eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 صاحب کتاب ، می‌نویسد: عالم عامل و فاضل کامل جناب حاج -مولف کتاب آثارالحجه- و غیره، فرمود: شنیدم از جناب سید العلماء مرحوم حاج آقا یحیی (امام جماعت مسجد حاج سید عزیزالله در تهران) و از جمعی دیگر از اهل‌علم که نقل فرمودند از مرحوم حاج مشهور به که فرموده: روز علیه‌السلام (۱۱ ذیقعده) در ولادت و مدح آن حضرت گفتم و از خانه بیرون آمدم به‌قصد ملاقات که قصیده‌ام را برای او بخوانم. 🔅 چون عبورم از افتاد، با خود گفتم: نادان، سلطان اینجاست کجا می‌روی؟ قصیده‌ات را برای خودشان چرا نمی‌خوانی؟ پس، از قصد خود پشیمان و تائب شدم و به‌حرم مطهر مشرف شدم و قصیده‌ام را مقابل ضریح مقدس خواندم، پس عرض کردم: یا مولای، از جهت در فشارم، امروز هم است، اگر عنایت فرمایید، بجاست. 🔅 ناگاه از سمت راست کسی ده تومان در دست من گذاشت، گرفتم و عرض کردم: یا مولای کم است، فورا از سمت چپ کسی ده تومان دیگر در دستم گذاشت، باز عرض کردم: کم است، ده تومان دیگر در دستم گذاشتند، خلاصه تا شش مرتبه استدعای زیادی کردم و در هرمرتبه ده تومان مرحمت فرمودند (البته ده تومان آن زمان مبلغ قابل توجهی بوده است). 🔅 چون مبلغ شصت تومان را کافی دیدم، خجالت کشیدم که باز طلب زیادتی کنم. پول را در جیب گذاشته تشکر کردم و از حرم مطهر خارج شدم. 🔅 در کفشداری عالم ربانی مرحوم را دیدم که می‌خواهد به حرم مشرف شود، مرا که دید در بغل گرفت و فرمود: حاج شیخ خوب زرنگ شده‌ای با حضرت رضا علیه‌السلام نزدیک شده و روی هم ریخته‌اید، تو شعر می‌گویی و آن حضرت به تو صله می‌دهد، بگو چه مبلغی صله دادند؟! گفتم شصت تومان، فرمود: حاضری شصت تومان را بدهی و دو برابر آن [را] بگیری؟ قبول کردم شصت تومان را دادم و ایشان ۱۲۰ تومان به‌من مرحمت فرمود. بعدا پشیمان شدم که آن وجهی که امام مرحمت فرمودند چیز دیگر بود، خدمت شیخ برگشتم و آنچه اصرار کردم ایشان معامله را فسخ نفرمود. 📚 داستانهای شگفت، دستغیب، ص۲۳-۲۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ به‌روایت اهل‌سنت عمری 👈🏼👈🏼 از علمای بزرگ اهل‌سنت عمری و از دشمنان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌نویسد: روى الحاكم عن محمد بن عيسى عن أبي‌حبيب، قال: رأيت النبي صلى الله عليه وسلم في المنام في المنزل الذي ينزل الحجاج ببلدنا، فسلمت عليه، فوجدت عنده طبقا من خوص المدينة، فيه تمر صيحاني. فناولني منه ثماني عشرة فتألوت أن أعيش عدتها. فلما كان بعد عشرين يوماً قدم أبوالحسن علي الرضا [علیه‌السلام ] من المدينة ونزل ذلك المسجد وهرع الناس بالسلام عليه، فمضيت نحوه فإذا هو جالس في الموضع الذي رأيت النبي صلى الله عليه وسلم جالساً فيه. وبين يديه طبق من خوص المدينة، فيه تمر صيحاني، فسلمت عليه، فاستدناني وناولني قبضة من ذلك التمر، فإذا عدتها بعدد ما ناولني النبي صلى الله عليه وسلم في النوم. فقلت: زدني. فقال: لو زادك رسول الله صلى الله عليه وسلم لزدناك. 📝 روایت کرده است که: گفت: رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در عالم رؤيا دیدم که در منزلگاهی در شهرمان که حاجیان هر سال در آنجا استراحت می‌کنند، منزل گزیده‌اند به‌ایشان سلام کردم، نزد ایشان طبقی بافته از برگ خرمای مدینه دیدم که در آن بود، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ۱۸ عدد از آن‌ها را به‌من داد و من خوابم را این‌گونه تعبیر کردم که برابر هر دانه خرمایی که گرفته‏‌ام یک سال عمر خواهم کرد. ➖ بعد از بیست روز از این ماجرا، حضرت علی بن موسی (علیهما السلام) از مدینه آمده و در همان مسجد [و منزلگاه برای استراحت] توقف کردند. مردم از هر سو برای عرض سلام نزد ایشان می‌آمدند. من نیز به‌محضر آن حضرت شرفیاب شدم. دیدم ایشان در همان جایگاهی نشسته که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب نشسته بودند، و در مقابلش طبقی بافته از برگ خرمای مدینه است که در آن خرمای صیحانی بود. سلام کردم، حضرت مرا نزد خود طلبیدند و یک مشت از آن خرما به‌من دادند، آن را شمردم ‏دیدم به‌اندازه همان خرمایی است که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب به‌من داده بود. ➖ عرض کردم: [ای پسر رسول‌خدا] بیشتر مرحمت بفرمایید. فرمود: اگر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بیش از این به تو داده بود، ما هم بیش از این سهم به‌تو می‌دادیم. 📚 الصواعق المحرقة، ابن حجر مکی (چاپ موسسه الرسالة)، ج۲، ص۵۹۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼 مرحوم و مرحوم (رضوان‌الله‌علیهما) روایت کرده‌اند: حَدَّثَنا أَحْمَدُ بْنُ زِيادِ بْنِ جَعْفَرٍ الهَمَدانيُّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ قالَ: حَدَّثَنا عَلِيُّ بْنُ إِبْراهيمَ بْنِ هاشِمٍ، عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الهَرَويِّ قالَ: كانَ الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ يُكَلِّمُ النّاسَ بِلُغَاتِهِم، وَكانَ وَاللهِ أَفْصَحَ النّاسِ وَأَعْلَمَهُمْ بِكُلِّ لِسانٍ وَلُغَةٍ. فَقُلْتُ لَهُ يَوْماً: يابْنَ رَسُولِ‌اللهِ! إِنِّي لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِكَ بِهذِهِ اللُّغاتِ عَلى اخْتِلافِها! فَقالَ: يا أَبا الصَّلْتِ، أَنا حُجَّةُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ، وَما كانَ اللهُ لِيَتَّخِذَ حُجَّةً عَلى قَوْمٍ وَهُوَ لا يَعْرِفُ لُغَاتِهِم. أَوَ ما بَلَغَكَ قَوْلُ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ عَلَيْهِ‌السَّلامُ: «أُوتِينا فَصْلَ الخِطابِ»؟! فَهَلْ فَصْلُ الخِطابِ إِلّا مَعْرِفَةُ اللُّغاتِ؟ 📝 از (رضوان الله علیه) مروی است که حضرت امام رضا علیه‌السلام با هر طایفه به زبان ایشان تکلم می‌نمود و به خدا قسم که فصیح‌تر بود از ایشان به لغت ایشان. و من روزی گفتم: یابن رسول الله! مرا تعجب می‌آید از تکلم شما به همه زبان‌ها و لغت‌ها! پس فرمود که یا اباالصلت! من حجت خدایم بر خلق و حق تعالی حجتی نمی‌فرستد که او را دانا به همه‌ی لغت‌ها نکرده باشد. مگر به تو نرسیده است که جدم امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمود: «اُوتینا الحکمة وفصل الخطاب»؛ یعنی حق تعالی به ما و اولاد ما کرامت فرموده است حکمت و فصل الخطاب را. مراد از « » نیست الا معرفت لغات. 📚 منابع: ۱. عیون‌اخبارالرضاعلیه‌السلام، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۵۱ ۲. حدیقةالشيعة، مقدس اردبیلی، ج۲، ص۸۵۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar