#پندانه
✍ هر خیری را به وقتش انجام بده
🔹قاسم ۳۰ سال دارد. از ۱۵سالگی در دیار غربت با کارگری مشغول کار شده است.
🔸در سالهای آخر عمر مادرش، زیاد برای دیدن او به شهرستان نمیآمد و بهانهاش کار و نداشتن مرخصی بود.
🔹حال که مادرش را از دست داده، بسیار نادم و پشیمان است.
🔸سال قبل پدرش زن جوانی را بهجای مادر قاسم، چشم و چراغ زندگی خود کرده است و همسرش به کُل با قدم نوعروس جوان فراموش شده است.
🔹قاسم که پسر ساده و مومنی است از من میپرسد که میخواهد به نیت مادرش به نامادریاش خدمت کند و برای او خرید کند.
🔸گفتم:
این کار تو مثل مسواکزدن دندان مصنوعی است. در زمان حیات والدین خدمتشان نمیکنیم، بعد از مرگشان بر مزارشان بقعه میسازیم و خیریه میزنیم.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
#پندانه
🔥 آتش انتقام 🔥
🔸کشاورزی يک مزرعه بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
🔹هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
🔸پيرمرد کينه روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
🔹روباه شعلهور در مزرعه به اينطرف و آنطرف میدويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
🔸در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد.
🔹وقتی کينه به دل گرفته و به دنبال انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
🔺بهتر است ببخشيم و بگذريم ...
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
✍ بدان که سفرت در این دنیا کوتاه است
🔹شخص جوانی در اتوبوس نشسته بود.
🔸در ایستگاه بعدی شخصی مسن با ترشرویی و سروصدا وارد اتوبوس شد و کنار او نشست و خود را بههمراه کیفهایش با فشار و زور بر روی صندلی نشاند.
🔹کسی که در طرف دیگر آن جوان نشسته بود، از او پرسید که چرا چیزی نمیگوید.
🔸جوان با لبخندی پاسخ داد:
سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است، من ایستگاه بعدی پیاده میشوم.
🔹اگر تکتک ما این موضوع را درک میکردیم که وقت ما بسیار کم است، آنوقت متوجه میشدیم که پرخاشگری، بحث و جدلهای بینتیجه، نبخشیدن دیگران، ناراضیبودن و عیبجوییکردن، تلفکردن وقت و انرژی است.
#پندانه
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
خواهشا بعد ازدواج بچههاتون تو زندگیشون دخالت نکنید. مامان من وقتی فقط چند روزش بوده پدر و مادرش از هم جدا میشن بخاطر دخالتای مادربزرگ مادریش، این خانم نه تنها باعث طلاق شد بلکه با لج و لجبازی اجازه نداد بچه چند روزه شیر مادرشو بخوره و کنار مادرش باشه! باعث شد مامانم تا 18 سالگی مادرشو نبینه، حالا سر چی؟ سر یه بحث و دعوایی که بین دخترش و دامادش پیش اومد. خلاصه که یکم بعد پدرشم ازدواج کرد و مامانم نه کنار پدرش بود نه کنار مادرش :)
اون خانمم سالهای آخر عمرشو از گردن به پایین فلج شد و قدرت تکلمشو از دست داد یادمه هر بار مامانمو میدید فقط اشکاش میریخت :))
#خاطره
#پندانه
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
#پندانه
🔴بازيهای کودکی حکمت داشت
گل یا پوچ: دقت در انتخاب
لی لی: تمرین تعادل در زندگی
الاكلنگ: ديدن بالا وپايين زندگی
هفت سنگ: تمرین نشانه گرفتن به هدف
سرسره: سخت بالا رفتن و راحت پایین آمدن!
🙂🙂
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
🔅#پندانه
✍ آیا خدا رو بهاندازه دندونپزشک قبول نداریم؟
🔹ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻧﺪﻭنپزشکی ﺭفتین؟ ﺍﻭﻝ ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﺯﻥ میزنه ﺗﻮ ﻟﺜﻪﺗﻮﻥ، ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻪ ﺭﻭ میگیره ﺩﺳﺘﺶ.
🔸ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ، ﺩﺳﺘﻪﻫﺎﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﻓﺸﺎﺭ میدین ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ چشماتون ﺟﻤﻊ میشه.
🔹ﭼﺮﺍ نمیزنین ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺶ؟! ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺩﻭﻫﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽکنین؟!
🔸ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﺮﺩین، ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺯﻥ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﻭ ﻣﺘﻪ ﻭ ﺍﻧﺒﺮ ﻭ... خب ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ کنین ﺑﻬﺶ!ﭼﺮﺍ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﻤﯽکنین؟!
🔹ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯﺵ ﺗﺸﮑﺮ میکنین ﻭ وقتی میخواین ﺑﯿﺎین ﺑﯿﺮﻭﻥ میگین:
ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻭﻗﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﯽ هست؟!
🔸ﻧﻤﯽﺧﻮﺍین ﺧﺪﺍ ﺭﻭ بهﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ ﺩﻧﺪﻭنپزشک ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشین؟ ﻣﺪﺭﮎ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭین؟
🔹ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﻤﯽکنین ﭼﻮﻥ ﻣﯽﺩﻭﻧﯿن ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮﺩ میشه، میدونین ﯾﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ، خب ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺣﮑﯿﻤﻪ.
🔸ﺍﺻﻼ ﻗﺒﻼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ «ﺣﮑﯿﻢ»، ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺳﺖ.
🔹پس ﻭﻗﺘﯽ خدا ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺠﯽ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﺍﺯﺵ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﯿﻢ و ﺑﮕﯿﻢ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﯽ هست؟ ﺭﻧﺞ ﺑﻌﺪﯼ؟
💢ﯾﺎﺩتون ﻧﺮﻩ ﺍﻭﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
.
✨ #پندانـــــــهـــ
آدمها ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ هستند؛
ﺑﺎ ﻣﺪﺭﮎ، ﺑﺎ ﭘﻮﻝ
با شغل، با مقام، ﺑﺎ ازدواج...
اما ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ!
خوشبختی یعنی:
احساس رضایت از هرچه داریم
و هرچه هستیم
خوشبخت باشید❤️
🔅#پندانه
✍ انسانیت یعنی...
🔻روزی که بتونی
▫️با پولدارتر از خودت همنشینی کنی و معذب نشی؛
▫️با فقیرتر از خودت بشینی و خردش نکنی؛
▫️با باهوشتر از خودت باشی و همصحبت بشی؛
▫️با کمهوشتر از خودت باشی و مسخرهاش نکنی؛
▫️با عقاید و سلایق دیگران کاری نداشته باشی؛
▫️با زندگی شخصی بقیه کاری نداشته باشی؛
💢اونوقت میتونی بگی «انسانیت» داری.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
🔅#پندانه
✍ سیرتت رو زیبا کن
🔹هیچکس انتخاب نکرده که با چه قیافهای، در چه خانوادهای و در چه شرایطی به دنیا بیاید.
🔸هیچکس را بهخاطر هیچچیزش تحقیر یا مسخره نکنیم. درباره دیگران قضاوت نکنیم.
🔹همان اندازه که به یک دکتر، مهندس و... احترام میگذاریم، به یک کارگر، مستخدم و... هم احترام بگذاریم.
🔸خودمان را از هیچکس برتر نبینیم. خاکی باشیم. ما وجودمان از گل ساخته شده، پس همیشه خاکی باشیم تا بوی ناب آدمیزاد بدهیم.
🔹صورت زیبا روزی پیر، پوست خوب روزی چروک، اندام خوب روزی خمیده و موی زیبا روزی سفید خواهد شد.
💢تنها قلب زیباست که زیبا خواهد ماند.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
🔅#پندانه
✍ انتخاب با خودت است؛ افسرده یا شاد؟
🔹دوستی داشتم که همیشه شاد و خندان بود. او را غمگین و ناراحت ندیده بودم، حتی هنگامی که رو به موت رفته بود.
🔸از او پرسیدم:
شما همیشه باعث شگفتی ما هستید. چه دلیلی باعث شد این لحظههای آخر بخندی؟
🔹چنین گفت:
«روزگاری من هم مثل شما بودم. تا اینکه در دوره نوجوانی برای انتخاب کاری، مردی بسیار شاد و خوشرو را زیر درختی دیدم که بدون هیچ دلیلی شاد بود.
🔸هیچکس در اطرافش نبود و هیچ اتفاق خندهداری هم نیفتاده بود و همچنان میخندید. علتش را جویا شدم. در جواب گفت روزی متوجه این موضوع شدهام که این ناراحتی و غم انتخاب خود من است.»
🔹از آن روز به بعد هر روز قبل از برخاستن از خواب از خودم این سوال را میکنم که امروز میخواهی از ته دلت بخندی و دنیا را زیبا ببینی یا مثل ایام قدیم، افسرده باشی و ماتمزده بنشینی؟
🔸و خب معلوم است که همیشه شادی را انتخاب میکنم.
🔹وقتی میبینم کسی لبخند بر لب دارد، میفهمم که او در هوشیاری زندگی میکند.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
🔅#پندانه
✍ کار خوبه برای رضای خدا باشه
🔹راننده آمبولانسی که بازنشسته شده، تعریف میکند سالیان دور تماس گرفتند و آمبولانسی برای حمل جسد درخواست دادند. تماس از منطقه ارمنینشین شهر بود.
🔸وقتی به آدرس رسیدم نزدیک درب منزل متوفی تراکم جمعیت با خودروی پلیس را شاهد بودم. پلیس مرا با دست به درون خانه راهنمایی کرد. بوی بدی در داخل حیاط خانه بود که با نزدیکترشدن به ساختمان این بو شدیدتر و تهوعآورتر میشد.
🔹جسد را دیدم چند روز از مرگش گذشته و به دمر بر روی زمین خوابیده بود، در حالی که لباسهایش بر اثر تورم بدن پاره شده بود.
🔸به پلیس گفتم:
من مأموریت حمل جنازه با ماشین را دارم. حمل جنازه تا ماشین، با صاحب میت است و این فرد گویی بیوارث است.
🔹پلیس نگاهی به نماینده دادستان کرد و نماینده دادستان هم کلام مرا تأیید کرد. با شهرداری تماس گرفتند، کارگری برای این امر بفرستد.
🔸در این زمان من برای رضای خدا مانع شدم و داوطلب شدم جنازه را در آمبولانس قرار دهم ولی نیاز به یک نفر برای کمک داشتم. از شدت بوی تعفن جسد کسی حاضر به کمک نشد.
🔹برای رضای خدا و حفظ آبروی میت دستمالی بر دماغ و دهان خود بستم و داخل خانه شدم.
🔸تا خواستم جنازه را بلند کنم ناگاه کیسه پلاستیکی سفیدی که با چسب بههم پیچیده شده بود توجه مرا جلب کرد. از صدایش فهمیدم محتوای آن سکه است.
🔹برای اینکه کسی را متوجه امر نکنم، بیرون آمدم و از سر خیابان به منزل زنگ زدم و از همسرم خواستم خود را به آدرس برساند.
🔸به همسرم وقتی وارد منزل شد، گفتم:
طوری خم شو چادرت دید پشتسرت را بپوشاند تا از بیرون چیزی دیده نشود.
🔹با مهارت تمام بدون اینکه از تماشاگران کسی به آن بسته در زیر شکم جنازه پی ببرد، بسته را همسرم در درون پیراهن خود جای داد و با کمک او جنازه را به آمبولانس انداختیم و من سمت گورستان شهر حرکت کردم.
🔸شب که به منزل رسیدم دیدم بسته بیش از ۱۰۰ سکه طلا دارد. در حلالوحرامبودن آن ماندیم و منتظر شدیم تنها ورثه پسر او از خارج از کشور به ایران برگردد.
🔹دو ماه بعد داستان را به ورثه گفتم و سکهها را به او تقدیم کردم و امید داشتم چند سکه به من از آنها برگرداند، اما داستان بهتر از انتظار من پیش رفت.
🔸پسر مرحوم گفت:
میدانی چرا پدرم روی سکهها خوابیده بود؟! این از طمع او نبود، بلکه میدانست ممکن است بعد از مرگش وقتی پیکر او متعفن شده است به جنازه او دسترسی پیدا کنند و کسی حاضر به نزدیکشدن و بلندکردن او نباشد.
🔹پس قبل از جاندادنش روی این سکهها افتاده بود تا پاداشی دهد بر کسی که جنازه او را از زمین بلند میکند، و تمام این سکهها پاداش اخلاص تو از نزد خدا برای کاری است که برای رضای او کردی.
🔸راننده میگوید: در آن روز در جلوی منزل دوستی داشتم که خیلی فقیر بود. هر کاری کردم حاضر نشد مرا کمک کند که اگر کمک میکرد بیتردید ۵۰ سکه خدا به او رسانده بود که بهراحتی میتوانست برای خود خانه جمع و جوری بخرد و از مستأجری برای ابد رها شود.
💢آری! گاهی آدمی یک بار برای رضای خدا کاری میکند و خداوند آن بنده را با بخشش خود از دنیا برای ابد راضی میگرداند.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
🔅#پندانه
✍ دست خدا دیدنیست
🔹پسر جوانی عاشقِ زنی شد و شور عشق، خواب و خوراک از او ربود.
🔸هرگاه که این عاشق، نامهای به معشوق خود مینوشت و ضمن آن اظهار عشق و علاقه میکرد، نامهرسان یا خدمتکار آن زن از روی حسادت در مفادِ نامه دست میبرد و کلمات آن را تغییر میداد و خلاصه نمیگذاشت که عریضه عاشق به طور کامل به معشوق برسد.
🔹هفتهشت سال بدینمنوال گذشت تا اینکه شبی داروغۀ شهر در کوچهای خلوت و تاریک، جوان عاشق را میبیند و به خیال آنکه دزد یا مُجرمی یافته، فرمان ایست میدهد، امّا جوان میگریزد.
🔸جوان حین تعقیب و گریز از دست مامور دولت، برای اینکه خودش را پنهان کند، از دیوار خانهای بالا میرود و خودش را به حیاط خانه میاندازد و با کمال تعجب میبیند همان زنی که او هشت سال در غمش و بهدنبالش خانه به خانه میگشت، در این حیاط منزل دارد.
🔹با اینکه داروغه در نگاه اول شر بود و آمده بود تا جوان را دستگیر کند، اما بعد از وصال او با معشوقهاش، متوجه شد که کار داروغه از اسباب الهی بوده و باعث شده که او به وصال برسد.
🔸مانند شرور و سختیهایی که ما در طول زندگی تحمل میکنیم و از دست آنها کلافه هستیم، اما روزی متوجه میشویم که تمام آنها وسایلی بودند تا ما را به سعادت برسانند و آنگاه در حق تمام افرادی که باعث چنین اتفاقاتی شدند، بهجای ناسزا و نفرین، دعا میکنیم.
💢کافیست کمی حواسمان به وقایع اطرافمان جمع باشد. دست خدا دیدنیست.
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
•┈••✾•✨🌺✨•✾••┈
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue