eitaa logo
مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
1.3هزار دنبال‌کننده
192 عکس
29 ویدیو
17 فایل
متن‌های مجری‌گری، داستان کوتاه، اشعار مطالب مناسبتی ویژه مجریان و سخنرانان ارتباط با ادمین @Moaserbash_official کانال تخصصی آموزش اجرا و فن‌بیان 👉 @moaserbash
مشاهده در ایتا
دانلود
🧋 وقتی چیزی می‌نوشم؛ وقتی چیزی می‌نوشم؛ - تو اون رو برای اینکه تصفیه بشه، از طریق گردش خون به کلیه هام می فرستی - حالا، خون رو از بین میلیونها صافی کوچیک عبور میدی و سموم و مواد زائدش رو دفع می کنی. - با این کار، موادی مثل نمک، پتاسیم و اسیدها رو تنظیم می کنی، تا میزان فشار خون و کلسیم رو کنترل کنی . - تمام این کارهای مهم رو، بدون اینکه بفهمم با این عضو کوچیک ۱۵۰ گرمی انجام میدی کاری که یه دستگاه بزرگ دیالیز هم از پسش بر نمیاد. ممنونم ازت خدا... 🙏 مَتنـِــــــستان | عضو شوید 👉 @matnestan
👣 وقتی روی ارتفاع راه میرم؛ وقتی روی ارتفاع راه میرم؛ - یادم میوفته که اگه پام انگشت کوچیک نداشت، چقدر حفظ تعادل برام سخت میشد. - تو وظیفه این کوچک ترین انگشتم رو منحصر به خودش در نظر گرفتی، - تا جایی که همه انگشتانم رو متصل بهم آفریدی اما این انگشتم رو تافته جدا بافته کردی و بهش ماهیچه ها و تاندون های جداگانه دادی.. - اینجوری با این عضو کوچولوی پاهام زمانیکه میدوم و بالا و پایین میپرم، ازم مراقبت میکنی تا تعادلم رو حفظ کنم و زمین نخورم. ممنونم ازت خدا...🙏 مَتنـِــــــستان | عضو شوید 👉 @matnestan
🍽 وقتی بدنم نیاز به انرژی داره؛ - به روده باریکم فکر میکنم، که برخلاف اسمش، حدودا ۶ تا ۷ متر آفریدیش! توی این درازترین عضو بدنم، تمام غذاهایی که خوردم به جلو میبری و همزمان تجزیه‌شون میکنی.. انقدر که مواد مغذیشون بتونن جذب خونم بشن و برن به اندامهای مختلف بدنم. - تو حتی برای جذب بیشتر این مواد، توی روده کوچکم یه عالمه پرز قرار دادی تا سطح تماس غذاها رو بیشتر کنی. - اینجوریه که ویتامین ها و آهن، قندها و حتی آب و چربی مورد نیازم تامین میشه و من انرژی میگیرم تا بهت بگم... ممنونم ازت خدا...🙏 مَتنـِــــــستان | عضو شوید 👉 @matnestan
👀 وقتی میخوام به آسمون نگاه کنم؛ وقتی میخوام به آسمون نگاه کنم؛ مُهره های گردنم رو به سمت بالا می‌چرخونی تا بتونم بالای سرم رو ببینم. - تو اونارو جوری طراحی کردی که نمیذارن سرم از پشت آویزان بشه! - با همین مُهره ها، بدون حرکت دادن به بدنم می‌تونم اطرافم رو ببینم. - تو این دوتا مهرۀ کوچیک رو تکیه گاه امنی برای جمجمه‌ام که حدودا 5 کیلو وزنشه، قرار دادی. سرم رو بالا می‌گیرم و بابت همین دوتا مُهرۀ کوچولو از ستون فقراتم ازت سپاسگزاری میکنم.💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
😴وقتی می خوابم؛ وقتی می خوابم؛ - تو، فشار خونم رو پایین میاری، و اینجوری، فعالیت همه اعضای بدنم، به جز مغز رو کند می کنی. - از غده هیپوفیز هورمون رشد رو آزاد می کنی، که باعث رشد و ترمیم پوست، استخوان و عضلاتم میشه. - وقتی خوابم عمیق میشه؛ اطلاعات بی ربط و اضافه رو از ذهنم پاک می کنی تا به پردازش مغز وحافظه ام کمک کنی. - بیدار میشم، در حالیکه اعضای بدنم سالم سالمن، چون تو مراقبشون بودی...💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 از کانال استاد محمد شجاعی مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
👨‍👩‍👧‍👦👨‍👦‍👦توی ازدحام جمعیت توی ازدحام جمعیت؛ - برای اینکه به بدنم آسیبی وارد نشه تو با حصار محکمِ استخوان‌های دنده‌ام، از دستگاه تنفس و قلبم محافظت می‌کنی. - تو این ۱۲ استخوان رو برجسته و قوس‌دار خلق کردی تا نقش محافظتی‌شون چندین برابر بشه. توی فشار جمعیت، ماهیچه‌های بین اونا رو منقبض میکنی، دنده‌هام بالا میان، حجم قفسه سینه‌ام رو زیاد می‌کنی و اینجوری هوا وارد شش‌هام می‌شه. اگه این استخوان‌های متقارن رو به‌من نداده بودی؛ مثل یک بی مهره، با اولین فشار روی سینه‌ام، می‌مردم...💞 ممنونم ازت خدا... 🙏 مَتنـِــــــستان | بوستانی از متن و شعر و داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/2058682618C73ac4ec86b
👁وقتی به یه شیء ریز خیره میشم؛ 🌟بعد از اینکه به یه شیء ریز خیره میشم؛ چشمام تار میشن و ...من پلک میزنم تا چشمام به دید معمولی برگردند! - بعد از باز کردن پلک‌ها، این اتفاق نمیفته مگر بواسطه‌ی قدرت تنظیم نور و فاصله، که به عنبیه و مردمک چشمان من بخشیدی، ساختاری شبیه یک دوربین عکاسی! ✨ - تو به مغزم سپردی تا بر اساس تفاوت چیزی که قبل و بعد پلک زدن میبینم، میزان گشاد شدن و تنگ شدن مردمک چشمم رو تنظیم کنه، تا با تنظیم نور و فاصله، هم اجسام رو در فواصل گوناگون، به وضوح ببینم، هم فاصله ام رو با اونها تنظیم کنم.👌 اگه این مکانیزم قدرتمند رو نداشتم؛ بعد هر پلک زدن، دنیای اطرافم رو سایه دار و متلاطم می‌دیدم و با اجسام مکرارا برخورد می‌کردم.🤦‍♂ ممنونم ازت خدا... 🙏❤️ برگرفته از کانال @ostad_shojae @matnestan | مَتنـِــــــستان
🌨صبح... مردی در‌حالی كه به قصرها و خانه‌های زيبا می‌نگريست به دوستش گفت: وقتی اين همه اموال رو تقسيم می‌كردن ما كجا بوديم؟ دوست او دستش را گرفت و به بيمارستان برد و گفت: وقتی اين بيماری‌ها رو تقسيم می‌كردن ما كجا بوديم!!!! 🤲🏽خدايا واسه داده‌ها و نداده‌هات شكر...  @matnestan | مَتنـِــــــستان
🍔وقتی غذامو قورت میدم، وقتی غذامو قورت میدم، نگهبانانی در مسیر دستگاه گوارش من، قرار دارند که هدایت غذا در مسیر درستش بعهده اوناست! ※ غذای جویده شده از حلق وارد لوله مری میشه، و بعد نگهبانانی که عضلات حلقوی شکلی هستند، دروازه بین مری و معده رو باز میکنند و اجازه میدن غذا به معده‌ام وارد بشه. ※ بعد از اون بلافاصله بسته میشن تا محتویات معده‌ام وارد مری نشه و به اون آسیب نزنه. ※ وقتی معده در حال هضم غذاست، برای اینکه دل درد نگیرم، دوباره اون عضلات باز می‌شن تا گازهای اضافی از راه مری تخلیه بشه. ※ تو، این باز و بسته کردن به موقع نگهبانان غذا (عضله‌ها) رو بدون اینکه متوجه بشم، برام انجام میدی تا من به دردسر نیفتم. ممنونم ازت خدا... 🙏 برگرفته از کانال @Ostad_Shojae @matnestan | مَتنـِــــــستان