eitaa logo
شـاید‌ من:)
472 دنبال‌کننده
995 عکس
282 ویدیو
5 فایل
[این منم بخشی از خودم که اینجا نشونش میدم☁️⚽️] _شیعه علی ابن ابیطالب:) کپی متون؟ از دل برآمده را کجایش میبرید؟ جوانه زدن؟دوم سومین ماه پاییز هزار چهارصد دو
مشاهده در ایتا
دانلود
من که دشمنت نبودم:)
نگاهم کرد و سپس گفت: رنج تو آن آست که به آن چیز که نباید بسیار می اندیشی‌‌..
بعضی از ادما؛ متعلق به همدیگه هستن حتی اگه بهم نرسن:)
شـاید‌ من:)
من که دشمنت نبودم:) #منی_برای_تو
تو بردی؛ چون من باهات نمیجنگیدم.. تو که دشمنم نبودی:)
هدایت شده از قهوه تلخ
فکت غم‌انگیز: قهوه تلخ به فراموشی سپرده شده
شـاید‌ من:)
فکت غم‌انگیز: قهوه تلخ به فراموشی سپرده شده
از کی تاحالا؟:) من هروقت نبودم این جمله رو میتونی تکرار کنی..
۵۵_سفید به ناخن هایم نگاه میکنم به مراتب بالا جویده شده اند و حالا حالت سر گرد به خود گرفته اند. به گوشه ناخنم نگهی میاندازم هنوز اندک ناخنی هست که با دندان نکنده باشمش؛ این عادت از کودکی به همراهم بود از همان زمان که غذا را بر روی سفره می‌ریختم و مادر سرم داد و هوار میکرد که سفره را تمیز کنم، آن کار مادر واقعا سبب شد که جالا آدم تمیزی باشم و لباس‌های سفید استین بلند را تمیز نگهشان دارم؛ در اینجا هیچکس به اندازه من در غذا خوردن تمیز نیست و هیچکس به اندازه من برای تمیز نگه داشتن لباسش از سوی پرستاران تشویق نمی‌شود. درست است که در آن زمان با هر جیغی که برسرم میکشید، استرسی تمام وجودم را در بر میگرفت و بغض هایم یکی پس از دیگری همراه بزاق دهانم به حلقوم قورت میرفت ولی حداقل باعث شد اکنون من ادم تمیزی به نظر برسم. در ان زمان هم یاد گرفته بودم که چگونه با ترسم مقابله کنم برای همین است که در اینجا من از همه ساکت تر به نظر میرسم و از این پرستاران طوسی پوش نمیترسم؛ مادرم نقش به سزایی در زندگی ام داشت، هرگاه که دادی برسرم می‌کشید و من در اتاق حبس میشدم و میترسیدم، به سر انگشتانم نگاهی می‌انداختم و با خود تصور می‌کردم که الان تمام این ترس ها و اشک ها و نگرانی های‌من ، به سر انگشتانم یعنی در ناخن هایم می‌رود. پس من با دندان میکندمشان تا ترس نیز از وجودم کنده شود. درست است که این تفکر اشتباه بود اما من با هربار که اینکار را تکرار میکردم همان باعث می‌شد آن هیولا ترسناک ترس از من دور شود. پرستار در را باز میکند و قرص هایم را به دستم میدهد از او سوال میپرسم: +قول میدی اگه قرصامو خوب بخورم برام اسمارتیز بیاری؟ _اره قول میدم،حالا قرص رو بگیر بزار دهنت. پس به ذوق اسمارتیز قرص هارا سریع پس از دیگری با آب قورت میدهم و درخواست اسمارتیز را میکنم و او نیز از جیبش ۶ تا دانه اسمارتیز به دستانم می‌دهد. اسمارتیز هارا نگاه میکنم کاربرد اسمارتیز و قرص یکی است یکی شفا می‌بخشد و دیگری شادی، انسان های عادی هم اسمارتیز می‌خورند اما وقتی من آن هارا با آب پایین میدهم آن ها مطمعن می‌شوند دیوانه ام دیوانه ای در اتاق ۷۵ تیمارستان نور. _سیده زهرا موسوی
شـاید‌ من:)
#پاراگراف ۵۵_سفید به ناخن هایم نگاه میکنم به مراتب بالا جویده شده اند و حالا حالت سر گرد به خود گرف
فقط فقط ساخته ذهنمه و هیچ چیز دیگه نیست لطفا با لبخند بخونید:) و بعد از اتمام یه بار از اول بخونید:) https://daigo.ir/secret/53280470 و البته نظراتتون رو میشنوم:)
شـاید‌ من:)
#پاراگراف ۵۵_سفید به ناخن هایم نگاه میکنم به مراتب بالا جویده شده اند و حالا حالت سر گرد به خود گرف
واقعا نمیدونم چطوری تونستم این تروما رو بسازم درحالی که نه تو اطرافیان نه تو خانواده هیچوقت همچین مادری رو به چشم ندیدم😂 و مادر خودم به معنای واقعی کلمه فرشته است:)
امروز ۲۲ روز از کلاسی که واسه یه بچه دوم ابتدایی گذاشتم میگذره و این آخرین جلسه مون بود . میدونی برای اولین بار تو زندگیم تونستم یه پول خوب در بیارم ( البته منظورم از خوب، شما درنظر بگیر روزی یه پولِ رفت با اسنپ ) میدونی حس کردم میتونم هرچند کمم شده یه پولی بابت زحمتی که کشیدم بیاد تو حسابم .... راستش نه اینکه تا الان واسه کسی کاری نکرده باشما نه ...! کردم ولی همیشه مجانی بوده :) خلاصه که پولش هرچند کم مزه کرد بهم همین !