eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ 👈🏼👈🏼 حجت‌الاسلام سیدصادق حسینی‌یزدی، صاحب کتاب: شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس و فرزند برومندشان، می‌نویسد: ➖ حجت‌الاسلام آقای شیخ‌علی‌بحرینی اظهار داشتند: در نظرم هست، روزی در محضر استادم، حاج آقا مرتضی حائری از مسجد عشقعلی بعد از خارج شدم و به من فرمودند که: چند روز دیگر باید به مشرف بشوم و مدارکی باید به نزدیک بازار خیابان بوذرجمهری [که الان به اسم ۱۵ خرداد است] بفرستم، کسی را پیدا نکردم! ➖ من خدمت‌شان عرضه داشتم: الان خدمت شما به منزلتان می‌آیم و مدارک را به من بدهید، من همین الان با وسیله‌ای که دارم به تهران می‌روم و مدارک شما را تحویل مدیر کاروان حج می‌دهم. ➖ ایشان بسیار خوشحال شدند و فرمودند که: ما، استادی آن‌چنان نیستیم، ولی بدان که: خیلی‌ها من جمله مرحوم پدرم مدارج عالیه‌ی که طی کردند، از برکات احترام به استادش مرحوم سیّد محمّد فشارکی بود. ➖ بعد (حاج‌آقامرتضی‌حائری) فرمودند: زمانی که به و مشرف شدم، در یک وقت به دیدنمان آمدند و در آن مجلس، علمای بزرگ نجف از مرحوم پدرم سخن به میان آوردند و از موقعیت‌های ایشان و برکات عمرشان گفتگو کردند و متفقاً فرمودند: به نظر ما، این برکات که خداوند به ایشان عطا فرمود، نتیجه خدمات ارزنده ایشان به استادش‌شان [آسیّدمحمّدفشارکی] بود. ➖ و خود ایشان [حاج‌آقامرتضی‌حائری] دو نمونه از خدمت مرحوم حاج شیخ به آقای سیّدمحمّدفشارکی را بیان کردند: ● یکی آنکه: در آخر عمر مرحوم ، ایشان به‌مدت شش‌ماه در منزل بستری شد، و مرحوم حاج شیخ دربست رحل اقامت در منزل استاد افکند و همگی خدمات لازم را چون یک پرستار دلسوز انجام می‌داد. ● و دیگری آن‌که: مرحوم سیدمحمدفشارکی به عِللی از عُلمایی که شَهریه می‌دادند شَهریه نمی‌گرفت، و در حال سختی زندگی می‌کرد. مرحوم پدرم، شهریه خود را می‌گرفت و نصف آن را تقدیم به استاد می‌نمود و با نصف دیگر، معیشت خود را می‌گذراند. 📚 شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس وفرزند برومندشان، (چاپ قدس، نشر علامه، تابستان۱۳۸۸ش)، ص۵۴ و ۵۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 حجت‌الاسلام سیدصادق حسینی‌یزدی، صاحب کتاب: شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس و فرزند برومندشان، می‌نویسد: 🍃 حجت‌الاسلام آقای شیخ‌علی‌بحرینی اظهار داشتند: در نظرم هست، روزی در محضر استادم، حاج آقا مرتضی حائری از مسجد عشقعلی بعد از خارج شدم و به من فرمودند که: چند روز دیگر باید به مشرف بشوم و مدارکی باید به نزدیک بازار خیابان بوذرجمهری [که الان به اسم ۱۵ خرداد است] بفرستم، کسی را پیدا نکردم! 🍃 من خدمت‌شان عرضه داشتم: الان خدمت شما به منزلتان می‌آیم و مدارک را به من بدهید، من همین الان با وسیله‌ای که دارم به تهران می‌روم و مدارک شما را تحویل مدیر کاروان حج می‌دهم. 🍃 ایشان بسیار خوشحال شدند و فرمودند که: ما، استادی آن‌چنان نیستیم، ولی بدان که: خیلی‌ها من جمله مرحوم پدرم مدارج عالیه‌ی که طی کردند، از برکات احترام به استادش مرحوم سیّد محمّد فشارکی بود. 🍃 بعد (حاج‌آقامرتضی‌حائری) فرمودند: زمانی که به و مشرف شدم، در یک وقت به دیدنمان آمدند و در آن مجلس، علمای بزرگ نجف از مرحوم پدرم سخن به میان آوردند و از موقعیت‌های ایشان و برکات عمرشان گفتگو کردند و متفقاً فرمودند: به نظر ما، این برکات که خداوند به ایشان عطا فرمود، نتیجه خدمات ارزنده ایشان به استادش‌شان [آسیّدمحمّدفشارکی] بود. 🍃 و خود ایشان [حاج‌آقامرتضی‌حائری] دو نمونه از خدمت مرحوم حاج شیخ به آقای سیّدمحمّدفشارکی را بیان کردند: ● یکی آنکه: در آخر عمر مرحوم ، ایشان به‌مدت شش‌ماه در منزل بستری شد، و مرحوم حاج شیخ دربست رحل اقامت در منزل استاد افکند و همگی خدمات لازم را چون یک پرستار دلسوز انجام می‌داد. ● و دیگری آن‌که: مرحوم سیدمحمدفشارکی به عِللی از عُلمایی که شَهریه می‌دادند شَهریه نمی‌گرفت، و در حال سختی زندگی می‌کرد. مرحوم پدرم، شهریه خود را می‌گرفت و نصف آن را تقدیم به استاد می‌نمود و با نصف دیگر، معیشت خود را می‌گذراند. 📚 شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس وفرزند برومندشان، (چاپ قدس، نشر علامه، تابستان۱۳۸۸ش)، ص۵۴ و ۵۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼 آیت‌الله العظمی : من در جوانی که در مشهد طلبه بودم، برای زیارت عتبات عالیات به عراق رفتم و در نجف اشرف، روزی در درس مرجع کل، (رضوان‌الله‌علیه) حضور یافتم و ایشان دقایق و لطایف مباحث مرتبط به «أخبار من بلغ» را می‌فرمود. در پایان درس، رو کردم و به ایشان عرض کردم: «ای پیر غلام امام زمان (سلام‌الله‌علیه)، شما این‌جا ظرایف بحثی جزئی در مستحبات را با این دقت بیان می‌فرمایید، آن‌وقت در ایران به رئیس مذهب توهین می‌شود»! مقصودم (۱۲۶۹ تا ۱۳۲۴ ش) بود که بعداً کشته شد. ➖ آسید ابوالحسن آغاز به‌گریه کرد! بسیاری به‌من گفتند: «این چه نحوه‌ی صحبت کردن با این بزرگوار است؟!» آسید ابوالحسن اصفهانی پس از اتمام گریه و آرام گرفتن، به‌من رو کردند و فرمودند: «از این جهت است که شما باید بیایید نجف، درس بخوانید و ملا شوید [تا بتوانید بدین شبهات و اهانت‌ها پاسخ گویید و دین را تقویت نمایید…]!» ➖ من برگشتم به ایران و پس از چندی برای درس و بحث به هجرت کردم. من بسیار جوان بودم که رفتم نجف. غرض این‌که سید اصفهانی در نجف رفتن من تأثیر داشت… ➖ آن‌زمان، مهمان آسید ابوالحسن اصفهانی بودم. روزی سید اصفهانی آمدند خدمت ایشان. در این شورا بزرگانی مانند (۱۳۰۹ تا ۱۳۹۴ ق)، (۱۳۱۵ تا ۱۳۹۵ ق) و … بودند. آقای خوئی (ره) در (کفش‌کن، پایین اتاق) نشسته بود (کنایه از این‌که در آن جمع، بزرگی چون آقای خوئی در برابر دیگر بزرگان هنوز شاگرد بود). ➖ در استفتائی کار کرده و فتوایی استنباط نموده بودند. آن را به سید دادند. سید، پیراهنی و پیژامه‌ای به‌تن داشت و در حال کشیدن قلیان بود! استفتاء را که دید، آن را نپسندید و گفت: «بروید به‌فلان فصل الوسیلة ابن حمزه رجوع نمایید؛ پاسخ این استفتاء همان است». این تسلط و احاطه‌ی سید در فقه را می‌رساند. بگذریم… فقها رفتند… 📚 بخشی از بیانات زعیم حوزه‌ی علمیه‌ی قم آیت‌الله العظمی وحید خراسانی، در جریان بررسی یکی از حواشی آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن‌اصفهانی در مسجداعظم‌قم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @ayatollah_esfahani 🆔 @Fishe_menbar
سلام علیکم دیشب و امروز دعاگوتونم 🌿
◼️ 👈🏼👈🏼 هفته‌نامه‌ی «افق حوزه» در گفتگویی که چندی پیش [مهرماه ۱۳۹۸شمسی] با حضرت آیت‌‌الله داشته است، از ایشان پرسیده: «به‌نظر حضرتعالی، مطالبی که در منابر بیان می‌شود باید چه خصوصیاتی داشته باشد»؟! 🔻 پاسخ معظم له به‌این سوال چنین است: منبری باید عالم و استاد دیده باشد. در نجف‌اشرف عالمی که می‌خواست منبر برود باید اجازه می‌داشت و هر کسی حق منبر رفتن نداشت. آن منبری‌های مشهور افرادی را زیردست خود پرورش می‌دادند که به‌آن‌ها می‌گفتند و بعد خود این مقدمه خوان‌ها از منبری‌های بزرگ و خطبای معروف می‌شدند. ➖ مثلاً آقای هم عالم و هم شاعر و هم خطیب بود. همین آقای که این اواخر از دنیا رفت، مرد مُلایی بود، در حوزه علمیه، استاد دیده بود. ایشان مقدمه‌خوان مرحوم پدرش بود. پدرش هم مردی مُلا و عالم و استاد دیده بود. ➖ آقای را من درک کردم. پیر شده بود. وقتی آقای به‌رحمت خدا رفت، برای تشییع جنازه به رفتیم. شب دفن ایشان، همه به منزل میرزا عبدالهادی شیرازی رفتند. خوب یادم هست، آقای خویی نشسته بود، همه بزرگان نشسته بودند، آقای شیخ محمدعلی خراسانی منبر رفت. شروع به‌موعظه کرد، او به‌وَعْظ معروف بود، به‌فرزندش هم می‌گفتند ، چون موعظه می‌کرد. ➖ بر اثر موعظه‌های ایشان، علما چنان اشک می‌ریختند، خوب یادم است، قطره‌های اشک‌ آقای خویی درشت درشت بود. آن شب هم موعظه کرد، هم روضه خواند. مجلس عجیبی شده بود، آقای حاج شیخ محمدعلی خراسانی، واعظ مراجع بود. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar