eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
ج09_شرح‌کلام‌سیدالشهداءبه‌عایشه‌درروزدفن‌امام‌مجتبی‌علیهماالسلام‌درمدینه.pdf
حجم: 933.5K
◾️ 👈🏼 تیر ۱۴۰۳شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 جلسه‌ی نهم 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه * عاقبت می‌رسد آن‌روز که‌مولا برسد * وارث خون‌خدا، خون‌خدا گوید بیا * این سر شب‌زده ای کاش به‌سامان برسد * ای صفای حرم یار، کجای حرمی ۲. اشاره به جنگ‌جمل و فتنه‌ی عایشه در بصره الف) کلام بزرگان شیعه درباره‌ی ممانعت عایشه از دفن بدن مطهر امام مجتبی علیه‌السّلام ب) جنگ جمل و فتنه‌‌ای عظیم علیه امیرالمؤمنین علیه‌السلام ج) آیات نازله در شأن عایشه در قرآن کریم _ آیه‌ی ۱۱ سوره حجرات _ پنج آیه‌ی اول سوره تحریم _ آیه‌ی ۱۰ سوره تحریم 🔆کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ کلیپی قدیمی از: 📥 دو کلیپ تصویری دیگر، از مرحوم‌حاج‌اصغرسعیدمنش، در تلگرام.. ➖ کلیپ اول ➖ کلیپ دوم 📥 زندگی‌نامه مرحوم سعیدمنش رو، 👈🏼 در اینجا ببینید 📥 کانال تلگرامی سعیدمنش (حاج اصغر شیشه بر) رو، 👈🏼 در اینجا ببینید 🔻 کلیپ قدیمی، مربوط حدود ۳۲ سال قبل 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼 یکی از موادّ و شروط صلح‌نامه امام مجتبی علیه‌السّلام و معاویه لعین، شرط عمل‌ به‌کتاب الله و سنت‌ رسول‌الله است که اول قبول کرد، و بعد، بدان عمل نکرد. متن صلح‌نامه این‌گونه است: هَذَا مَا صَالَحَ‌ عَلَيْهِ‌ الْحَسَنُ‌ بْنُ‌ عَلِيِ‌ بْنِ أَبِي‌طَالِبٍ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي‌سُفْيَانَ صَالَحَهُ عَلَى أَنْ يُسَلِّمَ إِلَيْهِ وَلَايَةَ أَمْرِ الْمُسْلِمِينَ عَلَى: أَنْ يَعْمَلَ فِيهِمْ بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَسُنَّةِ رَسُولِ‌اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌[۱]. ➖ امام مجتبی علیه‌السّلام می‌دانست که معاویه عامل به‌کتاب خدا و سنت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ نیست، و لذا پس از ورود معاویه به‌کوفه اولین جمله‌ای که می‌گوید این است: «إنِّي وَاللهِ مَا قَاتَلْتُكُمْ لِتُصَلُّوا، وَلَا لِتَصُومُوا، وَلَا لِتَحُجُّوا، وَلَا لِتُزَكُّوا، وَقَدْ أَعْرِفُ أَنَّكُمْ تَفْعَلُونَ ذَلِكَ، وَلَكِنْ إِنَّمَا قَاتَلْتُكُمْ لِأَتَأَمَّرَ عَلَيْكُمْ، وَقَدْ أَعْطَانِي اللَّهُ ذَلِكَ وَأَنْتُمْ لَهُ كَارِهُونَ. 📝 من صلح نکردم تا شما را وادار کنم نماز بخوانید، زکات بدهید، حج برید، نه، بلکه برای این است که بر گرده شما سوار شوم و بر شما ریاست کنم»[۲]. ➖ عمل نکردن معاویه به‌صلح‌نامه هنوز مرکّب صلح‌نامه که عمل به‌کتاب خدا و سنت پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ بود خشک نشده بود، که با بی‌مهری معاویه روبرو می‌شود و می‌گوید: «وكل شرط شرطته فهو مردود وكل وعد وعدته فهو تحت قدمي هاتين. 📝 تمام شروطی که با امام حسن علیه‌السّلام گذاشتم اکنون زیر پای من است و هیچ ارزشی ندارد»[۳]. ➖ این حرکت برای مردم کافی بود تا چهره مقدس مآبانه معاویه را خوب بشناسند، او که واژه صحابی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ و کاتب وحی را وسیله‌ای برای نابودی اسلام یدک می‌کشید. 📚 منابع: ۱. بحارالأنوار، علامه‌مجلسی، ج۴۴، ص۶۵؛ الغدیر، علامه‌امینی ج۱۱، ص۶ ۲. مصنف ابن ابی‌شیبه، ج۶، ص۱۸۷؛ ابوالفرج اصفهانی، علی‌بن‌حسین، مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۴۵؛ شرح‌نهج‌البلاغة، ابن ابی‌الحدید، ج۱۶، ص۴۶ ۳. البدء والتاریخ، مقدسی، ج۵، ص۲۳۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم از کتاب مولد النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله ومولد الاصفیاء علیهم‌السلام تألیف مرحوم به اسناد او تا جابر، به نقل از امام محمّدباقر علیه‌السلام حکایت نماید: ➖ روزی عدّه‌ای از مردم حضور امام حسن مجتبی علیه‌السلام آمده و به‌حضرت گفتند: یابن رسول الله! شما نیز همچون پدرت امیرالمؤمنین علیّ علیه‌السلام - که بسیار مهمّ باشد - برایمان آشکار ساز. امام مجتبی علیه‌السلام فرمود: آیا پس از دیدن معجزه به امامت من مطمئن خواهید شد؟ و آیا ایمان خواهید آورد؟ گفتند: بلی، اعتقاد و ایمان می‌آوریم؛ و دیگر هیچ شکّ و شبهه‌ای وجود نخواهد داشت. حضرت فرمود: ؟ همگی گفتند: بلی. ➖ در این هنگام، حضرت پرده ای را که آویزان بود کنار زد؛ پس ناگهان تمام افراد مشاهده کردند که علیه‌السلام نشسته بود. سپس امام حسن مجتبی علیه‌السلام خطاب به جمعیّت کرد و فرمود: آیا او را می شناسید؟ گفتند: بلی، این علیّ علیه‌السلام است؛ و ما ایمان آوردیم و شهادت می‌دهیم که بر حقّ خداوند هستی؛ و امام و جانشین پدرت خواهی بود. ➖ و پس از آن اظهار داشتند: ما شاهد و گواه هستیم که جنابعالی، پدرت امیرالمؤمنین علیّ علیه‌السلام را پس از مرگش به ما نشان دادی، همان طوری که آن حضرت، رسول الله صلی الله علیه وآله را پس از رحلتش در مسجد قُبا به ابوبکر و عمر نمایاند. ➖ امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: وای بر حال شما! مگر این آیه شریفه قرآن را نخوانده و نشنیده اید که خداوند متعال می فرماید: «وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ الله أمْواتا بَلْ أحْیاءُ وَلکِنْ لا تَشْعُرُون» [سوره بقره،۱۵۴] آن‌هائی را که در راه خدا به شهادت رسیدند، مپندارید که مرده اند؛ بلکه آنان زنده و جاوید می‌باشند ولی شما درک نمی‌کنید. البتّه این حالت مختصّ کشته شدگان فی‌سبیل‌الله است، که در همه جا حاضر و ناظر خواهندبود. ➖ سپس در پایان افزود: شماها درباره ما اهل‌بیت رسالت و نبوّت چه تصوّراتی دارید و چه می اندیشید؟ گفتند: یابن رسول الله! ما به تو ایمان آوردیم و مطمئن شدیم که تو امام و خلیفه بر حقّ رسول‌الله هستی. 📚 منابع: ۱. بحارالانوار، ج۴٣، ص٣٢٨، ح٨ ۲. الخرائج والجرائح، قطب‌الدین راوندی، ج٢، ص٨۱۰، ح۱٨. ۳. اثبات الهداة، ج۵،ص۱۵۱، ح۱۴ ۴. الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، ص٢۱٨، ح۱٨ ۵. فرج المهموم في تاريخ علماء النجوم-معرفة نهج الحلال من علم النجوم، سیدبن‌طاووس، ص٢٢۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ 👈🏼 ، در کتاب تاریخش ( )، می‌نویسد وأعطى الموالي كما أعطى الضلبية، وقيل له فی ذلك، فقال: قرأت ما بين الدفتين، فلم أجد لولد إسماعيل على ولد إسحاق فضل هذا، وأخذ عودا من الأرض، فوضعه بين إصبعيه. 📝 علی [علیه‌السلام] مردم را در عطا برابر نهاد و کسی را بر کسی برتری نداد و موالی را چنان عطا داد که عرب را عطا می‌داد، و در این باب اصحابش با او سخن گفتند؛ پس در حالی‌که چوبی از زمین برداشت و آن را میان دو انگشت خود نهاد، فرمود: تمام قرآن را تلاوت کردم و برای فرزندان اسماعیل بر فرزندان اسحاق به‌اندازۀ این چوب برتری نیافتم. 📚 تاريخ اليعقوبی، ج۲، ص۸۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم ، در کتاب و در کتاب آورده‌اند که: ➖ چون لشکر در کنار دیر راهب منزل کردند علیه‌السلام را در صندوق گذاشتند. نیمه شب راهب را بانگی به‌گوش رسید چون گوش فراداشت، همه ذکر تسبیح وتقدیس الهی شنید. برخاست و سر از دریچه‌ی دیر بیرون کرد، دید از صندوقی که در کنار دیوار دیر نهاده‌اند نوری عظیم به‌جانب آسمان ساطع می‌شود و از آسمان فروآمدند وهمی گفتند: السلام علیك یا بن رسول الله السلام علیك یا اباعبدالله صلوات الله وسلامه علیك. ➖ راهب از مشاهده‌ی این اهوال تعجب کرد، پس از صومعه بیرون شد، و به‌میان لشکر آمد و پرسید: بزرگ لشکر کیست؟! گفتند: . او به‌نزد خولی آمد، و پرسید: در این صندوق چیست؟ گفت: سر مردی است که او را در به‌قتل رساند! گفت: نامش چیست؟ گفت: [علیهماالسلام]. پرسید: مادرش کیست؟ گفت: [سلام‌الله‌علیها] [صلی‌الله‌علیه‌وآله]. ➖ راهب گفت: مرگ بر شما باد! علمای ما راست گفتند که: هروقت این مرد کشته شود، و این نیست جز در و . اکنون خواهش می‌کنم که ساعتی این سر را به‌من واگذارید آنگاه رد کنم. گفت: ما این سر را بیرون نمی‌آوریم مگر نزد تا !! ➖ راهب پرسید: جایزه‌ی تو چیست؟! گفت: بدره‌ای که داشته باشد! گفت: این مبلغ را نیز من عطا کنم. گفت: حاضر کن! راهب همیانی آورد که حامل ده‌هزار درهم بود، پس خولی ملعون آن مبلغ را گرفت و در دو همیان کرد و سر هر دو را مهر نهاد و به‌خزانه دار خود سپرد و آن سر مطهر را تا یک ساعت به‌راهب سپرد. ➖ پس راهب آن سر مبارک را به خویش برد و با و با خوشبو گردانید و بر سجاده‌ی خویش گذاشت و بنالید و بگریست و به‌آن سر منور عرض کرد: یااباعبدالله! به‌خداقسم بر من گران است که در کربلا نبودم و جان خود را فدای تو نکردم. یا اباعبدالله! گاهی که جدت را ملاقات کنی، شهادت بده که من کلمه‌ی شهادت گفتم و در خدمت تو اسلام آوردم پس گفت: أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له وأشهد أن محمداً رسول الله وأشهد أن علیاً ولی الله. ➖ پس راهب را رد كرد و بعد از این واقعه از صومعه بیرون شد و در كوهستان می‌زیست و به‌عبادت و زهادت روزگاری به‌پای برد تا از دنیا بیرون رفت. ➖ پس لشكریان و در نزدیكی كه رسیدند از ترس آنكه مبادا یزید (لعین) آن پولها را از ایشان بگیرد جمع شدند تا آن مبلغ را پخش كنند. (لعین) گفت تا آن دو همیان را آوردند، چون خاتم برگرفت آن درهم‌ها را سفال یافت و بر یك جانب هر یك نوشته بود: (لا تَحْسَبَنَّ اللهَ غافِلاً عَمّا یَعْمَلُ الظّالِِمُونَ) و بر جانب دیگر مكتوب بود: (وَ سَیَعْلَمُ الذینَ ظَلَمُو اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ). ➖ خولی (لعین) گفت: این راز را پوشیده دارید و خود گفت: اِنّا لِله راجِعُونَ خَسِرَ الدُّنْیا وَالاخِرَهِ. یعنی زیانكار دنیا و آخرت شدم و گفت آن را در نهر بردی كه نهری بود در دمشق ریختند. 📚 منابع: ۱. منتهی الآمال، شیخ‌عباس‌قمی، (چاپ هجرت، قم)، ج۱، ص۷۷۸ ۲. معالی السبطین، ملامهدی‌مازندرانی، ج۲، ص۱۲۸ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar