنش گفت. زن گفت: حوله بر خود پیچید و خواست بخوابد تو برو یك پای او را تنگ بگیر و از تخت‌گاه حمام به پائینش بكش او روی زمین خواهد افتاد و به غلامان خواهد گفت بگیرید این دیوانه را و برانید آن وقت تو راحت می‌شوی". رمال‌باشی هم همین كار را كرد و درست همان موقع كه پای شاه را زیر در كشید سقف همان جا فرو ریخت و همه تعجب كردند كه چنین پیش‌بینی كرده بود شاه او را خلعت فراوانی داد، رمال هر روز از روز پیش به شاه نزدیكتر می‌شد. زن از چاره‌ جویی تنگ آمد. دیگر چیزی نمی‌گفت چون طالع از پی طالع می‌آمد اما رمال غصه می‌خورد كه وقتی كار به او رجوع كنند او از عهده‌اش برنیاید. آخر یك روز شاه او را با عده‌ای از خاصان به شكار دعوت كرد به شكار رفتند. وقتی آهویی را دنبال می‌كردند ناگهان ملخی بزرگ بر زین اسب شاه نشست شاه بی‌آنكه كسی ا همراهانش متوجه شوند او را گرفت و مشتش را به هوا برد و گفت: "های كی می‌تواند بگوید در مشت من چیست؟" هیچكس چیزی نگفت به رمال خود گفت: "دوست من ای كسی كه خدا ترا برای من فرستاد تا مرا از پیش‌آمدها مطلع كنی در دستم چیست؟" رمال زرد شد، سرخ شد كاری از دستش ساخته نبود این ضرب‌المثل را به زبان آورد كه یك بار جستی ای ملخ دو بار جستی ای ملخ بار سوم چوب است و فلك، مقصود رمال حادثه دزدها و حادثه جیثه و حمام بود كه یعنی من از همه آنها جستم حالا چكنم؟ چوب است و فلك، شاه ملخ را به هوا پرتاب كرد و گفت: "بارك‌الله! مرحبا! تو رمال درجه یك دنیا هستی!" 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
قسمت_اول ( یک بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلک.) یا [یه بار جستی ملخک دو بار جستی ملخک آخر به دستی ملخک] : كسی كه چند بار كارهای خطرناک كرده باشد و به تصادف از كیفر نجات یافته باشد و به همین سبب شیرك شده با گستاخی بخواهد باز هم به چنان كارها دست بزند به او گویند: یك بار جستی ای ملخ، دو بار جستی ای ملخ، بار سوم چوب است و فلك. در عهد پادشاهی روزی یک زن به حمام رفت، اتفاقاً زن رمال‌باشی پادشاه در حمام بود و آن زن آمد و رختش را پهلوی رخت او بیرون آورد و وارد حمام شد. زن رمال شاه از حمام بیرون آمد و گفت: "این رخت كیست؟" گفتند: "این رخت فلان زن است". گفت: "بریزید توی آب" رخت آن زن بیچاره را به دستور زن رمال به آب ریختند. چون آن زن از حمام بیرون آمد و دید دلش سوخت و كینه آن زن را به دل گرفت و هر طور بود به خانه برگشت. شب شد. شوهرش به خانه آمد زن به او گفت: "از فردا سر كار نرو!" شوهرش گفت: "چرا؟" گفت: "میگم نرو" گفت: "پس چكار كنم؟" زن گفت: "فردا یك كتاب رمالی می‌گیری و فال‌بین و رمل‌تران میشی". شوهر گفت: "چرا؟" گفت: "میخوام شوورم رمل‌تران باشه" خب پافشاری زن بود و دلیل و برهان نمی‌خواست گفت: "باشه فردا صبح میرم و رمالی بلد میشم" اما كجا به سر كار می‌رفت؟ ریشخند زنش می‌كرد و او هیچ از رمل‌ترانی نمی‌دانست و نمی‌آموخت. اتفاقاً در آن روزها یک شب خزانه و اموال شاه را دزدیدند. شاه به رمالش رجوع كرد و گفت: "خب باید رمل بترانی و بگی كه اونا كجا هستند و كی‌ها هستند؟" رمال گفت: "كی‌ها؟" شاه گفت: "آن دزدها". هرچه رمل انداخت و به این گوشه و آن گوشه دنیا چیزی دستگیرش نشد، عاقبت گفت: "قبله عالم به سلامت باد چیزی به نظرم نمیاد!" شاه بسیار خلقش تنگ شد. رمال گفت: "سرور من خداوند وجود شما رو حفظ كنه غمین مباشید، شما می‌تونین از رمال‌های شهر كمک بگیرین". شاه همین كار را كرد و رمال‌های شهر را به حضور پذیرفت، آن زن هم شوهرش را وادار كرد برود. شوهر گفت: "ای زن من چیزی بلد نیستم". گفت: "اینی كه بلدی بگو". شوهر آن زن هم رفت پیش شاه، هیچكدام از رمال‌ها نتوانستند كاری از پیش بردارند. اما چون نوبت شوهر آن زن رسید گفت: "فدایت شوم چهل روز مهلت میخوام" شاه گفت: "باشد". آن مرد به خانه برگشت و گفت: "ای زن تو این خاك را بر سر من كردی در این چهل روزی كه مهلت گرفته‌ام اگر دزدها را پیدا نكنم مجازات خواهم شد". زن گفت: "غصه نخور خدا بزرگه" چون كه خودش او را وادار كرده بود دلداریش می‌داد. شوهر به زن گفت: "خب حالا چطور حساب این چهل روز را نگه داریم؟" زن گفت: "چهل تا خرما می‌خریم و در خمبه‌ای می‌‌گذاریم، هر شب یكی از آنها را می‌خوریم وقتی كه نزدیك باشد چهل روز تمام شود برمی‌داریم و فرار می‌كنیم". از قضا دزدها هم چهل تن بودند. كه را بخت و كه را اقبال؟... حالا خودمانیم خوبست بخت هم كه می‌آید این‌جوری بیاید. باری چهل تا دانه خرما خریدند و در یک خمبه گذاردند. شب اول شوهر گفت: "ای زن یكی از خرماها را بردار و بیا كه تو این آب را دستم كردی". از آن طرف دزدها می‌توانستند كه كار به چه كسی واگذار شده رئیس‌شان به پشت بام اتاق او آمد و از سوراخ سقف اتاق ناظر كارهای او بود و به حرف‌هاشان گوش می‌داد. چون زن یكی از خرماها را آورد اتفاقاً از خرمای دیگر بزرگتر بود شوهر به زنش گفت: "زن! جاش را نگاه دار كه یكی ازجمله چهل تا آمده، یكی از گنده‌هاش هم هست!" مقصود شوهر خرما بود. اما دل رئیس دزدها در آن بالا به لرزه افتاد، گفت: "ای وای بر حال ما چكار كنیم؟" آن شب گذشت، شب دیگر شوهر به خانه آمد، از آن طرف هم رئیس دزدها یكی از دزدها را همراه آورد تا او هم این عجایب را بشنود. زن رمال خرمای دیگری آورد. رمال گفت: "ای زن بدان حالا ازجمله چهل تا دوتاش آمده است!" دزدها مخ ‌شان داغ شد. شب سوم رئیس همه دزدها را خبر كرد كه این منظره را ببیند. سه‌ تای آنها دم سوراخ گوش دادند. توی اتاق رمال به زنش گفت: "بردار و بیا كه حالا دیگر خیلی شدند، یعنی سه تا شدند و ما نزدیك شدیم!!" دزدها از تعجب دهانشان باز ماند. پس از شور و مشورت از پشت‌بام پایین آمدند و با احترام وارد اتاق شدند و گفتند: "ای آقا! خواهش داریم..." رمال گفت: "چه خبر است؟" گفتند: "دست ما به دامن تو، ای رمال راست می‌گویی، ما اموال شاه را دزدیده‌ایم، بیا همه را به تو تحویل می‌دهیم، شتر دیدی ندیدی، ما را لو نده، در فلان قبرستان و در فلان سردابه زیرزمین است برو بردار و تحویل شاه بده، پیش شاه از ما صحبت نكن، بگو خودت رمل انداختی و پیدا كردی!" رمال از شادی روی پا بند نبود، شبانه به نزد شاه رفت و گفت: "شاها اموال را پیدا كردم" شاه هم خوشحال شد و همان شب اموال را از محل مذكور بیرون آوردند و به قصر بردند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏پس از یلدا سحرگاهت همایون طلوع روشن راهت همایون رسید اسب زمستان،  یالش از برف نخستین روز دی ماهت همایون 👤شهراد میدری اولین روز زمستونتون پرانرژی❤️ صبح آدینه بخیرو خوشی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیگه نوبتی هم که باشه نوبت بچه های ارشد فصل زمستونه یعنی همونا که مهر و محبت و دوست داشتنشون گرمه گرمه و همیشه هرکاری میکنن که تو شاد باشی و بخندی! یه دی ماهی همون آدمیه که هم ریزبینه و هم رک، اما ته قلبش بجز محبت هیچی جا نداره فرزند اول زمستونه ولی برای بهاری موندن به دنیا اومده... دی ماهی های عزیز تولدتون مبارک ❄️🎂❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به وقت ۱ دی تولدت مباااارک فرزند زمستون 💖🎂💖 🎂🎀🎂🎀🎂🎀🎂🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
√ امام علی علیه‌السلام شرط مهم یک مهمانی درست رو می‌فرمایند، (که خیلی‌ها فراموشش کردیم) 🎤استاد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سه پاداش مریضی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله 🎤 حجت‌الاسلام والمسلمین 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
13.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش 😋😍 چیکن چیز😍 یه فینگرفود خیلی خوشمزه و متفاوت که اگه یه بار امتحانش کنی عاشقش میشی😋 خیلی راحت آماده میشه و برای مهمانی ها هم عالیه👌🏻♥️ ‌ 📍مواد لازم: 🥠سینه مرغ آبپز ۲ تکه (من مرغ رو با ۲ تا پیاز کوچک، ۳ حبه سیر، ۱ دونه فلفل دلمه، نمک، فلفل سیاه، پودر زنجبیل و پاپریکا آب‌پزکردم) ☘️جعفری خرد شده ۳ ق غ 🫑فلفل دلمه خرد شده ۱ عدد 🍥پنیر خامه ای ۴ ق غ 🧀پنیر پیتزا ۶ ق غ 🧂نمک و ادویه که من اینا رو زدم : فلفل سیاه، پودر سیر، پولبیبر، ادویه فستفود که اگه ندارین کمی آویشن بریزین ‌ 🥣پودر سوخاری 🥡آرد 🥚تخم مرغ زده شده ‌ 🔻یک ساعت مواد تو فریزر استراحت کنه. بعد به شکل دلخواه ببُرید یا تو دستتون بهش شکل بدین و مواد رو بهش بزنین و داخل روغن داغ دو طرف ها رو سرخ کنین. ‌ 🔻بجای سرخ کردن تو روغن میتونین روش کمی روغن اسپری کنین و داخل هواپز (سرخ کن بدون روغن) بذارین. ‌ نوش جان♥️ ‌ https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
برای معطر کردن ته دیگ زعفرانی از هل سائیده استفاده کنید برای مرصع پلو از هل ساییده لایه برنجی که می خواهید دم بکشد بپاشید برای سبزی پلو ماهی از تخم گشنیز استفاده کنید https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش 😋😍 . پیشنهاد میکنم حتما این دسر راحت و متفاوت رو برای شب یلدا درست کنی 😍🍉 رسپی این دسر جذاب . چهار بسته پودر ژله‌ لازم داریم با طعم های بلوبری ، انار ، پرتقال و موز که هرکدوم رو داخل ۱/۵ لیوان (۳۰۰گرم) آبجوش حل میکنیم تا شفاف بشن کف و دیواره‌ی ظرف های پلاستیکی رو چرب میکنیم و مایه ژله رو داخلشون میریزیم و به مدت ۴ تا ۵ ساعت داخل یخچال میزاریم . برای قسمت سفید هم میتونید پودر ژله‌ی آلوئه‌ورا رو با یک لیوان آبجوش و یک لیوان شیر یا بستنی آب شده مخلوط کنید و روی ژله‌های خورد شده بریزید . هم پاناکوتا درست کنید که باید به دو لیوان شیر ۶ قاشق شکر اضافه کنید و روی حرارت بزارید ۱۰۰ گرم خامه‌ی صبحانه رو روی بخار کتری ذوب کنیدو ۲ قاشق سرپر پودر ژلاتین رو با ۱/۴ پیمانه آب سرد مخلوط کنید وقتی اسفنجی شد روی بخار کتری ذوب کنید ، اول خامه و بعد ژلاتین رو به مخلوط شیرو شکر اضافه کنید و هم بزنید و بزارید کنار تا از داغی بیوفته . ژله‌ها هم از ظرف جدا کنیدو مکعبی خورد کنید و داخل قالب چرب شده بزاریدو روش پاناکوتا بریزید و حداقل یک شب تا صبح توی یخچال بزارید هرچی بیشتر داخل یخچال بمونه بهتره https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d