#خاطــرات_شهدا
🔴من خجالت میکشم توی صورت #حاج_قاسم نگاه کنم!!
🍃🌸احمدرضا بیضائی
اسفند سال ۱۳۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهیدان آقا مهدی و آقا حمید باکری مراسمی برگزار شده بود. تهران بودم آن روزها. #محمودرضا زنگ زد و گفت: «حتما بیا، سخنران مراسم حاج قاسم است». مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود
با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا.
🍃🌸در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم ، ولی
#حاج_قاسم که آمد #محمودرضا دیگر حرف نمیزد و تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش میداد.
محمودرضا گفت:
«حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست میبینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»
🍃🌸موقع پایین آمدن از پلهها به محمودرضا گفتم: «نمیشود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟»
گفت:« #من_خجالت_میکشم_توی_صورت_حاج_قاسم #نگاه_کنم؛ بس که چهرهاش خسته است.»
پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشهای به او گفتم: «این شما، اینم مربیتون!»
دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
#محمودرضاخودش هم #همینطوربود؛
همیشه خسته .
📚کتاب تو شهید نمی شوی ؛
روایت هایی از حیات جاودانه شهید محمودرضا بیضائی / گزیده ای از صفحه ی ۵۴
🌺🌸🌹🌸🌺🌸🌹🌸🌸🌹
⭕️کانال بهترین عکسهای مذهبی
@mazhabi_image