ناصر:
🍃❤️🍃
هیچ دعائی بالاتراز این نیست
که خدا ما را از خودش دور نکند.
خداوندا
دریاب بنده ای را که
در میان شادی و خنده اش گفت
خدایا شکرت ..
و در اوج غم ها گفت
خدا بزرگ است.
⭐️ خدایا
آرامش بده
به دلهایی که چشم امیدشون
فقط خودتی و بس...آمین
⭐️ صبحتون پراز عطر حضور خدا
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃❤️🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
⁉ چه کسانی برای همیشه در جهنم می مانند؟
#پاسخ:
♦ از آیات قرآن استفاده می شود که عده ای از انسان ها در جهنم، خالد و ماندگار خواهند بود:
۱_ کافران: "إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ... خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ". یعنی کسانی که [در دنیا] کفر ورزیدند و مُردند در حالی که بر کفرشان باقی بودند... در جهنم جاودانه اند و تخفیفی در عذابشان نیست. 📖بقره/162
۲ و ۳ _ مشرکان و اهلِ کتاب: "إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها". یعنی اهل کتاب و مشرکانی که به دینِ اسلام کافر شدند، در آتش جنم جاودانه خواهند بود. 📖 بینة/6
۴_ گناهکاران: "بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون". کسانی که کسبِ گناه کنند و گناه سراسر وجودشان را بپوشاند، آنان همراهانِ آتشند برای همیشه. 📖 بقره/81
۵_ مرتدین: "وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون" هر کسی از شما که مرتد شود از دنیش و سپس در حالتِ کفر بمیرید، پس آنان اعمالشان نابود میشود در دنیا و آخرت و همراهان آتشند همیشه. 📖 بقره/217
۶_ رباخواران: "الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا ... فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ" یعنی کسانی که ربا میخورند، اصحابِ آتشند برای همیشه.
📖 بقره/257
۷_ دوستان کفار: "تَرى کَثیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذینَ کَفَرُوا ... فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُون". یعنی بسیارى از ایشان را مىبینى که با کافران دوستى مىورزند ... در عذاب جاودانهاند.
📖 مائده/80
۸_ کسانی که معیارها و مبانی شان ضعیف است: "وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فی جَهَنَّمَ خالِدُون". کسانی که معیارها و موازینِشان خفیف و سبک است اولا به خود زیان رسانده اند و ثانیا در جهنم جاودانه اند.
📖 مومنون/103
۹_ منافقان: "وَعَدَ اللهُ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها". خداوند به مردان و زنان منافق و کفّار، وعده آتش جاودانه ی دوزخ داده .
📖 توبه/68
👤 استاد سید محمد مهدی صدری
🌸 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
ناصر:
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#ضــرب_المـثل_اشــتباه
❌می بخــور
منبر بسوزان مــردم آزاری نکن
💢 اين شـــعر از مبــنا #غـــلط است. ما می گوييم که مي نخور منبر نسوزان مردم آزاری نکن!
و
🔸 ما در اســـلام نبايد چيزی را فـدای چيز ديگری بکنيم هر چــيزی بايد در جای خـــودش حفـظ بشـــود.
🔸 نماز و روزه جای خودش خوب است و مشروب خـــوردن هم جای خودش #حـرام است آزار رساندن هم حـرام است پس استدلال این شــعر درست نيــست.
🔸 مثلاين است که الاندر جامعه بعضی ها می گويند که #قـــلبت پاک باشـد حـــجاب مهـــم نيست همه خواهر و برادر هستيم .
🔸بله قلب پاک است ولی اين اعــضا ، کانال قلب است وقتی به #نامحـــرم نــــگاه می کنم وقتی بدحجاب هستم وقتی موسيقی گوش می دهم شــــعاع تمام اينــها به قلب می رود و اين قلب را مکـدر مي کند.
♦ ما نمی توانيــم بگوييم که قلبت پاک باشد و هر کاری می خواهــيم انجام بدهـــيم.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#قسمت_صد_و_دوازدهم_دالان_بهشت 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
در این میان رفتن نرگس نزدیک و نزدیک تر می شد و غصه هاي من بیش تر. به خصوص که آزیتا هم احتمالاً براي مدتی با شوهرش از ایران می رفت تا به پیشنهاد پسر عمویش، یا همان شوهر نرگس، ببیند می توانند آن جا زندگی کنند یانه؟ قرار بود با نرگس همسفر شوند و من دلم به اندازه دنیا گرفته بود و احساس تنهایی و غربت می کردم. یکی از همان هفته هاي آخر توي کوه بود که دوباره آزیتا و نرگس صحبت را به من و آینده و گذشته کشاندند و آزیتا مثل همیشه با ملایمت و نرمی زبان به نصحیت باز کرد:
مهناز، قبول کن که تو این قضیه رو خودت این قدر براي خودت بزرگ کردي. هزاران آدم هستن
که حتی با هم زندگی می کنن و بعد، جدا می شوند. درسته، یک مدت وقت لازم است، ولی به هر حال فراموش می کنن. اصلاً تو این جوري فکر کن، شاید ارزش این دوست داشتن براي تو، به خاطر همین جداییه. به خدا لیلی و مجنون هم اگه به هم می رسیدن دیگه عشقشون افسانه نمی شد. قبول نداري؟!
ولی من فکر می کنم افسانه شد، نه براي این که به هم نرسیدن. واسه این که کسی رو جاي هم دیگهقبول نکردن. یعنی فراق و دوري و زجر رو قبول کردن و اسمش رو قسمت و تقدیر و زندگی
نگذاشتن که بتونن فوري برن سراغ یک لیلی یا یک مجنون دیگه. نرگس خندان گفت: ا ، نه بابا، آزیتا کلاس هاي بابایت کار خودش رو کرده. مردم چه غلط هاي زیادي می کنن! می شنوي؟!
آزیتا در حالی که می خندید گفت: حالا گیریم اینه که تو می گی. ولی خوب، بابا اون ها این کار
رو دو طرفه کردن، تو چی؟! تو حتی خبر نداري مجنون تا حالا صاحب چند تا لیلی دیگه شده؟ یا
اصلاً لیلی اولی رو یادشه یا نه؟! به خدا این کار تو اشتباه محضه. اگه با یک خاطره می شد یک عمر سر کرد، نصف بیش تر آدم هاي دنیا، تنها بودن، اصلا همه شون، ولی نمی شه. مهناز جون، تو رو خدا، ناراحت نشو، ولی قبول کن که داري احمقانه عمل می کنی. ببین اگه می دونستی کارت غلط نیست سربلند می گفتی، من هنوز محمد رو دوست دارم و نمی خوام برم دنبال زندگیم، ولی خودت می دونی این حرف بیخوده، براي همین حرفی براي زدن نداري، تازه مجبوري فکرت رو قایم هم بکنی. قبول کن که مادرت حق داره، برادرت حق داره، ما حق داریم، آخه سر کردن به پاي آدمی که معلوم نیست کجاست و چه می کنه، اصلاً سر سوزنی از گذشته و تو یادي توي ذهنش هست یا نه خودت بگو اسمش چیه؟! نرگس فوري گفت: خریت. اصلاً شاید اون آقا زاده الان صاحب چند تا بچه باشه، اون وقت این خانم این سر دنیا شده ژولیت بی چاره گول این باقی مانده جوانی و آب و رنگت رو نخور، اینم تموم می شه، اون وقت باید بشینی مثل محمد، ماتمش رو بگیري، فکر می کنی چند وقت دیگه بخت برگشته هایی مثل آقاي ارجمند، خر قیافه ات می شن و عاشق سینه چاك؟! با زهرخندي تلخ در حالی که دلم از حرف هاي هر دوشان گرفته بود گفتم: یعنی تو نمی فهمی که من از همین که اون ها فقط خر قیافه من می شن فراري ام؟! اصلاً می دونین چیه؟! بابا من یک اشتباه کردم، چه می دونم یک خریت، یک دیوونگی تا آخرش هم وایسادم، تا الان که صدام در نیومده بعد از اینم همین طور، دیگه بحث سر چیه؟! یکدفعه آزیتا گفت: اي بابا، خوب تو که این قدر اصرار داري چرا نمی گردي دنبالش؟! با تحیر و گیج گفتم: من؟!
نرگس فوري هیجانزده گفت: واي راست می گه، چقدر خنگ بودیم، چرا تا حالا به این فکر
نیفتادیم؟! من دوباره بهت زده پرسیدم: ما بگردیم دنبالش؟!
نرگس گفت: آره دیگه، پس کی؟! بالاخره باید بفهمیم این آدمی که تو داري خودت رو فداي
فکرش می کنی، کجاست؟! در چه حالیه؟!
آخه چطوري؟ از کجا؟ !
نرگس با حرص گفت: باز مثل هالوها حرف زد. بالاخره تو آدرس مغازه پدرش، خونه شون، خونه
کس و کارش، محل کار شوهر خواهرش، چه می دونم یک جا رو داري دیگه. خودش هم نباشه،
خانواده اش این جا هستن، آب نشدن برن توي زمین که ...این چیزي بود که من واقعاً هیچ وقت به آن فکر نکرده بودم. از تصور خودم که در به در دنبالش میگردم حال بدي به من دست می داد. این چیزي نبود که بخواهم. زار و حقیر، خرد و شکسته. اگرپیداش می کردم به چه دردي می خورد؟! چه حاصلی داشت؟!
نرگس دوباره انگار فکرم را خوانده بود، گفت: بابا نمی گم که برو داد بزن آهاي، من خانه به خانه،
کو به کو دارم دنبالت می گردم. فقط می گم دورادور یکجوري خبردار بشیم، ببینم کجاست؟ ایرانه؟زن گرفته یا نه؟ چند تا بچه داره ...
این حرف هایش همیشه مثل کاردي بود که به قلبم فرو می رفت و من حتی رویم نمی شد به او
بگویم که از تصور ازدواج محمد دیوانه می شوم.
حقیقت این بود که می ترسیدم. از این که آن حرف ها حقیقت داشته باشد، می ترسیدم و مدت ها بود از روبرو شدن با واقعیت و حتی فکر کردن به آن فراري بودم.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📚نویسنده: نازی صفوی
⛔ کپی با ذکر نام نویسنده بلامانع است
ناصر:
🚨زيارت عجيب مزار حاج قاسم توسط همسرشان
🔹️تجلی نجابت در كرمان ؛ همسر حاج قاسم سليماني هم براي زيارت قبر سردار دلها در صف ايستاد
❤ امروز همسر شهيد حاج قاسم سليمانی براي زيارت مزار مطهر اين شهيد بزرگوار به دور از تشريفات در صف ايستاد و سپس مانند مردم عادي قبر را زيارت و محل را ترك ميكند و حتي در زمانی كه مردم حاضر در صف از او میخواهند تا به زيارت خود سرعت ببخشد باز هم نمیگويد كيست و به زيارت خود خاتمه میدهد.
💚 اين رويداد زيبا كه توسط سايت آرمان كرمان بازتاب داشت اكنون سوژه رسانههای اجتماعی و شبكههای مجازي شده است.
#سردار_دلها
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
ناصر:
🔸️پنج ماه است یک نقاش مشغول نقاشی چهره
شهدای مدافع حرم روی دیوار کوچه منتهی به
حرم حضرت زینب ( سلام الله علیها ) است
🔹️حالا ببینید قرعه قابِ روبروی درب اصلی حرم
نصیب چه کسی شد...
یادت گرامی حاجی😭
یادکنیم ازشهدا😭
ازشهیداصغراحمدپور
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
#قسمت_صد_و_سیزدهم_دالان_بهشت 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
زندگی من با محمد و خاطراتش مثل چاهی بود که مرا در خودش بلعیده بود و راه فراري نگذاشته بود. راست می گفتند کارم احمقانه بود، اصلاً دیوانگی محض بود، ولی چاره اي نداشتم. دیگر از دست خودم هم خارج بود. براي همین چنان با ناراحتی و تند و تیز و گزنده گفتم – نه – که آن هاساکت شدند و دیگر چیزي نگفتند.
بقیه راه در سکوت گذشت و من در حالی که تلخی حقایقی را حس می کردم که نرگس و آزیتا میگفتند و خودم بارها به آن اندیشیده بودم، با اخم هایی درهم قدم برمی داشتم، که پیرمردي با آوایی حزین در حالی که دسته اي پاکت دستش بود و شعر سوزناکی می خواند به ما رسید و با لحنی ملتمس پرسید:
بابا، فال نمی خري؟!
من که دلم بی نهایت گرفته بود، بی اختیار دست بردم و یک پاکت را از لاي پاکت ها بیرون
کشیدم. ورقه اي در آن بود که رویش نوشته بود:
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
بقیه اش را نخواندم. از خوشحالی و بدون این که بشمارم چند تا اسکناس از کیفم بیرون کشیدم به او دادم و بعد در حالی که کاغذ ور مثل فتح نامه جلوي چشم آن ها می گرفتم با خنده و خوشحالی گفتم: بفرمایین اینم جواب.
نرگس با نگاهی که زهر غضب و تمسخر داشت، گفت: نگذار بیش تر از این به کم عقلی ات ایمان بیاورم. واقعیت با این نصفه ورق کاغذ و یک خط شعرعوض نمی شه، می شه؟!
همان طور خوشحال گفتم : حالا شاید منظور از یوسف، محمد نباشه، همون عقل من باشه، این که دیگه امکان داره، نداره؟!
این بار آن دو از ته دل خندیدند و من دلم نیامد ورقه را دور بیندازم. فرداي آن روز کنار ورقه تاریخ آن جمعه را نوشتم و گذاشتم زیر شیشه میز کارم، توي مهد کودك،تا هر وقت مچشم به آن می خورد به خودم دلداري بدهم. از آن به بعد این شد یک رمز بین ما. هروقت بحثمان می شد و نرگس می خواست به خاطر به قول خودش کم عقلی مرا مسخره کند، به طعنه
می گفت: دیدي یوسف گم گشته، باز نیامد به کنعان؟! من هم همیشه خندان می گفتم:
گفته بود می آد! نگفته بود که کی می آد! گفته بود؟
زمستان از راه رسید. برخلاف انتظار، آزیتا و شوهرش زودتر راهی شدند. چون از طریق اقامت
مهندس پارسا در انگلیس می توانستند زودتر کارهایشان را روبراه کنند، ولی نرگس کارش بیش ترطول می کشید و به احتمال زیاد اواخر زمستان یا اوایل بهار می رفت که براي من همان دو سه ماه هم غنیمت بود.
روز خداحافظی از آزیتا و رفتنش، بار دیگر به یاد رفتن زري افتادم. بعد از سال ها دوباره با همان
شدت براي رفتن دوستی که بی نهایت برایم عزیز بود، اشک می ریختم. شاید یک هفته طول کشید تاحالم کمی جا بیاید و بدون این که به زبان بیاورم، پیشاپیش براي رفتن نرگس هم عزا گرفته بودم. براي همین روز تولد 26 سالگی ام جزو خاطرات تلخم است. همان وقت ها علی هم که درسش تمام شده بود، رفت سربازي و به عنوان افسر وظیفه به مشهد اعزام شد و این باعث بی قراري و گریه زاري مدام مامان توي خانه بود که تا حالا هیچ کداممان از او جدا نشده بودیم. از طرف دیگر، براي خریدمحلی که براي مهد کودك اجاره کرده بودیم احتیاج شدیدي به پول داشتم. براي همین ناگزیرماشینم را فروختم و این براي من که ماشین برایم مثل خانه اي متحرك شده بود و کار راه انداز بودخیلی سخت بود.
کشمکش با مادر سر مسئله ازدواج هم که روز به روز شدیدتر می شد و حالا با نبودن علی و تنهایی مادر، دیگر از خانه هم نمی توانستم فرار کنم. ثریا هم به خاطر بیماري زهرا خانم و نبودن جواد که از طرف شرکت آقاي ارجمند مدام در سفر بود، نمی توانست مثل گذشته زیاد به خانه ما بیاید. پس من می ماندم و مادر و بی قراري هایش براي علی و آینده خودم. حالا که مجبور بودم وقت بیش تري
توي خانه باشم تازه به تغییراتی که مادر کرده بود پی می بردم. بعد از مرگ پدر انگار مادر آن
صبوري و تحمل همیشگی را نداشت، به کوچک ترین بهانه اي ناراحت می شد و گریه می کرد و
آخر سر هم به این نتیجه می رسید که اگر پدرم زنده بود، اوضاع این طور نمی شد. بعد با التماس سرو ته هر موضوعی را به ازدواج من می کشید و مدام می گفت: می ترسم مثل بابایت من هم ناغافل برم، اون وقت دستم براي تو از گور بیرون می مونه. علی مرده،بالاخره خودش گلیم خودش رو از آب می کشه. غصه تو داره منو داغون می کنه. اگر در پاسخ، شوخی می کردم از کوره در می رفت و اگر سکوت می کردم برآشفته می شد و فکرمی کرد به او اهمیتی نمی دهم و ... براي همین دیگر خانه برایم جو آرام و آرامش همیشگی را نداشت. بعد از چند سال که تازه داشتم آدمی عادي می شدم و با دنیاي خودم و کارم آرامش پیدا میکردم، حالا این اوضاع پیش آمده بود و کلافه ام می کرد.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📚نویسنده: نازی صفوی
⛔ کپی با ذکر نام نویسنده بلامانع است
#قسمت_صد_و_چهاردهم_دالان_بهشت 🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
از طرف دیگر مریم هم غصه ها و ناراحتی هایش را که مهتاب علتش بود به محیط کار می آورد و آن جا هم او یا پکر بود یا در فکر یا مشغول گریه.
مهتاب از آن دسته قربانی ها بود که براي فرار از چاله، چاه را ندیده و نشناخته و با سر در آن افتاده بود. او که به قول خودش با ازدواج با مردي مسن و پولدار تصمیم گرفته بود گره اي از زندگی مادرش باز کند، شده بود گره اي کورتر از بقیه براي اکرم خانم بی چاره. چون به هیچ عنوان نمی توانست شوهري را که هیچ جور با افکار و آرزوهایش جور در نمی آمد تحمل کند و از طرفی به خاطر بچه هایش راه گریزي نداشت.
مخصوصاً بعد از ازدواج موفق مریم، انگار آرزوهاي مهتاب هم دوباره بیدار شده بود، سراب پول و خوشبختی عاصی و سرخورده اش کرده بود و بدجور سرناسازگاري با شوهرش گذاشته بود. با داشتن دو تا بچه، در حالی که سومی را حامله بود، یکسره در راه یزد به تهران یا برعکس بود. ولی چون با مخالفت اکرم خانم ازدواج کرده بود و خواست خودش بود، تا دهان باز می کرد همین را می شنید که – تقصیر خودته – بی چاره او هم مثل من نه راه پس داشت نه پیش. این وضعیت مهتاب، گریه هایش، پژمردگی بچه هایش، بگومگو و جنگ اعصابی که به راه می انداخت و نگرانی اي که پدید می آورد مستقیماً روي زندگی مریم و اکرم خانم هم تاثیر داشت. مریم هم که نمی خواست این مسئله را توي خانه و با ناصر مطرح کند، گریه و ناراحتی و درد دل هایش را می آورد به مهدکودك براي من. این در حالی بود که به دلیل شناخته شدن مهدکودك و بیش تر شدن تعداد بچه ها، اجباراً پرسنل و در نتیجه کارهاي مهدکودك هم چند برابر شده بود و حوصله و وقت بیش تري می خواست.
از سوي دیگر فشار روحی که ناشی از رفتن نرگس بود اعصاب مرا تحت فشار می گذاشت. احساس می کردم بعد از یک دوره آرامش دوباره دنیا با من سر جنگ دارد. فشارهاي عصبی تحملم را کم تر می کرد، حوصله ام را می گرفت و جسمم را فرسوده می کرد و من دوباره همه شادابی و انرژي و روحیه اي که با کمک نرگس ذره ذره به دست آورده بودم، از دست می دادم و دنیا پیش چشمم تیره و تار می شد و خودم بی حوصله و عصبی و پژمرده می شدم. این حالت هر چه بود به موعد رفتن نرگس نزدیک تر می شدیم، تشدید می شد. طوري که وقتی آخر فروردین ماه نرگس رفت، ناراحتی
معده با چنان شدتی مرا از پا انداخت که یک هفته تمام بستري بودم. شبی که نرگس رفت، برخلاف قولی که هر دو به هم داده بودیم که به قول خودش – زنجموره نکنیم - ، انگار به چشم هاي هر دویمان سیل اشک بسته بودند. حتی کلامی حرف از دهانمان درنیامد. فقط اشک بود و اشک و وقتی تپش شیشه ها نرگس براي آخرین بار هق هق کنان دست تکان داد و رفت، من چنان احساس بدبختی و تنهایی و بی چارگی می کردم که انگار من به جاي او توي شهري غریب گیر افتاده بودم. درمانده بودم، سرم را توي دست هایم گرفتم و زار زنان آن قدر توي فرودگاه ماندم که صبح شد و بلندگو اعلام کرد هواپیما از باند بلند شد. خدایا، چه روز سیاهی بود. نرگس با خودش آرامش و طراوت روح و شادابی و نشاط زندگی ام را برد. حس و حال دوباره از من سلب شد، درست مثل زمانی که محمد رفته بود. اما بعد از هشت سال نه اعصاب آن موقع را داشتم، نه نیرو و انرژي آن نزما را .این شد که سردرد و ناراحتی معده بی چاره ام کرد. به زمین و زمان بد وبیراه می گفتم و فکر میکردم توي این دنیا به هر چیزي دل می بندم و دلخوش می شوم حتماً باید از دستش بدهم. ازسرنوشت مزخرف خودم حالم به هم می خورد و در عین حال از این که چاره اي جز تحمل نداشتم دیوانه می شدم.
آن روزها هم مثل تمام روزهاي دیگر گذشت و من به سرکارم برگشتم، ولی دیگر نه آن روحیه قبل
را داشتم نه حوصله اي که با دل و جان مثل سابق به کارهایم برسم. افسرده و بی حوصله سرکار می رفتم که خانه نباشم. ناراحتی معده هم بدجور آزارم می داد و درما که حال و روزم را می دید به نذر و نیاز پناه برده بود و تقریباً دیگر به کار من کاري نداشت. یک ماه و نیم از رفتن نرگس گذشت و من روز به روز فرسوده تر می شدم. ناامید و بی انگیزه مثل مرده اي به زور جسمم را به دنبال می کشیدم، دیگر نه حوصله کلاس رفتن داشتم نه حتی جلسه هاي دکتر ابهري. بعد از رفتن نرگس حتی براي یک بار هم به کوه نرفته بودم. انگار هوا هم سرلج داشت.
با این که اواسط خرداد بود، مثل وسط تابستان گرم و نفس گیر شده بود و آدم را کلافه می کرد.
صبح روز دوشنبه بود که مادر گفت، فردا تصمیم دارند با خاله منصوره به جمکران بروند و اگر من
قبول کنم و شب به خانه امیر بروم، مادر هم با خیال راحت شب به خانه خاله می رود که صبح زودحرکت کنند.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
📚نویسنده: نازی صفوی
⛔ کپی با ذکر نام نویسنده ولینک بلامانع است
#نماز ویژه ے روز پنج شنبہ
✍🏻آیتالله بهجت رحمهالله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه میکرد و میفرمود: «آیتالله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را میخواند، هدیهاے براے او میرسید»
چهار رڪعت (دو نماز دورکعتی)
👈🏻💎در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید
👈🏻💎در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید
👈🏻💎در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید
👈🏻💎در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید
✨بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند
✨ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه میخواهد از خدا درخواست کند.
🔷پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند
🕌گر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری...🕌
👆با ارائه و نشر این نمازومطالب معنوی در گروها وبین دوستان در ثواب خواندن انها سهیم شوید ان شاالله🙏🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
براى اينكه خانه اى، خانه باشد
بايد كسى مدام در آن راه برود. بايد يكى باشد كه
ظرفهاى كثيف را بگذارد توى سينك.
تميزها را بچيند سر جايش.
تختها را مرتب كند.
زنگ بزند سوپر
رب گوجه فرنگى و ماكارونى سفارش بدهد.
ميوه ها را بشورد.
قبضها را پرداخت كند.
به گلدانها آب بدهد.
ملافه ها را عوض كند.
لباسها را مرتب كند.
به ناهار فردا و شام شب فكر كند. جارو بزند و گردگيرى كند.
براى اينكه خانه، خانه باشد
يك عالمه قدمهاى خاموش
از تراس تا آشپزخانه،
از آشپزخانه تا اتاق خواب،
از اتاق خواب تا حمام،
از حمام تا دم در
بارها و بارها بايد تكرار شود.
تازه آن موقع مى شود
نشست و خيره شد
به خانه اى كه آرام
و در صلح به نظر مى رسد.
انگار نه انگار كه براى رسيدن
به اين ثبات و كون
كسى ساعتها راه رفته
و به هيچ جا نرسيده.
آرامش و ثبات
جايزه ى كسى است كه
راه مى رود.
بقيه اما فكر مى كنند
خانه خود به خود اداره مى شود. فكر مى كنند
داشتن غذايى آماده روى ميز و يخچال و فريزرى پر ،
طبيعى و عادى است.
تا وقتى كه خود خانه اى داشته باشند و بفهمند كه
معجزه اى اتفاق نمى افتد
مگر با راه رفتن.
آرام... ممتد و بى پايان.
از اين طرف به آن طرف
و براى ساعتهاى متمادى.
اين همه راه رفتن
فقط براى اينكه خانه
همين سكون را حفظ كند.
اين همه راه رفتن،
فقط براى حفظ يك سكون.
یک نفر باید عاشقانه
در خانه راه برود
و الا راه رفتن
از هر کسی بر میاید...
❤قدر دان این قدمها باشیم❤
🌹تقدیم به تمام مادران و خانمها🌹
❤روز مادر برمادرم وتمام مادرهای گروه و روز زن برتمام دختران گروه که قراره مادران فرداباشند مبارك❤😘
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃❤🍃
صبـح یعنی
با دوخط شعرقشنگ
حال جمعی را
خوش وزیبا کنی
"خود بخنـدی
و لب پرخنـده را "
برعزیزان دلت اهداکنی
🌹 سلام
#صبحتون_شاد
🍃❤🍃
🍃❤️🍃
🌹 سلام
🌹 به جمعه خوش آمدید
سلامی پر از حس زندگی
صبح زیباتون بخیر و نیکی
روزتون لبریز محبت
پر از خیر وبرکت
پر از لبخند مهر
و سرشار از لحظه های ناب
🌹 تقدیم به شماهمراهان همیشگی
🌹 جمعه خوبی داشته باشید
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🍃❤️🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
❤ #حق_مادر
❓گفته شد: اى رسول خدا!
حقّ پدر چيست؟ فرمودند: تا وقتى زنده است از او اطاعت شود.
❓ گفته شد: پس حقّ مادر چيست؟
🌸 فرمودند:
هرگز! هرگز! اگر كسى به اندازه ريگ هاى پراكنده بيابان و به عدد قَطرات باران در طول دنيا در خدمت مادر بِايستد، نمى تواند حقّ يك روز را كه مادر، او را در شكمش حمل كرده است، ادا كند.
📚عوالى اللآلى، ج 1، ص 269، ح 77.
🌹 سلامتی مادرهای عزیزی که هیچوقت نمیتونیم حقشونو ادا کنیم و شادی مادران عزیز آسمونی که همیشه مهرشون و یادشون تو دلمون زنده است صلوات.
🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
بچه ها را سیاسی بار بیاورید
"آقایان که تربیت بچه ها را انجام میدهند، مسائل #سیاسی روز را هم به آنها تعلیم بکنند.
نمی گویم همه آن این باشد. همه چیز باید باشد.
یک بچهای که از یک مدرسه بیرون می آید، باید مسائل دینیاش را بداند. مسائل نماز و روزهاش را بداند. هم تربیتهای علمی بشود... و هم #تربیتسیاسی
🌷 امام خمینی رحمت الله علیه،
📚 صحیفه نور، ج۵ ص۱۰۹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
⁉ «خیر» چیست؟!
«خیر علمی» چیست؟!
چه کسانی در دنیا خیر می بینند؟!
⁉از حضرت امیر(سلام الله علیه) سؤال کردند خیر چیست؟
🌸حضرت در پاسخ این سوال فرمود:
خیر، داشتن مال و فرزند زیاد نیست، فرزند صالح شرفبخش است، مال حلال، طیب و طاهر باعث برکت است، اینها خیر است. خیر در دو چیز است؛ در بخش «اندیشه» داشتن علم صائب و در بخش «انگیزه» داشتن حِلم صالح.
🔹 تو اگر بتوانی در عبادت بیش از دیگران بروی این خیر توست و اگر کار خیر کردی نگویی من کردهام!
🌸فرمود : معنای خیر این نیست که ارقام صفر ثروت شخص بیشتر باشد، این یک بارداری و حمّالی برای وراث و دیگران است. چیزی که انسان باید بگذارد و برود که خیر نیست؛
🔹 آری اگر به تولید و ایجاد اشتغال بپردازد و مشکلات جامعه را حل کند، دست چنین کارگری را پیغمبر بوسید؛
🔹 وگرنه حضرت فرمود خیر در این نیست که مال تو زیاد شود، یا اولاد تو زیاد بشود بلکه خیر در دو چیز است: در بخش عقل نظر، اندیشه صائب و محققانه و در بخش عقل عمل، حِلم و بردباری.
🌷آیت الله جوادی آملی
📚#جلسه_درس_اخلاق در شرح کلمه قصار 94 #نهج_البلاغه:
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
☝ نگذارید وسوسه به #گناه
و مقدمات آن، در دل شما جا باز کند!
🔸 بسیاری از مواقع شیطان این طور تلقین می کند که حالا می روم در مجلس گناه یا رابطه مجازی با جنس مخالف بر قرار می کنم ولی گناه نمی کنم، خدا هم بزرگ است و کمک می کند.
🔸 یا می گوید این گناه کوچک تر را مرتکب می شوم ولی جلوتر نمی روم. غافل از این که شیطان قدم به قدم جلو می آید و آرام آرام، گناه را در ذهن ما جلوه می دهد.
📖 سوره اسراء آیه ۳۲ :
ولا تقربوا الزنا انه فاحشة و ساء سبیلا
و نزدیک زنا نشوید !!که کار بسیار زشت و بدراهی است.
🌸 حضرت عیسی(ع) خطاب به حواریون می فرمایند:
پیامبر خدا موسی (ع) به شما فرمان داد تا زنا نکنید اما من به شما دستور میدهم تا فکر زنا را هم نکنید تا چه رسد به خود زنا؛ زیرا کسی که فکرش مشغول به این گناه باشد مانند کسی است که در خانه ای که دارای نقش و نگار است آتش روشن کند؛ سرانجام دود تمام این زیبایی ها را از بین می برد اگر چه خانه آتش نگیرد.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
‼ #سگ_هار
🔹اگر یک سگ وحشی در چند متری شما به زنجیری نه چندان محکم بسته باشد، شما نمی توانید از هیچ موهبت و امکانی لذت ببرید.
🔹 سگِ هارِ گوشه اتاق با زنجیری نامطمئن، زندگی را بر شما حرام خواهد کرد حتی اگر در قصر زندگی کنید و بر سر میز غذای رنگین و مجللی باشید.
♦ #استرس مانند این حیوانِ در کمین، سلامتی جسم و روان شما را تهدید می کند. همان طور که خودتان نمی توانید با آرامش و دقت کاری انجام دهید تک تک سلول های بدن شما هم نمی تواند در خدمت سلامتی تان باشد. همیشه مضطرب، همیشه ناامن، همیشه خسته، همیشه بیمار، همیشه غمگین.
🔹بنابراین راهی جز کشف و حذف مولد استرس در شما به نظر نمی رسد.
نوع تفکر
نوع رفتار
سبک زندگی
الگوهای مخرب
سماجت بر حفظ باورهای پیشین
لجبازی، دروغ گویی، انتظار، کنترل دیگران، حساسیت، کینه، انتقام و... غذاهای لذیذی برای پروار کردن سگ گوشه اتاق است.
🔹شادی و آرامش مانند پروانه ای هایی هستند که فقط روی گل های آرام و خوش بو و صبور می نشینند.
👌 شما لایق آرامش هستید به هیچ قیمتی آن را از دست ندهید.
👤 #مهراب_حیدری
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
‼ شغل دوم برخی حسادت است !!
🔹قبلاً جدی نمی گرفتم اما حالا با ایمان می گویم که شغل دوم برخی از ما ایرانیان #حسادت است.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔹 بیشتر ما به هر کس که یک قدم جلوتر رفته باشد، یک پله بالا ایستاده باشد یا حتی یک لبخند بیشتر روی صورتش نشسته باشد حسودی مان می شود.
🔹چون رشدکردن توام با رنج و دشواری است، لم می دهیم و به جایش به کسی که درس می خواند می گوییم #خرخوان، به کسی که پول در می آورد می گوییم #دزد، به آدم مودب و محترم می گوییم #سوسول!
🔹شما نه! شما فرق می کنید. اما بغل دستی تان حسود است. به زیبایی، ظرافت، هوش، سواد، ادب و ... دیگران حسودی می کند.
🔹به جای اینکه تلاش کند قد خودش را بالا بکشد، انرژی اش را صرف این می کند که قد دیگران را با حسادت کوتاه نشان بدهد!
🔹آدم موفق اما راهش را می رود و حسود پشت سرش حرف می زند. خون خونش را می خورد و وقت و توان اش را صرف خراب کردن او می کند اما حق با #پرتغالی هاست که می گویند: کاروان می گذرد و سگ ها فقط عوعو می کنند!
🔹به جای حسادت کردن به دیگران و تلاش برای کوچک نشان دادن آنها، خودمان را بزرگ کنیم. به رشد خودمان فکر کنیم. اینطور این همه حرص و البته قرص مُسکن نمی خوریم!
🔹آدم های موفق، چراغ راهند. مثل #فانوس_دریایی. آنها آن سوی توفان ایستاده اند، تلاش کنیم از آنها این نکته را یاد بگیریم که ما هم می توانیم موفق شویم به شرطی که به جای حسادت، بجنگیم، کار کنیم و راهمان را باز کنیم.
🔹 به کسانی که پشت سرتان با حسادت حرف می زنند لبخند بزنید. آنها جایشان همان جاست؛ درست پشت سرتان!
🔹 آنها را دوست داشته باشید چون تنها کسانی هستند که موفقیت شما را باور دارند و با حسادت کردن به آن اعتراف می کنند!
👤 احسان محمدی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
➖➖➖➖➖➖
♦ اگر میخواهید پرخوری نکنید، اندازه کافی از هر وعده غذایی را از دستهایتان بپرسید(شرح در تصویر)
_ برای #آقایان، توصیه میشود که حجم غذای اصلی آنها بیشتر از ۲ کف دست نباشد.
_ برای #خانمها هم توصیه میکنیم که از وعده غذای اصلی بیشتر از یک کف دست نخورند.
#پروتئین: یک کف دست
کف دست شما به شما خواهد گفت که چقدر باید پروتئین مصرف کنید.
#کربوهیدرات: یک مشت
دست شما به شما میگویند که بدن شما به چه میزان کربوهیدرات نیاز دارد. میزان کربوهیدراتی که در نان، غلات، برنج، سیب زمینی، کینوآ یا بلغور وجود دارد باید برای مصرف به اندازه پشت مشت گرهخورده و بسته دست باشد.
#پنیر: دو انگشت
#چربی: یک بند انگشت
یک بند انگشت شما میزان چربی مصرفی حداکثر و قابل قبول را نشان میدهد
#میوهها و سبزیجات: دو کف دست پر
#شیرینیجات: یک انگشت شست دست
شما میتوانید برای اندازهگیری حجم مصرفی از شیرینیجات از انگشت شست خود استفاده کنید.
#دسر: یک مشت بسته
یک وعده از دسر مورد علاقه شما نباید بزرگتر از اندازه یک مشت بسته شما باشد.
➖➖➖➖➖https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸🍃🌸
🍃
⛔ قرص نخورید
👌️ بهترین جایگزین قرص ویتامین D:
① اصلاح غذا و پرهیز از مصرف سردی ها .
مصرف روغن زیتون . روغن ارده کنجد . روغن حیوانی گاوی .. ظروف مسی . نمک دریا « نمک کامل »آب جوشانده شده و عدم مصرف کلیه مواد غذایی ساخت کارخانه ها!!
② مخلوط بادام درختی پوست کنده با عسل و آب جوشیده ! در مخلوط کن بریزید و هر روز یک استکان میل کنید!
③ میوه های رسیده با آفتاب میل کنید نه میوه های بازاری! هر میوه در فصل خودش مصرف شود!
④ شیره های توت . انگور . خرما منابع سرشار از ویتامین هستن و خونساز !!
👌 قرص های ویتامینD میتواند صفرای سوخته تولید کند و ممکن است بعد از مدتی فرد به سرطان مبتلا شود.
📚 دکتر روازاده
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸 🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃
♦️ ۸ دلیل برای اینکه بیشتر راه برویم
۱. پیادهروی عملکرد مغز را بهتر میکند
۲. پیادهروی باعث سلامت قلب ماست
۳. پیادهروی به هضم غذا کمک میکند
۴. پیادهروی به ما برای رفع مشکلات کمک میکند
۵. پیادهروی از افسردگی جلوگیری میکند.
۶. پیادهروی به ما کمک میکند پذیرندهتر
و برونگراتر و کمتر عصبی باشیم.
۷. پیادهروی برای سوختوساز بدن بهتر از بدنسازی است
۸. پیادهروی حالت بدن ما را بهتر میکند.
♦شش توصیه برای آنکه در طول روز بیشتر راه برویم:
۱. موبایل یا کامپیوتر خود را برای هر ۲۵ دقیقه طوری تنظیم کنید که شما را خبر کند و از جای خود بلند شوید و ۵ دقیقه راه بروید.
۲. انواع مختلفی از میزهای متحرک یا مناسب برای ایستاده کار کردن بخرید
۳. پیشنهاد کنید که در جلسه بایستید. شاید حتی بتوانید راه بروید و با هم حرف بزنید.
۴. وقتی با تلفن حرف میزنید، بایستید
۵. هر روز ۵۰۰۰ قدم بیشتر از مقدار معمول راه بروید.
۶. به جای آسانسور از پله استفاده کنید.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
‼ زنهای بداخلاق باهوشترند
🔹اگر اطرافیان از شما شاکیاند که بداخلاق هستید، ناراحت نشوید، چون دانشمندان اخیرا دریافتهاند زنانی که معمولا بداخلاقاند باهوشتر از بقیهاند.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
⁉چرا بداخلاق بودن شما را باهوشتر میکند؟
🔹یک پژوهش همه جانبه که توسط دانشمندان دانشگاه استنفورد و New South Wales انجام شده دریافته زنان بداخلاق معمولا باهوشترند. این نتیجه بر اساس این واقعیت است که یک زن وقتی بداخلاق و کج خلق میشود نه تنها تصمیمهای بهتری میگیرد بلکه حافظهی تند و تیزتری برای به خاطر آوردن جزئیات و اطلاعات انباشته شده در ذهن خود نیز پیدا میکند.
🔹بداخلاقی یک جنبهی منفی گرایی و بدبینی در ذهن دارد که باعث میشود افراد نسبت به پیرامون خود آگاهتر شوند.
🔹 به همین دلیل وقتی یک زن بداخلاق میشود، تمرکز بیشتری پیدا میکند و در مورد آنچه که میبیند منطق شدیدتری پیدا میکند و تفکرش در آن لحظه جدیتر و دقیقتر است.
🔹زنهای بداخلاق و دمدمی مزاج در شخصیت خود یک خوی منفی مداوم دارند که به آنها اجازه میدهد توجه بیشتری به جنبههای گوناگون زندگی خود داشته باشند و هوشمندانهتر عمل کنند.
🔹 این مسئله خصوصا زمانی بیشتر جلوه میکند که نیاز دارند تصمیمهای مهمی بگیرند یا به دنبال راهحلهایی برای مسائل دشوار اجتماعی یا حرفهای هستند، زیرا طبق ویژگی خاص شخصیت خود، به جای اینکه از احساسات و عواطف برای انتخاب و تصمیم گیری استفاده کنند، یک تجزیه و تحلیل سخت و دقیق از شرایط موجود به عمل میآورند.
‼_آدمهای زیادی خوشحال، تصمیمهای خوبی نمیگیرند
🔹در مطالعهی انجام شده این مسئله نیز بررسی شد که آدمهای شاد در مواجهه با موقعیتی که نیاز به یک تصمیم گیری سخت یا ارزیابی دقیق و جدی دارد خلاقانهتر عمل میکنند!
🔹اما جالب است بدانید اگر بیش از اندازه شاد و خوشحال باشند، خلاقیتشان دیگر به کارشان نخواهد آمد! زیرا شادی زیاد آنها معمولا آنها را احساساتیتر و بیدقتتر کرده و باعث میشود ژرف اندیشی و دقت نداشته باشند
🔹این مطالعه نشان میدهد بهتر است زمانهایی که با مسئلهای روبرو میشویم یا مجبوریم تصمیم مهم و دشواری بگیریم، کمی بداخلاق و جدی شویم. منفی گرایی درون ما (درون همهی آدمها وجود دارد)، ما را وادار میکند روی جزئیات یک موقعیت متمرکز شویم و بررسی کنیم چه چیزی برایمان بهترین است و به نفع ماست.
به هر حال این یک توصیه است و شما میتوانید بعد از اینکه راه حل مسئلهای را پیدا کردید یا تصمیم مهمی را گرفتید، دوباره به چهرهی خندان و خوشحال خود برگردید!
📚منبع: brightside
✍ترجمه:هدی بانکی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
♦ چشم زخم از نگاه قرآن
🔹چشم زخم نیروی مرموزی است که در چشم برخی انسانها وجود دارد که ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار یا هلاک کند.
📚 تفسیر نمونه، ج۲۴، ص ۴۲۴
🔹 به نظر میرسد در قرآن، آیهای که به صراحت از «چشم زخم» سخن گفته باشد وجود ندارد اما در قرآن آیاتی وجود دارد که در مورد «چشم زخم» به آن استناد شده است از جمله:
🌸 قرآن کریم در سورهی قلم آیهی۵۱ میفرماید:
«وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» و مسلماً نزدیک بود کسانی که کفر ورزیدند هنگامی که آگاه کننده (= قرآن) را شنیدند با چشمانشان تو را بلغزانند و میگویند: «قطعاً او دیوانه است.»
🔹در برخی روایات از امام صادق(ع) نقل شده که برای جلوگیری از چشم زخم (توسط خود انسان) یا چشم خوردن سه مرتبه بگویند: «ما شاء الله لاقوة الا بالله العلی العظیم»
📚 دررالأخبار با ترجمه فارسی ص ۴۴۱
🔹برخی مفسران در شأن نزول این آیه نقل کردهاند که در مورد گفتار برخی مخالفان ولایت علی(ع) در روز غدیر خُم بود که به پیامبر(ص) (در هنگامی که دست علی(ع) را برای امامت بالا برد) نگاه کردند و گفتند: به چشمان او نگاه کنید مثل چشم دیوانگان میچرخد. پس جبرئیل آمد و آیهی فوق نازل شد. بعضی مفسران نقل کردهاند که در قبیلهی بنی اسد افرادی بودند که قدرت چشم زخم داشتند و برخی از آنها میخواستند پیامبر(ص) را چشم زخم بزنند که آیهی فوق به این مناسبت نازل شد.
📚 تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۵، ص۲۲۵
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
✍ داستانی از اسرار عدالت الهی
🔹 روزی حضرت موسی (ع) به طور سینا میرفت. در مسیر راه #عبادتگاهی دید که سقفش ویران شده بود. نزدیکتر رفت و دید مردی در زیر آوار مانده است. جنازه را بیرون کشید دید یکی از مؤمنان شهر است. ناراحت شد و او را در بیابان دفن کرد تا طعمه حیوانات نشود.
🔹به طور سینا آمد و در عدل خدا برایش سؤالی پیش آمد. پرسید: خدایا! صبح که از خانه بیرون آمدم ظالمی مُرده بود، که جنازه او را در میان تابوتی طلایی با غلامانی دست به سینه دیدم که با احترام و عزت بسیار او را دفن میکردند. ولی این مؤمن با ذلت در زیر آوار مانده بود و من با غربت، او را دفن کردم. حضرت موسی (ع) گفت: خدایا! از این راز عدالتت آگاهم کن.
🌸 خداوند فرمود:
موسی آن ظالم، عمری نافرمانی ما را کرد و روزی به سائلی سکّهای بخشید، ولی آن مؤمن عمری فرمان ما را برد، اما روزی با همسرش بدخُلقی کرد و او را به ناحق آزرده ساخت. امروز، روز مرگِ هر دوی آنها بود.
🔹یک سکّهی آن ظالم را در این دنیا دادیم و آن تشییع جنازهی با شکوه او بود و دیگر آن ظالم غیر از گناه، چیزی با خود نیاورد و یک بداخلاقی آن مؤمن را با ویرانکردن سقفی مجازات کردیم تا به این دنیا (آخرت)، گناهی با خویش نیاورد.
🌸 https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃
▪🍃▪🍃▪🍃▪🍃
📆 #تقویم_نجومی_اسلامی_جمعه
۲۵ بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی
۱۹ جمادی الثانی ۱۴۴۱هجری قمری
۱۴ فوریه ۲۰۲۰ میلادی
☝ #صدقه در جمعه پاداش مضاعف دارد.
🌸 اذکار روز جمعه:
- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ( 100مرتبه )
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
🌙 امروز ساعت ۴:۹دقیقه قمر وارد برج عقرب می شود . و یکشنبه ۲۷ بهمن ساعت ۷:۳۸ دقیقه قمر از برج عقرب خارج می شود.
🚫 در طول مدت #قمردرعقرب از انجام امور اساسی، مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید. مخصوصا عقد و ازدواج، انعقاد نطفه فرزند، سفر، شروع کار جدید ، امور لباس و...
☝ اگر در این مدت مجبور به انجام کاری بودید #صدقه دادن ، خواندن آیت الکرسی و توکل بر خدای متعال را فراموش نکنید.
❌نکته: (برخی بزرگان ، صبر نمودن برای امور مهم را تا حدود یکی دو روز بعد از قمردرعقرب نیز سفارش نموده اند).
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸 روز نوزدهم ماه قمری ، برای امور زیر مناسب است:
🔹کشاورزی
🔹ساخت و ساز
🔹برای طلب معاش
🔹خرید و فروش
🔹طلب حوائج
🔹آغاز تعلیم و تعلم یادگیری
🔹دیدارهای سیاسی و بزرگان
🔹مسافرت بعدازظهر و با صدقه همراه باشد.
🌹 نوازدی که امروز به دنیا بیاید مبارک است و از او انتظار خیر و خوبی می رود و خوب و صالح تربیت گردد ان شاالله .
🌷#مباشرت، در #این_جمعه_شب (شبِ شنبه) به قصد بچه دار شدن دستور خاصی وارد نشده است به جهت قمر در عقرب پرهیز شود بهتر است.
✂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب است و موجب سلامتی و توانگر شدن می گردد.
♦ طبق برخی روایات موثق #خون_دادن یا #حجامت، در #جمعه #خوب نیست و باعث بیماری می شود .
🔹جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبی است و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕 جمعه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز بسیار مبارکی است و باعث برکت در زندگی و طول عمر می شود..(به قمر در عقرب توجه کنید.)
🚫 جمعه ها طبق برخی روایات، برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست.
🕥️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است .
🌸سوره های امروز :
سوره جمعه، #قدر، فتح،اعلی، منافقون
سوره قدر در هنگام عصر خوانده شود بهتر است.
#اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹اذان صبح: ۲۹ : ۵ 🔹طلوع آفتاب: ۵۳ : ۶
🔹اذان ظهر:: ۱۸: ۱۲ 🔹غروب آفتاب:۴۴ : ۱۷
🔹اذان مغرب:۰۳:۱۸ 🔹نیمه شب شرعی: ۳۷: ۲۳
📚 منابع مطالب ما:
الدروع الواقیة سید بن طاووس، دوخت و دوز: سایت کانون قرآنی
وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190. ناخن گرفتن: حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
▪🍃▪🍃▪🍃▪🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸
⁉ چرا برخی افراد اینقدر به #نان احترام میگذارند؟ آیا توصیه شده که #نان را نباید با چاقو یا قیچی برید؟
🔹 سفارشهای زیادی درباره نان و احترام به آن دارد و توصیههای معصومان(ع) در این زمینه به اندازهای است که میتوان در مورد آن ادعای استفاضه کرد:
🌸 پیامبر خدا(ص): «بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَینَنَا وَ بَینَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صَلَّینَا وَ لاَ صُمْنَا وَ لاَ أَدَّینَا فَرَائِضَ رَبِّنَا»؛
🌸 [خدایا!] به نان ما برکت ده و میان ما و آن جدایی میفکن! اگر نان نبود، نه نماز میخواندیم و نه روزه میگرفتیم و نه واجبات پروردگارمان را انجام میدادیم.
🌸 پیامبر خدا(ص): «أَکْرِمُوا الخُبْزَ، فَإِنَّهُ قَدْ عَمِلَ فیهِ ما بَیْنَ العَرْشِ إِلَی الأَرْضِ وَ ما فیها مِنْ کَثیرٍ مِنْ خَلْقِهِ...»؛
🔹 نان را گرامی بدارید؛ زیرا برای به دست آمدن آن، آنچه بین آسمان و زمین است مؤثّر بود و بسیاری از آفریدگان خداوند در روند تولید آن زحمات زیادی را متحمل شده اند.
🌸 امام رضا(ع): «لَا تَقْطَعُوا الْخُبْزَ بِالسِّکِّینِ وَ لَکِنِ اکْسِرُوهُ بِالْیَدِ وَ خَالِفُوا الْعَجَمَ»؛ نان را با چاقو نبرید و با دست بشکنید و [با این کار] با عجم مخالفت کنید
🔹مهمترین حکمت نهی از آن، همان مسئله حفظ احترام نان باشد؛ از اینرو، شاید بتوان گفت، اگر شرایط به گونهای بود که عرف مردم، بریدن نان - بویژه نانهای ماشینی - با چاقو و قیچیهای مخصوص را بیاحترامی به آن محسوب نکرده، بلکه این کار را موجب جلوگیری از اسراف نان بدانند، کراهت بریدن نان برداشته شود، همانطور که این مطلب در کلام برخی از فقها نیز مشاهده میشود.
📚کافی ص 303، ح 5.
📚 کافی ص 304، ح 14.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
⛔ #درددل_نکنید
👌 عالیه تا آخر بخونید :
🌸 پیامبر صلی الله می فرماید:
«مَن أسَرَّ ما يُرضِي اللّه َ عز و جل أظهَرَ اللّه ُ لَهُ ما يَسُرُّهُ= هر کسی پنهان کند آن چیزی را که خدای عزوجل را راضی می کند، خدا نیز برایش چیزی را ظاهر می کند که شادش کند».
🔹یعنی اگر به دنبال شادی هستید، باید ببینید خدا در کجا و چگونه از شما راضی می شود. یکی از آن جا ها این است که عیبی را بپوشانی. حال باید دید پوشاندن چه عیب هایی موجب رضایت خدا از شما می شود.
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🔹برخی می گویند: «بهت میگم اما به کسی نگی ها». این جمله را بارها استفاده کردهایم. طرف مقابل هم همیشه قول داده است که به کسی نگوید. اما چطور انتظار داريم رازي را كه خودمان نگه نميداريم، ديگري برايمان نگه دارد؟
🔹 محافظت از اسرار خود و ديگران وظيفه ماست. پس اولین چیزی را که باید بپوشانید، «اسرار خودتان» است.
⛔ هیچ وقت اسرارتان را با کسی در میان نگذارید. این روش غلط است که من فکر کنم احتیاج به کسی دارم و باید حرف هایم را به او بگویم که اصطلاحا به آن «درددل» می گویند.
🔹چون باید پیش کسی درددل کنید که متخصص یا مشاوره باشد. به عنوان مثال، نباید به غیر از این که اسرار زندگی تان را به کسی بگوئید، اسرار همسر و فرزندتان را هم بازگو کنید.
⛔️ اگر فرزند کوچکی 2 یا3 یا 5 ساله دارید، حق ندارید پیش کسی بگوئید که این بچه ام این رفتارهای بد را دارد یا خیلی شلوغ می کند و... اینها غیبت است و معصیت دارد و حرام است.
🌸امام اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند:
«سِرُّكَ أسِيرُك فإذا أفْشَيْتَهُ صِرْتَ أسِيرَهُ = سرّ تو اسير توست؛ اگر آن را افشا كنى تو اسير او مىشوى». اسیر شدن، یعنی الان فلانی فهمید، حالا من چکار کنم؟
❌ این اشتباه بزرگی است که بیشتر خانم ها هم مرتکب می شوند. بعضی خانم ها تا به کسی اعتماد می کنند، دردل هایشان شروع می شود: از پدر و مادر، شوهر، بچه، عروس، جاری و... این ها خیلی خطرناک است.
🔹این قاعده خلقت است که وقتی چیزی را که نباید بگوئید، وقتی برملا می کنید، غم و غصه به سراغتان می آید.
🔹فقط در صورتی اذن گفتن دارید که طرف مقابلتان کارشناس مشاوره باشد و انتظار برود که مشکلتان را حل کند. در اینجا حتی جواز غیبت را هم داده اند. در غیر این صورت، شما بخواهید پیش خواهرت، مادرت، دوستانت یا هر کس دیگری حرفی از خودت و مسائل زندگیت بزنی، معصیت کرده ای و اینها برایتان تولید غم می شود.
🔹 پس ما مفهومی به نام «درددل» نداریم. «درد دل» را پیش کسی بگو که شما را دوست داشته باشد و موثر باشد، مثلا باید به خدا گفت. چون اوست که ما را به معنای حقیقی دوست دارد، می شنود و محیط بر ماست، پس مشکلاتتان را به خدا و اهل بیت بگوئید. با این هدف که من هیچ کس را به جز خدا و اهل بیت ندارم. ما حتی فرشتگان و شهدا را داریم که می توانیم با برقراری ارتباط خوب با آنها درد دل کنیم.
👤 #استاد_محمد_شجاعی
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
☀️پیامبر ص به علی ع فرمودند :
یا علی
🍃 هیچ فقری سختتر از نادانی
🍃 و هیچ ثروتی سودمندتر از خرد
🍃 و هیچ تنهائی هولناکتر از تکبّر نیست
🍃 و هیچ عملی چون عاقبت اندیشی
🍃 و هیچ پرهیزی چون خویشتن داری
🍃 و هیچ افتخار خانوادگی همچون خوش أخلاقی نیست
🍃 و به تحقیق دروغ، بلای گفتار
🍃 و فراموشی، بلای دانش
🍃 و منّت گذاشتن، بلای بخشش است.
📚تحف العقول https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d